لزوم برنامه ریزی و سرمایه گذاری علمی حوزه برای بیانیه گام دوم انقلاب
حجتالاسلام والمسلمین حسن آقا نظری شاهرودی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در گفت وگوی تفصیلی به بیان اهمیت بیانیه گام دوم انقلاب پرداخت.
وی در این گفت وگو بیانیه گام دوم انقلاب را محصول سال ها فکر و تجربه رهبر معظم انقلاب دانست و خواستار کار تحقیقاتی و پژوهشی از حوزوی نخبگان حوزه درباره سرفصل های مختلف این منشور شد.
وی در این گفت وگو که از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تهیه و به صورت اختصاصی در اختیار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا قرار گرفته، به تبیین رسالت روحانیت و حوزههای علمیه در پیشبرد این گام پرداخت
این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم جوانان را مخاطب اصلی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی دانست و نکاتی خواندنی و شنیدنی در این باره ارائه کرد.
حجت الاسلام والمسلمین نظری شاهرودی که در رشته اقتصاد اسلامی نیز سررشته دارد و صاحب نظر است، درباره تولید ثروت بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب نیز حرف های جالبی دارد.
آنچه می خوانید مشروح سخنان رییس مؤسسه دائره المعارف فقه اسلامی است.
بسم الله الرحمن الرحیم
گام دوم محصول سالها فکر و تجربه است و تدوینش هم محصول ساعتهای زیادی است که مقام معظم رهبری قلم به دست گرفته و این بیانیه بسیار پرمحتوا و ارزشمند را نوشته است. پس هم اندیشه در چارچوب بیانیه مدتها زمان برده و تدوینش هم به این صورت که روی صفحه کاغذ آمده مدتها برایش وقت صرف کرده است.
این بیانیه قسمت اولش سیر چهل سال اول انقلاب را به تصویر میکشد و نقاط قوت و ضعف را مشخص میکند و همچنین برکات و ثمرات مثبتی که برای ایران و جهان اسلام داشته چه بوده است. ما باید به صورت منطقی روی این عناوین مهم کار تحقیقاتی کنیم. چرا؟ به خاطر اینکه چه درون حوزه و چه بیرون آن با نسلی مواجهیم که احاطه و اطلاع کافی از مسیری که انقلاب عبور کرده و محصولات مثبتی که به دنبال داشته، ندارند؛ چون ایران زمان شاه را که ندیدهاند و حتی دوران جنگ را هم درک نکردهاند و نه تنها دوران جنگ که با دوران بعد از جنگ هم آشنایی ندارند. چشم باز کردند جامعه فعلی را دیدند. ما اگر بخواهیم در مدارس، دانشگاه و مساجد به مردم تعلیم و آگاهی بدهیم باید یک کار تحقیقاتی روی گذشته این انقلاب انجام بدهیم. فصل به فصلش را بررسی کنیم. این بیانیه فصلهای متفاوتی را نسبت به گذشته بازکرده است. این فصلها را باید با کار علمی در جامعه حوزوی و غیر حوزوی به متن جامعه منتقل کنیم چرا که اگر ما و بهتبع آن مردم با گذشته آشنایی پیدا نکنیم مسیر آینده را نمیتوانیم ترسیم و به دیگران بشناسانیم تا نسبت به آینده آن باور لازم در آن به وجود بیاید.
نسبت به قسمت دوم یعنی بهبود وضعیت موجود که مهمتر هم هست باید چه کار کنیم؟ در این ارتباط چند محور باز کرده است که تحت عنوان توصیهها مطرح است از جمله بحث عدالت و مبارزه با فساد، ما یک کلمه راحت میگوییم عدالت، اما تحقق عدالت در ایران چگونه است؟ عدالت در آموزش یعنی چه؟ در بحث تولید، در توزیع درآمد، در بخشهای متفاوت کشاورزی، صنعت، خدمات، تجارت، پزشکی و ... عدالت و گسترش آن یعنی چه؟ اینکه بگوییم نظام اسلامی به دنبال عدالت است. این یک جمله کلی خوب است اما کارساز نیست. من به عنوان یک ایرانی میخواهم بدانم نظام اسلامی در بخش عدالت آموزشی از پایینترین سطوح آموزش تا مراتب بالاتر چه کارهایی انجام داده است و چه کارهایی باید بکند و البته همه خانوارهای ایران باید اهداف و وظایف، قوت و ضعفها را بدانند که این نارساییها وجود دارد و نسل آینده و نسل الآن هم ملتفت باشند. پس احتیاج به کار بسیار زیادی دارد.
