الفبای انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا، ابوالقاسم یعقوبی
بیانیه گام دوم را میتوان در یک نگاه کلان «دایرةالمعارف» انقلاب اسلامی نامید؛ زیرا در این بیانیه اهم حوادث و رخدادهای پیش از انقلاب و شکلگیری آن و رخدادهای پس از آن و تحولات تاریخی و تأثیرگذاری آن در ایران و جهان و نیز معجزات این پدیده بزرگ و برکات و دستاوردهای آن سخن به میان آمده است.
این حقیر بر آن شدم تا با استخراج واژهها و سرفصلهای این منشور حکیمانه و شرحی اندک بر آنها از این زاویه توجه همگان را به محتوای سرشار از نکتههای حکیمانه و رهنمودهای راهگشای این بیانیه جلب نمایم.
ازاینرو در ادامه بخش های پیشین، در قالب حروف الفبا به شکل موضوعی به موضوعات گوناگون بیانیه اشارهای گذرا خواهم داشت.
«ب»
برجسته کردن ارزشهای معنوی
در جامعه دینی باید ارزشها برجسته باشند، معروفها گسترش یابد و زیباییهای اخلاقی و معنوی فضای جان و جامعه را معطر سازد.
امام حسن مجتبی (ع) در این رابطه در جواب پرسشی میفرماید: «قِیلَ مَا السَّدَادُ؟ قَالَ: دَفْعُ الْمُنْکرِ بِالْمَعْرُوفِ»(14)؛ از ایشان پرسیده شد استواری و ساماندهی جامعه به چیست؟ فرمود: فاصله گرفتن از منکرها به وسیله برجسته کردن معروفها.
اگر در جامعه اسلامی و دینی خوبیها و معروفها پررنگ و برفراز باشد به خودی خود منکرها رنگ میبازد و رخت برمیبندد.
یکی از شیوههای مبارزه با منکرها و منکرات اخلاقی در جامعه، گسترش معنویات و اخلاقیات و برجسته کردن آنها بهگونهای که در کوی و برزن و در پارک و کوه به چشم آید.
مقام معظم رهبری در بیانیه به این موضوع زیر عنوان «گسترش معنویت و اخلاق» توصیه اکید دارند و این موضوع را یکی از بسترهای رویش در جامعه دینی برمیشمارند:
«معنویّت به معنی برجسته کردن ارزشهای معنوی از قبیل اخلاص، ایثار، توکّل، ایمان در خود و در جامعه است و اخلاق به معنی رعایت فضیلتهایی، چون خیرخواهی، گذشت، کمک به نیازمند، راستگویی، شجاعت، تواضع، اعتماد به نفس و دیگر خلقیّات نیکو است. معنویّت و اخلاق، جهتدهنده همه حرکتها و فعّالیّتهای فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است؛ بودن آنها، محیط زندگی را حتّی با کمبودهای مادّی، بهشت میسازد و نبودن آن حتّی با برخورداری مادّی، جهنّم میآفریند.»
اسلام تأثیر محیط زیست و زندگی در فردسازی و جامعه سازی را مورد توجه قرار داده و برای رسیدن به «حیات طیبه» دینی «حسن فاعلی» و «حسن فعلی» را از مقومات آن به شمار میآورد.
اگر همه نیتها زیبا باشد و همه رفتارها نیکو باشد، چهره جامعه چهرهای دوستداشتنی و دلپذیر میشود؛ ازاینرو امام سجاد (ع) در آغاز دعای «مکارم الاخلاق» به چهار رکن اساسی برای رسیدن به «معالی اخلاق» و تعالی معنوی و اخلاقی اشاره میکند.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکمَلَ الْإِیمَانِ، وَ اجْعَلْ یقِینِی أَفْضَلَ الْیقِینِ، وَ انْتَهِ بِنِیتِی إِلَی أَحْسَنِ النِّیاتِ، وَ بِعَمَلِی إِلَی أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ»(15) خداوندا ایمان من را به کاملترین مرحله برسان، یقین و باور من را برترین یقینها قرار ده، نیت من را بهترین نیت قرار بده و رفتارم را به بهترین و نیکوترین رفتارها بدل ساز.
