۲۷ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۶:۱۸
کد خبر: ۶۴۸۵۰۷
یادداشت؛

اشعه ایکس کرونا: تصویر چندبُعدی سیاست و اقتصاد

اشعه ایکس کرونا: تصویر چندبُعدی سیاست و اقتصاد
اقتصاد، نیازمند مدیریت میدانی و عملیاتی است و نه صرفا ستادی. پنج سال پس از تصویب قانون رفع موانع تولید، می‌توان پرسید آیا موانع تولید برطرف شده است؟

به گزارش خبرگزاري رسا، محمد ایمانی در یادداشت روزنامه کیهان نوشت: «اشعه ایکس» می‌تواند به درون ‌اشیاء برسد و به همین دلیل، در تصویربرداری پزشکی، صنعتی و امنیتی مورد استفاده قرار می‌گیرد. ویروس کرونا ظاهرا نسبت به نظامات مدیریتی، درمانی، اقتصادی و فرهنگی کشورها مانند ‌اشعه ایکس عمل می‌کند. کرونا با همه مصائب بزرگش، فرصت عمیق‌تر شدن بشر فراتر از حجاب مشهورات رسانه‌ای است و در مقابل می‌تواند در صورت مواجهه نامتوازن، عامل غفلت از چالش‌های دیگر شود. در حالی که از فاصله‌گذاری «هوشمند» برای مهار این بیماری سخن گفته می‌شود، باید همین هوشمندی را در مواجهه با کرونا و مسائل فربه‌تر از آن، شاخصه مدیریت کرد.

1- یک رویداد معمولا با واکنش‌های متفاوت روبه‌رو می‌شود. «باران که در لطافت طبعش خلاف نیست- در باغ لاله روید و در شوره‌زار، خس». ابتلائات سخت در مقیاس جمعی، تمدن‌های ضعیف را مضمحل می‌کند اما در تمدن‌های جوهره‌دار، اسباب شکوفایی ظرفیت‌هاست. اتفاقات و ابتلائات، واکنش‌های متفاوت از افراد می‌گیرند؛ بسته به اینکه شخصیت آنها چگونه قوام یافته باشد. مولوی در شرح آیه شریفه «انما المومنون اخوهًًْ» می‌گوید: «مؤمنان معدود، لیک ایمان یکی- جسمشان معدود، لیکن جان یکی/ غیرفهم و جان که در گاو و خر است- آدمی ‌را عقل و جانی دیگر است/ جان حیوانی ندارد اتحاد- تو مجو این اتحاد از روح باد/ گر خورد این نان، نگردد سیر آن- ور کشد بار این، نگردد او گران/ بلکه این شادی کند از مرگ او- از حسد میرد چو بیند برگ او/ جان گرگان و سگان هر یک جداست- متحد جان‌های شیران خداست».

2- کرونا برخی دولت‌های غربی را حتی نسبت به همدیگر و مردم‌شان وحشی‌تر کرد. اما در ایران اسلامی با وجود همه مضیقه‌ها، موجب شکوفایی ظرفیت‌های فداکاری و همدلی و مواسات شد. در حالی دولت‌ها در غرب از هم ماسک می‌دزدند و آدم‌ها برای هم اسلحه می‌کشند یا دستگاه تنفس را از بیماران دریغ می‌کنند که در مقابل، نمونه‌های فداکاری بسیاری در ایران اسلامی دیده می‌شود. ماسک‌دزدی‌ها را می‌بینیم و به یاد می‌آوریم مجاهدانی را که در میانه حمله شیمیایی - که در کسری از ثانیه خفه می‌کرد- ماسک از صورت خود برداشتند و بر صورت نفر کناری گذاشتند. تولیدکنندگان و تجهیزکنندگان صدام به تسلیحات شیمیایی، همین راهزن‌های متمدن و بی‌رحم بودند.

