۱۱ مهر ۱۳۹۷ - ۰۲:۲۵
کد خبر: ۵۸۰۸۰۳
یادداشت؛

نقطه اقتدار

ضرب شست موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به تروریست‌هابرای انتقام از حمله بزدلانه هفته گذشته در اهواز که مردم بی‌گناه را به رگبار بستند و به خاک و خون کشیدند، از سیاست مقتدرانه و قاطعانه جمهوری اسلامی در دفاع از کیان و تمامیت نظام و انقلاب حکایت دارد.
اقتدار جمهوری اسلامی عمق راهبردی نظام اسلامی است

به گزارش خبرگزاری رسا، ضرب شست موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به تروریست‌هابرای انتقام از حمله بزدلانه هفته گذشته در اهواز که مردم بی‌گناه را به رگبار بستند و به خاک و خون کشیدند، از سیاست مقتدرانه و قاطعانه جمهوری اسلامی در دفاع از کیان و تمامیت نظام و انقلاب حکایت دارد. دو گروه تروریستی، عملیات حمله به رژه نیروهای مسلح را به‌طور جداگانه بر عهده گرفتند؛ اول، گروهک «الاحوازیه» و دوم، داعش اما تشخیص اینکه کدام‌یک از آن‌ها مباشر این اقدام تروریستی بوده‌اند، بر عهده مسئولین امنیتی کشور است و مجازات کشورمان قطعاً شامل هر دو گروه خواهد شد. در حال حاضر، تکفیری‌ها و سران داعش به‌وسیله عملیات موشکی سپاه و متعاقب آن، حمله پهپادی، زیر مشت آهنین جمهوری اسلامی منکوب شدند و گروهک الاحوازیه نیز باید منتظر مجازات سخت کشورمان باشد. 

بر اساس دکترین دفاعی – تهاجمی ایران، این حق انقلاب اسلامی است که تروریست‌ها را در هر کشوری که استقرار داشته باشند و همچنین، هر کشوری که از آن‌ها پشتیبانی کرده باشد، دست یاری به سویشان دراز کرده و از آن‌ها حمایت به عمل‌آورده باشد، به اشد مجازات برساند و گوشمالی سختی به آن‌ها بدهد. بنابراین، ایران اسلامی در تنبیه متجاوزان و تروریست‌های اجاره‌ای در هر مقطع زمانی و مکانی تردید نخواهد کرد و به نفع تروریست‌ها و عقبه آن‌هاست که هر چه زودتر، سر عقل آمده و روش‌های قرون‌وسطایی خود را تغییر دهند. این در حالی است که آمریکا در روحیه بخشی و تشویق تروریست‌ها نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند، چراکه دست‌پرورده‌های آدم‌خوار و آدمکش آن‌ها بدون چراغ سبز واشنگتن، دست از پا خطا نمی‌کنند. ازاین‌رو، اگر عاملیت کاخ سفید در حمله تروریستی اهواز ثابت شود، به‌طور حتم، پایگاه‌ها و منافع آمریکا در منطقه نیز جزو اهداف تلافی‌جویانه ایران خواهند بود.

افزون بر این، قدرت، برد و دقت موشک‌های ایران به حدی است که می‌توانند هم عاملین و هم حامیان گروه‌های تروریستی را دقیقاً مورد هدف قرار دهند و این‌گونه نیست که به قول مقام معظم رهبری بزنند و فرار را برقرار ترجیح دهند. طرف‌هایی که با اشتباه محاسباتی، گزینه نظامی در برابر ایران اسلامی را آزمودند، خود را در معرکه‌ای وارد کرده‌اند که خروج از آن غیرممکن است. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و مقامات نظامی کشورمان بارها پاسخ تهدیدات نظامی در داخل و خارج را داده‌اند و دلیلی برای درنگ در عملیاتی کردن آنچه قبلاً به‌طور رسمی اعلام‌شده است، وجود ندارد.

