۱۶ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۱:۲۵
کد خبر: ۵۹۶۱۷۷
یادداشت؛

بینش تمدنی؛ بایسته‌ها و چالش ها

بینش تمدنی؛ بایسته‌ها و چالش ها
بینش تمدنی برانگیزاننده ما برای شناخت میراث ناشناخته جهان اسلام و دستاورد‌های علمی دانشمندان عرب معاصر و بهره گیری از دانش انباشت شده آنهاست.
به گزارش خبرگزاری رسا، متن زیر یادداشتی از محسن الویری است که گزارشی از دیدار پژوهشگران حوزه تمدن نوین اسلامی با رهبر معظم انقلاب را ارائه داده است.

عصر پنج‌شنبه ۱۳۹۷/۱۱/۱۲ سی و هفت نفر از پژوهشگران حوزه تمدن نوین اسلامی با رهبر معظم انقلاب دیدار داشتند. گمان می‌رفت که تا پیش از انتشار گزارش رسمی این دیدار، دوستان حاضر در آن جا هیچ نگویند و هیچ ننگارند. اما چنین نشد و تاکنون دست کم سه گزارش از این دیدار منتشر شده است. درخواست همراه با اشتیاق بسیاری از همکاران و دانشجویان برای آگاهی هر چه بیشتر از این نشست که به نوبه خود در غایت اهمیت است، صاحب این قلم را هم به تجدید نظر در تصمیم خود و رقم زدن چند سطر در این زمینه برانگیخت. فشردگی کار‌ها در ایام درس و بحث، بازدارنده سخن گفتن پردامنه است و باید به چند نکته کوتاه و فشرده بسنده کرد.

۱. تعداد مدعوان دارای لباس طلبگی در این دیدار بیش از دیگران بود. برخی از غیرمعمین نیز در محیط‌های علمی قم و در ارتباط با حوزه علمیه مشغول فعالیت هستند. شاید بتوان پیام این نکته را اهتمام بیشتر حوزه‌ها در مقایسه با دانشگاه به موضوع تمدن نوین اسلامی دانست.

۲. انتظار این که در این نشست‌ها مخالفان انگاره تمدن نوین اسلامی هم حضور یابند، سنجیده نیست، ولی تأکید رهبر معظم انقلاب بر تعامل با فضای نخبگانی به منظور شناساندن درک درست از تمدن نوین اسلامی این پیام را داشت که نباید همه اندیشه‌های موجود در باره تمدن نوین اسلامی را تا بدین پایه همسو انگاشت و نشاید که با دگراندیشان این موضوع کاری نداشت.

۳. برنامه با نماز مغرب و عشاء آغاز شد. این ابتکاری بسیار ستودنی بود؛ از عمق جان برای هر که در آن سهمی داشت باید دعا کرد.‌ای کاش همه دیدار‌های ایشان در حد میسور یا با نماز آغاز شود و یا با نماز پایان یابد. این روز‌ها ـ البته شاید همچون همیشه ـ جان‌ها سخت تشنه معنویت است و این فرصت‌ها را نباید کم اهمیت شمرد.

تردید ندارم که کم نیستند دوستانی که آن چه از این نماز اندوختند از آن چه در گفتگو‌ها آموختند برایشان پربهاتر بوده است. جذبه و شیرینی این عبادت جمعی تا پایان در فضای دیدار پراکنده بود.

۴. دوبار تفقد یکایک حاضران از سوی رهبر معظم انقلاب در بدو ورود به اتاق پیش از شروع نماز و در آغاز گفت و شنودها، پرسش‌های صمیمی از بعضی حاضران، مزاح‌های معهود، رفتار متواضعانه و تأکید بر اختصاص هر چه بیشتر وقت به بیانات حاضران، دو بار پذیرایی با استکان‌های کوچک چای و شیرینی‌هایی آن هم کوچک، یک دمپایی ساده، شکوه سادگی در سجاده‌ای از پتویی مندرس با روکشی از پارچه سفید، انگشتر‌هایی که حسب درخواست نصیب بعضی از دوستان شد و موضوع‌هایی از این دست، هر یک می‌تواند بهانه‌ای برای نوشته‌هایی پراحساس و یا پیمانه‌ای برای تحلیل‌هایی با اساس دینی یا اجتماعی باشد. این‌ها را هم نباید کم انگاشت. این نکات به ظاهر جزئی و خرد برای متولدان دهه‌های چهل که خاطرات ایام پیروزی انقلاب و ایام دفاع مقدس همچنان شفاف و پرجاذبه همواره با آن‌هاست، و برای کسانی که آرمان‌ها بل هویت خود را همچنان در این انقلاب و در پیوند با نماد‌ها و ارکان آن دنبال می‌کنند هر یک دریچه‌ای است به یک دنیا احساس و اندیشه، برای آن نسل، بیگانه نبودن این حرف‌ها با تأملات نظری نخبگانی از بدیهیات است ... بگذریم، افسوس و شاید هم شکر که برخی حرف‌ها را باید در دل نگاه داشت و با سوز آن ساخت و جز با نسیم در باره آن با کسی هیچ نگفت ...