3- یک ماه قبل، مقامات جنایتکار آمریکایی و رسانه‌هایی که سر در توبره آمریکا و انگلیس و عربستان دارند، کشور ما را به‌خاطر درگیری با کرونا آماج رگبار طعنه و دروغ و سیاه‌نمایی کردند. اما حالا همان شبه‌روشنفکران ایستاده در کنار دشمن، از اینکه گوشه‌ای از «فاجعه بزرگ» در غرب روایت شود، خشمگین می‌شوند. آنها یک کلمه درباره افتضاحات غرب حرف نمی‌زنند؛ فشار هم می‌آورند تا رسانه‌ها سانسور کنند! اما مگر سانسور شدنی است؟ به گزارش گاردین «1/5 میلیون نفر در انگلیس از زمان شروع قرنطینه هیچ غذایی در طول روز نخورده‌اند، چون پول و دسترسی به غذا ندارند. 3 میلیون نفر هم وعده‌های غذایی را کاهش داده‌اند... از هر سه جراح، یک نفر به ماسک و روپوش دسترسی ندارد». شبکه سی‌بی‌اس‌نیوز هم می‌گوید: «17 میلیون آمریکایی بیکار شده‌اند. در بانک‌های دریافت غذا در سراسر آمریکا شاهد صف‌های طولانی هستیم». قیمت سیب ‌زمینی در فرانسه ظرف یک هفته از 1/4 یورو به 7/5 یورو رسید. گورهای دسته‌جمعی و اجساد انباشته، تصویر تکراری آمریکا و برخی کشورهای اروپایی است. دیروز تعداد مبتلایان در آمریکا به بیش از 582 هزار نفر و شمار قربانیان به 24 هزار نفر رسید و 1509 مبتلا در یک روز جان باختند.

4- آقای «ص- ز» یکی از شبه‌روشنفکرانی که همواره شیطان بزرگ را بزک کرده و لیبرالیسم و کاپیتالیسم را در حد پرستش می‌ستوده، اخیرا مدعی شده «بعد از کرونا در جهان چیزی تغییر نمی‌کند و نباید تمام تمدن غرب را زیر سؤال برد. اگر همه آمریکایی هم در اثر کرونا از بین بروند در ایران چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ بیکاری رفع می‌شود؟ تورم از بین می‌رود؟ این چه خوشحالی است که از نابودی و غم دیگران داریم». آیا روایت واقعیت‌های سیاست و حکومت غربی، شادمانی از گرفتاری ملت‌های تحت استیلای این حکومت‌هاست؟! آیا انکار بی‌پناهی توده‌های مردم و بی‌اعتنایی به آنها، شراکت در خیانت مستکبران عالم نیست؟ غربزدگان درباره تحلیل روزنامه نیویورک‌تایمز چه دارند بگویند که دیروز نوشت: «ما یک جامعه افسرده و شکست‌خورده‌ایم». یا درباره ارزیابی مجله ‌اشپیگل که مجسمه آزادی را در بستر بیماری تصویر کرده و نوشت: «مدیریت فاجعه‌آمیز دولت، ایالات متحده را به مرکز بیماری کرونا تبدیل کرده. این کشور با یک سقوط اقتصادی بی‌سابقه روبه‌رو است. آیا شاهد انفجار یک ابرقدرت هستیم؟».

