۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۱
کد خبر: ۶۴۹۴۳۵
پژوهشگر آینده پژوهی و مهدویت مطرح کرد؛

پاسخ به ابهاماتی در خصوص بحران کرونا و تعجیل در ظهور

پاسخ به ابهاماتی در خصوص بحران کرونا و تعجیل در ظهور
حجت الاسلام یوسفیان در نوشتاری با توجه به طرح برخی سؤالات و ابهامات در حوزه کرونا و تعجیل در ظهور در فضای مجازی، به این ابهامات پاسخ داده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پس از شیوع بیماری کرونا شبهات و ابهامات زیادی در ذهن بشر شکل گرفته و برخی با عنوان «بحران کرونا و تعجیل در ظهور» به طرح سؤالات و اشکالاتی پرداخته اند که پاسخ دقیق به آنها نیازمند بررسی های هوشمندانه در این حوزه است، همچنانکه برخی مرگ و میر زیاد دوره آخر الزمان را زمینه ساز تعجیل در فرج می دانند.

در دوره آخر الزمان همچنین وظایف خاصی برعهده انسان می آید و باید برای زمینه سازی ظهور تلاش ویژه ای داشته باشد، به همین جهت حجت الاسلام مهدی یوسفیان مدیر پژوهشکده مهدویت و موعود گرایی مرکز تخصصی مهدویت به برخی پرسش های مطرح در این حوزه پاسخ هایی کوتاه داده است که در ادامه می آید:

پرسش های مطرح شده و پاسخ های استاد یوسفیان:

سؤال1-  آیا مرگ دوسوم یا پنج هفتم یا نه دهم بشریت، بر اساس روایات، پیش از ظهور، در اثر جنگ و طاعون، پذیرفتنی است؟ مراد از موت ابیض و طاعون ابیض، خصوص طاعون است یا همه بیماری‌های واگیردار؟

پاسخ: باید دقت کنیم که دو مسئله جدا از هم مطرح است: یکی حوادث آخرالزمانی و دیگری مردن گروهی از انسان ها و بررسی روایات در این زمینه‌ و اینکه این حادثه مقدمه ظهور است یا خیر؟

سؤال 2- به نظر می‌رسد مرگ و میر فراوان قبل از ظهور به نوعی زمینه ساز ظهور و فراهم شدن زمینه استخلاف شیعیان در زمین و برطرف ساختن موانع آن باشد؟ در روایتی از امام صادق ع آمده است: «لا يَكونُ هذَا الأَمرُ حَتّى‏ يَذهَبَ ثُلُثَا النّاسِ، فَقيلَ لَهُ: إذا ذَهَبَ ثُلُثَا النّاسِ فَما يَبقى‏؟ فَقالَ عليه السلام: أما تَرضَونَ أن تَكونُوا الثُّلُثَ الباقِيَ».(كمال الدين: ص 655، ح 29، با سند معتبر).

پاسخ: حوادث این دوره را هرچند در شکل کلی می‌توان مرتبط به قبل و بعد دانست ولی به صورت پیوند ویژه خیر، صرف این که امری بعد از امری است نمی تواند از زمره مقدمات به شمار آید و رابطه علی و معلولی به شکل حتمی بین آنها باشد، ظاهراً مرگ و میر مقدمه نیست.

سؤال 3- با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی، از منظر شمادر خصوص استعجال منهی، اگر انسان در حد توان زمینه‌ها را فراهم کند آیا در این صورت  استعجال بی اشکال است؟

پاسخ: اصولاً انجام وظیفه حرکت در مسیری غیر از استعجال است، اصطلاح استعجال در درخواست بدون فراهم سازی مقدمات لازم است.

سؤال 4- منظور از این وظایف چیست؟ آیا همان تکالیف معهود و شناخته شده فردی و اجتماعی است؟! که در این صورت مطلب جدیدی نیست و این همان زمینه های عام است که هر فردی به نوبه خود موظف به انجام آنها است و اگر وظایف دیگری منظور است بیان بفرمایید؟

