مردم نمیپذیرند که جهانگیری اختیار ندارد
به گزارش خبرگزاری رسا، عبداله ناصری درباره سخنان اسحاق جهانگیری مبنی بر اینکه نمیتوانم حتی منشی خود را تغییر دهم چه رسد به تغییر وزیر، به سایت انتخاب گفت: در حال حاضر نگاه مردم به گونهای است که این اظهارات چیزی را تغییر نمیدهد و باور اجتماعی را درباره اینکه آقای جهانگیری، اختیار تغییر یک منشی را نداشته باشد، تقویت نمیکند. در واقع افکار عمومی نمیتواند این موضوع را بپذیرد.
وی افزود: همان زمانی که تغییراتی در دفتر رئیسجمهور به وجود آمد و صحبت از کاهش اختیارات آقای جهانگیری شد، میشد این صحبتها را مطرح کرد. اما اکنون فرصت طلایی که آقای جهانگیری میتوانست استعفا بدهد از بین رفته است.
او درباره علت بیان چنین اظهاراتی از سوی معاون اول رئیسجمهور در مقطع فعلی گفت: علت این موضوع را نمیدانم. باید از خود آقای جهانگیری پرسید. شاید دلیلش این باشد که وضعیت قوه مجریه و وضعیت اقتصادی را بحرانیتر میبینند و به هر حال در این شرایط لازم دانستهاند که این صحبتها را مطرح کنند.
ناصری با تاکید بر اینکه این صحبتها در شرایط فعلی، خیلی شنیده نمیشود، گفت: به هر حال آقای جهانگیری بنا به مقتضیات و جایگاه خودشان تصمیمگیری میکنند و صدالبته اگر شأن ایشان رعایت نشود در دولت نخواهند ماند.
ناصری درباره اینکه آیا اظهارات جهانگیری هشداری به دولت بود، گفت: آقای واعظی نسبت به روسای دفتر رئیسجمهور در دولتهای گذشته به جز یکی دو مقطع مانند دولت دوم آقای احمدینژاد، اختیارات فوقالعادهای دارند که در چهل سال گذشته بیسابقه بوده است.
از برجام دفاع میکنم اما متن آن را نخواندهام
عضو فراکسیون امید گفت از برجام دفاع میکنم اما متن آن را نخواندهام.
به گزارش رجانیوز، طیبه سیاوشی در گفتوگو با برنامه «رو در رو» در ارتباط با موضوع برجام و درباره مطلع بودن نمایندگان مجلس از متن برجام گفت که «از برجام دفاع میکنم اما نمیتوانم بگویم متن کامل آن را خواندهام».
وی همچنین میگوید: «فکر میکردم بعد از برجام سرمایهگذاریهای عظیمی در ایران صورت بگیرد اما هیچ اتفاق خاصی نیفتاد.»
همچنین سیاوشی ضمن اذعان به اینکه شعارهای اصلاحطلبان درباه اقتصاد کشور صرفا جنبه انتخاباتی داشته گفت: فکر نمیکردم اگر روحانی رای بیاورد قیمت دلار به اینجا برسد. طیبه سیاوشی درباره مبالغ دریافتی نمایندگان گفت به جز حقوق، هر نماینده تهران بابت هزینه دفاترش هر ماه 18 میلیون دریافت میکند.
آرمان: حال دولت خوب نیست هرکسی ساز خود را میزند
«حال و احوال دولت روحانی خوب نیست. با یک نگاه میشود فهمید دولت دوازدهم، دچار یک بیماری مهلک شده است. این بیماری را میشود افسردگی نامید. بله،دولت دوازدهم دچار افسردگی شده است.»
روزنامه آرمان و سایت عصر ایران (از رسانههای حامی دولت) با انتشار مقاله مشترکی نوشتند: این دولت اصلاً شبیه وعدههایی که در سال 92 و 96 داده میشد نیست. دولت یازدهم آمده بود تا مشکلات کشور را حل کند و ثبات را به مردم هدیه کند. اتفاقی که تا حدودی افتاد. حال دولت و مردم هم خوب بود پاداش این تلاشها هم انتخاب دوباره در اردیبهشت 96 بود. حالا اما به نظر میرسد دولت فقط نظارهگر تحولات است.
