تحقق سبک زندگی اسلامی نیازمند توسعه تعاون است
به گزارش خبرگزاری رسا، سبک زندگی به معنای انتخاب مسیری است که علاوه بر تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان، زمینه رضایت خدای متعال را نیز فراهم کند و البته چنین موضوع مهمی جز با داشتن الگویی جامع و کامل میسر نخواهد بود. از سوی دیگر محقق شدن سبک زندگی اسلامی یکی از لوازم تحقق تمدن نوین اسلامی است. برای بررسی بیشتر این موضوع، به ویژه در شرایطی که ویروس کرونا آسیبهای بسیاری را برای خانوادهها در پی داشته است، با حجتالاسلام والمسلمین عباس شفیعینژاد، استاد دانشگاه قم و مدیرگروه اقتصاد مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، به گفتوگو نشستیم که متن این مصاحبه در ادامه میآید:
ـ در گذشته واژگان مختلفی مانند سیره و الگوی زندگی و... مطرح میشد. واژه life style در حیطه اندیشه ایرانیان پیشینه کمی دارد ولی بسامد زیادی یافته است. مفهوم اصیل و حقیقی سبک زندگی چیست؟
درباره سطح زندگی، حتی در کتب قدیمی به ویژه فلاسفه اسلامی روی این مسئله با عنوان تدبیر منزل بحث شده است و شاید در نگاه اولیه، تصور بر این باشد که تدبیر منزل به معنای تأمین معیشت باشد؛ یعنی آن رفتار اقتصادی که افراد دارند اما واقعیت این است که وقتی این کتابها را میخوانیم مطالب آنها درباره همه رفتارهای شخص در محیط خانه و در ارتباط با اعضای خانواده از جمله همسر، فرزندان، پدر و مادر و حتی زیردستان را شامل میشود؛ یعنی کسانی که در منزل کار میکنند.
در این کتب حقوق متقابل اشاره شده است و اتفاقاً در منابع اسلامی و سیره اهل بیت(ره) در مورد این مسئله به ویژه حقوق متقابل همسر و والدین و فرزندان تأکید بسیاری شده است. چیزی که میتوانیم از سبک زندگی اسلامی برداشت کنیم این است که نحوه زندگی فرد براساس مبانی، اصول و احکام اسلامی در تعاملات خود با خانواده و اجتماع را سبک زندگی اسلامی مینامیم. در واقع مهم این است که نوع رفتاری که از فرد سر میزند متناسب با مبانی، اصول و احکام اسلامی باشد. در مورد برخی از این حقوق اولیه میتوان به مواردی همانند نفقه اشاره کرد؛ مثلاً نفقه همسر بر شوهر واجب است و منحصر به همسر و فرزندان هم نمیشود بلکه فرد نسبت به پدر و مادر نیز این مسئولیت را دارد که اگر آنها نیاز به کمک داشتند باید به آنان کمک کند.
در نظام اقتصادی سرمایهداری، فرد ملاک است و چنین ارتباطاتی با اعضای خانواده در آن دیده نمیشود. لذا رعایت اصول اولیه نظام سرمایهداری سبب تضعیف روابط درون خانواده و از بین رفتن بنیان خانواده میشود بنابراین کودکان باید در مقطعی از سن خود مستقل شده و پدر و مادر نیز رها شده و در خوشبینانهترین حالت ممکن به خانه سالمندان خواهند رفت. اساساً نظام تأمین اجتماعی در غرب بر این مبنا شکل گرفته و بار سنگینی را نیز بر دوش دولت میگذارد تا از اقشاری همانند سالمندان و بیماران که توانایی کسب درآمد ندارند حمایت کند اما در ادبیات اسلامی این وظایف بر دوش خانواده است.
بنابراین اگر چنین شرایطی به وجود بیاید مطابق با اصول اقتصاد اسلامی، خود خانواده باید توجه کافی به تمام اعضای خود و حتی لایههای بعدی همانند عمو، خالی، دایی، پسرخاله، پسردایی و ... را داشته باشد تا اگر فرد توانایی کسب درآمد ندارد از وی حمایت شود. این مسئله در بُعد کلان الگویی به ما میدهد اما در نظام تأمین اجتماعی غربی، وظیفهای سنگین و باری بزرگ بر دوش دولت است و حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد از میزان تولید ناخالص داخلی به بخش تأمین اجتماعی اختصاص پیدا میکند که اگر سایر ساختارها همانند مالیاتها درست باشد، مشکلی عمده برای آن کشور ایجاد نمیکند.
