۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۳:۲۳
کد خبر: ۶۸۰۲۲۵
به بهانه موعد بازگشت به فطرت؛

تأملاتی در باب معناشناسی عید فطر

تأملاتی در باب معناشناسی عید فطر
خراسان شمالی - عید فطر موعد بازگشت به فطرت و پاکی طینت آدمی و آغازی دوباره برای بندگی خدا و رفع حجبی است که به دلیل غفلت میان انسان و پروردگار او به وجود آمده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، یکی از زوایای درک فلسفه عید فطر، تأمل در معنای واژگان عید و فطر است. واژهٔ عید در اصل از فعل عاد (عود) یعود اشتقاق یافته است. معانی مختلفی برای آن ذکر کرده‌اند، ازجمله این معانی «خوی گرفته»، «پایان غم، اندوه و اندیشه»، «روز فراهم آمدن قوم»، «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلت‌مند یا حادثه بزرگی باشد» است. در فرهنگ فارسی نیز از آن رو به این نام خوانده شده است که هرسال شادی نوینی باز آرد. (دهخدا، ذیل عید، زبیدی، تاج العروس، ج 8- صص 438 و 439) ابن منظور نیز در لسان العرب از قول برخی اعراب نقل می‌کند که اصل واژهٔ عید از «عادة» است، چه آنکه آنان (قوم)، بر جمع آمدن در آن روز، عادت کرده‌اند. (ابن منظور، لسان العرب، ج 9- ص 315)

واژه عید در قرآن و احادیث

روایات قابل توجهی از معصومین (ع) پیرامون مفهوم، فلسفه، ملزومات، رسوم و چگونگی آن وارد شده است که در این مجال فرصت بررسی همه آن‌ها نیست و صرفاً به دو نمونه از این دست بسنده می‌کنیم.

روایت اول:

از امیر مؤمنان علی (ع) نقل شده است که «کُلُّ یَوْم لا یُعْصَی اللّهُ فِیهِ فَهُوَ یَوْمُ عِید»؛ (هر روز که در آن معصیت خدا نشود روز عید است)، نیز اشاره به همین موضوع است؛ زیرا روز ترک گناه روز پیروزی، پاکی و بازگشت به فطرت نخستین است. (نهج‌البلاغه، کلمات قصار 428) این روایت به‌مثابه روایاتی است که از لحاظ معرفتی با روایاتی که پیرامون عید فطر و عید قربان آمده قابل جمع است چنان‌که روایاتی دیگر دلالت بر این مهم دارد که مسلمان مؤمن پس از اتیان اعمال حج و انجام آخرین اعمال حج (حلق، تقصیر و قربانی) مثل روزی که از مادر متولد شده است پاک می‌گردد، چنانکه امام سجاد (ع) می‌فرماید: «... الْحَاجُّ مَغْفُورٌ لَهُ وَ مَوْجُوبٌ لَهُ الْجَنَّةُ وَ مُسْتَأْنَفٌ لَهُ الْعَمَلُ وَ مَحْفُوظٌ فِی أَهْلِهِ وَ مَالِه...» زائر بیت اللَّه، مورد آمرزش و مغفرت حق است و بهشت بر او واجب است، و باید عمل را دوباره از سر گیرد و خانواده و سرمایه مالی‌اش در حفظ و پناه خداوند رحیم است. (الوافی، ج 12، ص 211)

روایت دوم:

امیر مؤمنان علی (علیه‌السلام) شرط استفاده از مواهب عید فطر را برای کسانی می‌دانند که روزه و عبادت آنان در ماه رمضان مقبول درگاه احدیت باشد «اِنَّما هُوَ عیدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللّهُ صِیامَهُ وَ شَکرَ قِیامَهُ»، «امروز تنها عید کسی است که خداوند روزه‌اش را پذیرفته، عبادتش را سپاس گزارده است، ....» از روایت فوق می‌توان دریافت که استفاده از مواهب عید فطر تنها در صورتی امکان‌پذیر است که اعمال فرد مسلمان در ماه مبارک رمضان مورد قبول درگاه احدیت قرار گرفته باشد. (نهج‌البلاغه، حکمت 428)

بررسی قرآنی واژه عید

 این واژه در قرآن کریم تنها یک‌بار و آن هم در دعای حضرت عیسی (ع) استفاده شده است:

«قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَیْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَکونُ لَنَا عِیدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَةً مِنْک...» (سوره مائده، آیه 114) در تفسیر نمونه، ذیل این آیه گفته شده است: «عید، در لغت از مادهٔ عود به معنی بازگشت است، و لذا به روزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی بر طرف می‌شود و بازگشت به پیروزی‌ها و راحتی‌های نخستین می‌کند، عید گفته می‌شود و در اعیاد اسلامی به مناسبت این‌که در پرتو اطاعت یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضهٔ بزرگ حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان بازمی‌گردد، و آلودگی‌ها که برخلاف فطرت است، از میان می‌رود، عید گفته شده است و از آن جا که روز نزول مائده روز بازگشت به پیروزی و پاکی و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح (علیهالسلام) آن را عید نامیده و همان‌طور که در روایات وارد شده، نزول مائده در روز یک‌شنبه بود و شاید یکی از علل احترام روز یک‌شنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است. (تفسیر نمونه، ج 5، ص 131)

عید به‌مثابه بازگشت به فطرت

مفهوم مندرج در واژه عید می‌تواند توصیفی برای بازگشت به فطرت و پاکی و پالایش آن باشد. چه آن‌که حرکت در مسیر دین و بندگی پروردگار لاجرم حرکت در مسیر بالندگی فطرت انسانی و تعالی‌بخشی آن است. چنان‌که پروردگار متعال به حضرت ابراهیم (ع) فرمود: «فَأَقِمْ وَجْهَک لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» «با گرایش به حقّ به این دین روی بیاور، (این) فطرت الهی است که خداوند مردم را بر اساس آن آفریده است.» (سوره روم، آیه 30)

در روز عید فطر گوئی تمام گناهان مسلمان بخشیده شده، او عملاً به فطرت پاک خویش بازمی‌گردد از نو متولد می‌شود، وجه تطابق این مفهوم را در گفتار امیر مؤمنان (علیه‌السلام)، روایتی است که می‌فرماید: «اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ أَدْنَی مَا لِلصَّائِمِینَ وَ الصَّائِمَاتِ أَنْ یُنَادِیَهُمْ مَلَکٌ فِی آخِرِ یَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ أَبْشِرُوا عِبَادَ اللَّهِ فَقَدْ غُفِرَ لَکُمْ مَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِکُمْ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَکُونُونَ فِیمَا تَسْتَأْنِفُونَ; ای بندگان خدا! بدانید که کوچک‌ترین چیزی که برای مردان و زنان روزه‌دار است، این است که فرشته‌ای در روز آخر ما مبارک رمضان به آن‌ها ندا می‌دهد: ای بندگان خدا! بشارتتان باد که [خداوند متعال] تمام گناهان گذشته شما را آمرزید، پس بنگرید که بعد از این چگونه عمل خواهید کرد.» (امالی شیخ صدوق، ص 100)

تأملی در کلیدواژه فطر

واژگانی نظیر فطر، فطرت انفطار، فاطر و مشتقات دیگر از این ماده ازجمله کلماتی هستند که 19 بار در قرآن کریم در معانی مختلفی به کار رفته است. از کالبد معنایی این ماده، معانی مختلفی نظیر ایجاد کردن، آغازیدن، شکافتن، بیرون آمدن و جدا شدن تعبیر شده است. برای مثال آفریدن از آن جهت فطر نامیده شده که خداوند موجودات را با شکافتن می‌آفریند. تخم‌مرغ و تخم جنبندگان دیگر شکافته شده، بچه‌های آن‌ها به دنیا می‌آیند. حبوبات در زیر خاک شکافته شده و روئیده و مبدّل به ساقه‌ها، برگ‌ها و حبوبات دیگر می‌شوند (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ‌3، ص 115)

در این میان واژه «فطرة» بر وزن «فعلة» به عنوان اسم فعل، دلالت بر نوع خاصی از آفرینش دارد، بنابراین واژه «فطرة» از ماده «فطر»؛ یعنی خلقت و آفرینشی بی‌سابقه که از آن به ابداع تعبیر می‌شود.

«راغب اصفهانی» با اشاره به معنای فوق درباره معنای فطرت می‌نویسد: خداوند خلق را فطر نموده است و این فطر یعنی ایجاد کردن شئ به شکلی بدیع و تازه بر کیفیتی که فعلی از افعال از آن صادر شود. (مفردات فی غریب القرآن، ج 1، ص 243)

بر این اساس عید سعید فطر را می‌توان به‌عنوان بازگشت به فطرت و پاکی طینت آدمی و آغازی دوباره برای بندگی خدا و رفع حجبی دانست که به دلیل غفلت و معصیت میان انسان و پروردگار او به وجود آمده است. همه مؤمنین پس از پایان ماه مبارک رمضان می‌توانند به نزول رحمت واسعه الهی و مواهب عید سعید فطر امیدوار باشند و روز اول شوال را روز نو شدن بندگی در مسیر اطاعات ربوبی بشمارند. این اتفاق می‌تواند آغازیدنی دوباره باشد که آدمی را در مسیر کمال انقطاع و اوج اتصال به حضرت حق رهنمون می‌سازد./9314/

هادی رحیمی
ارسال نظرات