راه خروج از احساس "سقوط معنوی"
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین حمیدرضا مظاهری سیف، پژوهشگر و کارشناس عرفان های نوظهور در یادداشتی نوشت: معمولا در سنین نوجوانی از حدود چهارده سالگی به بعد نوعی جاذبه معنوی قلب ما را مجذوب می کند، دخترها زودتر و پسرها کمی دیرتر این جاذبه را تجربه می کنند و برای افراد مختلف شدت و ضعف متفاوتی دارد.
اما هر چه باشد، پس از مدتی این جاذبه فرو مینشیند، برای بعضی شاید یک سال دوام بیاورد و برای بعضی دیگر چند سال ادامه داشته باشد.
لذت عبادت، احساسات خوش معنوی، عشق به طبیعت، شیفتگی نسبت به بعضی از دوستان یا افرادی که آنها را عارف می دانیم در این دوره بسیار زیاد است.
اما بعد از این که این دوره پایان یافت، به تدریج نوعی سقوط معنوی پیش می آید، که واقعا رنج آور است. برای کسی که آن اوج را تجربه کرده، دشوار است که لذت و شوق معنوی را از دست می دهد و احساس میکند در پرتگاهی سقوط کرده است.
این یک فرایند طبیعی است، نه آن اوج معنوی واقعا اوج بوده و نه این سقوط واقعا سقوط است. در واقع خداوند در اغاز نوجوانی گوشه چشمی به قلب ما نشان می دهد و شمه ای از بهره های معنوی را می نماید، تا ما با راهی که باید برویم و به جایی که باید برسیم، آشنا شویم و بعد...
بعد در جایگاه واقعی خودمان قرار می گیریم تا این راه را با اراده و آگاهی طی کنیم. بنابراین هیچ سقوطی در کار نیست. باید راز این تجربه را بفهمیم و یک حرکت معنوی را آغاز کنیم.
مقایسه شرایط بعدی با روزهای خوش آغازین درست نیست و موجب افسردگی معنوی می شود. اگر بدانیم که کجا هستیم و چه راهی پیش روی ماست، با اشتیاق و انگیزه بهتری به سوی او می رویم.
وقتی احساس می کنیم که از خدا دوریم و به ما نگاه نمی کند، دردی عاشقانه دل ما را فرامی گیرد که لطف خودش را دارد و می تواند به گامی به سوی خدا تبدیل شود.
وقتی بعد از این فراغ، وصالی دست می دهد و او را نزدیک احساس می کنیم، گامی دیگر به سوی او برداشته می شود. همین جاذبه و دافعه است که ما را پیش می برد و به نتیجه می رساند. مهم این است که در هر شرایط بدانیم که کجاییم و چه باید بکنیم./876/د۱۰۳/س