5- وقتی با یک ملت همدل نباشند، از رنج آنها شادمان و از موفقیت‌شان ناراحت می‌شوند. باور می‌کنید یکی از همین‌ها (عضو حزب منحله مشارکت) درباره پیش‌بینی‌اش از سال نو گفت «نمی‌توانیم پیش‌بینی قطعی یا خیلی دقیقی داشته باشیم اما به یک مسئله می‌توان امیدوار بود، آن هم اینکه اوضاع بدتر می‌شود و این بدتر شدن می‌تواند فرصتی باشد برای اینکه جامعه به این نتیجه برسد که اقدامی برای خروج از این وضعیت صورت دهد»؟ امید به بدتر شدن وضعیت مردم؟! هم‌حزبی همین فرد سال گذشته از اینکه ماجرای قیمت بنزین موجب فشار به اقشار پایین شده و می‌تواند موجب کاهش رای جریان اصولگرا شود، ابراز خوشحالی کرد! خداوند در سوره توبه و آل‌عمران درباره منافقین می‌فرماید «إِن تُصِبکَ حَسَنَهًٌْ تَسُؤهُم وَإِن تُصِبکَ مُصیبَهًٌْ... َیَتَوَلَّوا وَهُم فَرِحونَ. اگر نیکی به تو رسد، آنها را ناراحت می‌کند؛ و اگر مصیبتی به تو رسد... برمی‌گردند در حالی که خوشحالند» و «إِن تَمسَسکُم حَسَنَهًٌْ تَسُؤهُم وَإِن تُصِبکُم سَیِّئَهًٌْ یَفرَحوا بِها. اگر نیکی به شما برسد، آنها را ناراحت می‌کند؛ و اگر حادثه ناگواری برای شما رخ دهد، خوشحال می‌شوند».

6- ماسک‌دزدی بدتر است یا امیددزدی از یک ملت؟ خلاصه ماجرا را دو هفته قبل اکبر گنجی نوشت: «ما کارمندان دولت‌های راست افراطی، از طریق کروناهراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد. ما کارمند رسمی ‌بخش پروپاگاندای دولت ‌ترامپ، بوریس جانسون، نتانیاهو و سعودی (بن‌سلمان) هستیم. وظیفه ما وحشت‌افکنی در ایران است تا با فرو پاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم. ما به‌گونه‌ای عمل می‌کنیم که گویی کرونا فقط در ایران وجود دارد و دولت ایران پنهان‌کاری می‌کند... گمان باطل نکنید که ما مخالف سیاسی، مدافع حقوق بشر، فمینیست و... هستیم؛ نه، ما فقط کارمند پروپاگاندای راست افراطی هستیم. تلویزیون مال بن‌سلمان است و «منبع معتبر» هم کسی جز خود او نیست. ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدیدترین تحریم‌های تاریخ نتوانست با ایران انجام دهد، ما موظفیم با کرونا هراسی انجام دهیم». برخی افراطیون مدعی روشنفکری، جز نق زدن و منفی‌بافی به هنگام بروز چالش‌ها و گرفتاری‌ها، کار دیگری نکردند و اصلا چه کار دیگری بلدند؟

7- کرونا بسیار مهم است و مدیران ذی‌ربط در کشور ما هم در مقایسه با اغلب کشورهای پیشرفته، عملکرد بسیار بهتری داشته‌اند (هرچند انتقادهایی هم وارد است). اما این مسئله و ابتلا، نباید مدیران ما را از مسائل مهم دیگر از جمله اقتصاد غافل کند. پیامدهای جهان شمول کرونا، ضرورت اصلاح در نظام اقتصادی را دوچندان می‌کند. باید طرح تحول اقتصادی را که از 12 سال قبل مطرح شده، وجهه همت ملی کرد و برخی روندهای غلط در «نظام بانکی، مالیاتی، توزیع یارانه، گمرک، توزیع کالا، ارزش‌گذاری پول ملی و ساختار اجرایی» را تغییر داد. رونق تولید، خون و هوای جاری پیکره اقتصاد است و جز با تغییر برخی روندهای اقتصادی و مدیریتی اتفاق نمی‌افتد.

8- حمایت از کسب و کارها و همچنین طبقات پایین، نباید به «حرف درمانی» منحصر بماند. اینجاست که باید «هوشمندسازی مدیریت» اتفاق بیفتد و به هدفمندسازی «یارانه‌ها، بسته‌های حمایتی، هزینه‌های دولت، نظام واگذاری تسهیلات کلان و اخذ مالیات (به‌ویژه از سوداگری‌های کاذب و سفته‌بازی)» منتهی شود. محدودیت منابع، باز توزیع عادلانه‌تر منابع ملی (از یارانه‌های پرداختی علی‌السویه تا تسهیلات کلان و فرصت‌های کمیاب) را الزام‌آور می‌کند. ما خسارت واگذاری 18 میلیارد دلار ارز دولتی و تولید رانت 150 هزار میلیاردی را شاهد بودیم و در عین حال برخی دولتمردان چشم امید به غرب داشتند. دولت در حالی مجوز برداشت یک میلیارد یورویی از صندوق توسعه ملی برای مهار پیامدهای کرونا را درخواست کرد که گزارش رئیس دیوان محاسبات درباره تفریغ بودجه سال 97 نشان می‌دهد سرنوشت 4/8 میلیارد دلار ارز واگذار شده (4200 تومانی)

