آزادی برای زن و گرفتاری برای خانواده
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، روزهای گذشته، لهستان و برخی از کشورهای اروپایی درگیر اعتراض به قانون جدیدی در کشور لهستان بودند. قانونی که سقط جنین را تنها در صورت تجاوز، زنای با محارم و خطر برای سلامتی مادر قانونی میداند. تصویب این قانون که حق سقط جنین در صورت درخواست مادر را میگرفت موجب اعتراض فعالان فمینیسم شد. آنها تصویب این قانون را محدود شدن حقوق زنان تلقی میکردند. جای دارد به پیشینه این حوادث و اتفاقات پرداخت و سپس نتیجه این افراط و تفریط را بیان کرد.
سقط جنین از کجا به غرب آمد؟
پیشینه تاریخی سقط جنین به زمان باستان بر میگردد؛ اما سقط جنین به طور دقیقتر در راستای تلاش غرب و فمینیستها برای آزادی بیشتر زنان در روابط جنسی و جلوگیری از افزایش زنازادگی و حرامزادگی، توسط پزشکان و متخصصان غربی دنبال شد.(1) وقتی به صورت دقیقتری به پدیده سقط جنین در غرب می پردازیم به آمار بالای فساد و فحشای غرب میرسیم. این آمار بالا نیز تنها محصول یک علت عمده است و آن علت عمده را میشود در رنسانس کشف کرد.
در غرب شهوت به قدری فراگیر شد که دو جنس مخالف به یکدیگر اکتفا نمیکردند و ابتدا با کشف حجاب توسط زنان، تنوع طلبی در جامعه باعث شد زنازادگی در غرب شایع شود. وقتی موتور شهوت در این مرحله به اوج فشار خود رسید رابطه همجنسبازها مطرح شد و اکنون نیز شاهد روابط انسان با خود و روابط انسان با اشیاء و حیوانات هستیم.
بیماریهای مختلف و متعددی که از این بلهوسی شیطانی ناشی شد کمترین اتفاقی که به دنبال داشت افزایش جرم و جنایات جنسی، افزایش قتل و غارت و در اسفناکترین حالت، نداشتن نهادی به نام خانواده بود. دیپلماتهای فروید زده غربی نیز برای پیشگیری از افزایش این آمارها تلاش کردند دانشمندان را برای ارائه راه حل به کار بگیرند و نتیجه این شد که آنها لوازم پیشگیری از بارداری و قرصهای تحریک کننده برای جلوگیری از بارداری و یا سقط جنین را پیشنهاد دهند. روشهای نوینی برای سقط جنین پیشنهاد شد و حتی اندیشمندان و پزشکان غربی که قسم یاد میکنند تا ضامن جان انسانها باشند به دنبال روشهایی برای گرفتن جان انسان و جلوگیری از ازدیاد نسل انسان بودند!
آغاز چاه کنی غرب بهر سقوط دیگران!
این اتفاقات در کنار تحقیرها و توهینهایی که فلاسفه ماتریالیست غربی علیه فقه اسلام دنبال میکردند رقم میخورد. فرهنگ غرب به شیوع ظواهر فرهنگی خویش در کشورهای شرقی پرداخت. روشنفکران غرب زده نیز تلاش کردند این شیوه و سیره غرب را وارد کشور ایران سازند.
همانطور که قطار غرب با تعویض سوزن حجاب وارد خط شهوت شده بود که مقصدش سقوط است، روشنفکران غرب زده نیز با بیان جدایی دین از دنیا و آزادی حجاب تلاش کردند قطار فرهنگ ایرانی اسلامی را به مقصد سقوط هدایت سازند که شاخصترین چهره این اتفاق را درگذشته میتوان خاندان پهلوی و در امروز امثال مسیح(معصومه) علینژاد دانست.
اعتراضات زنان در ایران که برای مسأله حجاب شکل گرفته، در حالی است که اسلام مقام زنان را در حد و مرتبه حضرت زهراء (س) میداند و ایشان را به عنوان الگوی زنی مبارز و درعین حال محجبه و عفیف معرفی میکند که هم بنیاد یک خانواده مستحکم و مستقل تحت عنوان اهل بیت نبوه را تشکیل میدهد و هم به عنوان یکی از شخصیتهای شاخص اسلامی مورد احترام و تکریم قرار میگیرد!
غرب تلاش کرد تا مسأله ازدواج در اسلام که یکی از بخشهای مهم فقهی تحت عنوان نکاح است را کمرنگ سازد و به همین جهت مسأله ازدواج سفید را پیش کشید. ازدواجی که مرد و زن در کنار هم زندگی میکنند بدون اینکه به صورت شرعی و قانونی محرم و زن و شوهر شناخته شوند. در حالی که اسلام قوانین و مقررات فقهی پختهای را در این زمینه ارائه کرده تا نسل و جوامع انسانی پاک و حلال زاده بماند.
ادامه این تمسخرها و تلاش برای جدایی دین از دنیا توسط غربیها امروز در آمارهای جهانی مرتبط با بحث حلالزادگی باید به سرافکندگی و شرمساری غربیها شود؛ چرا که اکنون کشور ایران با وجود تلاش غربیها برای گسترش فساد و فحشا در این کشور در آمار حرام زادگی صفر است ولی در آمار مرتبط با مسأله جمعیت کشورهای غربی میتوان دید ۶۰ درصد جمعیتشان امروز به علت حرام زادگی از نام پدر محروم هستند!
تلاش مذبوحانه غرب برای ادامه آزادی زنان
وقتی جنبش فمینیسم حق سقط جنین را هم برای مادران میخواهد و بابت آن حاضر است در بدترین شرایط کرونایی به کف میدان بیاید و حق مادران را بطلبد؛ بدان معناست که این دور باطل هیچگاه به اتمام نخواهد رسید و غرب میرود تا بزودی در انتهای دره شهوت نابود شود و این نابودی برای غرب زدگان روسیاهی را به بار خواهد آورد.
منابع:
1- پژوهشی درباره مستند ایکسونامی
2- چهارگانه انقلاب جنسی/ جواد شمقدری
3- جریان شناسی فکری - فرهنگی فمینیسم در ایران معاصر نوشته عبدالله شمسی و علی اصغر نصیری