۵. رهبر انقلاب همراه با صدای اذان وارد شدند، ساعت ۱۸:۳۵ نماز به پایان رسید و از ۱۸:۴۰ تا ۱۹:۴۲ ده نفر به این ترتیب صحبت کردند: بنده، آقای طاهرزاده (اصفهان)، دکتر رهدار، دکتر خرمشاد، دکتر متولی امامی، دکتر واسطی، دکتر عیوضی، دکتر حبیب الله بابایی، دکتر جمالی (فرهنگستان)، دکتر لک‌زایی. این که چهار نفر از این ده نفر متعلق به خانواده دفتر تبلیغات اسلامی بودند، نشانگر آن است که دفتر ظرفیت خوبی برای پی گرفتن برنامه‌های خود در زمینه تمدن اسلامی دارد.

۶. رهبر معظم انقلاب از ساعت ۱۹:۴۵ تا ۲۰:۰۵ سخنانی را بیان کردند. بنده نیز کوشیده‌ام یادداشتی از این سخنان داشته باشم و به دوستان عزیز پیشکش کنم. تحلیل این سخنان و بیان برداشت خود از آن‌ها نیز نیازمند فرصتی دیگر است. پوشه این یادداشت‌ها پیوست است.

۷. بنده نیز با وجود سفر نجف‌آباد و تنگی زمان کوشیدم متن آن چه را که بنا بود در باره «بینش تمدنی و بایستگی‌ها و چالش‌های آن در ایران کنونی» عرضه کنم بنویسم. پوشه این عرایض هم پیوست است. گزارشی از تبیین میز تمدن اسلامی از مفهوم بینش تمدنی و گزارشی کوتاه از چهار سال فعالیت این میز هم تقدیم شد.

متن قرائت شده را در ادامه می‌خوانید.

از حضرت عالی که وقت خود را در اختیار نهادید و از همه کسانی که برای برگزاری این نشست کوشیدند صمیمانه تشکر میکنم.

چیستی بینش تمدنی

با این پیشفرض که تمدن و یا لااقل لایه‌هایی از آن مقوله‌ای مدیریت پذیر است، مجموعه مباحث و فعالیت‌های
معطوف به تمدن را می‌توان به سه دسته کنشی، دانشی و بینشی تقسیم کرد. کنش‌ها رفتار‌های تمدن ساز هستند و از بالاترین سطوح فعالیت‌های جهانی تا خردترین فعالیت‌های میدانی در یک محله و حتی خانواده را دربرمی گیرد. فعالیت‌های دانشی هم که دربردارنده مجموعه مطالعات و پژوهش‌هایی است که برای واکاوی و تبیین ابعاد مختلف نظری و تاریخی و عینی تمدن صورت می‌بندد؛ اما بینش تمدنی که شاید بتوان آن را برآمده از آبشخور‌های معرفتی و دانشی و انگیزشی شمرد، حد میان دانش و کنش است، همان چیزی است که گاه از آن با تعابیری دیگر مانند تمدن اندیشی، رویکرد تمدنی، روحیه تمدنی، فهم تمدنی، درک تمدنی و دغدغه تمدنی هم یاد می‌شود.

بینش تمدنی یعنی نگریستن به مسائل مختلف در افق گسترده‌ترین واحد اجتماعی و نگاه کردن به تمام مسائل فرد و جامعه با نگاهی فرا زمانی و فرا مکانی در بالاترین حد ممکن زیست اجتماعی بشر در دایره‌ای فراخ‌تر از نگاه جهانی؛ (زیرا نگاه جهانی محدود به اکنون جهان است و نگاه تمدنی گذشته و حال و آینده را در برمی گیرد.)

