۲۵ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۴:۱۲
کد خبر: ۶۴۳۹۳۵
یادداشت؛

ضرورت جایگزینی نظام کارمزدی به جای ساعت مزدی

ضرورت جایگزینی نظام کارمزدی به جای ساعت مزدی
پایین بودن بهره‌وری بزرگترین چالش‌ اقتصادی کشور است، یکی از چالش‌هایی که تبعات اقتصادی بسیاری بر کشور وارد کرده بی توجهی به اهمیت و کارآیی مدیریت صحیح منابع انسانی است که نقش ویژه و مؤثری درافزایش بهره‌وری سازمان‌ها و نهادهای مختلف اعم از دولتی یا خصوصی به جا می‌گذارد.

به گزارش خبرگزاري رسا، یکی از مهمترین مؤلفه‌هایی که می‌تواند منجر به افزایش بهره وری در ادارات دولتی شود توجه به موضوع شایسته سالاری است، با آنکه دهها سال است اهمیت تصدیگری نخبگان و مدیران شایسته و باسواد بر همه دنیا آشکار شده و بسیاری از اقتصادهای پیشرفته دنیا به دلیل تخصص در جایگاه های ویژه اقتصادی قرار گرفته اند متأسفانه این روند در ایران تا حدودی در حرف مانده و عملیاتی نشده است چرا که رویکرد استخدامی در ادارات دولتی همچنان با شایسته سالاری فرسنگ ها راه فاصله دارد، متاسفانه بهره وری کشور به دلیل استخدام خویشاوندان و آشنایان به جای استخدام افراد خلاق، بادانش و با مهارت بسیار کاهش یافته است، اولویت های گزینش هم مواردی به جز مهارت،تخصص و دانش افراد است، مواردی که بی توجهی به آن اقتصاد کشور را در سال های آینده با خطرات و تبعات جدی تری روبه‌رو می‌کند.

موضوع دیگری که نیازمند ورود جدی به آن است بهره وری سرمایه استکه در مقایسه با بهره وری نیروی کار در وضعیت وشرایط بدتری قرار دارد  بنحوی که میتوان گفت سه عامل اساسی در پایین بودن بهره وری در سازمانها موثر است، عواملی که اگر مورد توجه سیاست گذاران ومسوولین قرار بگیرد منجر به افزایش بهره وری در سرمایه و نیروی کار می شود. انتظار می رود مدیران و دلسوزان کشور تلاش کنند تا نیروهای جوان ؛ کارآفرین ؛ تحصیل کرده و با مهارت به استخدام سازمانهای دولتی و مؤسسات خصوصی درآیند، در عین اینکه شرایط آموزش مداوم آنها فراهم می شود، مکانیسم های انگیزشی  برای فعالیت خلاقانه و مؤثر آنها در سازمان های مختلف طراحی و برنامه ریزی شود.

انتظار می رود مسؤولان وسیاست گذاران نظام ساعت مزدی را به کارمزدی تبدیل کنند تا بازدهی کار افزایش یابد. دومین اقدام اساسی برای افزایش بهره وری انتخاب مدیران با دانش و کار آمد است. بررسی ها نشان می‌دهد اکثر مدیران کشور شبیه کارمندان هستند و مانند کارمندان در محیط کار حاضر می شوند و بعد از گذران ساعت کار با آنان محل کار را ترک میکنند، مدیرانی که در بهترین شرایط باعث حفظ سازمان هستند و نه بیشتر. مدیر خوب از طریق ارتباط صحیح و موثر با کارمندان باعث افزایش بهره وری میشود . اجرای موفق برنامه ها و نظارت بر فرآیندهای سازمانی برعهده مدیران کارآمد و از جمله وظایف آنها به شمار می رود.

سومین موضوع در امر افزایش بهره وری سازمانها داشتن راهبرد و استراتژی است . نداشتن استراتژی یعنی روزمرگی؛ سازمانها برای رسیدن به اهدافشان دارای چندین برنامه و راهبرد مشخص هستند، سازمانها متناسب شرایط بازار و نیاز مشتریان استراتژی های مختلفی را طراحی می کنند لذا انتظار می رود انتخاب مدیران با توجه به مولفه های یاد شده صورت بگیرد تا انتخاب کارمندان و کارکنان با شایستگی توأم باشد و بهره وری در فضای کار و فضای سرمایه گذاری متناسب با داده ها ونیازهای کشور تأمین شود./1360/

ارسال نظرات