چرا امام خمینی با مبارزه مسلحانه مخالف بودند؟
به گزارش خبرگزاري رسا، حضرت امام (ره) در طول نهضت خود و در دوران مبارزات به جای مبارزات مسلحانه و حرکتهایی که قشر خاصی را تنها درگیر میکند، بر روشنگری و تبیین آحاد مردم تأکید داشتند.
اهمیت مسأله در اینجاست که بعد از حوادث ۱۵ خرداد ۴۲ و تبعید حضرت امام به ترکیه و بعد هم به عراق، جمعبندی بسیاری از نیروهای مبارز از اسلامی و غیر اسلامی این است که محور مبارزات با رژیم باید مبارزات مسلحانه باشد و دیگر مبارزه مسالمتآمیز ثمری ندارد.
مبارز در نگاه مردم و انقلابیون یعنی کسی که دست به اسلحه است. بنابراین انقلابیترین جریان، سازمان مجاهدین خلق بود!
آیتالله هاشمی رفسنجانی یکی از نزدیکان امام بود که به طور جدی از این جریان حمایت میکرد:
«بدون کوچکترین تردید بپذیرید که نهضت مقاومت مسلحانه و اقدامات پارتیزانی ایران کاملاً حقیقی، ریشهدار، اصیل و متکی به جوانان فداکار و پاک و بیآلایش است و دامنه آن به قدری وسیع و همه جانبه است که به موجب اطلاعات موثق، تاکنون حدود ۷۰۰ نفر از پارتیزانها و گروههای وابسته به آنان دستگیر شدهاند و نهضت با این همه زندانی و تلفات به صورت روزافزون در توسعه است و هر روز در تهران و شهرستانها حوادث مهمی رخ میدهد. مهم اینکه اکثریت نزدیک به تمام این گروه، تحصیلکرده و شاغل هستند. ضمناً برخلاف ادعای دستگاه، تاکنون سند محکمی به دست نیامده که این نهضت ریشه ی مارکسیستی و کمونیستی داشته باشد».
نامه معروف آقای طالقانی به حضرت امام هم که با آیه شریفه «إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِم»، در حمایت از این جریان و درخواست حمایت از امام (ره)، آغاز شده بود هم که معروف است.
کار فرهنگی مقدم بر هر کاری است
حضرت امام (ره) در این دوران که غلبه کاملاً با همچون گفتمانی بود، علیرغم اصرار بسیاری از شاگردان و همقطاران خود، از این جریان حمایتی نکرد و راهبردشان همچنان آگاهی تودههای مردم بود.
مرتضی الویری که از جمله مبارزان مسلمان قبل از انقلاب به شمار میآید، در همین باره در خاطرات خود چنین آورده است: ابهام دیگری که باز من در همان سؤالهایم مطرح کردم و ایشان هم پاسخ دادند، عبارت از این بود که من گفتم که به هر حال برای رژیمی که مسلحانه دارد با ما میجنگد و متکی بر اسلحه است، ما باید از همان ابزار استفاده کنیم. ایشان این منطق را نپذیرفتند. نفی کردند و گفتند کار فرهنگی مقدم بر هر کاری است و شما باید تلاش کنید که مردم را نسبت به واقعیتها آگاه کنید و هر چه که مردم بیشتر آگاه شوند، خود این مردم، یک حرکت مردمی را شروع میکنند که میتوانند مقابله با سلاحهای آنها (کند) و بنابراین کار مسلحانه در این مقطع را ایشان گفت که من به مصلحت نمیدانم.
مخالفت با مبارزه مسلحانه در آغاز دهه ۵۰
شبیه همین مضمون در سال ۵۱ و در دیدار با چند نفر از شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق که برای ارائه ایدئولوژی و عملکرد سازمان خدمت امام در نجف رسیده بودند، از سوی ایشان بیان میشود که این راهبرد سازمان منجر به از بین رفتن سازمان و افراد آنها میشود و رژیم را هم علیه شما جریتر میسازد.
در این باره میتوان به خاطره تراب حق شناس از اعضای اولیه سازمان مجاهدین خلق اشاره کرد.
وی چنین بیان میدارد: نامه مفصل هاشمی رفسنجانی را به [امام] خمینی درباره مجاهدین، من به عراق بردم. در بهمن ۵۰ جلسات مرتبی با [امام] خمینی درباره سازمان مجاهدین داشتیم. ما تکتک دیدگاههایمان را میگفتیم و ایشان در آخر نظرش را میگفت. آخرین جملهای که [امام] خمینی به من گفت این بود: آقا این مطلب را پیش خودتان داشته باشید، واقع امر این است که من اعتقادی به مبارزه مسلحانه ندارم. پس از آن هم به اختلافنظر مجاهدین با ایشان درباره تکامل و معاد اشاره کرد.
در مقطع حساس نزدیک به انقلاب، مهمترین راهکاری که حضرت امام به کمک مردم، کمر رژیم پهلوی را میشکنند، استفاده از اعتصابات مختلف نهادها و ادارات مختلف است که عملاً رژیم را خلع سلاح کرده، به گونهای که به هیچ عنوان قدرت مقابله با آن را ندارد.
یکی از ثمرات راهبرد اساسی امام خمینی (ره)
این اعتصابات که به صورت گسترده بعد از حادثه ۱۷ شهریور ۵۷ شروع شد، با پیگیریهای امام و مردم به صورت گسترده در نهادهای مختلف دولتی و خصوصی انجام گرفت. از کارکنان شرکت نفت تا معلمان و کارمندان دولت تا ارتشیها، همگی در کنار هم، حکومت را به لحاظ نیروی انسانی و سوختی، دچار انفعال شدید کرد و به تدریج و به دست مردم آن را از میان برداشت.
حضرت امام (ره) به خاطر جایگاه ویژهای که به عنوان رهبر نهضت داشتند و به عنوان یک مرجع تقلید جامعالشرایط هرگونه همکاری با دولت پهلوی را حرام شمردند و این عمق استراتژیک ایشان در دلهای مردم علیه طواغیت زمان بود. اینها ابزارهای مبارزی بود که حریف او به هیچ وجه قدرت و یارای مقابله به مثل با او را نداشت.
حتی در هفتههای پایانی منتهی به پیروزی انقلاب که رژیم همه تلاش خود را برای ماندن انجام میداد و اسلحهها را کامل به سمت مردم گرفته بود و در شهرهای مختلف، دست به کشتار میزد، اما امام باز هم تنها تهدید به مبارزه مسلحانه و حکم جهاد عمومی کرد.
انقلابی با کمترین کشته و تلفات، یکی از ثمرات این راهبرد اساسی امام بود./1360/