۱۸ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۶:۴۹
کد خبر: ۶۰۰۴۱۱
پرونده «گام دوم انقلاب»؛

تأملی در پیشران‌‌های گام دوم

تأملی در پیشران‌‌های گام دوم
بذرباش در یادداشتی مطرح کردکه بیانیه‌  گام دوم انقلاب،سندی ناظربه آینده است اسنادمبتنی برپیش‌ران‌هایی تدوینمی‌شوند تا آینده وقوع محتوای هدف را عینی‌تر ترسیم  کنند.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری رسا، رهبر انقلاب اسلامی در بیانیه‌ی «گام دوم انقلاب» با مرور تجربه‌ی ۴۰ ساله‌ی انقلاب اسلامی اعلام کردند: انقلاب «وارد دوّمین مرحله‌ی خودسازی و جامعه‌پردازی و تمدّن‌سازی شده ‌است». گام دومی که باید در چارچوب «نظریه‌ی نظام انقلابی» و با «تلاش و مجاهدت جوانان ایران اسلامی» به‌سوی تحقق آرمانِ «ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه)» برداشته شود.

به همین مناسبت پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR طی سلسله یادداشت‌ها و گفتگوهایی در قالب پرونده‌ی «گام دوم انقلاب» به بررسی و تبیین ابعاد مختلف این بیانیه‌ می‌پردازد. در ادامه‌ مطالب این پرونده، آقای مهرداد بذرپاش عضو هیئت علمی دانشگاه و نماینده سابق مجلس در یادداشتی به تحلیل بیانیه‌ی گام دوم انقلاب از زاویه‌  تحلیل پیش‌ران‌هایِ مطرح شده در آن پرداخته است.

 بیانیه‌ی گام دوم، سندی ناظر به آینده است. بیشتر این‌گونه اسناد مبتنی بر «پیش‌ران‌»هایی تدوین و طراحی می‌شوند تا آینده وقوع محتوای هدف را عینی‌تر ترسیم و تبیین کنند. در بازبینی بیانیه گام دوم از این منظر، می‌توان بر اساس اهمیت و اولویتی که به وا‌ژگان کلیدی متن داده شده از یک سو و منظومه اسناد راهبردی انقلاب از سوی دیگر، در پی استخراج پیش‌ران‌‌ها بود که در این نوشتار به آنها اشاره و ارجاع می‌شود:

جوان‌سازی

یکی از این پیش‌ران‌ها، «جوان‌سازی» است. جوان‌سازی که اعم از «جوان‌گرایی» است به معنای نوگرایی در «عاملان و کنش‌گران» و «فرآیندها» به صورت هم‌زمان است. «جامعه‌‌سازی» مصداق بارز و بیّن جوان‌سازی فرآیندها و زدودن خطاهای احتمالی و کم‌رمقی‌های پدیدآمده در چهل سال نخست انقلاب است که هم تبیین نظریه حاکم برآن و هم توجه و اجرای عینی این نظریه نیاز به عاملان جوان و البته معتقد به این نظریه دارد.

اجتماعی‌سازی

پیش‌ران دومی که متن بیانیه، خواننده را بدان راهنمایی می‌کند، مفهومی است کلیدی و در عین حال پردامنه: «اجتماعی‌سازی». اجتماعی‌سازی در نحله‌ها و رشته‌های مختلف دانش، معانی گوناگونی دارد اما در سیاق این بیانیه، اجتماعی‌سازی، مفهومی نزدیک به «عمومی‌سازی» دارد که بر اساس آن مردم، نه تنها «مخاطبان» مسائل کشور که «مدیران» آن نیز هستند. اجتماعی‌‌سازی دراین موقعیت مفهومی، نه تنها مشارکت در تدبیر مسائل کشور را طلب می‌کند که «تشخیص» بسیاری از مسائل را نیز به عرصه‌‌های عمومی به‌ویژه تجمعات علمی، معرفتی و کنش‌گری جوانان متعهد به انقلاب می‌سپارد. یکی از لوازم تقویت و تحکیم این پیش‌ران مهم، بسط تفکر «شبکه‌سازی» در میان وفاداران و دلسوزان و دغدغه‌مندان انقلاب است. شبکه‌های شکل گرفته در ساحات علم و فناوری، معنویت و اخلاق، عدالت‌خواهی، مقاومت و اقتصاد، ظرفیت حرکت و اقدام جمعی، ساختارمند و گسترده را فراهم می‌آورد. علاوه بر این بستری هموار و متجانس را برای تحقق مؤثر، پیش‌ران جوان‌سازی مهیا می‌کند.

