۲۵ دی ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۱
کد خبر: ۶۳۵۴۲۲

«اخلاص» راز محبوبیت حاج قاسم

«اخلاص» راز محبوبیت حاج قاسم
اندیشه در ابعاد و ویژگی‌های شخصیتی حاج قاسم و تلاش برای تحقق آن در بُعد فردی هر یک از خود ما و در بُعد اجتماعی انتظار و مطالبه آن از مسئولان است که حاج قاسم را ماندگار و ایشان را در سطح جامعه تکثیر می‌نماید تا شعار «من سلیمانی هستم» از شعار خارج شود و نمود عینی یابد
به گزارش خبرگزاري رسا، مردان بزرگ و ماندگار روزگار همواره خصیصه‌هایی دارند که عامل محبوبیت آنهاست. همین ویژگی‌ها از قضا می‌تواند به عامل خصومت دشمن و تلاش برای حذف او تبدیل شود. چنانچه برنارد شاو نویسنده انگلیسی در تجلیل از گاندی پس از کشته شدنش نوشت: «قتل او نشان می‌دهد که خوب بودن چقدر خطرناک است.» لذا بیراه نیست اگر بگوییم شهید قاسم سلیمانی نیز کشته همین محبوبیت است. دشمن نیک می‌دانست حذف ایشان نمی‌تواند تغییری در استراتژی‌های راهبردی نظام ایجاد کند، اما شاید می‌دانست میزان محبوبیت یک فرمانده نظامی ضداستکباری در جهان امروز چقدر می‌تواند برای هویت و منافعش خطرآفرین باشد.
 
هفته گذشته نیز مردم ایران خروشی عظیم و وصف‌ناشدنی در تجلیلی که از سردار شهیدشان حاج قاسم سلیمانی راه انداختند همین محبوبیت را به رخ جهان کشیدند؛ تجلیلی که آینده از آن به نیکی یاد خواهد کرد و بر صفحات تاریخ روزگار ما حک شد. در نماز وداع با سردار، ملت داغدیده هم‌نوا با رهبرشان از عمق وجود «اللهم انا لانعلم منه الا خیرا» زمزمه کردند و نشان دادند «نیک‌صفتی» تصویر ماندگار سردار بر اذهان است. حال که مدتی از شهادت سردار سرافراز اسلام گذشته است ضروری به نظر می‌رسد در احوالات ایشان نظر بیفکنیم و ببینیم وجه تمایز حاج قاسم با هر یک از ما و هر یک از مسئولان کشور چیست و چرا این حد از تجلیل، تکرار ناشدنی است؟

عبور غرورمند یا حزن‌ناک از پدیده شهید سلیمانی، کمک شایانی به پیشبرد مسیر ایشان در آینده جمهوری اسلامی نمی‌کند بلکه اندیشه در ابعاد و ویژگی‌های شخصیتی حاج قاسم و تلاش برای تحقق آن در بُعد فردی هر یک از ما و در بُعد اجتماعی انتظار و مطالبه آن از مسئولان است که حاج قاسم را ماندگار و ایشان را در سطح جامعه تکثیر می‌نماید تا شعار «من سلیمانی هستم» از شعار خارج شود و نمود عینی یابد.
طبعاً در این مجال به وصف برخی اهم خصوصیت‌های ایشان پرداخته می‌شود که جنبه برون‌گرایانه و ظهور بیرونی دارد که عامل محبوبیت ایشان در میان مردم شده است. حال آنکه ایشان در صفاتی، چون ذکاوت، قدرت رهبری، تقوای نفس و... نیز به اذعان همراهان سرآمد بوده‌اند.