معلوم نیست و واردات کالایی انجام نشده است؛ رانتی معادل پنجاه هزار میلیارد تومان! آیا این پول‌ها نمی‌تواند صرف حمایت از تولید شود؟

9- برخی تسهیلات‌بگیران نه تنها مبالغ دریافتی را هزینه تولید نمی‌کنند، بلکه به سوداگری کاذب یا خرید و تعطیلی کارخانه‌ها و اخراج کارگران مبادرت می‌کنند که هم کاهش تولید و افزایش بیکاری را در پی دارد و هم موجب تورم مصنوعی می‌شود. مدیریت هوشمند می‌تواند تولید را به صرفه، و واردات بی‌رویه یا سوداگری کاذب را پر هزینه کند؛ معادله‌ای که اکنون بر عکس است. سخنان رئیس محترم بانک مرکزی تکان‌دهنده بود آن جا که گفت «به مقام کره ‌ای گفتم، پول نفت‌مان را ندهید، نمی‌گذارم ال ‌جی و سامسونگ در ایران کار کنند؛ دیدم اصلا برایش مهم نیست، می‌دانید چرا؟ اینها کالاهایشان را غیرقانونی می‌آورند داخل. خب، معلوم است جواب من را ندهد. می‌گوید یک چیزی گفته برای خودش، ما که داریم جنس خودمان را می‌فروشیم. ستاد مبارزه با قاچاق کجاست؟ باید جلوی اینها را بگیرند. فکر می‌کنید با این وضع، تولید ملی شکل می‌گیرد؟ کشوری که در جنگ تمام‌عیار اقتصادی است، چرا باید قاچاق رونق داشته باشد؟».

10- اقتصاد، نیازمند مدیریت میدانی و عملیاتی است و نه صرفا ستادی. پنج سال پس از تصویب قانون رفع موانع تولید، می‌توان پرسید آیا موانع تولید برطرف شده است؟ تولیدکنندگان اغلب گلایه دارند. از آن سو، نقدینگی پنج برابر شده (از 470 هزار به 2200 هزار میلیارد تومان) عمدتاً از کانال تولیدگریزان بوده و به سیلابی ویرانگر در حوزه دلالی تبدیل شده؛ در حالی که اگر مدیریت شود می‌تواند کمبود سرمایه تولید را برطرف کند. لایحه «رفع موانع تولید رقابت‌پذیر» اول اردیبهشت 1394 تصویب شد. همچنین قانون الحاق موادی به این قانون، 30 اردیبهشت 97 تصویب شد؛ دو سال قبل. وزارت صمت هفت ماه قبل (اوایل مهرماه 98) اعلام کرد آیین‌نامه تشکیل «ستاد تسهیل و رفع موانع تولید» را به دولت ارائه کرده. این آیین‌نامه با پنج ماه تاخیر، در نیمه بهمن 98 به تصویب دولت رسید و حال آنکه انتظار این همه فرصت سوزی نمی‌رفت. دوم دی ماه سال گذشته، رئیس کمیسیون حمایت از تولید ملی، گزارشی را ارائه کرد که از اجرا نشدن بخش‌های مهمی‌از احکام قانون رفع موانع تولید حکایت داشت. به‌نظر می‌رسد با تشکیل مجلس جدید که نخبگان اقتصادی مومن در آن کم نیستند، می‌توان امیدوار به جدی شدن تغییر در برخی روندهای مدیریتی شد./1360/

منبع: کیهان
ارسال نظرات