کارآمدگرایی

اجتماعی‌سازی در چارچوب شبکه‌سازی گسترده مردمی، نیازمند توصیف است. بهترین وصف برای این پیش‌ران که آن را از سایر الگوهای اجتماعی‌سازی می‌تواند متمایز کند، «کارآمدگرایی» است. تمرکز منظومه‌ی رسانه‌ای دشمنان انقلاب و ایران، بر ناکارآمد پنداشتن نظام اسلامی در همه زمینه‌ها و عرصه‌هاست. تمام توان و تلاش عاملان شبکه‌های مردمی دغدغه‌مند، باید بر تحقق کارآمدی عینی و عملی در کنار ترسیم کارآمدی در عرف ذهنی اجتماع باشد. امروزه و متأسفانه براساس تلقین‌های ناجوانمردانه دشمن در رسانه‌های متنوع، ضعف ایمانی و نگرشی بعضی از اصحاب انقلاب و مسولان، ناکارآمدپنداری مجال طرح یافته است. توسعه‌ی این انگاره‌ی نادرست و تعمیم آن در میان اجزای حاکمیت و مردم، یکی از موانع اصلی در تحقق هرگونه اقدام مبتنی بر آینده در کشور است. مردم، برخلاف همه‌ی هجمه‌ها و دروغ‌های رایج و شایع، قدردان زحمات و خدمات انقلاب‌اند. نگه‌داشت و افزایش سرمایه‌ی اجتماعی برآمده از این خدمات، با تأکید بر «سرمایه اجتماعی شناختی» که ناظر به حفظ و افزایش همدلی و هم‌زبانی حاکمیت و ملّت است، مهمترین ابزار برای مواجهه با تلقین ناکارآمدی است.

ارائه‌ی الگوی جدیدی از حاکمیت

از متن این بیانیه می‌توان فهم کرد که تمرکز بر هر پیش‌ران، و وزن‌دهی متوازن به هر سه، بعد آینده‌اندیشانه آن‌را بهتر تضمین می‌کند. از منظری دیگر، هر سه پیش‌ران، علاوه بر نقش‌آفرینی در راهبری محتویات بیانیه، می‌توانند مقوم طرحی مفهومی از «سیستم عامل» واسط میان قوای نرم‌افزاری کشور، نیروی انسانی مستعد مومن و دیندار و جوان، و ابزارهای سخت‌افزارانه، فهرست طولانی فرصت‌های مادی کشور، عمل نماید. یکی از دستاوردهای بُعد تمدن‌ساز انقلاب، ارائه‌ی الگوی جدیدی از حاکمیت است. به‌صورت طبیعی، هر حاکمیتی برای اقامه و بسط اهداف خود، نیازمند چنین سیستم فناورانه جامعی است. شاید یکی از نقایص موجود در معماری کلان ناظر به بُعد و شأن جامعه‌سازی انقلاب، عدم طراحی این سیستم عامل واسط یا به‌روز‌رسانی آن است. سه پیش‌ران جوان‌سازی، اجتماعی‌سازی و کارآمدگرایی، علاوه بر نقش پیش‌رانش، اضلاع الگویی برای طراحی مفهومی این سیستم نیز می‌توانند فرض شوند./998/د102/ق

میثم صدیقیان
ارسال نظرات