۱۰ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۳:۱۰
کد خبر: ۵۶۶۶۵۷
یادداشت؛

گیج می زنند!

این روزها به موازات جنگ اقتصادی علیه جمهوری اسلامی که اتاق فرمان آن در وزارت خزانه داری آمریکاست؛ درقامت یک جنگ روانی و رسانه ای این گزاره پمپاژ می شود که دولت ترامپ به دنبال براندازی در ایران است.
آمریکا

به گزارش خبرگزاری رسا، این روزها به موازات جنگ  اقتصادی علیه جمهوری اسلامی که اتاق فرمان آن در وزارت خزانه داری آمریکاست؛ درقامت یک جنگ روانی و رسانه ای این گزاره پمپاژ می شود که دولت ترامپ به دنبال براندازی در ایران است. این موضوع مشخصا پس از سخنان اخیر مایک پمپئو بالاگرفته که به اصطلاح از راهبرد جدید واشنگتن در قبال ایران رونمایی کرد و از اعمال شدیدترین تحریم های ضدایرانی پس از خروج آمریکا از برجام، خبر داد. رسانه های بیگانه و معاند هم در دستور کار مشترکی ، این رویکرد دولت ترامپ را نشانه سوگیری و پیگیری براندازی در کشورمان تحلیل و تفسیر کردند.

البته پیش از این ، عنصری مانند جان بولتون که همواره موضوع براندازی در ایران را مطرح کرده ، این بار در مقام  مشاور امنیت ملی رییس جمهوری آمریکا و در گفت و گو با شبکه تلویزیونی "ای بی سی "می گوید:  "مواضع قبلی من در مقام فردی آزاد بوده و الان تغییر رژیم- بخوانید حکومت- در دستور کار دولت ترامپ نیست." ولی به هرحال براساس آنچه که  شواهد و قرائن نشان می دهد دولت ترامپ، طرح فشار جامع اقتصادی علیه کشورمان را با بیشترین و شدیدترین حجم و دریک بازه زمانی کوتاه مدت در دستور کار قرار داده است. سوال این است که آیا رویکرد ترامپ، نسبت به دولت قبلی آمریکا تفاوت کرده است؟ موضوع پمپاژ براندازی در شرایط فعلی بر چه مبنایی و طرحی استوار است؟

برای پاسخ، باید به چند سال قبل تر بر گردیم. استفاده از ادبیات براندازی و تغییر حکومت در ایران از سوی آمریکایی ها سابقه ای به اندازه عمر انقلاب اسلامی دارد و در چهل سال گذشته همه دولت های آمریکایی به نوعی این مساله را هم طرح کرده و هم دنبال کرده اند ولی اوج آن در فتنه سال 88 بود.

به عنوان نمونه در سال 88 و بعد از انتخابات رياست جمهوري ، مركز سابان وابسته به انديشكده آمريكايي بروكينگز(اتاق فکر و مشاوره دموکراتها)  ، گزارشي 160صفحه اي منتشر کرد كه آشکارا نشان مي داد آمريكا تغيير حكومت در ايران را از طريق كودتاي مخملي دنبال مي كند. گزارشي مبسوط كه توسط استراتژيست هاي نام و نشان دار بروكينگز همچون «كنت ام پولاك»، «مارتين اينديك»، «دانيل ال باي من»، «سوزان مالوني»، «مايكل اي اوهانلون» ،«بوروس ريدل» و ... تدوين ، تهيه و طراحی شده بود.

نکته قابل تامل این است که يكسال پس از فتنه 88 كه خط براندازي نظام جمهوري اسلامي را دنبال مي کرد؛ مركز سابان در اواخر سال 89 طي يك گزارش تحليلي كه در وب سايت مؤسسه بروكينگز منتشر شد به صراحت و عجزآلود اعتراف كرد كه؛ "وقوع براندازي در جمهوري اسلامي ايران غيرممكن است."

اینجا بود که پس از ناکامی بزرگ و شکست در فتنه 88،  آمريكا و چند كشور غربي همسو با آن، از آنچه كه تحت عنوان "براندازی و تغيير حكومت در ايران" نام مي بردند به موضوع "تغيير رفتار ايران" نزول كردند!

طرفه آنکه در همین موضوع "تغییر رفتار ایران "هم ، موفقیتی بدست نیاوردند و انديشكده بروكينگز در گزارشی به قلم سوزان مالونی در فروردین 1391، نوشت: "واشنگتن آنجا كه بايد كم آورده است: ايجاد تغييرات اساسي در رفتار ايران." همچنانکه تام دونيلون،  مشاور امنيت ملي دولت اوباما نيز به صراحت گفت: " واشنگتن در تغيير اساسي رفتار ايران ناموفق بوده است."

خب؛ دولت ترامپ وقتی تجربه تغییر رفتار ایران در دولت قبل از خود را ناموفق دیده، به مساله براندازی و تغییرحکومت در ایران روی آورده است ولی اشکال کار در اینجاست که این رویکرد براندازی هم در عالی ترین سطح ممکن در فتنه 88 تجربه شده و طعم شکست آن را آمریکایی ها فراموش نکرده اند. بنابراین واقعیت مساله این است که مساله براندازی از سوی دولت ترامپ چیزی جز جنگ روانی با هدف تاثیرگزاری بر افکارعمومی و حتی ذهن برخی مسئولان کشورمان نیست. براندازی، آرزویی است که به گور خواهند برد و در واقع ترامپ هم نهایتا همان رویکرد اوباما در افزایش تحریم ها و فشار اقتصادی را دنبال می کند و مساله براندازی بلوفی بیش نیست، چون در ایران اسلامی ، خودِ مردم حافظ نظام و حکومت اسلامی هستند. نمونه عملی و خارج از شعار آن هم صحنه محشری بود که مردم در 9دی 88 آفریدند.

و بالاخره باید گفت؛ اینکه آمریکایی ها از مساله تغییر حکومت و براندازی به تغییر رفتار و سپس از تغییر رفتار به تغییر حکومت و براندازی روی می آورند ناشی از این است که در محاسبات دچار خطای در تحلیل هستند و گرفتار یک تسلسل باطل و استراگیجی شده اند و از همه مهم تر اینکه همه گزینه ها را تجربه کرده و چیز تازه ای هم در چنته ندارند و نتایج همه سناریوهای ضدایرانی این شده که امروز نه تنها با حربه تحریم های وحشیانه برای جدایی مردم از نظام ، ناکام مانده اند ؛ بلکه خاورمیانه آمریکایی به دلیل مانع بزرگی چون جمهوری اسلامی شکل نگرفته و از سوی دیگر؛ پایان سیطره داعش هم با نقش آفرینی جمهوری اسلامی بوده است.خب؛ با این وضعیت ،باید هم به جنگ روانی و رسانه ای روی بیاورند و بلوف فروپاشی سر بدهند تا شاید کمی شکست راهبردها و سیاست هایشان را تحت الشعاع قرار بدهند./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: حمایت

ارسال نظرات