بیانیه گام دوم که توسط مقام معظم رهبری ارائه شد به عنوان یک استراتژی و راهکار آینده است. کلیاتش را طی بیانیه ترسیم کرده است؛ اما در مقام اول تبیینش و ثانیاً بعد از تبیین، آموزشش به نسلهای بعد بسیار مهم است. در بحث فساد، باید بیاییم اولاً به صورت علمی هم برای حوزویان و هم برای بیرون از حوزویان مشخص شود که رانتی که به وجود آمده چه رانت سیاسی و چه اقتصادی از کجا پیدا شد؟ رانت یعنی چیزی که استحقاقش را ندارم راحت به آن دسترسی پیدا بکنم. چطور شده که این زمینه رانتی به وجود آمده است؟ رانت سیاسی یعنی چه؟ اصلاً و چطور شکلگرفته و چطور میشود با آن مبارزه کرد؟ رانت اقتصادی چیست؟ من چطور یکشبه میتوانم یک کاری کنم که بهاندازه کسی که 50 سال دارد کار میکند؛ به دست بیاورم. پس اولاً بیاییم تبیین کنیم زمینههای پیدایش آنچه بوده و ثانیاً در سطح علمی بگوییم راهحلش چیست؟ چطور شده من از سیستم بانکی ارز را گرفتم با اینکه کمبود شدید و یک دشمنی مثل آمریکا داریم چطور شده است آنها را در مسیر دیگری هزینه کردهام و وضعیت اقتصادی جامعه بههمریخته است؛ این باید روی آن کار علمی انجام شود هرکسی هم نمیتواند کار علمی کند. کسی که در این رشته تخصصش است باید برنامهریزی کنید به او بگویید تحقیق لازم را بکند و بعد این را آموزش بدهد. البته این آموزش ما هم بهگونهای باشد که آثار منفی نداشته باشد اگر این را به افراد جامعه اطلاع ندهیم، آموزشش ندهیم و آگاهش نکنیم این نیرو فردا سرباز این مملکت نیست سرباز دیگران است.
پس قدم اول کار جدی علمی و مطالعاتی است. گام بعدی این است که یافتههای علمی را در حوزه و غیر حوزه آموزش بدهیم. حوزه باید به صورت مستمر نشستهایی داشته باشد و مرتب طلبهها را نسبت به مطالبی که تولیدشده آگاهی و آموزش بدهد و بهگونهای باید این آموزش محتوا داشته باشد و مطلب مورد استقبال قرار بگیرد که جمعیت طلاب استقبال شدید داشته باشند. نسبت به سایر بخشها اعم از تولید و صنعت، تجارت و ... باید محتوای علمی تولید و در اختیار گروهها مخاطب قرار گیرد.
آن وقت طلبهای که آموزش میبیند وقتی شما او را به عنوان یک نیروی تبلیغی اعزامش میکنید به مسجدی، روستایی در شهری جمعیت را میتواند تحت تأثیر قرار بدهد و در نتیجه روند فکری را میتواند متأثر کند و آن چیزی را که میباید به جامعه منتقل بکند کمکم به جامعه منتقل میکند. تلویزیون و رسانهها هم باید بحثهای جدی و مستدلی به صورت علمی، کارشناسانه و کارساز مطرح کنند و سطح آگاهی و آموزش جامعه را ارتقاء بدهند.
من روی این نکته محوری تأکید میکنم که باید بر اساس علم، ثروت تولید کنیم. تا قبل از این ثروت ملی ما نفت بود، این بیانیه گام دوم آمده میگوید ثروت ملی ما علم است و باید از راه علم ثروت تولید کنیم. علم بهگونهای است که هر چه به کارش بگیری افزایش پیدا میکند مثل نفت نیست که هر چه بیشتر مصرف کنیم بیشتر کاهش پیدا کند. علم برعکس است هر چه بیشتر به کار گرفته شود افزایش و توسعه پیدا میکند و گستردهتر میشود. مثلاً نفت خام را میفروشیم بشکهای 50 دلار، اما اگر همین نفت را به محصولات پتروشیمی تبدیل کنیم و 150 کالای مشتق از آن استحصال کنیم؛ هم سود بسیار بالایی به دست میآید و هم آمریکا نمیتواند تحریم کند. وقتی یک محصول میفروشی میتواند جلویش را بگیرد. میگوید نفت خام نخرید تحریم بانکی هم میکند و در سیستم بانک جهانی اجازه دادوستد نمیدهد؛ اما اگر شما فروشنده نفت نیستید، فروشنده 150 تا کالایی باشیم که مشتق از نفت است، 150 تا کالای مهم و ارزشمند این یعنی با چندین کشور ارتباط داری که وابسته به این ماده هستند آیا میتواند تحریم کند؟ نمیتواند راحت تحریم کند. حتی نسبت به مواد غذایی هم اگر در سطح جهانی کشورهایی محتاج این مواد غذایی میشوند. مثل دارو که ما محتاج هستیم؛ مگر میشود راحت دارو را تحریم کرد. کشورها وقتی محتاج به دارو باشند محتاج به مواد غذایی باشند، خصوصاً مواد غذایی راحت که نمیتوانند تحریم بکنند اصلاً به فکر تحریم نمیتوانند بیفتند.
پس در گام دوم باید علم منشأ ثروت بشود. اگر برنامهریزی کنیم و پای قدرت علمی بایستم و نیروی انسانی ایران را هدایتش کنیم؛ وضعیت اقتصاد، درآمد، تولید، صنعت و تجارت و خدمات همگی تحت تأثیر قرار میگیرد در نتیجه جامعهایران جامعهای میشود که در سطح جهانی بسیار حرف برای گفتن دارد.
دو نکته پایانی عرض کنم و آن اینکه روی این گام دوم هم نسبت به قسمت اولش و هم قسمت توصیههایش، حوزهها باید برنامهریزی کنند، تولید مطلب مناسب و علمی بکنند و دانشگاه هم باید روی این سرمایهگذاری کند. دانشگاهیان در فضای خودشان کار کنند؛ حوزویان هم در فضای خودشان مشغول به کار شوند. آن وقت است که حق گام دوم ادا میشود اگر این کار را نکردیم این گام دوم میشود مثل بقیه منشورها و اسناد که اجرایی نشد؛ اما اگر بخواهیم برنامه کار آینده بشود باید برنامهریزی و سرمایهگذاری علمی کنیم. /924/ج