روشن است اگر باورها بارور به عمل شد و عملها بهترین گردد و نیتها سالمترین باشد، چهره جامعه دوستداشتنی خواهد شد و در چنین جامعهای مکرمتهای اخلاقی و معنویات برجسته و چشمنواز میشود و فضیلتها رخ مینماید و رذیلتها رخت برمیبندد.
مقام معظم رهبری در دو جای از بیانیه به گسترش عیار معنویت و اخلاق در کشور ایران اسلامی و انقلابی پرداخته و بیشترین نکتههای ناب را یادآور شدهاند:
«اخلاق و معنویّت، البتّه با دستور و فرمان به دست نمیآید، پس حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره ایجاد کنند، امّا اولاً خود باید منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند و ثانیاً زمینه را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادهای اجتماعی در این باره میدان دهند و کمک برسانند»
ایجاد «محیط اخلاقی» یکی از وظایف دولتمردان در هر دوره است، اگر ارزشها را به هوای پاک مانند سازیم، تنفس در هوای ارزشهای معنوی و اخلاقی مایه حیات اجتماعی و نشاط معنوی خواهد شد.
محیط اخلاقی یعنی از در و بام و از گوشه و کنار جامعه ارزشهای برجسته دیده شود، تنفس انسانها در چنین جامعهای به گسترش عیار معنویت و اخلاق منتهی میگردد.
بدگمانیها، بدبینیها، کینه و کدورتها در چنین فضایی رخت برمیبندد و خوشبینیها و صف و صداقتها در همه جا خود را نشان میدهد و رخ مینماید.
بودجهبندی و برنامهریزی اقتصادی
تردیدی نیست که نقش برنامه و بودجه در هر کشوری نقش بنیادی و زیرساختی است، برنامهریزی درست و واقعبینانه و بودجهبندی عادلانه و فراگیر دو رکن رکین اقتصاد سالم و پویای دولتها به شمار میرود. اگر تصمیم سازان و تصمیم گیران به این دو گزینه درست و مستحکم بیندیشند، خلأهای اقتصادی، کمبودها، تبعیضها و نابسامانیهای اقتصادی به حداقل میرسد و پویایی میدان کار و اشتغال دوچندان میگردد، تولدی رونق شایسته خود را مییابد و خودکفایی ملی و اعتماد به نفس به عنوان یک بستر رشد و توسعه و پیشرفت جایگاه واقعی خود را پیدا میکند.
برنامهریزی ناقص و ناعادلانه و بودجهبندی معیوب و نامتوازن روند اقتصادی را دچار اختلال و نابسامانی میسازد و درنتیجه توسعه پایدار در کشور پا نمیگیرد.
«اقتصاد البتّه هدف جامعه اسلامی نیست، امّا وسیلهای است که بدون آن نمیتوان به هدفها رسید. تأکید بر تقویت اقتصاد مستقلّ کشور که مبتنی بر تولید انبوه و با کیفیّت و توزیع عدالتمحور و مصرف به اندازه و بی اسراف و مناسبات مدیریّتی خردمندانه است و در سالهای اخیر از سوی اینجانب بارها تکرار و بر آن تأکید شده، به خاطر همین تأثیر شگرفی است که اقتصاد میتواند بر زندگی امروز و فردای جامعه بگذارد.»
در منابع دینی و آموزههای قرآنی و روایی «قوام» اقتصادی و تدبیر امور «معیشتی» به عنوان دو رکن اصلی و عامل رشد و بالندگی از آن یاد شده است.
قرآن کریم میفرماید: «وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکمْ قِیامًا»(16)؛ اموالتان را که خداوند وسیله قوام زندگی شما قرار داده، به دست سفیهان و نابخردان و غیرمتخصصها نسپارید.
امام باقر (ع) مدیریت و برنامهریزی اقتصادی را در کنار دینشناسی و استواری در برابر سختیها و مصائب، از عوامل کمال جامعه برشمرده است.
