۱۵ فروردين ۱۳۹۹ - ۲۳:۱۲
کد خبر: ۶۴۶۶۶۱
پاسخ به قیل‌وقال‌های کرونایی؛

مگر کسی منکر تأثیر ویروس در مسجد و محراب بوده است؟

مگر کسی منکر تأثیر ویروس در مسجد و محراب بوده است؟
عضو هیئت علمی دانشگاه با نگاهی دقیق، به شبهات وارد شده به دین و مذهب و قیل‌و قال‌های غائله کرونا پاسخ داده است.

به گزارش خبرگزاري رسا، کرونا بستر یک آزمون برای همه مردم شده است و همه آزمون‌ها هم پزشکی نیستند. آزمون به نقد کشیدن اعتقادات یکی از مهمترین امتحان‌های این بیماری به شمار می‌رود و البته، تفکر و تأمل در اعتقاد و بررسی آن‌ها به هیچ وجه نادرست نیست. با شیوع کرونا، اعتراض‌ها، نقدها، اظهار نظر‌ها و حتی تمسخر‌هایی نسبت به جنبه‌های مختلفی از دین و مذهب، فضای حقیقی و مجازی را احاطه کرد اما باید توجه داشت که استدلال و نقد کردن، ظرافت‌هایی دارد که بی توجهی به آن‌ها نتایج خوبی در بر نخواهد داشت.

در نوشتاری، دکتر جواد علاء المحدثین، عضو هیئت علمی دانشگاه با نگاهی دقیق به شبهه‌های وارد شده به دین و مذهب پاسخ داده و در قیل‌وقال‌های غائله کرونا تأمل کرده است:

بسیار رخ میدهد که در طرح شبهات دینی، مَغلَطِه پهلوان پنبه به کار می‌رود. در این نوع مغالطه دو ادعا وجود دارد:
۱. ادعایی واقعی که موضوع بحث است؛
۲. ادعایی ساختگی که جایگزین آن میگردد و با ابطال «ادعای ساختگی»، تظاهر میشود که «ادعای واقع» ابطال شده است.
مثال:
 شاکی: «بسیاری از میوه‌های این مغازه خراب است.»
 میوه فروش: با نشان دادن تعدادی میوه سالمِ مغازه، اقدام به ردّ ادعای شاکی میکند.

او با این کار، رندانه جلوه داده است که ادعای شاکی «خرابیِ همه‌ی میوه‌های مغازه‌اش» بوده. (تغییر ادعا = مغالطه)
ادعای شاکی صحیح است و میوه فروش به دلیل میوه‌های خراب مغازه‌اش، پاسخی برای شکایت ندارد، اما با تغییر ادعا، ادعای جعلی را به راحتی رد می‌کند.

نمونه‌های واقعی مغالطه، در شبهاتِ غائله کرونا:
نوشته‌اند: «تا چند ماه پیش، عوام در ایران مقبره‌های امامان و امامزادگان را شفابخش دانسته .. متولیان نیز جهت ترویج خرافات، مکان خاصی .. را به شفای بیماران صعب‌العلاج اختصاص داده بودند، اما با شیوع کرونا در ایران، حکومت دینی ناچار شد صحن و ضریح مقبره‌ها را ضدعفونی و ویروس‌زدایی کرده ، در‌های مقبره‌ها را بسته و زیارت را به بعد از کنترل بیماری موکول نمایند.»
پاسخ به قیل‌وقال‌های کرونایی/ مگر کسی منکر تأثیر ویروس در مسجد و محراب بوده است؟
در مقام نقد باید گفت:

 متدینان «توسل به اولیای الهی» (و نه مقبره‌های آنان) را همواره شفابخش می‌دانند، نه به این معنا که «شفای تضمینی» در آن نهاده شده است، بلکه به معنای امیدِ اثربخشی در این توسلات است.

دلیل روشن بر این نگرشِ ایمانی، آن است که در نگاه دینی، حتی در دعا و توسل به قدرت مطلق الهی، عقیده به «شفای تضمینی» نیست بلکه «امید به شفا» هست.

اساساً فرض اجابت تضمینیِ دعای مؤمن، با نظام تکوینی عالم ناسازگار است، از جمله اینکه با این فرض باید مؤمن هرگز سختی نکشد و لابد عمر جاودان بیابد و... .

البته باور ایمانی آن است که خداوند در برابر دعایی که عیناً اجابت نکند، عطایای دیگری برای شخص داعی (دعا کننده) منظور می‌کند.             

