یادداشت؛
حرکتهای لیبرالی منتخبان پایتخت
آیا قحطی شخصیت فرهنگی شده که حتما شخصیتهایی نامشان بر خیابانهای پایتخت بیاید که تفکراتی متعارض با مبانی انقلاب و بعضا اسلام دارند؟
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، شورای شهر تهران اخیرا در اقدامی تامل برانگیز تصمیم به نامگذاری برخی از خیابانهای تهران کرده که نام چند تن از شخصیتهای فرهنگی است. در این نام گذاریها تفکرات لیبرالی و ملی گرایانه محض به روشنی مشهود است و سنخیتی با فرهنگ انقلاب اسلامی ندارد و چه بسا در برخی موارد در تناقض آشکار نیز هست.
شاید یکی از بحث برانگیزترین اسامی، نام محمدرضا شجریان باشد؛ کسی که بعد از فتنه ۸۸ با حمایت از فتنه گران و به آغوش ضد انقلاب رفتن، ماهیت خود را آشکار کرد. حالا جای سوال دارد که شورای شهر با چه توجیهی میخواهد که نام چنین شخصی را بر خیابان بگذارد.
یا مثلا فروغ فرخزاد که هیچ سنخیتی با فرهنگ انقلاب ندارد چرا باید نامش بر خیابانهای پایتخت گذاشته شود. آیا به صرف اینکه شاعر بوده کافیست تا نامش مطرح شود؟
آیا قحطی شخصیت فرهنگی شده که حتما شخصیتهایی نامشان بر خیابانهای پایتخت بیاید که تفکراتی متعارض با مبانی انقلاب و بعضا اسلام دارند؟!
حالا شخصیتهایی مثل جمشید مشایخی یا عزت الله انتظامی و علی حاتمی را میشود به گونهای توجیه کرد، ولی شجریان و فروغ فرخزاد و... جایی برای توجیه ندارند.
البته از شورای شهری که خیابان نفت را به نام مصدّق تغییر داد چنین نامگذاریهایی بعید هم نبود؛ مصدّقی که به فرموده امام راحل مسلم نبود.
شورای شهر به جای آنکه به فکر برطرف کردن معضلات شهری باشد حالا دغدغهاش نامگذاری خیابانها شده است. درست است که این مسائل هم جزء وظایف شورای شهر است، ولی در اولویت قرار دادن آن جای سؤال دارد.
شاید یکی از بحث برانگیزترین اسامی، نام محمدرضا شجریان باشد؛ کسی که بعد از فتنه ۸۸ با حمایت از فتنه گران و به آغوش ضد انقلاب رفتن، ماهیت خود را آشکار کرد. حالا جای سوال دارد که شورای شهر با چه توجیهی میخواهد که نام چنین شخصی را بر خیابان بگذارد.
یا مثلا فروغ فرخزاد که هیچ سنخیتی با فرهنگ انقلاب ندارد چرا باید نامش بر خیابانهای پایتخت گذاشته شود. آیا به صرف اینکه شاعر بوده کافیست تا نامش مطرح شود؟
آیا قحطی شخصیت فرهنگی شده که حتما شخصیتهایی نامشان بر خیابانهای پایتخت بیاید که تفکراتی متعارض با مبانی انقلاب و بعضا اسلام دارند؟!
حالا شخصیتهایی مثل جمشید مشایخی یا عزت الله انتظامی و علی حاتمی را میشود به گونهای توجیه کرد، ولی شجریان و فروغ فرخزاد و... جایی برای توجیه ندارند.
البته از شورای شهری که خیابان نفت را به نام مصدّق تغییر داد چنین نامگذاریهایی بعید هم نبود؛ مصدّقی که به فرموده امام راحل مسلم نبود.
شورای شهر به جای آنکه به فکر برطرف کردن معضلات شهری باشد حالا دغدغهاش نامگذاری خیابانها شده است. درست است که این مسائل هم جزء وظایف شورای شهر است، ولی در اولویت قرار دادن آن جای سؤال دارد.
اعتراض برخی ازفرهیختگان فرهنگی
این نامگذاری اعتراض برخی از فرهیختگان و شخصیتهای فرهنگی رابه دنبال داشت؛ از جمله محمد رضا سرشار از نویسندگان و قصهنویسان متعهد که در این باره در نوشتهای در فضای مجازی چنین نوشت:
«نامگذاری خیابانها، بوستانها و دیگر معابر و مراکز فرهنگی و غیرفرهنگیِ عمومی شهرها، به نامهای افراد غربزده، سکولار، فاقد تقیدات اخلاقی، باورهای اسلامی و انقلابی و حتی بعضا دارای پیشینه عنادورزیهای آشکار با اسلام، انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب، توسط شورای شهرو شهرداری تهران، بیانگر استیلای فرهنگ لیبرالی و به حاشیه رانده شدن ارزشهای اسلامی و انقلابی بر کشور است.