این مسئله در کشور ما منجر به مشکلات بسیاری خواهد شد، چراکه ساختار مالیاتهای ما نظم درستی ندارد و بین ۱۷ تا ۴۰ درصد از بودجه کل دولت از طریق مالیاتها به دست میآید اما در بسیاری از کشورهای دیگر از جمله کشورهای صنعتی این رقم بین ۸۰ تا ۹۰ است و باعث میشود که درآمد دولت در نظام اقتصادی ما بسیار پایین باشد و اگر قرار است آن بار مسئولیتی که بیان شد به ویژه در مواقع بحرانی همانند شرایط شروع کرونا بر عهده دولت باشد یک نتیجه بیشتر ندارد که همان کسری بودجه است.
در این شرایط دولت مجبور میشود در امور مختلف برای تأمین نیازهای نیازمندان، بودجه اختصاص دهد و از سوی دیگر درآمد متناسب با این بودجه را هم در اختیار ندارد و مخصوصاً در شرایط تحریمی، همان درآمدهایی که قبلاً داشته را از دست داده است و نتیجهاش را هم امروزه در اقتصاد خودمان مشاهده میکنیم. لذا باید به سبک زندگی اسلامی بازگردیم و این بار را از دوش دولت برداریم.
خانوادهها و به ویژه آنهایی که توانایی بیشتری دارند میتوانند براساس سبک زندگی اسلامی از کسانی از اطرافیان یا ردههای بعدی جامعه نیازمند هستند دستگیری کنند. این اقدام باعث میشود که بار سنگینی از دوش دولت برداشته شود و در نتیجه کسری بودجهای را که متأسفانه در کشور ما منجر به نقدینگی و تورم جدید میشود شاهد نباشیم.
ـ بسیار شنیدهایم که قرآن کریم برنامه زندگی است. شکی در واقعیت، ضرورت و درستی اصل این مطلب نداریم، اما آیا مجموعه مطالعات و تحقیقات کافی برای استخراج سبک زندگی از معارف وحیانی صورت گرفته است؟ آیا نتایج آن اکنون به سبک زندگی معین در شرایط کنونی کشور رسیده است؟
در این باره نقصهایی داریم، چراکه اگر شما را با یک معدن روبهرو کنند تا از آن استفاده کنید، آن مواد خام به تنهایی نمیتواند راهگشا باشد و باید تکنولوژی به کار گرفته شود تا مواد معدنی را به اشیای دارای ارزش و قیمتی تبدیل کند تا آن را فروخته و نیازهای خود را برطرف کنیم. اینکه در قرآن و روایات با مجموعه کاملی از مواردی که مبانی، اصول و احکام اصلی را برای سبک زندگی اسلامی ارائه داده است مواجه هستیم شکی نیست اما متأسفانه در تبدیل اینها به روشی که با توجه به شرایط امروزی به صورت بستهای کامل و آماده فراهم باشد موفق عمل نکردهایم.
ـ روش استخراج سبک زندگی قرآنی از منظومه معارف قرآن چیست؟
برای این کار نیاز به شاخصسازی داریم یعنی باید مثلاً شاخصهای تربیت اقتصادی و شاخصهای تربیت سیاسی را طراحی و تدوین کنیم. در اینجا باید بستهای شکیل و منظم در اختیار خانواده و نهادهای آموزشی قرار گیرد که این سبک زندگی اسلامی از آیات و روایات استخراج شده باشد. اقداماتی هم انجام و مقالاتی نگاشته و به ابعادی از این بحث پرداخته شده است اما به هیچ وجه کافی و کامل نیست.
باید اقدامات بیشتری در این حوزه صورت گیرد و اتفاقاً این وظیفه حوزه و دانشگاه است که به ویژه در مباحث مشترک، با توجه به شرایط زندگی امروزی، این مسئله را به خوبی تبیین کنند. حتماً در صدر اسلام نظام بانکی یا بورس به شکل کنونی را نداشتهایم اما لازم است براساس آن مواد خامی که اسلام بیان کرده به عنوان مبانی برای الگوسازی در دنیای کنونی استفاده کرده و الگوی سبک زندگی اسلامی را استخراج و در اختیار ارگانها، سازمانها و مجامعی که قصد برنامهریزی و سیاستگذاری دارند و همچنین در اختیار خانوادهها قرار دهیم تا این الگوهای استخراجشده استفاده و در امور زندگی خانوادهها مؤثر واقع شود.