اینجا ممکن است گفته شود: زرنگی شده، چون ادعای مطرح درباره توسل، طوری است که اگر کسی نتیجه گرفت، گفته شود «اثر توسل بود» و اگر نگرفت، گفته شود: خوب، تضمینی در کار نبوده است. در پاسخ باید گفت که «قرار نیست حقانیت باور ایمانی، با استجابت دعا به درگاه الهی یا نتیجه بخشیِ توسل به اولیای الهی ثابت شود، لذا اشکال فوق نیز بر فرضی غلط بنا شده و دارای همان مغالطه پیش‌گفته است.» و ممکن است اشکال شود که «وعده سرِ خرمن داده شد» و اجابت قطعیِ دعا و توسل به جایی نامعلوم و چه بسا قیامت احاله گردید. در پاسخ باید بیان کرد «از پایه‌های ایمان، باور به غیب و تصدیق وعده‌هایی است که از دیدگاه غیر ایمانی، نسیه بلکه دروغ تلقی می‌شود، اما این، اختلاف بر سر دعا و توسل و شفابخشی خدا یا اولیای الهی و مانند آن نیست، بلکه اختلاف مبناییِ ایمان و کفر است.»

 اختصاص دادن «مکان خاصی در مقابر امامان علیهمالسلام به بیماران صعبالعلاج» هم بدین معنا نیست که در منظومه ایمانی، بیمار را باید به جای بیمارستان و نزد طبیب، در زیارتگاه بستری کرد، همانطور که نباید در مسجدالحرام یا سایر مساجد چنین کاری انجام داد. بلکه این کار بدان معنا است که:

 در کنار عمل به روشهای عقلایی درمان (که از نظر دینی تا حد وجوب نیز ضرورت دارد) به ذیل عنایت اولیای الهی نیز توسل می‌شود تا آنان نیز به مدد آیند؛ یا زمانی که راه‌های عادی بشری به بن‌بست رسیده، این طریق متفاوت، در پیش گرفته می‌شود.

اساساً اگر حاجت‌دهی و شفابخشیِ اولیای الهی، همه‌گیر تلقی می‌شد، دلیلی نداشت مواردی که افرادی شفا می‌یابند، با واکنش‌های ویژه، مانند ثبت در دفاتر و استقبال فوق‌العاده از سوی متولیان و زائران مواجه گردد. پس باور مؤمنان، غیر از آن است که شبهه‌گر جلوه می‌دهد.

۳. ضدعفونی یا تعطیل کردن موقت اماکن مقدس، نه هیچ مغایرتی با باور شیعیان دارد و نه حاکی از رویکرد جدیدی است. مگر تا قبل از این، مراقبت‌های بهداشتی، در حد شرایط عادی و یا مراقبت‌های امنیتی در این اماکن برقرار نبوده است؟ چه تفاوتی است میان نهادن گیت‌های امنیتی در مدخل حرم‌ها برای جلوگیری از ورود خرابکاران، با اینکه برای جلوگیری از ورود بیماریِ فاقد تشخیص قطعی، مدتی ورود افراد، محدود یا ممنوع شود؟ موارد فوق، حاوی مغالطات دیگر مانند «توسل به معنای ظاهری» و «تغییر تعریف» نیز هست.

شبهه‌گر ممکن است در ادعا‌هایی از قبیل آنچه مطرح شد، به سخنان یا عمل برخی اشخاص مثلاً بیمار شدن افراد در حرم‌ها را رد کردند و امثال آن استناد کند. در پاسخ باید گفت «این نیز مغالطه «تعمیم ناروا» است. پذیرفته نیست که گفته یا رفتار افرادی محدود، به حساب مجموع باورمندان یک مذهب و آیین گذاشته شود.»

برخی اصرار دارند با انواع مغالطه، اثبات کنند ماجرای کرونا، دینداری را به چالش‌های اساسی کشیده است، تا حدی که از تعابیری، چون «به زانو در آمدن» یا «رنسانس» استفاده کرده‌اند؛ نمونه‌هایی از این مطالب مغلطه‌آمیز چنین است:
در یکی از این متون ادعا شده بود که دین در برابر علم زانو زد، چون:
-درِ خانه خدا بسته شد؛
-دعا و نماز تعطیل شد؛
-ضریح! دیگر شفا نمی‌داد؛
-اماکن مقدس با الکل ضدعفونی شد.

به سستی دلایل عنایت کنید. عبارات فوق همگی بر پیش فرض غلط و تحریف شده مبتنی است:

دین نگفته است که درِ خانه خدا هرگز بسته نخواهد شد؛

خانه خدا قبل از اسلام تبدیل به بتخانه شده بود؛

بار‌ها در اثر حوادث طبیعی تخریب شد؛

غالباً تحت سیطره حاکمان ضد خدا قرار داشته است.

تعطیل شدن چند روزه به دلیل اپیدمی، از کدام مورد فوق سخت‌تر است تا به منزله از پا در آمدن دین تعبیر شود؟

 تعطیل یا محدود شدن نماز و دعای جمعی، بر اساس چه معیاری معادل زانو زدن دین است؟

-نماز، جمعی دارد و فُرادی، کامل دارد و شکسته. نماز خوف مختصرتر است. گاهی تکلیف نماز از برخی افراد ساقط میشود و... .
-دعا فردی دارد و جمعی. حتی دعای فردی، گاه درونی و پنهانی است: «پروردگارتان را فروتنانه و پنهانى بخوانید.» (اعراف، ۵۵)

پاسخ به قیل‌وقال‌های کرونایی/ مگر کسی منکر تأثیر ویروس در مسجد و محراب بوده است؟

پس در این مورد هم اتفاق جدیدی نیفتاده است.