«الکمال کل الکمال: التفقه فیالدین و الصبر علی النائبه و تقدیر المعیشه»(18)؛ کمال حقیقی همان فهم در دین و شکیبایی در برابر بلای سخت و اندازه نگاه داشتن در معیشت است.
بنابراین آنچه به جامعه دینی قیام و قوام میبخشد و معیشت و زندگی مردم را در مسیر ریل طبیعی خود قرار میدهد برنامهریزی و مدیریت توانمند و بودجهبندی متوازن و واقعبینانه است.
«انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد، ولی عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته است...
چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریّتی است. مهمترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطه وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفاده اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجهبندی معیوب و نامتوازن و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینههای زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی است. نتیجه اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقه ضعیف و امثال آن است.
راهحلّ این مشکلات، سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامههای اجرائی برای همه بخشهای آن تهیّه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیّت، در دولتها پیگیری و اقدام شود».
ترکیب جمهوریت و اسلامیت و عکسالعمل جبهه استکبار
مقام معظم رهبری در بیانیه میفرمایند: «ترکیب جمهوریّت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشه بزرگ امام خمینی، به دست نیامد؛ و این نخستین درخشش انقلاب بود».
پس از سقوط رژیم ستمشاهی- که دوران تخریب نظام پیشین بود- نوبت رسید به دوران «تأسیس نظام نوین» امام راحل مهندسی و معمار اصلی نظام اسلامی با اصرار تمام فرمودند مردم در انتخابات شرکت کنند و نام نظام نوپیدا را برگزینند.
آراء و انظار گوناگونی در این زمینه وجود داشت: جمهوری دموکراتیک، جمهوری دموکراتیک اسلامی و ... اما امام با صراحت گفتند: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» و با شجاعت فرمودند: من به «جمهوری اسلامی» رأی مثبت میدهم.
مردم رشید و بصیر ایران اسلامی نیز به تبعیت از امام و مقتدای خویش به جمهوری اسلامی رأی «آری» دادند و 98 درصد و اندی از آراء این نام و ترکیب زیبا را انتخاب کردند، این نام ترکیبی یک «آری» دارد و یک «نَه»؛ آری به اسلام و نه به حکومتهای خودکامه و جائر و ظالم و فاسق و فاجر و در یک کلام آری به اسلام ناب محمدی (ص) و نه به حکومتهای طاغوتی.
شاید به جرئت بتوان ادعا کرد که این ترکیب آری به جمهوریت و اسلامیت و نفی غیر آن برگرفته از معارف قرآن و به ویژه این آیه شریفه باشد که میفرماید:
«وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»(18)؛ ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از پرستش طاغوت اجتناب کنید.
فرهنگ بعثت بر محور «عبودیت» شکل میگیرد و شاکله وجودی انسانها را نیز با همین صبغه رنگآمیزی میکند و درنهایت «عبدالله» تربیت میکند؛ ولی فرهنگ طاغوت بر «منیت» میچرخد و کدخدایان بی خدا فقط به فکر «من» و منافع شخصی و لذتهای جنسی و عیاشیها و زندگیهای مسرفانه و متر خانه خویشاند نه در اندیشه مردم و معیشت آنان.
نظام جمهوری اسلامی یعنی نظامی که هم خدا و دین خدا در آن نقش دارند و هم مردم در آن سهیماند؛ ازاینرو رهبر فرزانه در بیانیه فرمودند: «{انقلاب} در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردمسالاری تبدیل کرد».
مردمسالاری دینی؛ یعنی مردم در مدیریت این نظام از رأس تا ساقه دخیلاند و بر اساس معیارهای دینی و اسلامی حاکمان و مدیران را گزینش میکنند و آنها را به عنوان امین خود به سرنوشت اجتماعی خویش مسلط مینمایند.
