۲۸ آبان ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۱
کد خبر: ۶۶۸۶۷۷
یادداشت؛

اعتیاد به مذاکره

اعتیاد به مذاکره
دلدادگان غرب که هنری جز اعتیاد به مذاکره ذلیلانه با دشمن ندارند و سوءمدیریت و بی برنامگی آنان از یک‌سو و دادن آدرس عوضی برای حل مشکلات کشور و عوام فریبی و سرگرم کردن مردم با مطلق موضوع مذاکره از سوی دیگر از بزرگ‌ترین مشخصه‌های مدیریتی آنان است

به گزارش خبرگزاری رسا، در کشور ما برخی جریانات سیاسی مانند قماربازان به مذاکره با امریکا اعتیاد پیدا کرده‌اند. مَثَل این معتادان مذاکره با شیطان بزرگ مَثَل آن چهار نفری است که یکی از آن‌ها در چاله‌ای افتاده و مصدوم شد و تا او را به بیمارستان برسانند فوت کرد. سه نفر دیگر تصمیم گرفتند برای آن چاله چاره اندیشی کنند. اولی پیشنهاد کرد یک آمبولانس خریده و وقف چاله کنند تا فوراً مصدوم بعدی را به بیمارستان برساند، دیگری پیشنهاد داد خانه‌های اطراف چاله را خریده و بیمارستانی بسازند تا مصدومان را زودتر به بیمارستان برسانند و بالاخره نابغه سوم پیشنهاد بسیار کم خرجی ارائه کرده و گفت بهتر است اینجا چاله را پر کنیم و به جایش جلوی یک بیمارستان چاله‌ای حفر می‌کنیم!

دلدادگان غرب که هنری جز اعتیاد به مذاکره ذلیلانه با دشمن ندارند و سوءمدیریت و بی برنامگی آنان از یک‌سو و دادن آدرس عوضی برای حل مشکلات کشور و عوام فریبی و سرگرم کردن مردم با مطلق موضوع مذاکره از سوی دیگر از بزرگ‌ترین مشخصه‌های مدیریتی آنان است، از تجربه برجام خسارت محض درس نگرفته و به جای پاسخگویی، بی هیچ منطق عقلی و تجربی نسبت به تحولات و رخدادهای انتخاباتی امریکا عکس‌العمل نشان داده و مجدداً به میدان فریب مردم آمده و از خیالبافی و رؤیاپردازی در باره مزایای مذاکره با بایدن می‌گویند. تجربه برجام ما را از مذاکره مجدد منع کرده به ما می‌گوید اگر دستوری هم برای مذاکره با امریکا باشد صرفاً در باره نحوه اجرا و انجام تعهدات بر زمین مانده امریکا و جبران خسارات حداقل شش سال اخیر خواهد بود. نه دولت روحانی و نه دولت بعدی نیز مطلقاً حق مذاکره با شیطان بزرگ را نداشته و هرکس و هر حزبی که در امریکا روی کار بیاید فقط باید بر ضرورت اجرای تعهدات برجامی امریکا متمرکز شود. مروری بر سخنان رهبری طی سال‌های اخیر برای کج فهم‌ها و معتادان مذاکره عبرت آموز است:

- «کلید حل مشکلات اقتصادی کشور در لوزان و ژنو و نیویورک نیست، (بلکه) در داخل کشور است.»
- «کاری که برای ما منفعت ندارد بلکه ضرر هم دارد چرا باید انجام دهیم.»

- «توافقی که در آن منافع ملت پایمال شود، عزت ملت از بین برود، ملت باعظمت ایران تحقیر شود، توافق نکردن شرف دارد بر یک چنین توافقی.»

- «از این غفلت می‌کنند که ناگزیر باید به همه تعهدهای خود عمل کنیم، (اما) طرف مقابل به طرق مختلف، با خدعه، با تقلب از تعهدهایی که کرده است سر باز می‌زند، این چیزی است که امروز مقابل چشم خودمان می‌بینیم، این یعنی خسارت محض.»

- «اگر قرار باشد لغو تحریم‌ها (ی برجامی) باز متوقف شود به یک فرایند (و مذاکره) دیگر پس چرا مذاکره کردیم؟، هدف ما از نشستن پشت میز مذاکره برای چی بود؟»

اعتیاد به مذاکره بلای جان سیاستمداران دغلباز و بی هنر است. اصلاح‌طلبان و معتادان به مذاکره و کسانی که بر طبل مذاکره با بایدن کوبیده و جشن می‌گیرند حتماً می‌دانند.