اخلاص
شاید از هریک از علاقه‌مندان سردار شهید علت نیکنامی ایشان را پرس‌وجو کنیم نخستین واژه‌ای که به زبان بیاورند «اخلاص باشد. در عمل و رفتار حاج قاسم «برای‌خدا کار کردن» و «فقط برای خدا کار کردن» موج می‌زد. مردم می‌دیدند که سربازی جانش را سر دست گرفته و با خلوص نیت با خدا معامله کرده است. نه در پی جایگاه است و نه دنبال مقام و عناوین و سردوشی‌هایی که خودش آن‌ها را تکه پارچه‌هایی می‌دانست. چه معامله خالصانه زیبایی با خدا کرد و چه مشتری خوبی است خداوند: «إِنَّ اللَّهَ اشتَرى مِنَ المُؤمِنینَ أَنفُسَهُم وَأَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَّهِ فَیَقتُلونَ وَیُقتَلونَ».

اخلاص را می‌توان یکی از مهم‌ترین فضائل اخلاقی بلکه اصلی‌ترین فضیلت اخلاقی دانست که انسان به آن نیاز دارد.
رهبر انقلاب اخلاص را به عنوان «راز محبوبیت» بیان کردند و معتقدند: «چیزی که می‌تواند دل مردم را به طرف ما جلب کند - اگر جلب دل مردم لازم باشد که البته لازم هم هست - اخلاص للَّه است. این راز قضیه است.»
از قضا ایشان صفت اخلاص را نیز از جمله برجسته‌ترین برونداد‌های اخلاقی شهید سلیمانی برشمردند و در دیدار با خانواده شهید فرمودند: «می‌بینید مردم چه کار دارند می‌کنند برای حاج قاسم؛ این برای شما تسلا است... بدانید که مردم قدر پدر شما را دانستند و این ناشی از اخلاص است؛ این اخلاص است. اگر اخلاص نباشد، این جور دل‌های مردم متوجه نمی‌شود؛ دل‌ها دست خداست؛ اینکه دل‌ها این جور همه متوجه می‌شوند، نشان‌دهنده این است که یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت.»

جالب است حتی ایشان در نمازی که بر پیکر مطهر سردار سلیمانی اقامه فرمودند، عبارت ویژه‌ای در نماز به کار بردند و به اخلاص سردار اشاره کردند: «اللهُم اِنَّک تَوَفَّیتَهُم مُتَلَطِّخِینَ بِدِمائِهِم فِی سَبیلِ رِضاک، مُستَشهَدینَ بَینَ اَیدیهِم، مُخلِصینَ فِی ذلک لِوَجهِک الکریمِ».
مهم‌ترین بروزات این فضیلت اخلاقی را می‌توان در «علاقه نداشتن به ستایش توسط دیگران»، «نداشتن چشمداشت مادی»، «پذیرش کار‌های سخت و با نمود و منفعت شخصی کم» و «آمادگی برای مرگ و دست شستن از جان» جست‌وجو کرد که همگی این شاخص‌ها در شهید سردار به چشم می‌خورد.

صداقت
روراستی و صداقت شهید سردار با مردم چنان بود که در افواه عمومی ایشان را «صاحب وعده‌های صادق» می‌دانستند. آنجا که با مردم سخن می‌گفت و تشریح وضعیت ایران را در منطقه می‌نمود، به هیچ وجه اغراق و بزرگنمایی نمی‌کرد بلکه به اذعان بسیاری از مطلعان حتی بسیاری از فتوحات جبهه مقاومت را نیز به زبان نمی‌آورد. صداقت و نفوذ کلام ایشان به حدی بود که وقتی در کران درگیری‌ها از نابودی دشمن داعشی ظرف سه ماه خبر می‌داد تقریباً کسی نبود که در صدق وعده ایشان تردید نماید.