این ترکیب «جمهوریت و اسلامیت» پدیده جدیدی بود که دنیای استکبار را به واکنش واداشت و در برابر این نوع از حاکمیت موضع خصمانه و کینهتوزانه گرفت و از همینجا دوگانه «اسلام و استکبار» شکل گرفت.
«تقابل دوگانه جدید «اسلام و استکبار» پدیده برجسته جهان معاصر و کانون توجّه جهانیان شد... بدین گونه مسیر جهان تغییر یافت و زلزله انقلاب، فرعونهای در بسترِ راحت آرمیده را بیدار کرد؛ دشمنیها با همه شدّت آغاز شد»
بر این اساس کلیدواژه جدیدی در فرهنگ ادبیات سیاسی جهان شکل گرفت و اسلام به عنوان یک قطب قدرت در برابر قدرت استکبار عرض اندام کرد و ۴۰ سال با هیمنه و هیبت در برابر آنان راستقامت و باصلابت ایستاد.
«ت»
تحریم دشمنان و توانمندیهای ایران
یکی از کلیدواژههایی که در بیانیه گام دوم از آن نام برده شده واژه «تحریم» و کلیدواژههای دیگری به نام «توانمندی، توانایی و ما میتوانیم».
دشمنان هنگامی که در عرصه نظامی ملت ما را آزمودند و ضربت سخت و سیلی جانانهای دریافت کردند، راههای عداوت و عقدهگشایی خود را به سمت تحریم اقتصادی برگزیدند، آنها بر این باور بودند که از مسیر تحریمهای بلندمدت در حوزههای گوناگون صنعتی، تولیدی، کشتیرانی، نفتی و... این مردم و این نظام را میتوانند از پای درآورند و به اهداف شیطانی خود برسند؛ لکن این تیر آنها نیز به سنگ خورد و ستبری و استواری نظام و مسئولین و مردم نجیب، آنان را در این ترفندها و تحریمها ناکام گذاشت.
در همین مقطع موضوعی به نام «ما میتوانیم» رخ نمود و امامین انقلاب این واژه را وارد ادبیات سیاسی و اقتصادی کشور کردند و تحریمهای شیطانی نهتنها نظام را به بنبست نکشاند بلکه توانمندیهای جوانان ما را به دنبال داشت و در بسیاری از حوزهها با تولید جدید و ابتکار و خلاقیت توانستند برنامههای دشمنان را خنثی و توطئههای آنان را نقش بر آب کنند.
پس از سقوط سلطنت سنگین پهلوی و حاکمیت مردمسالاری دینی، انقلاب اسلامی «جوانان را میداندار اصلی حوادث و وارد عرصه مدیریّت کرد؛ روحیه و باور «ما میتوانیم» را به همگان منتقل کرد؛ به برکت تحریم دشمنان، اتّکاء به توانایی داخلی را به همه آموخت و این منشأ برکات بزرگ شد»
تحریمها و تهدیدهای دشمنان در طول این ۴۰ سال پر فراز و فرود و نتوانست سرعتگیر در مسیر انقلاب اسلامی ایجاد کند؛ بلکه استعدادهای بالقوه و پنهان را تبدیل به فضیلت و آشکار ساخت و توانمندی نسل انقلاب دشمنان را وادار به اعتراف به ناتوانی کرد:
«قدرتهای انحصارگر جهان که همواره حیات خود را در دستاندازی به استقلال دیگر کشورها و پایمال کردن منافع حیاتی آنها برای مقاصد شوم خود دانستهاند، در برابر ایران اسلامی و انقلابی، اعتراف به ناتوانی کردند. ملّت ایران در فضای حیاتبخش انقلاب توانست نخست دستنشانده آمریکا و عنصر خائن به ملّت را از کشور برانَد و پس از آن هم تا امروز از سلطه دوباره قلدران جهانی بر کشور با قدرت و شدّت جلوگیری کند.»
تمدن سازی اسلامی
مقام معظم رهبری در دو جای بیانیه اشاره به مقوله «تمدن» و «تمدن سازی» و «ایجاد تمدن نوین اسلامی» نمودند، نخست متن کلام حکیمانه ایشان را بیان میکنیم آنگاه پیرامون این واژه و بسترها و عوامل تمدن ساز و نظام و اشاراتی خواهیم داشت:
«دهههای آینده دهههای شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنا فداه) است، نزدیک کنید.»