بعید نیست که از این پس، بسیاری از کودکان، نوجوانان و جوانان امروز و فرداهای ما با مشاهده نامهایی، چون فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، محمدرضا شجریان، توران میرهادی... بر این اماکن، این افراد را، با آن همه سوابق سوء فکری و عملی و شخصیتی، الگو و سرمشق خود قرار دهند و طیفهایی از اهالی هنر و قلم نیز به این نتیجه برسند که دوران هنر و ادبیات ارزشی به سر رسیده است و برای مقبولیت یافتن نزد مسئولان مملکتی و جامعه باید راه ناصواب چنین افرادی را دنبال کنند....»
سیداحمد میرزاده، شاعر کودکان و نوجوانان و داور چند جشنواره شعر کشور در اعتراض به نامگذاری خیابانهای تهران به اسم هنرمندان مخالف نظام اسلامی نوشت:
«نامگذاری خیابانها، بوستانها و دیگر معابر و مراکز فرهنگی و غیرفرهنگیِ عمومی شهرها، به نامهای افراد غربزده، سکولار، فاقد تقیدات اخلاقی، باورهای اسلامی و انقلابی و حتی بعضا دارای پیشینه عنادورزیهای آشکار با اسلام، انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب، توسط شورای شهرو شهرداری تهران، بیانگر استیلای فرهنگ لیبرالی و به حاشیه رانده شدن ارزشهای اسلامی و انقلابی بر کشور است.
بعید نیست که از این پس، بسیاری از کودکان، نوجوانان و جوانان امروز و فرداهای ما با مشاهده نامهایی، چون فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، محمدرضا شجریان، توران میرهادی... بر این اماکن، این افراد را، با آن همه سوابق سوء فکری و عملی و شخصیتی، الگو و سرمشق خود قرار دهند و طیفهایی از اهالی هنر و قلم نیز به این نتیجه برسند که دوران هنر و ادبیات ارزشی به سر رسیده است و برای مقبولیت یافتن نزد مسئولان مملکتی و جامعه باید راه ناصواب چنین افرادی را دنبال کنند....»
سیداحمد میرزاده، شاعر کودکان و نوجوانان و داور چند جشنواره شعر کشور در اعتراض به نامگذاری خیابانهای تهران به اسم هنرمندان مخالف نظام اسلامی نوشت:
«چه اتفاقی افتاده است؟ آیا سیل ِبیامان آغازِ سال، خانه هنر انقلاب را نیز ویران کرده است؟ بعد از ۴۰ سال که از پیروزی انقلاب میگذرد این نامگذاری و این انتخابها اعتراف به چیست؟
او با برشمردن نام چند تن از نویسندگان و شاعران انقلابی ادامه داد: چرا حتی نام یک نفر از هنرمندان انقلاب در این لیست نیست؟ آیا علی معلم دامغانی، یوسفعلی میرشکاک، محمدرضا سرشار، مرحوم فرجالله سلحشور و ... دهها هنرمند نامآور شایسته آن نیستند که در پایتختِ جمهوری اسلامی خیابانی به نام آنان باشد؟ راستی هنر ِانقلاب در این چهل سال، هیچ دستاوردی نداشته است؟ این بدسلیقگی است؟ لجبازی است؟ یا داستانِ دیگری است؟ راستی به نسل نوجوان امروز چه باید گفت؟ نسل جوانتر این کشور به رویدادها و رفتار مدیران و تصمیمگیران چگونه مینگرند؟ آنان این ناهماهنگی و ناهمسویی دستگاههای فرهنگی کشور را چگونه ارزیابی میکنند؟» /۹۹۹/ی704/س
بابک شکورزاده
او با برشمردن نام چند تن از نویسندگان و شاعران انقلابی ادامه داد: چرا حتی نام یک نفر از هنرمندان انقلاب در این لیست نیست؟ آیا علی معلم دامغانی، یوسفعلی میرشکاک، محمدرضا سرشار، مرحوم فرجالله سلحشور و ... دهها هنرمند نامآور شایسته آن نیستند که در پایتختِ جمهوری اسلامی خیابانی به نام آنان باشد؟ راستی هنر ِانقلاب در این چهل سال، هیچ دستاوردی نداشته است؟ این بدسلیقگی است؟ لجبازی است؟ یا داستانِ دیگری است؟ راستی به نسل نوجوان امروز چه باید گفت؟ نسل جوانتر این کشور به رویدادها و رفتار مدیران و تصمیمگیران چگونه مینگرند؟ آنان این ناهماهنگی و ناهمسویی دستگاههای فرهنگی کشور را چگونه ارزیابی میکنند؟» /۹۹۹/ی704/س
بابک شکورزاده
ارسال نظرات