۱۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۶:۲۳
کد خبر: ۶۷۵۴۳۳
گزارش رسا؛

واکنش اساتید حوزه به ادعای علوی بروجردی در نفی اقتصاد اسلامی

واکنش اساتید حوزه به ادعای علوی بروجردی در نفی اقتصاد اسلامی
ادعای آقای علوی بروجردی بر نفی اقتصاد اسلامی در حالی است که استادان و صاحب نظران حوزوی دیدگاه وی را رد کرده اند. در گزارش رسا مروری بر این مواضع خواهید انداخت.

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، چندی قبل آقای علوی بروجردی در مصاحبه با سایت اکو ایران به رد علم دینی پرداخت و اسلام را فاقد هر گونه علم و الگوی اقتصادی دانست؛ وی در آن مصاحبه تأکید کرد که چون هیچ آیه و روایتی برای مهار تورم نداریم، پس اسلام الگوی اقتصادی ندارد و علم دینی نداریم و پیامبر اکرم(ص) یک مرشد اخلاقی هستند.

این سخنان سبب شد تا برخی نظریه پردازان و اساتید عرصه علوم انسانی اسلامی و علم اقتصاد اسلامی نسبت به این موضوع واکنش نشان دهند، در گزارش زیر مروری بر دیدگاه ها و نقطه نظرات اساتید و کارشناسان اقتصادی و حوزوی خواهیم انداخت.

 

گزارش/واکنش اساتید و فضلای حوزه به ادعای علوی بروجردی

سرمایه‌سالاری را با مالکیت خصوصی اشتباه نگیریم

ناصر جهانیان، عضو گروه اقتصاد اسلامی(پژوهشکده نظام‌های اسلامی) پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پاسخ به این سؤال که «آیت‌الله علوی بروجردی می‌گویند [در اقتصاد] 10 حکم انشایی داریم و بقیه‌اش همه حکم‌های ارشادی است. آیا واقعا حکم انشایی قابل‌توجهی نداریم و با این احکام، اصلا آیا می‌توان نظریه‌پردازی کرد یا، در مسائل انضمامی، کاری کرد؟» می گوید:

می‌خواهیم [و لازم است] در بحث نظام‌سازی و علوم‌اجتماعی و علوم‌اقتصادی نظریه‌پردازی بکنیم. فقط [که] فقه و به اصطلاح ایشان روایت فقهی -که آن را هم بیشتر سیره عقلایی تایید کرده- [که مطرح نیست]. ما در معاملات، تاسیسی نیستیم بلکه تاییدی هستیم یعنی معمولا سیره عقلا را می‌پذیریم مگر در ربا [که] می‌گوییم ربا منع شده یا از فلان کار منع شده است ولی این‌طور نیست که هیچ‌چیز دیگری وجود ندارد. در نظریه‌پردازی و در علوم‌اجتماعی و علوم‌اقتصادی ما نیازمند به فلسفه و اخلاق هستیم. بحث این است که ما سنت‌های الهی را متوجه باشیم.

درواقع جهان اجتماعی‌ای که اسلام می‌سازد با جهان اجتماعی‌ای که سوسیالیسم ارائه می‌کند و با جهان اجتماعی سرمایه‌سالاری، متفاوت است. پیغمبر جهان اجتماعی‌ای ساخت که بی‌نظیر است. پیغمبر طوری سرمایه‌داری را به میان آورد که این سرمایه‌داری همراه با انفاقات، همراه با خیرخواهی، دادن زکات، نهادسازی‌های وقف و... بوده‌ است.

مجموع اینها، جهان اجتماعی متفاوتی ساخته است که البته آقای بروجردی هم نکته خوبی فرمودند که: «ما بایستی از دیگران علم را یاد بگیریم.» ولی زمانی که شما به شکل مرعوب و بدون پشتوانه فلسفی، حقوقی، فقهی و بدون یک چارچوب نظری و سیستماتیک و نظام‌مند بخواهید از دیگران [چیزی یاد] بگیرید، مثل 200‌سال اخیر -که مسلمان‌ها مرعوب شدند و هرچه را به‌صورت ترجمه‌ای گرفتند و چیزی هم نتوانستند ارائه کنند- خواهد شد.