از سوی دیگر، به‌رغم اینکه رهبر حکیم انقلاب اسلامی کوچک‌ترین بحث و مذاکره درباره موضوع موشکی را ممنوع اعلام کرده‌اند و قاطبه ملت ایران نیز به انحای مختلف، مهر تأیید بر آن زده‌اند؛ متأسفانه جریان غرب‌گرا با همان دلایل همیشگی سسسسو نخ‌نما شده مثل ضرورت گفتگو با غرب و تعامل با دنیا، در گفتگوها و اظهارنظرهایی که به مذاق اروپا و آمریکا خوش آید، مذاکرات موشکی را توجیه می‌کنند! این جریان با وقاحت تمام، موضوع احتمال وقوع جنگ را مطرح می‌کنند و نتیجه می‌گیرند که باید با مذاکره برد ‌ـ برد با اروپا از توان و اقتدار موشکی صرف‌نظر کنیم تا جنگی رخ ندهد! نکته خوشمزه ماجرا اینجاست که این برداشت عقیم از امنیت ملی، با طرح عبارت موهوم «پایان عصر موشک و آغاز گفتمان» کلید خورد و با اظهارنظرهای مکرر و متعدد طیف غرب‌گرا در داخل کشور ادامه یافت اما در مقابل چشم جهانیان، آمریکا و سه کشور اروپایی که پس از برجام هسته‌ای، برجام موشکی را دنبال می‌کنند، در روزهایی که ایران اسلامی در تدارک اقدام تلافی‌جویانه علیه تروریست‌ها بود، از آمادگی برای حمله نظامی به سوریه سخن به میان آوردند و پیش از آن نیز صدها موشک به این کشور شلیک کرده بودند. 

درحالی‌که هرازگاهی شاهد دست‌اندازی گروه‌های تروریستی در شرق و غرب کشور هستیم و مرتجعین منطقه، قراردادهای تسلیحاتی هنگفت با آمریکا، انگلیس، فرانسه و... بسته‌اند و از زمان روی کار آمدن ترامپ مسابقه تسلیحاتی و تجهیز زرادخانه‌های خود را در دستور کار قرار داده‌اند، چرا همیشه عده‌ای در داخل هم‌نوا با غرب، پیشنهادات و راهکارهایی در راستای دست کشیدن از توان موشکی ارائه و در فواید و منافع آن، داد سخن سر می‌دهند ؟! آیا به یاد نمی‌آورند که آمریکا و تروئیکای به‌اصطلاح متمدن و اتوکشیده اروپایی به بهانه مضحک استفاده از سلاح شیمیایی توسط دولت سوریه نه‌تنها قوانین بین‌المللی بلکه قوانین داخلی خود را زیر پا گذاشته و به این بهانه واهی و پوچ به این کشور حمله کردند تا نشان دهند برای رسیدن به اهداف شوم خود به هیچ معیار و معاهده‌ای پایبند نیستند و اگر نبود قدرت دفاعی و بازدارنده ایران، چه تضمینی وجود داشت که همین حضرات با استدلال‌های بی‌پایه به‌جای سوریه، کشورمان را مورد هجمه قرار ندهند ‌؟ علاوه بر این، برخی در توجیه برجام موشکی – بخوانید بالا بردن دست‌ها در برابر تهدیدات خارجی – مراجعه به قوانین و مجامع بین‌المللی را راهکار دفع خطرات می‌دانند. اتفاقاً باید گفت که فقدان نظم و مناسبات بین‌المللی کارآمد برای مقابله با متجاوزان، دلیل محکمی برای توسعه توانمندی موشکی ایران است.

رویکرد شورای امنیت به‌عنوان مهم‌ترین رکن سازمان ملل برای پایان دادن به هشت سال جنگی تحمیلی که متعاقب تجاوز عراق آغاز شد، ثابت کرد که نمی‌توان به واکنش جامعه جهانی در موارد مشابه امیدوار بود. درواقع سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی بیش از آنکه به امن شدن جهان کمک کرده باشد، به ناامنی در سراسر دنیا دامن زده‌اند که برآیند آن را می‌توان در شکل‌گیری و گسترش گروه‌های تروریستی و جنگ‌های خانمان‌سوز طی دو دهه اخیر مشاهده کرد. بر این اساس، چنانچه دست از ارتقای توانمندی موشکی خود برداریم، هیچ ابزار دیگری ازجمله گفت‌وگو و دیپلماسی نه‌تنها راه را برای دستیابی به کاهش تنش‌ها و حساسیت‌ها نسبت به قدرت نظامی ایران هموار نمی‌کند، بلکه کشور را در معرض تهدیدات و حملات دشمنان منطقه‌ای و بین‌المللی و پیاده‌نظام آن‌ها در داخل قرار می‌دهد.

وبالاخره باید گفت، فرود صاعقه دلاور مردان سپاه پاسداران بر سر طراحان و مسببان حمله تروریستی اخیر در اهواز، حاکی از این حقیقت است که تروریست‌ها و پشتیبانان منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای آن‌ها زبانی جز زور نمی‌فهمند. کسانی که رزمایش‌ها، اقتدار نظامی و رونمایی از شهرهای موشکی را ماجراجویی می‌دانند، امروز باید در تئوری‌ها و نظریات خود که هیچ عقل سلیمی آن‌ها را نمی‌پذیرد، تجدیدنظر کرده و بدانند که به رخ کشیدن توان و مشت آهنین خود به دشمن، کم‌هزینه‌ترین روش بازدارندگی است./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: حمایت

ارسال نظرات