پاسخ: وظایف عام دینی و مرتبط با امام غیر از وظیفه انتظار ظهور است، در هر زمانی باید معرفت امام و الگو گیری از ایشان برای هر مؤمنی مطرح است در زمان ظهور نیز این وظایف هست ولی انتظار ظهور پایان یافته است وظایف خاص انتظار را میتوان در سه حیطه دانست: یکی حوزه فردی و نسبت به خویشتن و دیگری حوزه فردی و نسبت به جامعه و حیطه سوم حوزه کلان حکومتی است البته در صورت تشکیل حکومت دینی. در حوزه فردی از حیث پذیرش تحول بنیادین و یاری در تحقق آن، باید آمادگی در انسان وجود داشته باشد. استعجال اینجا معنایابی می‌شود یعنی بدون توجه به اینکه آیا شرایط ورود هست تحقق امری را خواستن تعجیل یعنی تسریع در روند. میدانیم که روند حرکتی دنیا بر پایه تدریج است و زمان معلوم تعجیل یعنی این تدریج در زمان کوتاهی رخ دهد. یک مثال تا حدی عامیانه: یک بذر گل برای شکوفایی زمانی را اقتضا دارد؛ اگر با وسایلی‌ مانند کود خاص یا ایجاد محیط ویژه این زمان تسریع شود تعجیل است،و چون امر ظهور با تدبیر الهی است لذا دعا برای تعجیل فرج یعنی کمک ویژه الهی در تحقق بخشیدن و کوتاه کردن روند زمانی.

سؤال 5- این وظایفی که شما فرمودید ابهام دارد و باید به صورت عینی و مصداقی مشخص شود لزوم آمادگی در پذیرش تحول جهانی امام مهدی عج نیز دچار ابهام است و مشخص نیست که منظور چه نوع از آمادگی است؟ و در تحقق آن دقیقاً چه اقداماتی باید انجام داد؟

پاسخ: شناخت مصادیق انتظار نیاز به فهم دقیقتر دارد اما من گمان دارم اموری قابل طرح است، ظهور یعنی تحقق عدالت و معنویت، انتظار یعنی تلاش برای خواست عدالت و معنویت به صورت واقعی در خود و دیگران. طبق آیه ۳۲ توبه و نظایر آن دوران ظهور دوران اتمام نور است و حضور در این مرحله ظرفیت لازم را می‌طلبند چنانچه برای حضور در مقطع دکتری و فضای نظریه ای باید مدارج لازم علمی پشت سر گذاشته شده و توان علمی برای حضور در این مرحله ایجاد شده باشد. این فضای ظرفیتی درونی است و قابل رصد افراد نیست لذا کسی نمی‌تواند از نزدیکی با دور بودن زمان ظهور حرفی بزند، ظرفیت تحول خواهی به ظاهر برخی پدیده ها و تحلیل ما نیست. اگر کرونا بتواند فضای درونی را برای پذیرش تحول آسمانی در جامعه رقم بزند میتواند در فرایند ظهور مطرح شود در غیر این صورت میشود در حد یک بمب اتم که در ابتدا بکار رفت و الان دیگر کسی یادی از آن نمی کند. این که کرونا جامعه جهانی را به چالش کشید دلیل بر آمادگی تحول بنیادین نیست.

سؤال 6- با توجه به فضای کرونا و درخواست های دعا و... ، برخی طوری فضاسازی کرده اند که گویی دعای دسته جمعی برای کرونا، زمینه ای قطعی برای ظهور است. اگر این بیماری برود و ظهور محقق نشود، میزان ناامیدی از ظهور را چطور ارزیابی می فرمایید؟

پاسخ : اشکال بر گردانندگان است و میتواند آسیب زا باید لذا باید با بیان درست مطالب اندیشه مردم را نسبت به حقایق نزدیک کرد.

سؤال 7- بحران کرونا آثار و برکات ویژه‌ای داشت که یکی از آنها متوجه کردن بشر به نیازمند بودن به منجی و رسیدن به این مطلب که دستگاه‌ها و حکومت‌های قدرتمند، به رغم برخورداری از امکانات پیشرفته، نمی‌توانند منجی بشر باشند؛ این امر خود سبب تقویت انتظار و ارتباط با مصلح و منجی کل است؟

پاسخ: برکات داشتن یک پدیده مطلبی است و اینکه بگویم اثر خاص در ظهوردارد مطلب دیگری است.

نکته استاد: کرونا به خودی خود و به صرف یک رویداد فراگیر و داشتن نتایج متناسب با خود، نمی‌تواند به این صورت فعلی و فضای اجتماعی مرتبط با ظهور باشد، مگر اینکه در تحول خواهی بنیادین نقش داشته باشد.

سؤال 8- بنابراین از منظر شما کرونا اگر به صورت یک احتمال می تواند مرتبط با ظهور باشد و به طور قطع و یقین نمی‌توان را بی ارتباط با پدیده ظهور داست؟ بنابراین شما کرونا را به صورت قطعی بی ارتباط با پدیده ظهور نمی دانید؟

پاسخ: ارتباط احتمالی است./1330/ج

 

ارسال نظرات