یادداشت؛
خادم افتخاری قطریها
یک سال از عمر دولت حسن روحانی باقی است، اما همچنان برای توجیه ناکارآمدی و عقبماندگی، به دولت گذشته کد میدهند!
به گزارش خبرگزاري رسا، یک سال از عمر دولت حسن روحانی باقی است، اما همچنان برای توجیه ناکارآمدی و عقبماندگی، به دولت گذشته کد میدهند؛ هر سؤالی که درباره محقق نشدن وعدهها و برنامهها پرسیده میشود این پاسخ شنیده میشود که مگر دولت گذشته چه کرد؟ گویا هنوز حال و هوای انتخاباتی از جنس «مردم ایران یادتان هست» هنوز از راهروهای وزارت نفت تهی نشده است. این تاکتیک که نهایتاً برای دوره نخست دولت جدید کاربرد داشت هنوز هم محبوب مدیرانی است که برای فرار از پاسخگویی، دستاویزی بهتر از این ندارند و مدام با «هجی» کردن گذشته، سعی دارند خود را از هرگونه کمکاری مبرا کنند.
فاز ۱۱ پارس جنوبی و عملکرد فاجعهبار وزارت نفت که هفت سال توسعه این فاز را به حال خود رها کرد و به گفته وزیر نفت ۳۵ میلیارد دلار به قطریها هدیه داده شد، وقتی مورد واکاوی قرار گرفت، هیچ پاسخی به آن داده نشد، مگر آنکه چرا از دولت قبل نپرسیدید که چگونه بین سالهای ۸۹ تا ۹۱ به دنبال توسعه این فاز نرفت.
برای پاسخ به این مطالبهگری باید گفت موضوع توسعه فاز ۱۱ از اواخر دهه ۷۰ تا سال ۸۸ به دلیل قفل کردن این فاز برای توتال فرانسه به هیچ سرانجامی نرسید. دولت نهم تصمیم گرفت توتال را رها کند و کار را به چینیها سپرد. شرکت سیانپیسی هم اقدامی نکرد تا اینکه در سال ۹۱ توسعه این فاز به شرکت پتروپارس واگذار شد.
از سال ۷۹ تا ۹۹ یعنی ۲۰ سال فاز ۱۱ در میان زمین و آسمان معلق بود؛ سهم زنگنه از این عقبماندگی ۲۰ ساله، ۱۲ سال است، حقیقتی است که او را آزار میدهد. فارغ از این مسائل باید گفت در دولت گذشته پتروپارس وقتی برای توسعه این فاز انتخاب شد بلافاصله کار ساخت جکت را آغاز کرد و قرار بود در نیمه دوم سال ۹۲ اولین چاه حفاری شود. بارها نوشتیم که این پروژه توسط شخص ژنرال متوقف شد، اما مسئولان شرکت نفت و گاز پارس میگویند، چون پول نبود این پروژه متوقف شد.
این ادعا در حالی مطرح میشود که همگان میدانند فاز ۱۱ برای بله گرفتن از فرانسویها معامله شد و وزیر نفت شخصاً به دنبال واگذاری این فاز به توتال بود. اینکه «بیپولی» بهانه مدیران امروز شده است یک پاسخ روشن دارد؛ در آن دوره همه چیز مهیا و منابع مالی این پروژه هم تخصیص داده شده بود. دروغهایی که گفته میشود تنها برای آن است که فاجعه ۳۵ میلیارد دلاری وزارت نفت دیده نشود، وگرنه همین امروز از مدیران آن روزهای پروژه سؤال شود، اسناد جالبی «رو» میکنند که بیانگر عدم محدودیت مالی در آن دوره بود. بقیه فازها را بهانه میکنند در حالی که این فاز فقط بخش دریایی داشت و هزینه به مدار آوردن آن زیر یک میلیارد دلار میشد. این عدد را قبول دارید؛ به قرارداد امروز پتروپارس نگاه کنید که حجم قراردادش برای حفاری ۱۵ حلقه چاه، سکو و خط لوله کمتر از ۸۰۰ میلیون دلار است. چگونه میشود در آن دوره که درآمدهای نفتی کشور وضعیت بهتری داشت، وضعیت مالی بد باشد و امروز که در یکی از سختترین دورههای بیپولی کشور قرار داریم، مشکل مالی وجود نداشته باشد! اینکه نفت و گاز پارس به شیوهای عجیب و دستپاچهوار به سمت حفاری فاز ۱۱ رفته است، نشاندهنده چیست؟
میگویند اگر پول بود، فاز ۱۱ را در همان سال ۹۲ توسعه میدادیم، ولی فراموش کردهاند که شخص وزیر نفت در تاریخ ۱۰ مهر ۹۲ کاملاً اذعان کرد مشکل ما در پارس جنوبی پول نیست، مشکلمان در سطوح و لایههای مختلف مدیریتی است.
زنگنه در همان روزهایی که قرارداد پتروپارس را پاره کرد، رسماً به «نبود مشکلات مالی» اذعان کرد، اما امروز مدیران او برای فراری دادن وزیر خود میگویند، چون پول نبود قرارداد فاز ۱۱ متوقف شد. با توجه به اسناد موجود و اقرار شخص زنگنه درباره نبود مشکلات مالی، کاملاً روشن است که توجیه بیپولی به طور کلی بیپایه و اساس است شاید هدف آوردن توتال بود، اما وقتکشی هفت ساله به سود منافع قطر در میدان مشترک پارس جنوبی بود. جدای از اهدای اطلاعات این مخزن به قطر و شریکش، یعنی توتال، ۳۵ میلیارد دلار هم طی هفت سال اخیر در طبق اخلاص قرار گرفت، اما دولت روحانی همچنان معتقد است همه راههای خیانت و کمکاری به دولت احمدینژاد برمیگردد. دولت گذشته خائن بالفطره به کشور، ویرانگر بیبدیل منافع ایران، اما شما بگویید در هفت سالی که باید فاز ۱۱ را به سامان میرساندید، چه کردهاید./1360/
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات