قیام گوهرشاد را با عینک "فراتاریخی" ببینیم
به گزارش خبرگزاری رسا، دکتر موسی نجفی نوشت: ما معمولا عادت کرده ایم در ایام خاص و وقایع مهم ، یادی از آن موضوع خاص بنماییم و مانند ویترین خاک گرفته یک مغازه قدیمی ، درش را باز کنیم و بعد از گردگیری سالیانه دوباره درش را ببندیم؛ اما اگر بدانیم برخی وقایع تاریخی تا چه حدی در حیات فکری و ذهنیت امروز ما موثرند، شاید به وقایع گذشته مانند میراثی گرانقدر و با ارزش نگاه می کردیم
مثال مهم یکی از این وقایع تاریخی ، گرامیداشت روز ۲۱ تیر ماه سالروز قیام مسجد گوهرشاد مشهد و شکستن ارعاب پلیسی قزاق قلدری است که با دست خارجی ، شاه ایران شده بود.
اما با همه ارزشهایی که این روز بخصوص در ارتباط با حجاب و عفاف دارد و صدها نکته ظریف دیگر که همگی چون گنجی ارزشمند در حافظه ایران و ایرانی مانده است، مسئله قیام گوهرشاد دارای یک نکته "فراتاریخی" و در حقیقت نوعی" فلسفه تاریخی" عمیق است که از زمان خودش جدا شده و به عصر و زمانه ما پیوند می یابد.
و اما آن نکته مهم و درس تاریخی :
قیام مسجد گوهر شاد در اوج استبداد و سرکوب رضاخانی اتفاق افتاد و در زمانی که به اصطلاح "استبداد منور ایرانی " متشکل از دو جزء ، قلدری شاه و فرنگی مآبی حلقه برلین فکر می کردند چیزی به نام سنت و فرهنگ دینی وجود ندارد که به نقد و تا چه رسد به "نفی" برنامه های آنان بپردازد، ولی به ناگاه از دل توده های با ایمان مردم و به طور خودجوش ، در مقدس ترین نقطه ایران یعنی حرم امام رضا (علیه السلام) نغمه مخالفت بلند گشت و چون واقعی و از قلب و روح یک ملت سرچشمه گرفته بود ، صدایش شنیده شد و هر سال در تاریخ نغمه اش بلند و بلندتر گردید.
اما درس سیاسی شفاف امروزی این واقعه این است که کسانی در بین رجال سیاسی و فرهنگی و حتی صاحب نظران از سر سطحی اندیشی و نشانه های غلط علمی فکر می کنند سکوت همراه با نجابت مومنین و دینداران در هیاهوی فضای مجازی و مطبوعاتی و رسانه ای ، نشان از خاموشی و یا سستی و یا از بین رفتن این سرمایه عظیم و عمیق و مستور ملی دارد.
تجربه تاریخی به ما میگوید این افراد سخت در اشتباهند چرا که این نیرو و آتشفشان عظیم ایمان و باور ملی و دینی هر وقت که احساس خطر نموده، درست از نقطه ای که کسی فکرش را هم نمی کرده است ظهور نموده است؛ همچنانکه نویسنده بخت برگشته مقاله روزنامه اطلاعات علیه امام خمینی در سال ۱۳۵۶ و دهها نفر دیگر هم فریب این سکوت را خوردند و فکر کردند حادثه و واقعه دیگری در کار نیست و این آتشفشان واقعا خاموش شده است.
اما در آخر فقط می ماند ذکر یک نکته که جناب سید حسن مدرس آن مرد بزرگ تاریخ هشدار داده و به نظرم باید به درستی شنیده شود، سید معتقد است که: باید این انبار باروت (ایمان و اعتقادات مردم) را حفظ کنیم و مواظب باشیم این "ایمان ملی" نم نکشد وگرنه با صدها جرقه و شعله منفجر نخواهد شد./۸۲۹/د۱۰۳/س