جریان مباهله را باید به عنوان غدیر دوم معرفی کنیم
به گزارش خبرگزاری رسا، حجت الاسلام حمیدرضا مطهری، در نشست علمی اهل بیت(ع) در آثار مفسران آندلس که در نمایشگاه دستاوردهای قرآنی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد، اظهار داشت: اولین حکومتی که در اندلس شکل گرفت حکومت امویان بود لذا تمایلی به ارائه اسلام با نگاه اهل بیت(ع) به مردم وجود نداشت؛ بنابراین طبیعی بود که مخالف جریان شیعی باشند.
وی افزود: شکل گیری حکومت فاطمیون هم سبب شد تا دشمنی اموی ها با شیعه بیشتر شود و از طرفی مذهب مالکی، مذهب مسلط بر این مناطق بود؛ مذهبی که سایر مذاهب اهل سنت را تحمل نمی کردند و اگر به فردی شیعی دست می یافتند او را می کشتند.
رئیس پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: عموم آثاری که در اندلس تولید می شد ضدیت با اهل بیت(ع) بود که به خصوص در تفسیر هم این مسئله مشاهده می شود؛ البته در برخی موارد از جمله ادبیات و شعر، به خصوص در دوره های بعد، گرایش به تشیع در میان علما دیده می شود.
وی گفت: مفسران منطقه اندلس عمدتا شاگرد مفسران مدینه، مکه و ... بودند ولی این به معنای آن نیست که لزوما آثارشان همانند آن ها باشد؛ و گرایش مذهبی مالکی به وضوح در آثارشان دیده می شود؛ همچنین نوع بیان آن ها نسبت به امام علی(ع) کاملا متفاوت از امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و حضرت زهرا(س) است؛ یعنی در حالی که مثلا در جریان مباهله، امام علی(ع) را نفی و یا حذف می کنند، و از مابقی اهل بیت(ع) نام برده اند.
حجت الاسلام مطهری با تاکید بر اینکه باید جریان مباهله را مورد تاکید بیشتر و حتی به عنوان غدیر دوم معر فی کنیم، اظهار کرد: مفسران اندلس در ذیل این آیه مطالبی دارند؛ از جمله ابن عربی که از فقها و بزرگان اهل سنت است، در تفسیر این آیه آورده که بعد از نزول این آیه، پیامبر(ص)، دخترش فاطمه(س) و فرزندانش را فراخواند و اشاره ای به نام امام علی(ع) ندارد؛ در حالی که فرزند پیامبر بودن حسنین(ع) را پذیرفته است.
وی افزود: همچنین ابن عطیه اقوال مختلفی را در تفسیر این آیه ذکر کرده ولی به گونه ای بیان کرده که به خواننده القاء می شود که امام علی(ع) در این جریان نبوده است؛ در قول مختار وی هم نام حضرت امیر(ع) نیامده است و در برخی اقوال دیگر که نام امام هست گفته است که روایات متعدد هستند ولی بیشتر روایات شبیه قول مختار وی هستند که امام علی(ع) در آن ذکر نشده است.
رئیس پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: همچنین در آیه ولایت "انما ولیکم الله والذین آمنوا" این تعصب دیده می شود؛ این آیه شرح معروفی دارد و آن اینکه امام علی(ع) انگشتری خود را در هنگام نماز به فقیر دادند ولی عمده تلاش این مفسران آن است که انحصار نزول آیه به امام علی(ع) را بشکنند و حتی استناد به روایتی از امام باقر(ع) هم می کنند ولی به اینکه ایشان در چه شرائطی بحث را مطرح کرده اند توجهی ندارند؛ قرطبی نیز در ذیل این آیه با استناد به روایت امام باقر(ع) که از ایشان سؤال شد که مراد از "الذین آمنوا"، امام علی(ع) است؟ ایشان فرمود امام از مومنان است، انحصار آیه برای امام علی(ع) را زیر سؤال برده است.
مطهری با بیان این که آیه تطهیر نیز معرکه آراء مفسران اهل سنت برای مقابله با اهل بیت(ع) است، گفت: اگرچه این آیه اختصاص به ۵ تن آل عبا دارد؛ ولی در ذیل این آیه برخی مفسران اهل سنت طوری مطالب نوشته اند که کاملا مشخص است هدفشان اضافه کردن افرادی غیر از اهل بیت(ع) به عنوان مصداق آیه هستند یا تلاش کرده اند که انحصار آیه به ۵ تن را بشکنند؛ قرطبی که تعصب سنی دارد در تبیین اهل البیت(ع) آورده که منظور از بیت، مکان سکونت پیامبر(ص) است لذا اهل بیت شامل همسران پیامبر(ص) هم می شود.
وی افزود: در مورد سوره برائت هم که ابلاغ پیام برائت به مشرکان است این مسئله دیده می شود؛ پیامبر ابتدا ابوبکر را برای ابلاغ فرستادند ولی امام علی(ع) را بعد از مدتی فرستادند تا ماموریت ابلاغ را از او بگیرد و خودشان انجام دهند، زیرا دستور خداوند این بود که فردی از اهل بیت(ع) باید این ابلاغ را انجام دهند.
این محقق و پژوهشگر دینی با بیان این که مفسران اهل سنت به نوعی تلاش می کنند تا این فضیلت را از امام علی(ع) بگیرند، گفت: مطرح می کنند که این سنت عربی و باقیمانده از عصر جاهلی بوده است که اعلام انقضاء پیمان های میان قبائل را باید فردی از خود آن قبیله انجام دهد؛ بنابراین اگر پیامبر(ص) ابلاغ را از ابوبکر گرفت به این دلیل بود؛ برخی نیز می گویند که امام(ع) مامور ابلاغ و ابوبکر سرپرست حاجیان شد، در حالی که براساس تاریخ، ابوبکر، به مدینه برگشت؛ ضمن اینکه در آن زمان هنوز چیزی با عنوان امارة الحج وجود نداشت که او بخواهد امیرالحاج باشد.