گزارش/واکنش اساتید و فضلای حوزه به ادعای علوی بروجردی

دانش اقتصاد اسلامی، آری یا نه؟ / تلقی ساده لوحانه از اقتصاد اسلامی

 حجت الاسلام محمد کاظم رجائی، دانشیار مؤسسه امام خمینی(ره) نیز در این خصوص بیاناتی داشته است که در ادامه تقدیم خوانندگان محترم می شود:

در بدو ورود به حیطه اقتصاد، ذهن بسیاری از اساتید ما را این سؤال درگیر کرده بود که آیا ما علمی تحت عنوان اقتصاد اسلامی داریم یا خیر؟ برخی بر این باور بوده و هستند که علم اقتصاد هم مانند فیزیک و شیمی و... علم است وعلم هم که اسلامی و غیر اسلامی ندارد.

من این سوال را در قالب یک تمثیل پاسخ بگویم؛ یک انسان صبح که بیدار می شود نماز می خواند، صبحانه ای میل می‎کند و سپس به دنبال کسب روزی می رود و زمانی که از محل کار خود به خانه برمی گردد، به استراحت می پردازد و به تعبیر اقتصاددانان کالای استراحت مصرف می کند و غذایی میل می کند و بعد از ظهر باز به کار و کسب و در آمد می پردازد.

در واقع دغدغه صبح تا شب انسان این است که یا مصرف کند یا به ارائه کار و تولید و خدمت بپردازد؛ بنابراین رفتار انسان اقتصادی یا حیث مصرفی یا حیث تولیدی دارد.

اینجا باید یک سؤال پرسید؛ فلسفه نزول قرآن چیست؟ آیا جز این است که برای هدایت بشر آمده است؟ پس قرآنی که برنامه زندگی است و سبک زندگی را به ما ارائه می کند، چطور می تواند نسبت به دغدغه صبح تا شب مردم سکوت کند؟ آیا چنین چیزی ممکن است؟

اگر سکوت کرده باشد و بگوید اقتصاد خلق خدا به من مربوط نیست و مردم را در خصوص آئین اقتصادی به غربی‎ها و یا سیره عقلا حواله دهد، چه اتفاقی می افتد؟ این چه مفهومی با خود دارد؟ مفهوم آن این است که قرآن وارد دغدغه صبح و شب زندگی مردم نشده است؛ آیا چنین کتابی ناقص نیست؟

قرآنی که با برنامه مصرف ما کاری ندارد، نسبت به تولید و فضای کسب و کار ما بی تفاوت است و در این امور می گوید بروید به سیره عقلا مراجعه کنید، اصلا برای چه آمده است؟ اگر خداوند، انسان را تنها خلق کند و نیازمندی های او را وا بگذارد، حاصلش دئیسم است.

این در حالی است که قرآن نگاه دیگری دارد و به انسان خطاب می کند که دانه را تو می افشانی؛ اما آنکه دانه را می رویاند خداوند است؛ آتشی که می افروزید من ایجاد کرده ام و...؛ بنابراین این نگاه در رفتارها تحول ایجاد می کند؛ یعنی خداوند برای همه شؤون زندگی بشر برنامه دارد.

در این جاست که اسلام وارد عرصه می شود و نگاه نظام سرمایه داری را با نگاه قارون مطرح می کند؛ اشاره این آیه را ببینید که می گوید: «إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي»؛  قارون بیانش این است که من این ثروت را با علم خودم به دست آوردم.

در مقابل نگاه اقتصاد اسلامی را از جانب ذوالقرنین و حضرت سلیمان بیان می کند و می فرماید: «هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ» اين از فضل پروردگار من است تا مرا بيازمايد كه آيا سپاسگزارم يا ناسپاسى مى ‏كنم؛ اینجاست که نگاه ها عوض می شود.

