۰۱ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۷:۰۳
کد خبر: ۶۰۱۳۲۱
یادداشت؛

جنگ اقتصادی آمریکا چرا نتیجه نمی‌گیرد

جنگ اقتصادی آمریکا چرا نتیجه نمی‌گیرد
ماهاتیر محمد نخست وزیر مالزی خطاب به رهبر انقلاب درباره تاثیر جنگ اقتصادی آمریکا علیه مالزی گفت: من فقط همین قدر به شما بگویم که ما یک شبه گدا شدیم!

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، این روزها که در ایام عید نوروزی به کوی و بزرن می‌رویم، شاید به معنای واقعی جنگ اقتصادی را متوجه شویم و ببینیم که از طرفی تحریم‌ها و مشکلاتی که غرب برای ما درست کرده است و از طرف دیگر کم کاری مسئولین چگونه بازار را ملتهب می‌کند و قیمت‌ها را بالا و پائین می‌کند.

نبض بازار به دست کیست؟ دست پنهانی که آدام آسمیت در تئوری‌های اقتصادی از آن یاد می‌کند، از آن چه کسی است و چه تفاوتی با یدالله دارد؟ آیا نگاه حاکم بر دست پنهان بازار برای کنترل مبادی ورودی و خروجی اقتصادی متوازن با آیه وَ قالَتِ الْیهُودُ یدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ[1] «و یهود گفت: دست خدا در بند است»، می‌باشد. اما غافل از اینکه قرآن می‌فرماید: غُلَّتْ أَیدیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یداهُ مَبْسُوطَتانِ ینْفِقُ کَیفَ یشاءُ « دستهایشان بسته باد! و به خاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است هرگونه بخواهد، می‌بخشد!»

یادداشت // جنگ اقتصادی آمریکا چرا نتیجه نمی‌گیرد

رهبر انقلاب در بیاناتی فرمودند: «اگر مسئولان و مردم بتوانند اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی محقق و کشور را از جادوی مالی و پولی دشمن خلاص کنند و ارزش و آقایی دلار را در زندگی اقتصادی بشکنند، کشورهای دیگر را نیز نجات داده‌اند و برای آنها الگو خواهند شد.[2] این همان اتفاقی است که می‌تواند گره گشای جنگ اقتصادی ما باشد و بتوانیم بازی را به نفع خودمان تغییر دهیم.

اسرائیل غاصب عامل ناامنی منطقه

چیزی که در حوزه اقتصادی نباید آن را فراموش کنیم حضور اسرائیل در منطقه است. اسرائیل تنها دریافت کننده کمک اقتصادی از آمریکاست که اجباری برای پس دادن به آن ندارد.[3] این کمک‌ها برای افزایش ضریب نفوذ اسرائیل در منطقه است تا بتواند غرب آسیا را در کف خویش قرار دهد و هر قدر تصور کنیم که در آشوب‌های مختلف غرب آسیا اسرائیل نقشی ندارد، باید این تحلیل را اشتباه بدانیم، چرا که خودشان معتقدند که موساد مهمترین عامل ناامنی منطقه است.

جیمز ریکاردز می‌گوید: «آمریکا از تحریم‌ها برای بی‌ثبات کردن اقتصاد ایران استفاده می‌کند. رئیس‌جمهور اوباما با اعمال تحریم بانک مرکزی، ایران را از سیستم مالی جهانی بیرون انداخته است و به بانک‌های بین‌المللی گفته شده که اگر آن‌ها به کسب‌وکار با بانک مرکزی ایران بپردازند، آن‌ها از ادامه کسب‌وکار در سیستم پرداخت جهانی دلار که توسط ایالات‌متحده کنترل می‌شود محروم خواهند شد. البته که این بانک‌ها از این دستور پیروی کردند.» [4]

یادداشت // جنگ اقتصادی آمریکا چرا نتیجه نمی‌گیرد

جنگ اقتصادی در چهار حوزه اتفاق می‌افتد: تبلیغات، تقاضا، عرضه و پول. این چهار عرصه میدان چرخه اساسی فعالیت اقتصادی لیبرال است و دشمن برای مقابله با ایران در این چهار عرصه جنگ اقتصادی را تعریف کرده است. تقاضا برای تبدیل به عرضه نیازمند پول است و مدیریت کنش‌ها منجر به یک واکنش بزرگ می‌شود و آن نابودی اقتصاد است، پس زمانی که واحد پول جهانی دلار باشد، هر زمان که اراده کند می‌تواند مناسبات مالی را به هم بزند.

تایلند گرفتار بازی اقتصادی آمریکا

ایران تنها کشوری نیست که در حوزه اقتصادی آسیب دیده است و البته باید گفت که ایران تنها کشوری است که در جنگ اقتصادی با آمریکا تاکنون پیروز میدان بوده است و توانسته تا تمام مشکلاتش را حل کند. سال 1997 میلادی تایلند وارد جنگ ارزی با آمریکا شد. با تضعیف بنیه اقتصادی تایلند، جنگ ارزی در این کشور با مجموعه‌ای از حملات روی پول ملی تایلند آغاز شد که در نهایت به فروپاشی نظام ارزی تایلند انجامید. این جنگ ارزی منجر به ایجاد بحرانی تمام‌عیار در نظام اقتصادی این کشور شد.