طرح موضوع شفا دادن ضریح نیز مغلطه‌آمیز است. اساس این اعتقاد که خداوند به‌واسطهٔ ولیَّش، در اشیاء منسوب به او «برکت» و اثر ویژه قرار دهد، مشابه چارچوب «توسل» به اولیا است که در آن -مطابق شرح ابتدای این نوشتار درباره توسل و دعا- «امید به اثربخشی» همواره برقرار است.

 نویسنده آن متن حتی اطلاع نداشته که همه انواع الکل در فقه اسلامی نجس نیست و این بیاطلاعی را هم به زانوی دین بسته است!

در متن دیگری، نویسند‌های خواسته است این چنین کرونا را سرآغاز رنسانس دینی جلوه دهد:

 [معلوم شد]برای طبیعت، کعبه و بتخانه تفاوتی ندارد و ویروس در جلسه نماز و بزم شرابخواری عملکرد یکسان دارد. علم به زودی واکسن کرونا را کشف خواهد کرد و مردم به جای دعا و توسل به خدا و امامان ... با تزریق واکسن بیماری را کنترل خواهند کرد.
سخنان فوق، حاوی تحریفات مقدّر و مکرّر است:

مگر کسی منکر تأثیر ویروس در مسجد و محراب بوده است؟

تا به حال کدام مؤمنی گمان کرده با بیماری مُسری و بدون ملاحظات بهداشتی مجاز است در مساجد و حرم‌ها وارد شود؟ و اصلاً چنین چالشی میان دینداران وجود داشته است؟

آیا مسلمانان در طول قرون، از اینکه شمشیر در محراب مسجد، فرق امیرالمؤمنین (ع) را شکافت، بهتزده و یا منکر آن شدند که مگر شمشیر در مسجد، آن هم بَر ولیّ خدا کارگر تواند شد؟!

آیا روزی که خبر انفجار بمب در حرم رضوی یا تخریب حرم امام حسن عسکری (ع) منتشر شد، شیعیان دچار تحیّر و انکار شدند؟ بله از شدت جنایت دشمنان دین شگفت‌زده شدند که آن هم نه جدید بود و نه پایان یافت! بنابراین تأثیرگذاری عوامل مختلف در کعبه و مسجد، حادثه نوپدیدی در سپهر ایمانی نیست.

عوامل متفاوت طبیعی و انسانی در عالم (به اذن الهی) مؤثرند و مؤمن اگر چنین عقید‌های نداشته باشد و در همه امور عالم، اراده خداوند را مستقیماً مؤثر بداند، پس دیگر برای چه دعا یا توسل کند؟ اصلاً بخشی از معنای دعا و توسل، درخواست نمودن است از خدا و اولیاء او (که به خواست الهی توانایی‌هایی دارند) تا ما را در تأثیرگذاریِ مثبت یاری کنند، تأثیر عوامل مخرّب را از اموراتمان بزدایند و... .

سازگاری دعا و توسل با کاربرد دستاورد‌های علمی نیز ابهامی ندارد و درباره آن نیز مغلطه شده است. حتی کودکانِ خانواده‌های مذهبی نیز با چنین ضرب‌المثل‌هایی آشنایند که: «با توکل زانوی اشتر ببند»، «از تو حرکت از خدا برکت» و....

وجود باور‌های خرافی در بین پیروان دین و مذهب، قابل انکار نیست، اما شبهه گران میکوشند با مغالطه «بزرگنمایی» و استناد به مواضع و رفتار‌های این اقلیت ناچیز، احکام کلی و فراگیر صادر کنند و دچار مغلطه «تعمیم ناروا» نیز میشوند.

آیا در ماجرای کرونا، در بین پزشکان، افرادی با تشخیص و تجویز یا عملکرد اشتباه نبوده‌اند؟ چه کسی حساب آن‌ها را به پای همه جامعه پزشکی می‌گذارد؟

چرا عمل افرادی انگشت‌شمار که مثلاً به اقدامات احتیاطی در حرم‌ها اعتراض کرده‌اند، «بزرگنمایی» میشود، اما تمکین میلیون‌ها زائرِ هر ساله که به ضوابط مقرّر، بدون هیچ مناقشه یا اعتراضی تن داده‌اند، مورد تغافل و تجاهل قرار می‌گیرد؟

چرا مواضع روشن مراجع و علمای شناخته شده در ماجرای کرونا نادیده و اظهارات یا عمل افراد انگشت‌شمار (وَلَو در لباس روحانیت) ملاک قضاوت قرار می‌گیرد؟

 از روش‌هایی که غالباً، از جمله در غائله کرونا به کار میرود، مغالطه «تکرار» است. ادعا و اتهام غلط را آن قدر تکرار میکنند تا مؤثر بیفتد./1360/

ارسال نظرات