۰۸ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۷:۲۳
کد خبر: ۶۵۳۹۲۵

خشنونت بد و خوب در نگاه فمینیسم مآبان

خشنونت بد و خوب در نگاه فمینیسم مآبان
ترویج خشونت با سیاست‌گذاری کدام نهاد در کشور می‌تواند طراحی شود و از کنار ترویج سند ۲۰۳۰ و پیوست رسانه‌ای آن به تئوریزه کردن خشونت بپردازند.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، روایت اختصاصی از هر اتفاقی تنها به جهت‌دهی افکار عمومی کمک می‌کند تا قضاوتی در مسیر بازی‌سازی داشته باشند و از پوشش حقیقت مسأله منصرف شوند.

به روایت معاونت زنان ریاست جمهوری، دختران در سن 13 سالگی کودک به حساب می‌آیند؛ به همین خاطر نیلوفر ابتکار، شهیندخت مولاوردی و تیم فعال رسانه‌ای و پارلمانی اینها به همراه نهاد ریاست جمهوری تلاش خود را در مسیر مبارزه با کودک همسری پیش بردند و به موفقیت‌هایی هم در آن دوران نائل شدند.

یادداشت/ بررسی معلولی به خشونت اجتماعی اشتباه بزرگی استحالا اتفاقی در تالش رخ داده است و پدری، دختر خود را به می‌کشد. این روایت لازم است تا دوباره بازخوانی شود و این موضوع را با تمام اتفاقات آن مورد بررسی قرار گیرد تا شاید نتیجه‌ای منصفانه از این رویداد داشته باشیم.

خشونت بد، خشونت خوب

خشونت پدر در این اتفاق دستاویز فمینیست‌ها و فعالان جنسیتی زنان شده است و از طرفی همان کسانی که روزگاری میترا استاد، همسر نجفی شهردار تهران را فاحشه خطاب می‌کردند و تمام تلاش خود را برای عدم قصاص نجفی به کار بستند، روزنامه‌های‌شان بسیج شد، سیاست‌گذاری رسانه‌ای‌شان تمام قد ایستاد و تمام حیثیت خود را به کار بستند تا نجفی اعدام نشود؛ اما حالا پیگیر اعدام پدر رومینا اشرفی هستند که یک انسان معمولی بود.

این تقسیم‌بندی طبقاتی از خشونت، منجر به نگاه سیاسی به پدیده‌های اجتماعی می‌شود و در نتیجه جامعه را دستاویز سرمایه‌داران می‌کند و اینجاست دوگانه‌هایی با عنوان خشونت ما ـ خشونت آنها، قاتل خوب ـ قاتل بد و زن فاحشه ـ دختر معصوم ایجاد می‌شود و جامعه را هم بیمار می‌کند.

بررسی معلولی به خشونت اجتماعی اشتباه بزرگی است

قاتل رومینا اشرفی

پسری 29 ساله، کودکی (به روایت معاونت زنان ریاست جمهوری این دختر کودک محسوب می‌شود.) 13 ساله را اغوا می‌کند و با هم از خانه فرار می‌کنند. پدری از عصبانیت و آبرویی که از دست رفته است، به کلانتری می‌رود و موضوع را گزارش می‌‎کند، بعد از اینکه به منزل می‌روند، پسر عکس‌های دونفری خود و رومینا را برای پدر می‌فرستد و خشونت رخ می‌دهد.

در این ماجرا چه کسانی مقصر هستند؟ آیا با روایت خانه‌پدری عیاری از این ماجرا اصل و ریشه‌های آن فراموش می‌شود؟ شکاف بین نسلی که میان نسل دهه هشتادی با پدران دهه پنجاهی یا قبل‌تر ایجاد شده است را چگونه باید روایت کرد؟

بررسی معلولی به خشونت اجتماعی اشتباه بزرگی است

چه کسانی بر این گسل دمیده‌اند و منجر به شکاف بیشتری در فضای جامعه شده‌اند و حال راوی خشونت‌های آن هستند و اساسا نگاه معلولی به پدیده‌ها درد را درمان می‌کند یا قبح مشکلات را فرومی‌ریزد؟ علت‌یابی این اتفاقات به دست رسانه‌هایی رخ خواهد داد که به دنبال واقعیت باشند و با ترفندهایی همچون برجسته‌سازی، دروغ‌پردازی و... نیاز رسانه‌ای خودشان را پاسخ بدهند./882/ی704/ف

ارسال نظرات