نتیجه این درگیری سقوط ارزش واحد پول ملی تایلند – بات - بود که منجر به افزایش بدهی شرکت‌های این کشور شد و با استقراض از بازارهای بین‌المللی نتوانستند بدهی خود را پرداخت کنند و سر به مسیر سقوط گذاشتند و با تغییر ساختار صادرات و کاهش روزافزون بات بحران بالا می‌گرفت و اشتباهات پولی تایلند مانند وام گرفتن به دلار از نهادهای بین‌المللی منجر شد که جنگ ارزی در این کشور نهادینه و مستقر گردد و جای خود را در اقتصاد تایلند باز کند.[5]

یادداشت // جنگ اقتصادی آمریکا چرا نتیجه نمی‌گیرد

تأثیر جنگ ارزی به اندازه‌ای بالا گرفت که تایلند به سهم خود مجبور شد به منظور جلب اعتماد وام دهندگان خارجی در کابینه دولت تغییراتی پدید آورد. در حالی که دولت کره برای مذاکره با وام دهندگان مجبور است نظارت دو بانک آمریکایی سالومون برادز گلدمن و ساجزرا - ریاست آن را رابرت روبین وزیر خزانه داری آمریکا بود- بپذیرد.[6]

ماهاتیر محمد به دنبال پاسخ در ایران

در جریان جنگ اقتصادی تایلند، مالزی نیز از این آسیب در امان نبود، به طوری که بدهی خارجی این دولت تقریباً با تولید داخلی برابر شده بود و تا 1996 به 1.6 برابر تولید سالانه رسید. بانک مرکزی مالزی نیز مانند تایلند بعد از مدتی مقاومت تلاش خود را برای حفظ رینگیت – پول ملی مالزی - پایان داد و پول ملی مالزی سقوط کرد و در این مدت کارخانجات و تمام بخش‌های اقتصادی مالزی به حالت اغما فرو رفت و کشور از حالت بحرانی عبور کرد.

آن‌ها معتقدند وقتی ارزش پول یک کشور با سقوط مواجه می‌شود، نه تنها امکان جلوگیری از آن نیست؛ بلکه تلاش زیادی در این زمینه، می‌تواند منجر به سرایت بحران به کشورهای اطراف شود. پس باید به ریشه‌های بحران پرداخت و پیش از وقوع، علاج واقعه کرد. [7]

یادداشت // جنگ اقتصادی آمریکا چرا نتیجه نمی‌گیرد

رهبر انقلاب درباره نخست وزیر مالزی بیان فرمود: «ماهاتیر محمد، نخست وزیر سابق مالزی -که بسیار هم آدم پُرکار و دقیق و جدی و پایبندی بود- به تهران آمد، به دیدن من هم آمد؛ همان اوقات بود که تحولات گوناگونی در آسیای شرقی اتفاق افتاده بود؛ در مالزی، اندونزی و تایلند زلزله اقتصادی به وجود آمده بود. همین سرمایه‌دار صهیونیستی و بعد سرمایه‌دارهای دیگر، با بازی‌های بانکی و پولی توانستند چندتا کشور را به ورشکستگی بکشانند. در آن وقت ماهاتیر محمد به من گفت: من فقط همین قدر به شما بگویم که ما یک شبه گدا شدیم! البته وقتی کشوری وابستگی اقتصادی پیدا کرد و خواست نسخه‌های اقتصادی بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول را عمل کند، همین‌طور هم خواهد شد.[8]

کشوری که در مقابل حربه‌های آمریکا موفق شد

از جمله کشورهایی که در جنگ ارزی مقاومت کرد، چین است. قبل از جنگ عراق، چین دو دهه رشد اقتصادی قاطع داشت و اغلب تحلیل‌گران پیش‌بینی می‌کردند به همراه افزایش تقاضا برای نفت، این روند ادامه یابد.

یادداشت // جنگ اقتصادی آمریکا چرا نتیجه نمی‌گیرد

اگر چه رشد جهانی در سال 2003 و 2004 قوی‌تر از آن بود که تحلیل‌گران بازار پیش‌بینی کرده بودند، اما این افزایش رشد چندان قابل توجه نبود.[9]رشد اقتصادی چشمگیر چین به سان الگوی مورد تحسین آسیای شرقی به ویژه زمانی که برخی بخش‌ها و حوزه‌های جغرافیایی جامعه آن را تجربه کردند، ناظران بیرونی را وسوسه کرد تا این موفقیت را به برخی تجارب منحصر به فرد چین نسبت دهند.[10] /882/ی702/س

مهدی کمالی

[1] سوره مائده، آیه 64

[2] 28/6/95

[3] گروه فشار اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا، جان جی می یرشایمر، ص 33

[4] سخنرانی جیمز ریکاردز در اندیشکده کارنگی سال 2012

[5] https://dailyreckoning.com/the-financial-crisis-nobody-learned-from/

[6] تجارت شیطانی یا فاجعه انسانی، ایرج تبریزی، ص 412

[7] https://www.mashreghnews.ir/news/470912/

[8] ( بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان ۱۳۸۵/۸/۱۸)

[9] جنگ سه تریلیون دلاری، جوزف استگلیز، ص 373

[10] قدرت نرم چین، مینگ جینگ لی، ص 142

ارسال نظرات