عارف بی نظیر
امیرالمؤمنین (ع) در وصف یاران امام زمان (عج) می‌فرمایند: «رادمردانی از ایشان [اصحاب ویژه حضرت مهدی علیه‌السلام]، شب هنگام نخوابند. زمزمه نمازشان چونان زمزمه زنبوران عسل، فضا را آکنده سازد. از شب تا صبح در حال قیام و رکوع و سجودند و بامدادان بر مرکب‌هایشان سوارند. آنان راهبان شب و شیران روزند.»
این روایت را می‌توان به خوبی به شهید سردار منتسب نمود. حتی افرادی که منتقد شخصیت سازمانی و نهاد‌های نظامی کشور هستند به این موضوع معترفند. عباس عبدی، روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب می‌نویسد: «می‌توان شهید سلیمانی را یک نظامی عارف دانست که فقط برحسب اتفاق به کسوت نظامی در آمده است ولی جالب آن‌که در این کسوت نیز بهترین عملکرد را داشته است و نزد دوست و دشمن به احترام از او یاد می‌شود. چهره قاسم سلیمانی به گونه‌ای است که اگر او را در لباس غیر نظامی ببینید متوجه نمی‌شوید که مهم‌ترین فرمانده نظامی منطقه است. گمان می‌کنید یک عابد است که تمایزی میان او و مردم معمولی نیست.»

عرفا از جمله افراد محبوب دوران هستند و مردم آنان را نقاط اتصال معنوی با خداوند می‌انگارند. شخصیت آیت‌الله بهجت نمونه عرفای دوران ماست که مردم فارغ از هر نگرشی به ایشان عشق می‌ورزیدند و در تشییع ایشان در سال ۸۸ نمونه این عشق‌ورزی را می‌شد مشاهده کرد. از همین رو می‌توان یک بُعد مهم شخصیت ایشان را که سبب محبوبیتش شده بود، جنبه عرفانی وی دانست.
 
«اخلاص» راز محبوبیت حاج قاسم
مردمی بودن
تواضع و مردمی بودن سردار نیز از جمله ویژگی‌های مهمی است که عامل محبوبیت ایشان شده بود و باید مورد توجه همه مسئولان باشد. همه دیده‌اند وقتی سردار سلیمانی وارد مجلسی می‌شد برایش فرق نمی‌کرد کجا بنشیند، با همه دست می‌داد و روبوسی می‌کرد و به دلیل مردم‌داری و رفتار خاکی‌اش در دل مردم جا داشت.
رهبر انقلاب نیز در توصیف ایشان فرمودند زمانی که ایشان در جلسات ما می‌آمد یک گوشه می‌نشست و اهل جلو نشستن نبود.
متأسفانه روحیه مردمی بودن مسئولان گمشده امروز جامعه ماست و تجربه نشان داده است اندک مسئولانی که در میان مردم بوده‌اند به سرعت توانسته‌اند جای خود را در دل‌ها باز کنند.

شخصیت کاریزماتیک
کاریزما یا فرهمندی یک ویژگی کاملاً شخصی است که عمدتاً نیز غیر ارادی است. جذابیت غیرعادی و دارا بودن صفت‌های ویژه و ممتاز و منحصربه‌فردی است که مورد پسند و ستایش تعداد زیادی از دیگر انسان‌ها قرار گیرد؛ از ابعاد فرهمندی است که می‌تواند منجر به هدایت قلوب و محبوبیت شود. کاریزما می‌تواند شامل چهره، گفتار، رفتار‌ها و حتی زبان بدن باشد. شخصیت شهید سلیمانی را به همه این لحاظ‌ها می‌توان شخصیتی فرهمند به حساب آورد. این ویژگی سردار سلیمانی نه تنها موجب محبوبیت ایشان شده بود بلکه توانمندی فوق‌العاده رهبری در میدان نظامی به ایشان اعطا کرده بود که نه تنها نیرو‌های نظامی تحت امر بلکه سایر نیرو‌های نظامی نیز از ایشان حساب می‌بردند. مک‌کریستال رئیس پیشین فرماندهی مشترک عملیات ویژه امریکا و نویسنده کتاب «رهبران جهانی: افسانه و واقعیت» می‌گوید: «او (قاسم سلیمانی) بهترین کسی است که آن‌ها (ایرانیان) دارند. ما زمانی که برای مقابله با ایرانی‌ها تلاش می‌کردیم، او را مورد بررسی قرار دادیم. او را زیر نظر گرفتم، او وقتی در میدان جنگ است، بسیار کاریزماتیک است. فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جزو کاریزماتیک‌ترین رهبران نظامی جهان است و کارهایش را با آرامش و اثربخشی فوق‌العاده انجام می‌دهد.»