گزارش/واکنش اساتید و فضلای حوزه به ادعای علوی بروجردی

ریشه اظهارنظرهای عجیب درباره اقتصاد اسلامی

دکتر ایرج توتونچیان نیز در مقاله ای با عنوان «اقتصاد اسلامی، توهم یا واقعی؟» به نقد دیدگاه علوی بروجردی پرداخته است:

به اعتقاد این نویسنده دلیل عمده ای که دوجلد کتاب شهید عالیقدر اسلام سید محمد باقر صدر همچنان حرف اول را می زند و تاکنون ماندگار و بلا منازع مانده است آن است که نوشته های ایشان در حد تخصص شان (یعنی فلسفه- فقه و حقوق) حفظ شده و ایشان قصد نداشتند به مقولاتی که در دایره اقتصاد است ورود پیدا کنند.

به احتمال قوی ایشان به معایب تداخل در دو تخصص جداگانه واقف بودند و برای آموزش آیندگان در تخصص خود باقی ماندند. مع الاسف این طرز تفکر متعالی تاکنون توسط  پیروان ایشان رعایت نشده است. ما شاهد بسیاری از تحقیقات طراز اول و قابل توجه در سطح بین المللی بوده ایم که از چشمه فیاض نوشته های ایشان بهره ها برده اند.

اظهار نظر ناشیانه ای که یک غیراقتصاددان اخیرا در تائید بازار آزاد نموده است به حق موجب واکنش های متعددی شده است که ریشه در تداخل ناصواب و عدم توانایی تشخیص دو مقوله هنجاری و اثباتی دارد. نباید فراموش کرد که شهید صدر در حیطه تخصص خود مطالب گهرباری در زمینه های مختلف "مکتب" اقتصاد اسلامی دارند. منظور از مکتب نیز چیزی جز بخش هنجاری نظام اقتصادی اسلام قابل تصور نیست که باید آنها را از بخش اثباتی جدا دانست. ایشان خود را یک اقتصاددان معرفی نکرده اند و از این رو از "علم اقتصاد اسلامی" نام نبرده اند.

گزارش/واکنش اساتید و فضلای حوزه به ادعای علوی بروجردی

انکار اقتصاد اسلامی، بازگشت به لیبرالیسم

مهدی حسین‌زاده‌یزدی، عضو هیات‌علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشته است:

یکی از مغالطات مشهوری که متاسفانه، در مباحث علمی فراوان به چشم می‌خورد، مغالطه پهلوان‌پنبه یا straw man است، یعنی مدعایی سست و ضعیف را به طرف مقابل نسبت ‌دهیم و به‌جای نقد مدعای اصلی طرف مقابل، این مدعای سست خودساخته را به نقد بکشیم.

بیان تقریر ضعیفی از یک مکتب یا جنبش یا... و نقد آن هم یکی از مثال‌های بارز این مغالطه است که در این گفت‌وگو به‌روشنی مشاهده می‌کنیم. کدام عالم یا پژوهشگر اقتصاد اسلامی بر این باور است که اقتصاد اسلامی یعنی اینکه مثلا امیرالمومنین(ع) در «نهج‌البلاغه» درباره تورم فرموده باشند که «...اگر تورم بالا رفت، چه‌جور بخواهیم کنترلش بکنیم؟... یا رشد اقتصادی با چه فرمولی باید درست بشود؟» کدام عالمی چنین تقریری از اقتصاد اسلامی دارد؟ اگر چنین عالمی روی کره خاکی وجود داشته باشد، یقین بدانید در داشبورد خودرویش قرآن می‌گذارد تا اسلامی شود!

گویا این دعاوی ناشی از بی‌توجهی به محل نزاع در بحث از اقتصاد اسلامی در تقریرهای متفاوت آن است. بحث را با استفاده از تقریر شهیدصدر که در این گفت‌وگو، آن را متاثر از سوسیالیسم دانسته‌اند، دنبال می‌کنم. شهیدصدر دوگانه علم و مکتب را مطرح می‌کند: علم از آنچه هست، سخن می‌گوید و مکتب از آنچه باید باشد یا نباید باشد.

ایشان بر این باور است که علم اقتصاد اسلامی(در ناحیه سوژه و نه ابژه، یعنی متعلق علم اقتصاد) وجود ندارد، اما می‌توان از مکتب اقتصادی اسلام سخن گفت. این دوگانه را می‌توان تقریبا هم‌معنا با دوگانه اقتصاد اثباتی و اقتصاد هنجاری در برخی از خوانش‌ها دانست. بر این اساس، علم اقتصاد، دانشی است که سیر پدیده‌های طبیعی در زندگی اقتصادی و اسباب و روابط‌شان را می‌یابد و تفسیر می‌کند.

