۲۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۱
کد خبر: ۶۰۸۴۵۱
یادداشت؛

منشأ خمودگی اجتماعی چیست؟

منشأ خمودگی اجتماعی چیست؟
یأس از دل غرور جوانه می‌زند. کسی که خودش را بیش از حد بالا ببیند، با دیدن یک نقص کوچک، کاخ آرزوهایش فرو می‌ریزد و مأیوس می‌گردد.

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، امید یعنی شوق رسیدن، خود را قادر به دستیابی به هدف دیدن. امید که نباشد، حرکتی هم نخواهد بود. به همین خاطر، یأس از رحمت خدا را از بزرگ‌ترین گناهان خوانده‌اند.

جامعه هم به همین ترتیب است. جامعه اگر امید داشته باشد، پویا می‌شود. با این که می‌داند مسیر هموار نیست، اما از حرکتش پا پس نمی‌کشد؛ چون رسیدن را ممکن می‌داند و خود را سزاوار هدفش می‌بیند.

هدف‌های ما یا کوتاه‌مدت هستند، یا میان‌مدت و یا بلندمدت. برای حرکت، باید اهداف کوتاه‌مدتِ خوبی داشت. اما همین هدف‌های کوچک باید در راستای هدف‌های کلان‌تر تعریف شوند. به عبارت فنی‌تر، قوه عامله ناظر به کوتاه‌مدت است و قوه عالمه به بلندمدت نظر دارد.

وقتی انسان خود را از دستیابی به هدف ناتوان ببیند، مأیوس می‌شود. یأس از دل غرور جوانه می‌زند. کسی که خودش را بیش از حد بالا ببیند، با دیدن یک نقص کوچک، کاخ آرزوهایش فرو می‌ریزد و مأیوس می‌گردد.

نمونه بارزش نخبگان عصر مشروطه‌اند. آن‌ها که بیش و پیش از همه «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه» ورد زبانشان بود، با توسعه و تکنولوژی غرب که آشنا شدند، دلسرد شدند.

کسی که برای خودش بیش از حد القاب زیبا تراشیده باشد، وقتی عملاً بی‌کفایتی‌اش ثابت شد، خواهد دید که دیگران کاملاً او را رها خواهند کرد و حتی خوبی‌هایش را هم نادیده خواهند گرفت.

بد نیست کمی فلسفی‌تر به این ماجرا بنگریم.

فلاسفه مشاء معتقدند کیفیات نفسانی و کمالات انسانی از ذات انسان سوا هستند و مانند لباسی که انسان می‌پوشد، بر نفس او سوار می‌شوند. علم، حسن خلق، صداقت، شهامت، جهل، بخل، تکبر و ... همگی اموری هستند که بر ذات انسان عارض می‌شوند و از او جدا هستند.

اما آن‌چه فلاسفه پس از ملاصدرا عقیده دارند این است که این صفات، جزء ذات انسان می‌شوند و به تدریج هویت او را تشکیل و تغییر می‌دهند. بحث از انسان کامل و ناقص در این نگاه معنی پیدا می‌کند. انسانی که صداقت دارد کامل است، اما انسانی که صداقت بیش‌تری دارد یا علاوه بر صداقت، علم هم دارد، کامل‌تر است.

بسیاری از مردم این حکمت بنیادین دنیا را نمی‌شناسند و از همین روی، به دام نومیدی می‌افتند.

قرآن مسلمانان را به ایمان به خدا و رحمت الهی و سپس به عمل صالح ترغیب می‌کند. این عمل و عمل‌گرایی است که غبار یأس و غرور را از دامان جامعه اسلامی می‌زداید. البته این عمل‌گرایی با فلسفه پراگماتیسم تفاوت دارد که توضیحش ضرورتی ندارد.

گرچه قرآن عمل را از مسلمانان خواسته، اما رفتار جامعه اسلامی خلاف این دستور الهی است. فضای حاکم بر جامعه مسلمین چنان‌که مرحوم شهید مطهری در کتاب احیای تفکر اسلامی و گریز از ایمان، گریز از عمل اشاره کرده‌اند، فضای گوشه‌گیری و انزواست و این، ریشه عقب‌افتادگی مسلمین شده است./918/ی704/س

مهدی خدایی ـ مجید زنجیران

ارسال نظرات