لازمه چنین نگاهی توجه بایسته و عمیق به مبانی و چارچوب‌ها و همة نقطه‌های اتصال یک پدیده حتی فردی با نظام‌های مختلف و سنجش همه پیامد‌های آن در یک افق زمانی بلندمدت و یک افق مکانی بسیار گسترده است.

خودآگاهی تمدنی

شاید خودآگاهی تمدنی نقطه اوج و وجه کمال یافته بینش تمدنی باشد. خودآگاهی تمدنی به معنی متوجه موقعیت تمدنی و اهمیت کار خود بودن و به پیامد‌های آن اندیشیدن و متوجه برداشت‌هایی که دیگران از رفتار‌های تمدنی ما می‌کنند و تصریح به آگاهی‌های تمدنی است. در حالت خودآگاهی تمدنی است که می‌توان به پرسش‌های مهمی از این دست پاسخ داد: سهم من یا ما در ایجاد تمدن نوین اسلامی چیست؟ مشکلات و توانائی‌های من یا ما در این زمینه کدام است؟ عوامل تشویق کننده یا بازدارنده من یا ما برای مشارکت بیشتر و بهتر در فرایند تمدن نوین اسلامی کدام است؟ تلقی من یا ما از «نه تمدن نوین اسلامی» چیست؟

نگاهی دیگر به مفهوم بینش تمدنی

اگر پیشفرض دیگری را در اینجا برجسته کنیم که پیشینه تمدن زایی یک نظام اندیشه‌ای به سترونی آن نمی‌انجامد و اکنون ما شاهد پیدایش تمدن نوین اسلامی بر اساس اندیشه اسلامی هستیم، می‌توان گفت بینش تمدنی معطوف به تمدن نوین اسلامی یک احساس معطوف به عمل، یک احساس وظیفه آور است، به همان مفهومی که در این جمله نغز حضرتعالی بازتاب یافته است. «باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجادتمدن اسلامی نوین بر دوش آنهاست»

ویژگی‌های بینش تمدنی

بینش تمدنی به معنایی که گذشت، گام نخست حرکت یک کشور در مسیر دستیابی به تمدن و زمینه ساز هر فعالیت دیگر است و می‌توان مهمترین ویژگی‌های آن را معطوف به تمدن نوین اسلامی اینگونه برشمرد:

بینش تمدنی منحصر به گروهی خاص نیست، چتر گسترده‌ای است که از بالاترین سطوح تا پایین‌ترین سطح جامعه را دربرمی گیرد، اگر مدیریت تمدن تنها در توان گروه‌های مشخصی در
جامعه مانند سیاست مداران است و اگر تمدن پژوهی در قلمرو توان دانشمندان است، برخورداری از بینش تمدنی را از همه آحاد جامعه باید انتظار داشت. تجربه صدر اسلام برای چگونگی مشارکت دادن آحاد مردم در مسیر پیشرفت و ایفای نقش تمدنی از سوی یکایک شهروندان در قالب احکام و اخلاق دینی تجربه‌ای بسیار ارزشمند و شایسته بازخوانی در این زمینه است.

بینش تمدنی به ما می‌آموزد که هر چند حکومت و صحنه سیاست نقش مؤثر و غیرقابل انکاری در فرایند شکل گیری و تداوم یک تمدن دارد، ولی به دلیل نقش مهم و مستقل از حکومت مردم.
یکسان پنداری سیاست با تمدن و حکومت با تمدن هم کار درستی نیست و این دو با هم مساوی نیستند.

بینش تمدنی برانگیزاننده ما برای شناخت میراث ناشناخته جهان اسلام و دستاورد‌های علمی دانشمندان عرب معاصر در نگاهی هم افزا با آن‌ها و بهره گیری از دانش انباشت شده آنهاست.

بینش تمدنی یعنی همان تعبیر منیع حضرتعالی برای آمادگی شاگردی کردن در برابر غرب و هر که حرفی برای آموختن دارد، ولی در شاگردی نماندن است. همان طور که همانند نماندن در غرب.
نماندن در گذشته و نماندن در حال را به ما می‌آموزد.

بینش تمدنی به یادآورنده ضرورت و ضوابط پایبندی به قواعد حرکت جمعی بر مدار آموزه‌های دینی است.