علم اقتصاد، زندگی اقتصادی موجود و نتایج روند‌ها و سازوکارها و روش‌های اجراشده در هر جامعه را برمی‌رسد و قانون‌های حاکم بر آن را توصیف و تفسیر می‌کند. قلمرو موضوعی علم اقتصاد همه فعالیت‌ها و فرآیندهای جاری در زندگی اقتصادی، اعم از تولید و توزیع است و فقط به قلمرو تولید محدود نمی‌شود.

گزارش/واکنش اساتید و فضلای حوزه به ادعای علوی بروجردی

حرف باطل نفی اقتصاد اسلامی در برابر اقتصاد سرمایه داری و سوسیالیستی

دکتر حسین عیوضلو، اقتصاددان و عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) نیز در یادداشتی می گوید: جناب آقای علوی بروجردی مطالبی در نقد نحوه حکمرانی اقتصاد ایران بیان فرموده است که برخی از این نقدها وارد است و سخنان حقی است. از نرخ‌های بالای سود بانک‌ها گله کرده است، به نحوه برخورد بانک‌ها و نظام قضایی با بدهکاران بانکی اشکال جدی وارد می‌کند و بدهکاران بانکی را، خصوصاً افرادی که این تسهیلات را در امور تولیدی و صنعتی به کار انداخته اند، مجرم نمی‌شناسد. با اقتصاد دولتی مخالفت کرده و از سرمایه داری نیز حمایت کرده و علل فرار سرمایه از کشور را بررسی کرده که اغلب این مطالب حرف حق است و قابل تأمل حکمرانی اقتصاد ایران.

اما مشکل کار در این است که ایشان در باب اقتصاد اسلامی و نقد مرحوم شهید صدر (ره) مطالبی را فرموده است که حاکی از تخصص نداشتن ایشان در باب این موضوعات است و لذا در مجموع می‌توان گفت سخنانی خارج از تخصص فقهی خود بیان کرده که نادرست و غیرمنصفانه است.

اولاً تیتر کردن قسمت نفی اقتصاد اسلامی، تیتر بجایی نبوده است. ایشان مطالب بسیار جدی در خصوص بدهکاران بانکی بیان کرده از جمله اینکه گفته است معنی ندارد که بانک‌ها تسهیلات ارزی را به همان قیمت‌های امروز با مشتریان خود تسویه کنند. صنعتگر و تسهیلات گیرنده چه گناهی دارد که نرخ ارز چندین برابر شده است و نظایر این مطالب… خب چرا این نوع موضع گیریهای مهم و بحق تیتر نشده است… نکته مهمی بیان کرده که “بدهکاران بانکی مجرم نیستند”، همین جمله می‌توانست تیتر شود.

ایشان انتقادهای زیادی به نظام بانکداری بدون ربای مبتنی بر عقود اسلامی وارد کرده که حرف جدیدی نیست. اشکالات فقه جزء نگر در الگوسازی بانکداری بدون ربا و ابزارهای مالی اسلامی همواره از سوی این حقیر نیزمورد نقد واقع شده است که رویکرد بانکداری بدون ربا را رویکردی حداقلی و التقاطی تفسیر کرده ام و در برابر این نوع رویکردها از رویکرد “بانکداری اسلامی” حمایت کرده‌ام و در این خصوص الگوسازی لازم را نیز به عمل آورده‌ام.

تفاوت «علم اقتصاد» و «مذهب اقتصادی»

حجت الاسلام حسین عشاقی از اقتصاددانان اسلامی نیز در یادداشتی تأکید می کند: اين كه صاحب نظران اسلامي مي‌گويند اقتصاد بايد اسلامي باشد بيشتر به اين بخش «مذهب اقتصادي» نظر دارند؛ نمونه‌هايي از اين دخالت‌ها را ذيلا اشاره مي‌كنيم:

الف: خداوند براي توزيع ثروت قواعدي را در دين مقرر كرده است تا گردش ثروت جامعه در انحصار اغنياء نباشد مثلا فرمود: «ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‏ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى‏ فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ» (7 حشر).