ـ اکنون با توجه به بحران همهگیر کرونا و تغییرات اساسی و جدید در سبک زندگی مردم، چه مشخصهها و الگوهایی را برای سبک زندگی در ایام کرونا و پساکرونا از دامنه اسلام استخراج و توصیه میکنید؟
امروزه بخش سوم اقتصاد که بخش دولتی و خصوصی به آن نمیپردازند در جوامع مختلف شکل گرفته تا از افرادی که توانایی کسب درآمد کافی ندارند حمایت شود. متأسفانه علیرغم تأکید بسیاری که در دین مقدس اسلام درباره کمک کردن به دیگران و انفاق کردن و صدقات دارد که میتواند الگویی از سبک زندگی به ما بدهد تا اساساً بخشی از درآمد شخص در این مسیر استفاده شود اما سبک زندگی حاکم برگرفته از سبک زندگی سرمایهداری است.
این سبک زندگی باعث شده تا مواردی که اسلام تأکید کرده است در کشور به میزان کمتری مورد استفاده قرار گیرد. لذا الگویی که میتواند به میزان زیادی راهگشا باشد الگوی تعاونی است، چراکه اگر نظام اقتصادی خود را براساس اصول و ارزشهای تعاونیها که مدل موفقی در دنیاست طراحی کنیم، آنگاه در شرایطی که بحران کرونا بسیاری از مسائل را دگرگون کرده است این مدل میتواند بسیار راهگشا باشد.
یک شرکت خصوصی در بازار سرمایه به هیچ وجه متعهد به این نیست که درآمدی که به دست میآورد را در امور خیر مورد استفاده قرار دهد اما این جزئی از اصول و ارزشهای تعاونی است که بخشی از درآمد شرکت به صاحبان سرمایه پرداخت نمیشود بلکه برای امور خیر و عامالمنفعه مورد استفاده قرار میگیرد. یک نمونه از این تعاونیها که میتواند برای توسعه در تعاون در کشور ما الگو باشد شرکت موندراگون است که در اسپانیا فعالیت دارد. این شرکت از تمام سودی که از سرمایه به دست میآید ۷۰ درصد را بین صاحبان سرمایه توزیع میکند و ۲۰ درصد را به توسعه خود تعاونیها اختصاص داده و ۱۰ درصد را نیز برای امور عامالمنفعه و دستگیری از افرادی اختصاص میدهد که یا درآمدی ندارند و یا درآمد آنها کمتر از حدی است که بتوانند زندگی با رفاه نسبی را برای خود رقم بزنند یا برای کسانیکه شغل خود را در این شرایط از دست دادهاند اشتغال ایجاد میکند.
اگر چنین الگویی را در سطح کلان در کشورمان توسعه داده و بخش زیادی از اقدامات اقتصادی را بر این نکته متمرکز کنیم قطعاً به میزان زیادی در شرایط کنونی و حتی پس از دوران کرونا به ما کمک خواهد کرد اما این مدل اقتصاد تعاونی باید مورد حمایت قرار گیرد؛ یعنی اولاً در ابعاد مختلف برای آن فرهنگ سازی و گفتمانسازی صورت گرفته و فقط در زمینه قانونگذاری تأکید نشود که ۲۵ درصد از اقتصاد کشور مطابق سیاستهای کلی اصل ۴۴ باید به شکل تعاونی اداره شود، بلکه باید در آئیننامههای اجرایی، این مسئله را مورد توجه قرار دهیم تا اگر قرار بود شرکتهای دولتی واگذار شوند همه آنها در اختیار بخش خصوصی نباشد، بلکه بخشی نیز در اختیار بخش تعاونی قرار گیرد تا به ویژه در این بحران کرونا از افراد ضعیف دستگیری شود. همین الگو را میتوانیم در سطح کلان کشوری درباره زندگی یک فرد نیز مطرح کنیم تا به خصوص آنهایی که درآمدی دارند بخشی از بازدهی سرمایه خود را برای کمک به نیازمندان و فراهم کردن نیازهایی همانند ماسک و مواد ضدعفونیکننده به کار گیرند. چنین اقدامی هم در حوزه خُرد و فردی و هم کلان و اجتماعی، الگویی مناسب از سبک زندگی اسلامی است.