کلید ارتباطات اعراب با اسراییل دست سعودیها بوده است
به گزارش خبرگزاری رسا، سعدالله زارعی با اشاره به برخی اخبار و گزارش ها درباره سفر بنیامین نتانیاهو به عربستان با بیان این که هنوز نمی توانیم اصل خبر را تایید کنیم که این سفر انجام شده است یا خیر چون منابع رسمی در این باره اطلاع رسانی نکردند گفت: در عین حال چه این خبر درست باشد چه نه در این مساله که رژیم اسراییل و عربستان سعودی روابط طولانی داشته و دارند شکی نیست.
وی ادامه داد: بحث عادی سازی روابط سیاسی میان اسراییل و کشورهای عربی در اسراییل مهندسی شده است و توسط آمریکا از آن پشتیبانی و از سوی دولت های عربی کارسازی شده است. این کارسازی یا عملیاتی کردن این مساله در دوره ترامپ با انتخابات آمریکا ارتباط پیدا کرد و در چند ماه گذشته به لحاظ زمان بندی نیز در فشار قرار گرفت. در عین حال ترامپ موفق نشد این پروژه را به طور کامل انجام دهد و الان که ماجرای انتخابات تمام شده است و ترامپ هم رای نیاورده است.
زارعی اظهار کرد: برخی ها فکر می کنند که سیاست عادی سازی روابط برای دولت ترامپ بوده است اما این اشتباه است چرا که این سیاست بسیار قدیمی و از تعاملات دیرینه میان اسراییل و آمریکاست و در دوره جو بایدن نیز این سیاست دنبال خواهد شد همان طور که در دوره اوباما دنبال شد البته نه در وضع فشار که در ماه های اخیر ترامپ آن را دنبال کرد. ارتباط سعودی و اسراییل از گذشته های دور وجود داشته است و امر تازه ای نیست. رابطه ریاض با یهودی ها و تل آویو همیشه برقرار بوده، اما اعلام نمیشد.
این کارشناس مسایل منطقه ادامه داد: البته کلید ارتباطات اعراب با اسراییل دست سعودی ها بوده است. کشورهایی که عملیات عادیسازی را تا کنون انجام دادند، کارگزاران سعودی بودند. سعودی ها مدیریت عربی عملیات را در دست دارند و اینکه الان بشنویم نتانیاهو به عربستان رفته است یا نرفته موضوعیتی پیدا نمی کند چراکه اصل ما بر سر اصل این مساله به جمع بندی رسیده ایم. اسراییلی ها نروند، سعودی ها می روند و اگر سران آنها این کار را نکنند واسطه ها آن را انجام می دهند.
وی گفت: معتقدم روابط رسمی عربستان با اسراییل در دوره بایدن انجام می شود، کما اینکه عمان و قطر هم به این سمت می روند. ممکن است صورت بهتری به این کار دهند اما در نهایت اینکار انجام می شود. شاید تا کنون نفع عربی ـ اسراییلی در کار بوده است و با این عنوان که باید نفع فلسطین هم در نظر گرفت، انجام این کار را تسهیل کنند.
زارعی درباره شروطی که سعودی ها برای برقراری روابط با اسراییل قبلا مطرح کرده بودند از جمله بازگشت اسراییل به مرزهای 1967 اظهار کرد: اینکه سعودی ها در ظاهر این مساله را گفتند و شروطی گذاشتند، ملاک واقعیت مساله نیست. همزمان با این بحث حتی سعودی ها از اینکه یک عضو حماس که در زندان هایشان بود و مریض هم بود، ازاد نکردند، از این رو این موضع جدی نیست و نباید فکر کنیم روابط آنها معطل این مساله می ماند، اما برای این که صورت مساله را درست کنند که فلسطین را نفروختند و التزام شان به فلسطین در جای خود است، این مسایل را مطرح می کنند.
وی با بیان اینکه همکاری میان مثلت سعودی و اسراییلی و امریکایی امر تازه ای نیست گفت: این همکاری تازه نیست و در آینده هم خواهد بود. هر چند که میان آمریکا و اسراییل از یک سو و میان آمریکا و عربستان اختلاف نظرهایی باشد. آمریکا در 85 سال گذشته که از عمر حکومت آل سعود می گذرد هیچ گاه رابطه شان از سطح استراتژیک کاهش نیافته است چه کارتر سر کار بوده است چه ترامپ. در دوره بایدن هم این رابطه در همین سطح حفظ خواهد شد و آنچه تحت عنوان اختلاف میان آمریکا و سعودی مطرح می کنند صرفا داستان پردازی رسانه ای است؛ آمریکا بهتر از آل سعود برای منافعش در منطقه پیدا نمی کند.
این کارشناس مسایل منطقه درباره تاثیر اقدامات و همکاری این مثلت بر ایران در منطقه اظهار کرد: این مثلت تلاش برای اثر گذاری جدی روی ایران را دو دهه است که دنبال کرده اند و در دوره ترامپ به شکل حداکثری سیاست های ضد ایران را دنبال کردند و بعید است با فشار حداکثری که ترامپ دنبال کرد، کار تازه ای علیه ایران بتوانند انجام دهند. آنها با وجود فشارهای زیاد در سوریه، لبنان، عراق و یمن نتوانستد کاری از پیش ببرند. از این رو برخی تحرکات و اقدامات صرفا یک ژست سیاسی است.
وی تاکید کرد: زمان آن است که ایران در شرایط فعلی مدیریت را به دست بگیرد و روند فشارها را معکوس کند. ما شرایط خوبی داریم برای اینکه بر اضلاع این مثلث اثر بگذاریم و امتیاز بگیریم. معتقدم اصلا نباید تهدیدات آنها را جدی بگیریم چرا که توان عملیاتی کردن تهدید جدید را ندارند. با عبور از دولت ترامپ و سیاست های خصمانه ای که علیه ایران اعمال کرد و در حالی که جو بایدن هم نمیتواند با دست فرمان ترامپ ادامه دهد، می توانیم شرایط جدید را به نفع خود ایجاد کنیم.
زارعی اظهار کرد: البته این مساله به ما هم بستگی دارد. اگر در داخل ایران برای شکست فشار حداکثری، ساخت حداکثری داخلی را دنبال کنیم و وضع داخلی بانک ها را سامان دهیم، تورم و کاهش ارزش پول ملی را درست کنیم و به بازار ثبات دهیم قطعا فشار حداکثری را معکوس می کنیم، در غیر این صورت شرایط با همه این تحولات تفاوتی نخواهد کرد.