ب: هر گونه ثروت اندوزي و اجتماع و ركود مال، مطرود و ممنوع شده است لذا فرمود : «وَ الَّذينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَليمٍ» (34 توبه)؛ و نيز فرمود «الَّذي جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ» (2 همزه).

ج: هر گونه علاقه‌مندي مفرط و دلبستگي قلبي به مال و ثروت مادي، مطرود و مذموم شده است «وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا» (20 فجر)

د: بي‌توجهي اغنياء به قشر فقير جامعه يك گناه ممنوع، معرفي شده است «وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْكين» (18 فجر)؛ و اين نه صرفا يك دستور اخلاقي است بلكه اين يك وظيفه فقهي نيز هست كه اغنياء افزون بر حقوق واجبه نظير زكات، بايد حق معلومي از مالشان را به فقرا اختصاص دهند « وَ في‏ أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»  (19 ذاريات)

ه: به عكس انفاق واجب يا مستحب با جديت تمام، در «مذهب اقتصادي» اسلام سفارش شده « الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (274بقره).

ز: اندوخته مالي نبايد موجب غفلت از ياد خدا باشد «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ» (9 منافقون)

ح : از همه مهم‌تر در «مذهب اقتصادي» اسلام در انجام كار اقتصادي، به توحيد كه از اصول دين است توجه داده شده است تا انسان اقتصادي، دست قدرت خدا بلكه حضور شخص خدا را در كار اقتصادي خود مشاهده كند و به آن بي‌توجه نباشد مثلا فرموده است: «أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» (63 واقعه)؛ آيا به كشت‌تان نگاه نمي‌كنيد؟ آيا شما زراعت مي‌كنيد يا اين ما هستيم كه زراعت مي‌كنيم؟

اينها نمونه‌هايي از قوانين «مذهب اقتصادي» اسلام است (نه قوانين علم اقتصاد) كه بخاطر تعديل ثروت، يا تثبيت اخلاق، يا تحكيم توحيد در اقتصاد اسلامي مورد عنايت است؛ ولي برخلاف نظر آيت الله علوي كه به يكساني اقتصاد اسلامي و اقتصاد سرمايه‌داري حكم مي‌كنند.

گزارش/واکنش اساتید و فضلای حوزه به ادعای علوی بروجردی

موضوع شناسی اشتباه؛ خاستگاه دیدگاه غلط پیرامون اقتصاد اسلامی

حجت الاسلام سید محمدحسین متولی امامی، رییس مؤسسه تحقیقات راهبردی تمدن اسلامی(متا) در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری رسا، مطالبی را در پاسخ به موضع گیری آقای علوی بروجردی مطرح کرد:

تقابل شرق و غرب

در تقابل اقتصادی و سیاسی که میان دو بلوک شرق و غرب در سده اخیر شکل گرفت و امروزه نیز در قالب دعوای چین و آمریکا به چشم می‌خورد، اغلب کشورهای اسلامی نیز آلوده این بازی شدند و حتی بعضی از علمای اسلامی نیز بازی خوردند؛ در سخنان شما، بوی تند حمایت از نظام سرمایه‌داری و اقتصاد بازار آزاد و مقابله با نظام اقتصاد کمونیستی می‌آید.

جالب است که معضلات امروز اقتصاد کشور را به گردن کسانی انداخته‌اید که طرف‌داران اقتصاد اسلامی متأثر از کمونیسم بوده‌اند. شما بر سیاست‌های اقتصادی دولت‌هایی چون هاشمی رفسنجانی و خاتمی که تلاش می‌کردند سیاست‌های بازار آزاد را در ایران اجرایی کنند، چشم بسته‌اید. قله‌های ثروت و رانتی که در این دولت‌ها برای تسلط نظام سرمایه‌داری در ایران ایجاد شد و چند ده برابر شدن نقدینگی کشور توسط بانک‌هایی که این امکان را فراهم کرده‌اند، معلول اقتصاد کمونیستی است و یا اقتصاد اسلامی است؟