بینش تمدنی آموزگار از دست ندادن فرصت‌ها و بهره گیری مناسب از ظرفیت‌ها و هر لحظه را همچون شب قدر، قدر دانستن است.

بینش تمدنی درس آموز نیامیختن مشکل خرد با دستاورد‌های کلان است، مشکلات خرد و جزیی هر چند شاید داخل یک کشتی در حال حرکت را به آشوب بکشاند، اما در مسیر حرکت کلی آن خلل
جدی وارد نمی‌کند. تمدن پیشین اسلامی با وجود همه ستم‌ها و نابسامانی‌ها و جنگ‌ها و نارسایی‌های دو قرن نخست اسلامی تحقق یافت.

بینش تمدنی یعنی این که از یاد نبریم که شعار ما تمدن نوین اسلامی است نه تمدن نوین ایرانی و تمدن اسلامی بدون مشارکت گسترده و همدلانه همه مسلمانان با ملیت‌های متعدد و مذاهب مختلف و گرایش‌های فکری و فقهی گوناگون مطلقا امکان تحقق ندارد.

بایستگی‌های بینش تمدنی

در بخش دیگری از عرایضم که فرصت بیان آن نیست قصد داشتم بایستگی‌های بینش تمدنی به گونه‌ای که
بتوان سنجه‌هایی برای ارزیابی کمی آن به دست آورد برشمرده شود.

(اگر قرار باشد بایستگی‌هایی برای بینش تمدنی، برشمرده شود، شاید بتوان از مواردی مانند جامع نگری، کلان نگری، امیدگرایی و امیدبخشی، میراثگرایی در عین تحول خواهی، تن دادن به واقعیت تکثر‌ها و تنوع‌ها و تعددها، امت باوری، برخورداری از روح کار جمعی، هم افزایی در نگاه به داشته ها، نقدپذیری، آرمانخواهی، باور قلبی به ظرفیت جامعه سازی اسلام نام برد. تمدن اندیشان باید خود نماد رفتار تمدنی متناسب با این بایستگی‌ها باشند. بینش تمدنی به دلیل پیوند با اقشار و گروه‌های مختلف اجتماعی نیازمند بهره گیری از ابزار‌های مختلف و متناسب با هر قشر و گروه برای نهادینه سازی است.)

چالش‌های بینش تمدنی

در بین چالش‌های گوناگون بینش تمدنی، آن چه اکنون در محیط‌های نخبگانی که باید مبلغان و مروجان اصلی این بینش باید باشند، به چشم می‌خورد وجود رگه‌هایی از جریان‌های اندیشه سوز با ظاهری مزین به نماد‌های ارزشی است که مهارت اصلی آن‌ها تقلیل معارف تمدن ساز به سطح خرد منازعات مذهبی از یک سو و یا با چراغ و شبانه به دنبال هر کسی رفتن که شاید لازمه چندم سخن آن‌ها نکته‌ای بر خلاف امیال فردی و منافع جناحی آن‌ها باشد. این آسیب می‌تواند برباد دهنده بسیاری از ظرفیت‌ها و فرصت‌ها باشد.

جمع بندی

مراد از این سخنان تأکید بر ضرورت فرهنگ سازی عمومی و گسترش نگاه تمدنی به عنوان گام نخست برای حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی است.

افتخار دارم به اطلاع برسانم که میز تمدن اسلامی در مجموعه دفتر تبلیغات اسلامی طی چهار سال شروع به کار خود با محور قرار دادن ضعف بینش تمدنی، فعالیت‌هایی را در چهار محور آموزش، پژوهش، فرهنگ سازی و اصلاح قوانین و ساختار‌ها با محوریت و اولویت جامعه مخاطب طلاب آغاز کرده است و در محور آموزش تدوین و تصویب برنامه «مطالعات نظری تمدن» و تدوین یک برنامه آموزشی جامع متناسب با گروه‌های مختلف روحانیان مانند مبلغان، طلاب در حال تحصیل و حتی ائمه جمعه به پایان رسانده است. از گزارش فعالیت‌های پژوهشی و فرهنگسازی هم به دلیل نبود وقت صرف نظر میکنم و اجازه می‌خواهم گزارشی مکتوب در این زمینه را تقدیم حضورتان کنم. /۱۰۱/۹۶۹/م
محمدرضا محمودخانی
ارسال نظرات