جذب حداکثری
ایشان ملت را یکپارچه می‌دید و مصداق «رحماء بینهم» بود. کسی را به جرم غیربسیجی بودن از خود نمی‌راند. تمام ملت ایران فراتر از گرایش مذهبی برای وی عزیز بودند و به همین دلیل او نیز برای همه اعم از مذهبیون و غیر مذهبیون عزیز بود. نقد ایشان به شیوه جذب در مساجد و توسط ائمه جماعات نمونه‌ای است که نگرش ایشان را نسبت به جذب حداکثری نشان می‌دهد: «امام جماعت باید بتواند باحجاب و بی‌حجاب را با هم جذب کند... من و آدم‌های خودم، من و رفقای خودم، من و مرید‌های خودم. این بی‌حجاب است، این باحجاب است. این چپ است، آن راست است، این اصلاح‌طلب است، او اصولگراست، خب پس چه کسی را می‌خواهید حفظ کنید؟ همان دختر کم‌حجاب دختر من است. دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما، اما جامعه ماست... اصلاً می‌توان قسم خورد این نقل قول حاج قاسم که گفته است: فقط رابطه حزب‌اللهی با حزب‌اللهی معنا ندارد. رابطه حزب‌اللهی با کسی که دینش ضعیف‌تر است موضوعیت دارد. جامعه ما خانواده ماست. این‌ها همه مردم ما هستند. این‌ها بچه‌های ما هستند.»

جملات بالا را اگر بدون نقل گوینده جلوی برخی از ما یا برخی مسئولان متظاهر به مناسک بگذارند، چقدر می‌پذیریم؟
او حتی در عالم سیاست نیز نگرشی معطوف به وحدت و جذب حداکثری داشت و حتی عناصری از سیاست که از دید برخی از ما خائن و جاسوس هستند و از دایره انقلاب خارج، تا می‌توانست در دایره انقلاب حفظ می‌کرد.
نامه اخیر ایشان به رئیس‌جمهور در تجلیل از موضع انقلابی که پیرامون بستن تنگه هرمز گرفته بود، نشان می‌دهد حتی رئیس تفکر مبتنی بر تنش‌زدایی را نیز جایی که موضع انقلابی بگیرد می‌توان ستایش و در دایره نظام حفظ کرد.

توانمندی عملیاتی
سلیمانی مرد عمل بود. او اهل هدایت امور در ستاد و پشت میز نبود. بعد از شهادتش در پیام‌هایی که بین مردم رد و بدل می‌شد همین را می‌شد دید. عمده فرماندهان دفاع مقدس نیز که محبوبیت فراوان پیدا کردند فرماندهانی بودند که خود در میدان حاضر می‌شدند نه ستادنشین‌ها. حتی خداوند در قرآن نیز به برتری فرماندهان میدانی به ستادنشین‌ها تصریح کرده است: «فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما».

عمل انقلابی در جایگاه صحیح
افرادی را در اطراف می‌شناسیم که کمابیش صفات بالا را دارند، اما به دلیل آنکه به‌رغم توانمندی بالا در جای غیردرست قرار گرفتند نتوانستند بهره‌وری کافی داشته باشند و به دلیل عملکرد مورد ستایش قرار گیرند.
شهید سردار سلیمانی، اما درست در جایی که باید باشد گو متناسب با توانمندی‌اش قرار گرفته بود و از این محدوده خارج نشد. در خاطر داریم بسیاری از سیاسیون می‌خواستند با دعوت‌های غیر رسمی و رسمی او را وارد مسئولیت‌های سیاسی کنند. حتی دشمنان نیز می‌خواستند شهید سلیمانی را به ورطه جناح‌های سیاسی بکشانند. دنیس راس مشاور رئیس‌جمهور سابق امریکا زمانی گفته بود: «واشنگتن باید جناح حسن روحانی، رئیس‌جمهور فعلی ایران را تقویت و جناح حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تضعیف کند.».