در آغاز بیانیه نیز به فرآیند بزرگ جهانی چهل ساله دوم میپردازند و از دو نسل آغازگر انقلاب اعتماد دهنده آن «درودی از اعماق دل» دارند و سپس میفرمایند: {انقلاب اسلامی} وارد «دومین مرحله خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی» شده است.
با توجه به این دو فرازی از بیانیه که گویا و صریح از موضوع تمدن سازی و تمدن نوین اسلامی سخن به میان آمده است پیرامون آن مطالبی عرضه میگردد:
عوامل تمدن ساز
دستها و بسیاری فرش تمدن را میبافند و آن را در معرض نگاه به نمایش میگذارند:
آنکه فکر تولید میکند و مغز و اندیشهها را به تصمیمگیری وا میدارد و تعامل و تغذیه فکری و عقلی فراهم میسازد، مردم را در جهتگیری تمدنی بسیج مینماید و آینده روشن را فراروی آنان میدهد، مجاهد گمنامی که برای برداشتن بازدارندههای راه پیشرفت و تعالی یک ملت اوجگیری آنان به سمت و سوی قلههای کرامت جان خویش را ایثار و فداکاری کنند و یا آن فرمانده نامداری که با تدابیر نظامی و جنگی دقیق عرصه را بر دشمن تنگ میسازد و در هراسانگیزترین لحظات جان خود را به خطر میافتد و نیز آن که دل به قلب دشمن میزنند و خبرهای مهم را با خود میآورد همه و همه بسترساز تمدن به شمار میروند، دانشمندی که مشعل دانش را میافروزد، معلم و مربی که به تربیت فرزندان یک ملت همت میگمارد، صنعتگری که با صنعت گری و نوآوریهای خویش به صنعت رونق میبخشد و یا کشاورزی که به تولید رونق میدهد تا سفره زمین را برای مردم آن آماده کنند نیز در مسیر تمدن سازی گام برمیدارند.
شاعران و ادیبانی که دمبهدم روحیه شجاعت و انگیزه ایمانی در مردم میدانند و روحیه عدالتخواهی و ایثار و اخلاص و برادری نوعدوستی را به کالبد فرد و جامعه تزریق میکنند و فرهنگ جامعه را بارور کرده و گفتمان سازی را سرلوحه کار و کلام خود قرار میدهند سربازان گمنام تمدن سازی به شمار میآیند. اینها که اشاره شد هم بهگونهای در بافتن فرش تمدن سهیم میباشند.
شاخصههای تمدن اسلامی
عقل ستون خیمه دین است، بدون عقل، دین جایگاه حقیقی خود را نمییابد و بدون عقل دین شناخته نمیشود، عقل است که گوهر دین را میشناسند و عقل است که زیبایی دین را مینمایاند و آن را در آن را بر اریکه قدرت مینشاند و انسان را به تماشای آن وا میدارد.
عقل راهنماست بهسوی زیباییها، خوبیها، ارزشها و پرهیز دهنده از خطرها و انحرافها و لغزشها.
عقل ریشه در بندگی دارد، در تمدن اسلامی اخلاق بندگی، عقل و اخلاق و ارزشها، عقل و تقوا پیوند ناگسستنی دارد هر گاه عقل با یکی از آنها که برشمردیم همراه نباشد از مدار خارج میشود و جامعه را به نیرنگ میآلاید و هرگونه سودجویی و استثمار و استعمار خردورزی به نام میگیرد. علم و تکنولوژی دستاورد عقل و خرد است اگر با عقل سالم به دور از هوا و هوس و به دور از آلودگیها به کار گرفته نشود فاجعه به بار میآورد.
شکوه اخلاق و معنویت
جمهوری اسلامی، تمدن معنویت و ارزشها و کرامتها است؛ معنویت را میگستراند و ارزشها و اخلاق را نهادینه میسازد.
