کار بزرگ پیامبر اکرم برای "جامعه زنان"
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا | محمدخسروی
ارمغان پیامبر برای زنان
ای رسول مهربانی و ای رحمهللعالمین، تو در میان قومی بتپرست و مشرک پا به عرصه وجود نهادی که اعراب جاهلی زنان را همچون کالایی میشمردند در شمار اموال و ثروت شوهر.
تو در جامعهای به دنیا آمدی که نفرت داشتن از دختران به زنده بهگور شدن آنها منجر میشد، واذا المُودَهُ سُئِلَت بِاَیِ ذَنب قُتِلَت.
در مقام و تکریم زن همین بس که خلیفه دوم خود اعتراف کرده است که زنان در جاهلیت هیچ به حساب نمیآمدند، کُنا فیالجاهلیهِ لانُعدُ النساءَ شیئاً.
در همین نزدیکی شبه جزیره عربستان درحکومت ساسانیان هم، زنان اوضاع خوبی نداشتند، موبدان زرتشتی از دلنگرانی عمیقی نسبت به زنان رنج میبردند وآنان را عامل اصلی انحراف مرد میشمرند.
شنیدم که در متون فقهی زرتشتیان چنین آمده: که زنان به هنگام دشتان ماهانه(عادت ماهانه) در جای زندان مانند و دور از همگان بهنام "دشتانستان" اقامت کنند نا نگاهشان به آتش نیفتد که زنان در این مدت سخت آلوده و خطرناکند.
و در کتابشان نوشته بود که موبدان زرتشتی مقرر کرده بودند برای تطهیر زنان پس از پایان دشتان ۲۰۰ مور دانه کِش را بکشند و خود را با پیشاب(ادرار) گاو نر شستوشو دهند آن هم گاهاً در مقابل یک مٶبد مرد زرتشتی.
اما دورتر از شبه جزیره، در عالم غرب، وضعیت زنان آنجا هم، به مراتب بدتر از اعراب جاهلی و آموزه زرتشت بوده است.
همین بس که عیسویان و کشیشان زن را برزخ میان انسان و حیوان دانستند و در اینکه دارای روح است یا نه تردید کردند.
ای پیامبر تو در چنین جهانی چشمانت باز شد و جامعهای بنا نهادی که زن و مردش برابرند چون ملاک را "تقوا" قراردادی نه سیاهی و سفیدی و فقر و ثروت.
آنها زن را عامل فساد انسان و تو بهشت را زیرپای مادر، آنها زن را شر و تو آن را رحمت و خدمت به عیال را کفاره گناهان کبیره قرار دادی که غضب الهی را فرو مینشاند و بر حسنات و درجات میافزاید.
تو خود فرمودی که در هر خانهای دختر باشد هر روز دوازده برکت از آسمان ارزانیاش میشود.
در چنین جامعهای بود که وقتی به پیامبرشان مژده فاطمه داده شد ناخرسندی در چهره اصحاب نمایان شد و با مهربانی و لطافت فرمودی: دختر گل معطری است که آن را میبویم و روزیاش هم با خداست.
اکنون در دنیایی زیست میکنیم که از دوران جاهلیت هم پیشی گرفته؛ در نظام غربی و سرمایهداری که فرهنگش دنیا را مسخر خود کرده؛ در جامعهای که زن را کالا قرار دادهاند تا تعداد مشتریان افزایش یابد.
با جامعهای رو به رو هستیم که بنگاههای خرید و فروش زنان با شعار "آزادی زنان در روابط جنسی" و "حق تسلط زن بر بدن خویش" به راه انداخته شد.
در چنین جوامعی خبری از خدا نیست، چون اصل اقتصاد است، خدا اقتصاد است، معیار اقتصاد است، هدف اقتصاد است و زن به صورت سیستماتیک ابزار و کالایی است برای اقتصاد./918/ی703/س
محمد خسروی