تب مدرکگرایی در میان طلاب
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، یکی از پدیدههای چالشبرانگیزی که در میان قشر طلاب به شکلی آرام و خزنده رسوخ کرده و در حال تبدیل شدن به یک بحران در فضای علمی طلبگی است، پدیدهای به نام مدرکگرایی دانشگاهی است.
بیشک این پدیده بهتنهایی علت نیست، بلکه خود معلول شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نابسامانی است که مدرک تحصیلی را بهعنوان برچسبی احترامآور در فضای جامعه تلقی کرده، بهگونهای که با بهدست آوردن آن فرصتهای شغلی برای دارنده آن فراهم میشود.
البته از نگاه دیگر، مدرکگرایی در فضای طلبگی نه بهعنوان یک بحران، بلکه دارندگان آنرا به عنوان سرمایه اجتماعی میتوان تلقی نمود؛ چرا که مدرک تحصیلی را میتوان بهعنوان یکی از ابزارهای توسعه اجتماعی در نظر گرفت، ولی با اینحال، اگر گرایش به مدرکگرایی تنها معطوف به دانش و یادگیری و کسب تخصص و تجربه باشد، بیشک چنین پدیدهای برای خود فرد و هم جامعه مفید خواهد بود، امّا در جایی که میل به مدرکگرایی به دلایل مختلفی از جمله بهدست آوردن شرایط شغلی مناسب، کسب جایگاه، فرایند طولانی مدت تحصیلی حوزه و ... باشد، در آنصورت با هویت طلبگی در تعارض و ناسازگاری خواهد بود.
در مجموع دلایل عمده گرایش طلاب به مدرک تحصیلی(دانشگاهی) را در چند محور میتوان خلاصه کرد:
۱- عدم اعتبار و جایگاه علمی مدرک حوزه در نهادها و سازمانها
۲- طولانی بودن دوره تحصیل در حوزه
۳- مشکلات و نیازهای معیشتی
۴- عدم نگرش جامع به دانشها و مهارتهای گوناگون و نیازهای اجتماعی عصر حاضر در برنامه آموزشی حوزه
۵- مناسب نبودن متون درسی حوزه که بخشی از آن ناشی از دیرینگی و قدمت زیاد کتابهاست و دیگری، غیرآموزشی بودن آنهاست.
امّا زمانی مسئله مدرکگرایی افراطی در حوزه تبدیل به یک نگرانی عمیق شده که عملا مشروعیت جامعه علمی را دچار تردید کرده است. بعضی از طلاب، برای گزینش و ورود به بازار کار، و کسب موفقیتهای شغلی و اقتصادی، داشتن مدرک را لازم میدانند. در واقع داشتن مدرک تحصیلی دانشگاهی، پیشنیاز و ملاک ارزیابی افراد تلقی میشود. در چنین فضایی بالطبع هیچ اهتمامی به یادگیری و کسب دانش صورت نمیگیرد. این مسئله از منظر جامعه شناختی، بازتاب عملکرد نادرست ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که در نهایت از عملکرد نامناسب ساختار حوزه نشأت میگیرد؛ چرا که وقتی حوزه برای خروجیهای خود در مسائل مختلف به ویژه مسئله اجتماعی و معیشتی، طرح و برنامه جامعی نداشته باشد، آرام آرام طلاب با سمت فاصلهگرفتن از نظام حوزه و گرایش به نهادهای دیگر پیدا میکنند.
بهعبارت دیگر؛ نظام حوزه بهعلت ناتوانی در ایجاد فرصتهای مناسب شغلی، ناتوانی در بهبود سیستم آموزشی و عدم تعامل با ارگانها و نهادها بهمنظور حفظ اعتبار و اعتلای هویت حوزوی، خواسته یا ناخواسته زمینه را برای گرایش طلاب به مدرکگرایی، تسهیل و آنان را به سمت تحصیلات دانشگاهی ترغیب میکند و در نهایت بخشی از همین طلاب با توقع کسب شغل، جذب نهادهایی میشوند که با هویت طلبگی آنان سازگاری ندارد و بخشی دیگر نیز با عدم موفقیت در این زمینه، غبار سرخوردگی و ناامیدی بر تن آنان مینشیند و بالطبع رسالت طلبگی آنان را هم تحت تاثیر خود قرار خواهد داد.
چند سال قبل، اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران قصد داشتند، به مقام معظم رهبری مدرک دکتری افتخاری اعطا کنند که ایشان تشکر کرده و قبول نکردند، این خود نوعی حفظ اعتبار علوم حوزه و علمیت است که باید از سوی تمام بدنه مسئولین و اساتید حوزه حفظ شود. امّا با همه اینها باید این واقعیت را پذیرفت که در دنیای پیشرفته امروزی، کسب مدارج علمی، امری ضروری بهنظر میرسد و مقاومت در اینباره نیز هیچگاه مسئله را حل نخواهد کرد؛ بنابراین لازم است که نظام حوزه با سیاستگذاری و ایجاد تحول در سیستم آموزشی خود و چابکسازی آن و طرح و برنامه معیشتی طلاب و همچنین افزایش اعتبار و ارزشگذاری مدارج علمی خود در کنار شایستهسالاری بتواند از خروج بخش قابل توجهی از طلاب به سمت دانشگاه و تب مدرکگرایی کاهش دهد، نه اینکه صرفا براساس شعار و فرمایشی بخواهد صورت مسئله را پاک کند!/918/ی703/س
عقیل مصطفوی مجد