تغییرات اخیر در دولت روحانی را ببینید. فلسفه تغییرات مشخص نیست. آیا این تغییرات میتواند اقتصاد کشور را به آرامش برساند یا خیر؟ به نظر شما کسی میداند استراتژی اقتصادی روحانی برای اداره کشور چیست؟ بالاخره رئیسجمهور میخواهد از کدام مدل اقتصادی برای بهبود شرایط کشور استفاده کند؟
این طور که از شواهد پیداست هرکسی در دولت ساز خود را میزند و هر کسی صدای سازش بلندتر باشد میتواند حرفش را در اقتصاد به کرسی بنشاند. واقعاً انتظار ما از دولت روحانی این «بلبشوی» سیاسی و اقتصادی نبود. روحانی در سپهر سیاست ایران به عنوان یک سیاستمدار کارکشته شناخته میشد که سرد و گرم روزگار را چشیده بود و انتظار میرفت در مشکلات ریز و درشت خم به ابرو نیاورد. به نظر میرسد اما حالا اجازه میدهد سکانکشتی دولت به هر طرفی خواست برود شاید باد بتواند این کشتی را به سرمنزل مقصود برساند. شاید باید کسی پیدا شود و شانههای حسن روحانی را تکان دهد و به او بگوید لطفاً امید مردم را از بین نبر. روزی که شما در خرداد 92 به عنوان رئیسجمهور منتخب معرفی شدید، امید همچون آب رها شده از پشت سدها در کشور جاری شد.
بله همه ما میدانیم ترامپ تمام تلاشش را میکند تا سختترین شرایط را برای ایران رقم بزند، اما این دلیل نمیشود که ما هم دست روی دست بگذاریم. شرایط فعلی که از زمان جنگ بدتر نیست. این قرار ما با روحانی نبود که از او عمل نبینیم و فقط سخنرانی بشنویم. سه سال دیگر تا پایان عمر دولت دوازدهم زمان باقی است و این فرصت کمی نیست.
افتخار میکنیم که 17 میلیون نفر را صاحب خانه کردیم
وزیر پیشین راه و شهرسازی گفت افتخار میکنیم که برای 17 میلیون ایرانی مسکن ساختیم، هر چند که فحش خوردیم.
علی نیکزاد در گفتوگو با ایلنا درباره مسکن مهر اظهار داشت: تلاش کردیم در دوره تحریم مشکل مسکن مردم را حل کنیم و اشتغال ایجاد کنیم.
وی گفت: مسکن مهر با محوریت انبوهسازان و پیمانکاران و لشگر بزرگی از مردم ساخته شد که برخلاف ادعای آقایان، ما تنها سازوکار را فراهم کردیم، دولت که خودش نمیتواند مسکن بسازد.
وی تاکید کرد: ما در آن زمان تسهیلات ارزان قیمت، زمین رایگان در اختیار انبوهسازان و مردم قرار دادیم و تخفیف در مالیات، تخفیف در صدور پروانه ساختمانی و تخفیف در ارائه خدمات نظام مهندسی را در نظر گرفتیم که بستر برای ورود انبوهسازان به این پروژه مهیا شود.
وی اظهار داشت: در دولت نهم و دهم 50 هزار میلیارد تومان در مقطعی برای ساخت مسکن مهر در هشت سال یعنی از سال 84 تا 92 در نظر گرفت که از محل این پول 40 هزار میلیارد تومان وام ارزان قیمت دادیم یعنی سالانه چیزی حدود 5 هزار میلیارد تومان وام ارزانقیمت برای مسکن به مردم داده شد.
وزیر راه و شهرسازی دولت نهم و دهم افزود: این رقم برای خانهدار کردن 4 میلیون و 300 هزار خانوار هزینه شد یعنی 17 میلیون جمعیت ایرانی از این محل خانهدار شدند. آیا این 18 میلیون نفر جمعیت ایرانی که تاکنون مسکن خریدهاند هیچ سهمی از سفره ارزشمند انقلاب برای صاحبخانه شدن نباید داشته باشند؟
وی با اشاره به میزان نقدینگی در دولتهای نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم گفت: در سال 92 کشور را با 492 هزار میلیارد تومان نقدینگی تحویل دولت روحانی دادیم، امروز نقدینگی به 1600 هزار میلیارد تومان رسیده است. مابهالتفاوت این دو رقم به بیش از هزار هزار میلیارد تومان میرسد. این نقدینگی که به بخش مسکن وارد نشده، به بخش کشاورزی هم نرفته است، به بخش تولید هم ورود پیدا نکرده است پس این میزان نقدینگی کجاست که وارد هر بازاری که میشود آن را ملتهب میکند. چرا دولت روحانی نتوانست آن را کنترل کند.