*عیسی زاده: باید نظرات مفسران شیعه بیشتر مورد توجه قرار می گرفت
در ادامه بحث های مطرح شده از سوی ارائه دهنده این بحث، حجت الاسلام و المسلمین عیسی عیسی زاده، بعنوان ناقد، در سخنانی اظهار داشت: جناب حجت الاسلام و المسلمین دکتر حمیدرضا مطهری در کتاب (اهل بیت(ع) در آثار مفسران آندلس)، بیوگرافی مختصر و در عین حال جذابی را از جهات مختلف در مورد سرنوشت فرهنگی و علمی اندلس ارائه کرده اند.
وی افزود: پیشنهاد بنده این است که ترجمه انگلیسی این کتاب هم آغاز شود چرا که قطعا طرفدار زیادی خواهد داشت؛ زیرا بیش از ۱۷۰ منبع اصیل برای استفاده مطالب مورد تحقیق قرار گرفته و سند بسیار ارزشمندی برای مباحث تاریخی در مورد اندلس است.
مدیر گروه فرهنگنامه های قرآنی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم، بیان کرد: نمایی از دانشمندان گروه های مختلف مانند فقه، تاریخ، ادبیات، تفسیر، صوفیان و ...، در کتاب مذکور بیان شده و بر جذابیت آن افزوده است؛ ضمن اینکه مقدمه زیبا و جالبی هم در کتاب بیان شده است.
حجت الاسلام عیسی زاده تصریح کرد: آقای دکتر مطهری باید در کتاب خود، به شخصیت ابوالحسن علی بن احمد حرالی صاحب تفسیر مفتاح الباب هم توجه و اشاره داشت؛ چنانکه سیدرضا مودب در مورد این تفسیر، آن را با ارزشترین تفسیر غرب جهان اسلام برشمرده که از تفاسیر اهل بیت(ع) هم تاثیر گرفته است؛ بنابراین خوب بود که این تفسیر هم مورد توجه آقای مطهری قرار می گرفت؛ این دانشمند معتقد است که دانش تفسیر در اختیار امام(ع) است و فهم واقعی آیات نیازمند موهبت الهی و توفیق خدا است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن افزود: دومین مفسری که لازم بود در کتاب آقای مطهری قید می شد، جناب محمدبن سلمان شاطبی است؛ وی از مفسران و محدثان بزرگ اندلس بوده است؛ و از آموزه های سلف، استفاده خوبی برده است؛ لذا حداقل این دو مفسر ارزش دارد در زمره مفسران اندلس قرار گیرند.
حجت الاسلام عیسی زاده ادامه داد: استاد اشاره اجمالی به مفسران کرده ولی در توضیح شرح حال مفسران، تنها ولی بن مخلد را توضیح مختصر داده و از توضیح در مورد بقیه مفسران خودداری می شود، که ای کاش یک یا دو صفحه برای آشنایی بیشتر با آنان مانند قرطبی و ابن عربی نوشته می شد.
این محقق و پژوهشگر حوزوی ادامه داد: نویسنده این کتاب در برخی صفحات، به نقد دیدگاه های مفسران در ذیل برخی آیات مرتبط با اهل بیت(ع) پرداخته است؛ با توجه به این سبکی که ایشان داشته، انتظار می رود این نقد در تمامی موارد از جمله در رد دیدگاه همسی از سوی رازی انجام می شد؛ همچنین در صفحه ای از کتاب استاد به بحث قرطبی از روایت امام باقر(ع) پرداخته است ولی تبیین کمی در مورد روایت صورت گرفته است.
حجت الاسلام عیسی زاده ادامه داد: از نکاتی که لازم است اضافه شود این است که وقتی بحث از مفسران اهل سنت مطرح شده، خوب بود نقد مفسران شیعه در مورد سخنان این افراد هم به نحوی پررنگ تر بیان می شد؛ ضمن اینکه ایشان نام شش تن از مفسران را در کتاب آورده ولی در ذیل برخی آیات، صرفا نظر چهار و یا پنج تن از مفسران نقل شده است که لازم است علت پرداخته نشدن به دیدگاه بعضی مفسران هم اشاره شود که آیا این مفسران نظری نداشته اند و یا اینکه نویسنده کتاب آن را بیان نکرده است.
*پاسخ به ناقد بحث
حجت الاسلام مطهری همچنین بعد از شنیدن نقدهای عیسی زاده در مطالبی بیان کرد: بنده افرادی را یافتم که دیدگاهشان نزدیک به تشیع است؛ به خصوص بعد از حکومت امویان این گرایش کاملا دیده می شود و باید قطعا برای تکمیل کتاب، به این موارد هم اضافه شود؛ گرچه ممکن است حجم مطالب بسیار زیاد شود.
وی ادامه داد: عمده مطلب مد نظر من این بود که دیدگاه نویسندگان این خطه را با استناد به آثار خودشان نقد کنم؛ به همین دلیل رجوع به مفسران شیعه در این مسئله کمتر مدنظر بوده است.
رئیس انجمن تاریخ حوزه تصریح کرد: آوانگاری که در کلام منتقد محترم هم وجود داشت، باید در تمامی آثار به خصوص آثار تاریخی انجام شود تا اسامی عالمان و اندیشمندان به درستی برای مخاطب قابل فهم باشد./1324/ج