امام باقر (ع) فرمود: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اَللَّهُ یدَهُ عَلَی رُءُوسِ اَلْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کمَلَتْ بِهِ أَحْلاَمُهُمْ»(19)؛ آن گاه که خاتم ما قیام کند دست محبت و امامت بر سر بندگان خدا نهد و پس از آن خردهای آنان با بالنده و خلقوخوی ها را به تمام و کمال میرساند.
رشد عقلانی همراه با رشد اخلاقی جامعهای رشید به وجود میآورد، حاکمیتی که همراه عقلانیت تربیت و انسانسازی و جامعه پردازی را با هم درآمیزد و از هوی و هوس به هدایت و معنویت رهنمون گردد حاکمیتی مطلوب خواهد بود که بسترساز تمدن نیز میشود.
امام علی (ع) فرمود در حکومت و تمدن مهدوی این چنین است که:
«یعطف الهوی علی الهدی اذا عطفوا الهدی علی الهوی»(20)؛ خواهشهای نفسانی به هدایت آسمانی بازمیگرداند و آن هنگامی است که مردم رستگاری را تابع هوی ساختهاند.
بنابراین جامعه و تمدن اسلامی جوهرهاش عقلانیت و معنویت اخلاق و کرامت است، آنگونه که در بیانیه آمده است:
«شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه هرچه بیشتر رشد کند برکات بیشتری به بار میآورد ... معنویّت و اخلاق، جهتدهنده همه حرکتها و فعّالیّتهای فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است»
ساماندهی اقتصادی و عدالت
در تمدن اسلامی و در چشمانداز تمدن جهانی اسلام رفاه اقتصادی همراه با عدالت اجتماعی بهگونهای فراگیر فراهم میشود. تلاش و کوشش مردم با انگیزههای معنوی درمیآمیزد و کارایی کسان و بهرهگیری از منابع طبیعی و ظرفیتهای خدادادی دوچندان میشود.
به دیگر سخن بهترین شاخصه تمدن اسلامی همراهی فلاح با رفاه است.
امام صادق (ع) فرمود: «امنیت، عدالت و رفاه در معیشت سه رکن جامعه و تمدن انسانی و اسلامی است»(21).
در جامعهای که تبعیض اقتصادی و فاصله عمیق بین مرفهین و توده مردم وجود داشته باشد عدالت رخ نمینماید، عدالت بدون ساماندهی اقتصادی مفهومی ندارد. امنیت بستر عدالت و عدالت بستر رفاه در معیشت است.
تحرک جدید مقاومت
در فضای واقعی دنیای اسلام به ویژه در غرب آسیا تحرکی جهتدار و جدید بر اساس الگوی مقاومت نهضت و ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان و متجاوزان در جریان است که دنیای استکبار را دچار سردرگمی و حیرت ساخته است، این حرکت نیروهای مقاومت در قالبهای «حزبالله»، «انصارالله» و «مدافعان حرم» موج جدیدی را رقم زده و طرفداران توانمند و غیرتمندی را نیز در سرتاسر منطقه به سمت و سوی خود جذب کرده و هیبت و هیمنه استکبار را در هم شکسته و صولت و صلابت مسلمانان خداباور و معادباور و حق محور و ولی باور را به نمایش گذاشته است.
مقام معظم رهبری در بیانیه به این موضوع اشارهای لطیف و همهسویه دارند:
«تحرّک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت در برابر سلطه آمریکا و صهیونیسم؛ شکست سیاستهای آمریکا در منطقه غرب آسیا و زمینگیر شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ گسترش حضور قدرتمندانه سیاسی جمهوری اسلامی در غرب آسیا و بازتاب وسیع آن در سراسر جهان سلطه. اینها بخشی از مظاهر عزّت جمهوری اسلامی است که جز با شجاعت و حکمت مدیران جهادی به دست نمیآمد.»