نیکزاد تاکید کرد: ما برای مسکن مهر فحش خوردیم، افتخار هم میکنیم که این فحشها را خوردیم اما از آن 50 هزار میلیارد تومان که در دولت نهم و دهم برای مسکن مهر هزینه شد 20 هزار میلیارد تومان برگشته است. دولت یازدهم این 20 هزار میلیارد تومان را در کجا هزینه میکند.
زیباکلام: تنها نقش جهانگیری در دولت نقش دردناک دلار 4200 تومانی بود
صادق زیباکلام با بیان اینکه «ما همه قربانیان روحانی جدید هستیم»، گفت: تنها نقش جهانگیری در دولت، نقش دردناک دلار 4200 تومانی بود.
درحالیکه دلخوری جهانگیری به درگیری دامنهدار کارگزاران با حزب اعتدال و توسعه (تیم واعظی و نوبخت) برمیگردد، زیباکلام در گفتوگو با فرارو ادعا کرد: اصلاحطلبان و آقای خاتمی هزینه جدا شدن روحانی از روحانی اردیبهشت 96 را میپردازند. همه ما قربانیان روحانی جدید هستیم که ما را فروخت و با اصولگرایان کنار آمد.(1) آقای جهانگیری هم جزء اولین قربانیان بود. اولین علامت عوض شدن روحانی، نوع رفتاری بود که با جهانگیری داشت. ما همان اوایل دولت دوم روحانی بود که متوجه شدیم آقای جهانگیری هیچ نقشی در چینش کابینه ندارد. تنها نقش جدی که جهانگیری در دولت دوم روحانی بازی کرد نقش دردناک اعلام دلار 4200 تومانی بود که همه میدانیم این تصمیم، تصمیم آقای جهانگیری نبود، آقای جهانگیری فقط آن را اعلام کرد.
وی افزود: وقتی مصیبتهای این تصمیم ظاهر شد هیچ یک از تصمیمگیرندگان اصلی دلار 4200 تومانی یک کلام حرف نزدند. انگار اصلا دلار 4200 تومانی تصمیم آقای روحانی نبود. فکر میکنم یک بچه دبستانی هم بتواند به ما بگوید تصمیمی به این بزرگی نمیتواند توسط معاون اول رئیسجمهور اتخاذ شود. اگر چنین تصمیم سرنوشتسازی توسط معاون اول رئیسجمهور گرفته شود، این معاون اول، نمیتواند اسحاق جهانگیری باشد که در دولت هیچ کاره است. اگر این تصمیم زمان آقای خاتمی یا هاشمی رفسنجانی گرفته میشد که در آن وزرا نقش بیشتری داشتند میتوانستیم بگوییم معاون اول هم پاسخگو بوده است. اما در دولت دوم آقای روحانی، جهانگیری بیشتر نقش دکور دارد تا معاون اول.
وی درعین حال میگوید: من فکر نمیکنم تصمیمگیرندگان دلار 4200 تومانی میدانستند تصمیم آنها چنین عواقبی را به بار میآورد. آنها که دشمن این مملکت نبودند. اما متاسفانه مدتهاست اخلاق سیاسی در ایران پرپر شده وهیچکس مسئولیت تصمیمات را برعهده نمیگیرد. وقتی در جوامع دموکراتیک تصمیمی به این شکل گرفته میشود یک عده استعفا میدهند و یک عده سینجیم میشوند. اما در نظام ما پاسخگویی وجود ندارد و تصمیمات کلانی که تبعات منافع ملی وحشتناک دارد فقط میآید و میرود.
این اظهارات درحالی است که آقای زیباکلام راسا چندین عذرخواهی به خاطر دادن آدرسهای دروغ به مردم بدهکار است.
جهانگیری خواست بگوید از دست روحانی واعظی و نوبخت کلافه هستیم
عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان از اظهارات اسحاق جهانگیری رازگشایی کرد. جهانگیری گفته بود حتی اختیار برکناری منشی خود را ندارد.
عبدالله ناصری مشاور خاتمی به فرارو گفت: جهانگیری با این ادبیات خواسته به جامعه و نخبگان و کنشگران بگوید از من انتظار جهانگیری گذشته را نداشته باشید. میخواهد بگوید آقای روحانی و نزدیکان آقای روحانی از جمله نوبخت و واعظی، دولت و اعضای دولت را به هم ریخته و کلافه کردهاند. حرف آقای جهانگیری گلایه معنادار و روشنی از شخص آقای روحانی است.