سیره عقلا

چگونه است که تمایل دارید اسلام را با قرائت اقتصاد سرمایه‌داری همسو نمایید و تنها این مدل از اقتصاد را عقلایی می‌پندارید؟ آیا مکتب اقتصاد سوسیالیستی که مدتی در کشورهای اسلامی نیز طرف‌داران جدی داشته، شکلی از سیره عقلای زمان ما نبوده است؟ این‌که می‌فرمایید اقتصاد، از امور عقلایی است؛ مگر سیره‌های عقلائی بر منهج واحدی حرکت کرده‌اند و مگر کسانی که مدعی اقتصاد اسلامی هستند، با سیره‌های عقلائیه در تقابل قرار دارند؟ اقتصاد اسلامی، سیره عقلائی را می‌پذیرد، اما عقل را روی ریلی حرکت می‌دهد که مکتب و نظریه اقتصادی اسلام، آن ‌را طراحی کرده‌ است.

خلط علم و مکتب اقتصادی

به نظر می‌رسد حضرت عالی میان علم و مکتب اقتصادی خلط نموده‌اید، چراکه می‌فرمایید: همان طور که فیزیک اسلامی نداریم، اقتصاد اسلامی هم نداریم. شهید صدر در کتاب شریف اقتصادنا، به درستی میان مکتب اقتصادی و علم اقتصاد تفکیک قائل شده و مکتب را زمینه‌های فلسفی، ارز‌ش‌ها، اهداف و احکام حاکم بر نظام اقتصادی می‌داند که ریل‌ حرکت جامعه است، بحث بر سر اسلامی ‌شدن علم اقتصاد به مفهوم اقتصاد پوزیتیویستی نیست، بلکه سخن بر سر ارزش‌های حاکم بر نظام اقتصادی و نوع نگاه به تولید، شکل توزیع، مفهوم عدالت و شکل رسیدن به آن است.

گزارش/واکنش اساتید و فضلای حوزه به ادعای علوی بروجردی

تخصص ندارید، نظر ندهید!

همه این بحث ها در نهایت به این منجر شد که حجت الاسلام والمسلمین معصومی نیا عضو شورای فقهی بانک مرکزی و از اقتصاددانان اسلامی خطاب به آقای علوی بروجردی بگوید: «تخصص ندارید، نظر ندهید».

وی در این مصاحبه تأکید می کند: مدت‌های زیادی است که بعضی شبهه‌ای را مطرح می‌کنند مبنی بر اینکه ما چیزی به نام اقتصاد اسلامی نداریم! البته این شبهه به طور کلی در مورد علوم انسانی اسلامی مطرح است؛ اما به طور خاص، در مورد اقتصاد اسلامی برخی از اساتید دانشگاه و حوزه مانند آیت الله علوی بروجردی معتقدند اقتصاد علم است و ما چیزی به نام اقتصاد اسلامی نداریم. عمده دلیل ایشان این است که «اقتصاد علم است».

من از ایشان تقاضا دارم که ادبیات غربی را بخوانند. وقتی شخصی تخصص ندارد نباید اظهار نظر کند. امروزه طیف زیادی از اقتصاددانان غربی اذعان می‌کنند که پیش فرض‌های اصلی اقتصاد، ارزشی است و جنبه اعتقادی دارد و چنین نیست که اقتصاد صرفا علم باشد.

بنای اقتصاد غربی بر گزاره‌های ارزشی و اخلاقی

«آدام اسمیت» اساس اقتصاد را مبتنی بر ارزش‌های اخلاقی گذاشت، وی فیلسوف اخلاق بود و اقتصاد را به عنوان زیر شاخه و زیر مجموعه فلسفه اخلاق مطرح کرد (که اخلاق نیز جزئی از امور ارزشی است). وی در اولین گزار‌ه‌هایی که برای اقتصاد مطرح کرد، گفت: انسان‌ها باید رها و به دنبال نفع شخصی خود باشند، اگر همه به دنبال نفع شخصی باشند نفع عمومی خود به خود حاصل خواهد شد. سؤال ما این است که کجای این گزاره، صرفا علم اقتصاد است؟ پس از وی نیز اقتصاددان‌هایی مانند برنارد ماندویل و امثال او همین راه را رفته و اقتصاد را مبتنی بر گزاره‌های ارزشی مطرح کرده اند./841/ج

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۳:۲۲
درود بر استاد علوی بروجردی
2
1