- ۸۰درصد تحریم‌های امریکا علیه ملت ایران توسط دموکرات‌ها وضع شده و در این میان سهم اوباما و بایدن ۴۸درصد است.

- ورود به مذاکره باید لزوماً با تکیه به قدرت و توانمندی باشد. در سال ۹۲ با تکیه بر قدرت هسته‌ای وارد میدان مذاکره شدیم و تنها دستاورد برجام از دست دادن برگ برنده و تعطیلی صنعت هسته‌ای بود؛ و اینک بدون داشتن این برگ برنده دلیلی برای حضور در میدان مذاکره ذلیلانه وجود ندارد.

- هدف اصلی امریکا از مذاکره با ایران گرفتن توانمندی‌های استراتژیک ایران و زمینه‌سازی برای فروپاشی و اسقاط جمهوری اسلامی است و اگر تفاوتی هم بین ترامپ و بایدن باشد صرفاً در نوع اسلحه آنان است و چقدر تلخ است که برخی سیاسیون آلوده و آلاف و علوف غرب، از قدرت، اقتدار و ظرفیت‌های ایران غفلت کرده و با مذاکره بی منطق به استقبال مذاکره مرگ می‌روند و ذلیلانه مرگ با حیله و صداخفه کن را بر مرگ با دشنه و شمشیر ترجیح می‌دهند. کسانی که خود مسبب اوضاع نابسامان کنونی بوده و خوب می‌دانند که:
- تن دادن به مذاکره یعنی تأیید و تحقق فشار حداکثری امریکا و تسلیم شدن.

- تحت فشار شدید تروریسم اقتصادی تن دادن به مذاکره نامش مذاکره نیست بلکه تنظیم ننگ‌نامه تسلیم است با دستان خالی تن به مذاکره دادن به استقبال مرگ رفتن است.

آری سیاسیون معتاد مذاکره خوب می‌دانند حتی اگر تجربه برجام و بدعهدی غربی‌ها به‌ویژه امریکا راهم نداشتیم باز هم در شرایط کنونی مطلقاً حق مذاکره نداشتیم.

مردم به ظرفیت‌های بالای کشور به مراتب بیشتر از سیاسیون بی بصیرت واقف هستند و می‌بینند که هر کجا به توان و ظرفیت‌های داخلی و نیروی انسانی خود تکیه کردیم شیرینی و حلاوت آن را هم چشیده و دشمنان را هم از تعرض به عزت و منافع ملی پشیمان کرده ایم که قدرت موشکی و قدرت پدافندی کشور و... نمونه آن است؛ و هر کجا که به همراهی و امتیاز گرفتن از بیگانه دل بستیم، بی‌شک عزت را با ذلت مبادله کرده و خسارات فراوان برای ملت و کشور به ارمغان آوردیم که برجام نمونه آن است. مردم نیک دریافته‌اند که مقاومت و ایستادگی قطعاً سختی دارد، اما اولاً سرانجامی شیرین دارد، ثانیاً غرور و عزت را در پی دارد، ثالثاً هزینه‌اش (مادی و معنوی) به مراتب کمتر از تن دادن به خواسته‌های شیطانی و ظالمانه امریکا است، رابعاً عاقبتش نصرت الهی، پیروزی و رضایت خداوند است و برای تاریخ و سایر ملت‌ها درس‌آموز و عبرت‌انگیز خواهد بود. عربده کشی‌های ترامپ دلقک و پاره کردن برجام، حداقل نتیجه‌ای که در بر داشت، «دل بریدن غربگدایان از خیال‌پردازی‌های برجامی»، «اتحاد و همدلی برای یافتن کلید حل مشکلات در داخل»، «حرکت به سمت اقتصاد درون‌زا و مقاومتی»، «تکیه و تمرکز بر تقویت تولید داخلی»، «پرهیز از مناقشه‌ها و دوقطبی‌های امریکاپسند» و... بود. آنچه که مردم در شرایط کنونی و در این هفت ماه باقیمانده از دولت کنونی از مسئولان و اصحاب قلم انتظار دارند این است که ترک اعتیاد مذاکره را مغتنم شمرده و به جای بازگشت به مغالطه مذاکره که بی‌شک بن‌مایه و اهداف حزبی داشته و هیچ توجیهی برای دفاع از منافع ملی در آن دیده نمی‌شود، بر «اتحاد، همدلی و هم‌افزایی»، «مقابله با نغمه‌های شوم تفرقه»، «پیگیری مجدانه اقتصاد مقاومتی»، «کور کردن بازی در میدان امریکا»، «تقویت و رفع موانع تولید» و... متمرکز شوند.

علی اصغر خواجه الدین
ارسال نظرات