ازدواج آسان؛ عرصه حاکمیت یا مردم
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، همیشه وقتی اسم ازدواج آسان را می شنویم یکی از معانی زیر به ذهن متبادر می شود، یا اینکه ازدواج آسان شبیه به ازدواج های دانشجویی است که مثلا زن و شوهر مراسم عروسی را در شهر و در میان طایفه خودشان برگزار می کنند و بعد به صورت نمادین در مراسمی از سوی دانشگاه ها شبی دعوت می شوند.
یا این که خانواده ها سخت نگیرند و به قول خیلی از برنامه های تلویزیون که اقلامی از جهیزیه زن و مرد را برای زندگی غیر ضروری می دانند زوج مظلوم را راهی جامعه ای کنند که در سال گذشته بیشترین رشد سرمایه دار را داشته و بلای خانمان سوز تجمل گرایی مردمش را کباب کرده. تازه زوجی که باید برای خود زندگی را از نو بسازد اما حقیقت آن است که با این وضعیت اشتغال و اقتصاد این مورد هم منتفی است.
در داخل پرانتز از تلویزیون و رسانه ملی یادی کنیم که در برنامه ها با حضور کارشناسان از زندگی بدون تکلف می گوید و در تبلیغات زندگی پادشاهان را برای مردم به تصویر می کشد این سیاست مزورانه و ضد فرهنگ بیش از دو دهه است که تسمه از گرده خانوار ایرانی بیرون کشیده است و کسی به مسؤولانش بگیود بالای چشمتان ابروست.
یا ازدواج آسان این است که زن و مرد به یکدیگر آسان بگیرند و جهیزیه و مهریه پایی نداشته باشند و در یک خانه محقر زندگی کنند و به کم قانع باشند و در کمال تعجب و حیرت صاحت اولاد فراوان بشوند و ...
یا شاید برداشت عده ای از ازدواج آسان این باشد که ازدواج آسان بیشتر برای قشر محروم و مستضعف جامعه است و تن دادن به این نوع ازدواج به سرکوفت ها و حقارت بعد از ازدواج پیش پسرها و دخترهای فامیل نمی ارزد.
در مجموع باید گفت که همه این ها ازدواج آسان هست ولی ازدواج آسان همه این که گفته شد نیست. اصلا چرا ما شیپور را از سر گشاد آن می زنیم اصلا چه کسی گفته که مساله ازدواج ارتباطی با حاکمیت ندارد اتفاقا وقتی تمام زیرساخت ها در اختیار دولت است دیگر چیزی از اختیارات به غیر از شرط لازم برای زوجین باقی نمی ماند. درست مثل فرزند آوری که انتظار از خانوارها انتظار درستی نیست و حاکمیت می بایست بسترهای حمایتی را برای والدین هموار و مهیا کند.
انتظار از جامعه که مردم برای آن که دولت برای جوان نمی تواند اشتغال ایجاد کند و به همین دلیل زوجین زندگی را با حمایت والدین آغاز کنند بشدت بی منطق است. به همان اندازه که اگر به دادگاه های خانواده سری بزنید می بینید که عمده طلاق ها در جامعه به دلیل مسائل اقتصادی و مشکلات فرهنگی ناشی از فضای مجازی است که هر دو ارتباط مستقیم با حاکمیت دارد و مردم در اولویت دوم این مساله قرار دارند.
امروزه نباید جای مسائل را با هم عوض کرد و تمام مشکلات ازدواج نکردن جوانان را به گردن گوشت کوب برقی انداخت که اگر جوانان اقلام اضافی جهیزیه را قلم بگیرند، مساله ازدواج تا حدی برطرف می شود.
در نهایت باید گفت که مشکل عمده کشور در مسیر تحقق خانوده سالم و مطلوب در بسترسازی دولت و حاکمیت خلاصه می شود و مردم در درجه بعدی نسبت به این مساله قرار دارند.