ناصری درباره امکان خروج جهانگیری از دولت نیز میگوید: این امکان وجود دارد. او حتماً باید شرایط را ببیند. آقای جهانگیری حتماً یک معاون اول قدر است که در خیلی زمینهها از آقایان سرتر است و انتظار جامعه هم از او بالاست، بنابراین اگر طوری شود که شخص غیرتصمیمگیری باشد حتماً باید از دولت خارج شود. همچنین همانطور که آقای آخوندی تا حدود زیادی افکار عمومی و نخبگان را روشن کرد و پیروزمندانه(!؟) کنارهگیری کرد آقای جهانگیری هم باید همین کار را انجام دهد.
وی در عین حال گفت: تصمیمگیری درباره بحران ارزی بیشتر از آنکه به نام آقای روحانی تمام شود به نام آقای جهانگیری تمام شد. من اگر جای آقای جهانگیری باشم میماندم، بحران ارز را به یک جا میرساندم و بعد از مرحله تثبیت ارز از دولت خارج میشدم. البته خروج جهانگیری، ضایعه بزرگی برای دولت خواهد بود. اما بهترین موقعیت برای خروج انتخابات مجلس است.
دولت روحانی بعد از برجام تمام شد
یک فعال اصلاحطلب میگوید دولت روحانی بعد از برجام تمام شد.
نقی آزاد ارمکی در گفتوگو با روزنامه آرمان و در پاسخ این سوال که «دولت نه به وعدههای خود عمل کرده و نه پاسخگوی مطالبات کوتاه مدت بوده، ارزیابی شما از این رویکرد چیست؟» اظهار داشت: من معتقدم موقعیت دولت آقای روحانی با آقای هاشمی، رئیس دولت اصلاحات و احمدینژاد فرق میکند. از این جهت که دولت روحانی بعد از برجام تمام شد. وقتی که برجام به هم ریخت دولت روحانی نیز به اتمام رسید چون تمام هویت دولت را بر برجام گره زده بود. وقتی برجام مورد مناقشه قرار گرفت دولت روحانی هم دچار مشکل شد.
وی افزود: آقای روحانی ایده دیگری را به جز برجام مطرح نکرده بود. اگر ایده دیگری داشت هم چندان ایدههای مهمی نبوده و نیستند. مثلا روحانی هیچ وقت نگفته بود که من میخواهم در کشور سطح جدیدی از دموکراسی را مستقر یا توسعه ایجاد کنم. روحانی در سایه رقیب سخن گفت. وقتی انتخابات دور دوم پیش آمد رئیسجمهور حرف جدیدی نزد و فقط نقد رقیب کرد. اما چون با تعامل با آقای جهانگیری توانستند بازی متن انتخاباتی کنند. بازی را بردند نه اینکه ایده درستی دهند. آنها اصلا ایده جدیدی در انتخابات ارائه ندادند. اگر به دنبال مفهومی به نام صلح آشتی ملی یا رشد و توسعه و افزایش امید ایرانیان، یا بازگشایی هویت ایرانی حداقل ایده جدید بود، اما روحانی هیچ چیز جدیدی نداشت.
ارمکی تصریح کرد: چیزهایی هم که گفته شد ایما و اشاره بود و بحث اصلی نقد رقیب بود. جامعه نیز چون میخواست رقیب روحانی نیاید به وی رای دادند. حالا هم تقلای اصلی رئیسجمهور این است که برجام را سروسامان دهد. اما پروژههای دیگر را زمین گذاشته است. روحانی اصلا کاری به پروژههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی ندارد. جامعهای که این همه بحث نابرابری اقتصادی در آن میرود، یک نفر در کابینه وجود ندارد که بحث تز اجتماعی یا رفاه اجتماعی را مطرح کند. وزیر رفاه و تامین اجتماعی سابق دولت نیز که خیلی داعیه این کار را داشت هیچوقت چنین بحثی را نداشت. این خیلی مهم است، دولتی که در چرخه مهم اجتماعی قرار گرفته، خود را تغییر نمیدهد و بر اساس سخنان دیروز عمل میکند.
وی خاطرنشان کرد: تاملبرانگیز اینکه کشوری که مشکل اقتصادی دارد وزارت اقتصادش وزیر ندارد. این نشان میدهد که دولت از تز اقتصادی، مناسبات اجتماعی و فرهنگی تهی و پایان یافته است./۹۶۹/د۱۰۲/ق
منبع: کیهان