شعر و شور(11)
ما بی خبرانیم بتاب از دل تاریخ
در روحی و در جسمی و در عرشی و بر خاک، اینجایی و آنجایی و نزدیکی و دوری.
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا، علی مویدی
ای نور، تو پیدا شده در وادی طوری
نور از پی تاریکی و نور از پی نوری
سرچشمه ی خورشیدی و روشنگر جانی
پنهان شده در سینه ی سوزان تنوری
در روحی و در جسمی و در عرشی و بر خاک
اینجایی و آنجایی و نزدیکی و دوری
فریادی و در سینهی مستحکم کوهی
فریادی و در حنجرهی نازک موری
هم تشنه و هم بی کس و هم گمشدگانیم
هم مقصد و هم توشه و هم راه عبوری
ما بی خبرانیم بتاب از دل تاریخ
شاید تو همان روشنی صبح ظهوری...
/918/ی703/س
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
شعر زیبایی بود فقط لطفا حرف ی که به حرف ه چسبیده را اصلاح فرمایید
پاسخ