جبهه مقاومت با سه چیز شناخته میشود:
الف: هدف مقدس
ب: ایمان به هدف
ج: پایداری در راه رسیدن به آن
قرآن مجید به این سه عنصر مقاومت و پیروزی اشارات راهگشا و امیدبخشی دارد:
«إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلَائِکةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ (22) به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که: «نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است».
و نیز آیه دیگر در این زمینه میفرماید:
«وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَینَاهُمْ مَاءً غَدَقًا»(23)؛ و اینکه اگر آنها در راه ایمان استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان میکنیم.
این پدیده مبارک یعنی جبهه مقاومت در چهلسالگی انقلاب قدرت سازماندهی نظام اسلامی و فرماندهان و تصمیم سازان و تصمیم گیران آن به ویژه فرمانده کل قوا را به جهان ثابت کرد و در برابر ائتلاف جبهه کفر و ضلالت جبهه ایمان و استقامت را به پیروزی رساند و وعدههای الهی به وقوع پیوست که:
- «وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ»(24)
- «فَإِنَّ حزبالله هُمُ الْغالِبُونَ»(25)
- «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم»(26)
ادامه دارد .../9314/
منابع:
14- تحفالعقول، ص ۲۲۵.
15- صحیفه سجادیه، دعای بیستم.
16- نساء، آیه 5.
17- میزان الحکمه، ج 10، ص 215.
18- سوره نحل، آیه 36.
19- جامع الاحادیث- الکافي، ج 1، ص 25.
20- نهج البلاغه، خطبه 138.
21- تحف العقول، ص 320.
22- فصلت، آیه 30.
23- سوره جن، آیه 16.
24- سوره صافات، آیه 173.
25- سوره مائده، آیه 56.
26- سوره محمد، آیه 7.
بمنظور احیاء جایگاه خانه ملت بعنوان عصاره واقعی ملت انقلابی و دفاع از حقوق مردم ضعیف و محروم شامل جوانان بیکار ، مجرد، تحصیلکرده و نخبه انقلابی و پس از گذشت چهار دهه از فراز و فرود کم بهره نمایندگان در خانه ملت با تصویب قوانینی که کمتر اثر بخشی مثبت آن در زندگی،سفره مردم و گشایش در حمایت واقعی از جوانان مشاهده گردیده.می بایستی بدور از محافظه کاری طیف سنتی اصول گرایی (شامل امثال باهنر ، حداد عادل، و ….) که امتحان خود را در ادوار گذشته مجلس همچون طیف به اصطلاح میانه رو-اعتدال گرا و اصلاح طلب لاریجانی - مطهری و امثالهم و …در طول ۱۰دوره گذشته مجلس و طی ۴۰ سال پس داده و بی حسی ،بی انگیزگی و ناتوانی آنان در ایجاد تحول اساسی مورد نظر مقام معظم رهبری مدظله العالی در بیانیه راهبردی و حیاتی گام دوم انقلاب در جهت پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی برای مردم کاملامشهود بوده و همچنین در جهت ایجاد تحول در حوزه قانونگذاری براساس آرای مردمی و نظارت صحیح و موثر بر عملکرد نمایندگان در خانه ملت و مسئولین اجرایی کشور هم راستا با قوه محترم قضاییه و به منظور تصویب قوانین مورد نیاز برای احیای حقوق عامه، اجرای عدالت و مبارزه جدی با تبعیض،رانت و پاکسازی دامان انقلاب اسلامی و نظام از عناصر رذل آلوده به مفاسد اقتصادی، اجرای اصلاحات ساختاری مدنظر مقام معظم رهبری در اقتصاد و شبکه پولی و بانکی رانتی کشور، افرادی از طیف انقلابی وارد انتخابات و هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در سال ۹۸ گردند که از توانایی،انگیزه، نشاط جوانی و مقبولیت عمومی برای اجرای فرامین مقام معظم رهبری مدظله العالی براساس سند تحول گام دوم انقلاب در دهه حساس و حیاتی پنجم انقلاب اسلامی همچون ریاست محترم قوه قضاییه برخوردار باشند.