اما ایشان با تشخیص صحیح از دایره توانمندی خود همه این دعوت‌ها را پس زد. در لباس نظامی به وصیت امام (ره) عمل کرد و وارد بازی‌های جناحی نشد و برای ورود به مناصب سیاسی نیز با علم به توان خویش لباس از تن برنکند.
پس از دعوت‌های فراوان سیاسیون و رغبت دشمن به ورود ایشان به سیاست در انتخابات ادوار قبل ایشان پیامی با این محتوا صادر کردند: «حقیر سرباز صفر ولایت و نظام جمهوری اسلامی و ملت شجاع و عزیزتر از جانم بوده و ان شاءالله با استعانت از خدای سبحان تا آخر عمر در همین جایگاه «سربازی» خواهم بود. از همه برادران و خواهران عزیزم خواهشمندم با بی‌اعتنایی به اظهارات فریبکارانه و تفرقه‌افکنانه دشمنان اجازه ندهند وقت ارزشمند خدمتگزاران این ملت صرف اهداف و مقاصد شوم دشمنان گردد.»

همین عمل درست در جایگاه درست نیز موجب محبوبیت ایشان میان همه اقشار شد.
از این بُعد شخصیتی حاج قاسم می‌توان نتیجه گرفت اولاً عمل به وصیت امام در عدم ورود و دخالت نظامیان در سیاست‌های حزبی و جناحی می‌تواند منجر به محبوبیت شود و ثانیاً مسئولان نظامی و سیاسی باید با درک توانمندی خود در بهترین محلی که منشأ خدمت هستند عمل کنند.
طبعاً این به معنی عدم ورود افراد به سیاست نیست بلکه به فرمایش رهبر انقلاب تنها افرادی باید به این موضوع ورود کنند که مطمئن به توانمندی خود در این حوزه باشند.

ضمناً عدم ورود به جناح‌بندی به معنی غیرسیاسی بودن ایشان نیست و اگر بصیرت سیاسی را به معنای انقلابی بودن بدانیم ایشان را می‌توان سرآمد انقلابی‌ها و سردار ولایتمداری دانست. موضوع مهمی که رهبر انقلاب در سخنرانی پیرامون شخصیت شهید سلیمانی اشاره کردند عده‌ای به غلط در پی نادیده گرفتن این بُعد شخصیت حاج قاسم هستند.

ساده‌زیستی و پرهیز از رفاه‌طلبی
سردار اهل تشریفات نبود و از رفاه‌طلبی بیزار بود. برای مردمی که از بسیاری مسئولان حین رسیدن به منصب زراندوزی دیده‌اند؛ افرادی که تلاشی برای بهبود وضع شخصی خود از رهگذر مناصب نمی‌کنند محبوبیت می‌یابند. سردار سلیمانی یکی از همین افراد بود و این سادگی را می‌شد در خانه ایشان که محل رهگذران عشاق در روز‌های اخیر شده بود مشاهده کرد.

ایثار
در نهایت می‌توان ایثارگری و روحیه فداکاری را از جمله صفاتی دانست که عامل محبوبیت است. ایشان جان باارزش خود را کف دست گذاشته و در دشت و کوه پی شهادت می‌گشت. فداکاری حاج قاسم طی سال‌های اخیر بر ملت اثبات شده بود و نهایت آن را در شهادت ایشان می‌توان مشاهده کرد.

غرور و تعصب
در کنار همه این صفات، نمی‌توان نادیده گرفت ملت در هر برهه‌ای نیازمند قهرمانی است که عصاره فضیلت‌های اخلاقی خود را در او متجلی ببیند و غرور ملی خود را در آیینه او منعکس و با تعصب از او حمایت کند.
 
چنین عطشی در ملت‌های با درجه احساسات بالا مانند ایران بیشتر به چشم می‌خورد خصوصاً این حس زمان بحران ناکارآمدی مسئولان تشدید می‌شود.
 
سردار سلیمانی فردی بود که ملت به او به عنوان شخصیتی لایق این غرور و تعصب اعتماد کرده بودند و به همین دلیل محبوبیت فراوانی یافت./1360/
ارسال نظرات