فقر اندیشه و فضای ریاکارانه دو معضل رسانه ملی
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا،علیرضا بهرامی کارشناس و منتقد سینما و تلویزیون تصریح کرد: متأسفانه در سال های اخیر، رسانه ملی از دو منظر فقر اندیشه و وجود فضای ریاکارانه، آسیب جدی دیده است.
بهرامی با اشاره به مطلب فوق اظهار داشت: همین دو نقطه ضعف نیز باعث شده که صدا و سیما تا حدود زیادی در این سال ها در جذب مخاطب با مشکل روبرو شود.
وی افزود: متأسفانه این دو ایراد و نقطه ضعف در بسیاری از برنامه های تلویزیون به خصوص وجود دارد، تا جایی که بر خط مشی اصلی صدا و سیما نیز تأثیرگذاشته است. به عنوان مثال وقتی مقام معظم رهبری در سخنرانی ها و رهنمودهای خویش از لزوم پاسداشت زبان فارسی در رسانه ملی سخن می گویند، به شکلی کلیشه ای و شعاری نسبت به این مساله در صداوسیما برخورد می شود که به هیچ وجه زیبنده نیست.
وی گفت: باز به عنوان شاهد مثال عرض می کنم که حقیقتاً سهم شعر در کل تلویزیون ما به چه میزان است!؟ گاهی یک برنامه قندپهلو وجود دارد که توجه به آن هم عمدتاً به خاطر رویکرد طنازانه و جنبه مفرح است و گاهی هم ویژه برنامه ای آن هم بعد از نیمه شب تحت عنوان مشاعره از تلویزیون پخش می شود که کارشناسان فن می دانند در واقع پایین سطح مواجهه با شعر است و حتی در شبکه چهار که شبکه دانایی و فرهیختگی است عملاً شعر یا جایگاه مهمی نداشته یا این که به رویکردی برای فانتزی و سرگرمی تبدیل شده است.
این کارشناس و منتقد هنری خاطرنشان کرد: از سوی دیگر متأسفانه در سال های اخیر برخی کارهای جلف و دلقک بازی و نیز فعالیت های شبیه قماربازی و بخت آزمایی در تلوزیون زیاد شده و حال آن که قرار بود رسانه ملی دانشگاه عمومی ملت باشد.
وی بیان داشت: رسانه ملی باید جایی باشد که بر اساس رسالت خود، مروج مفاهیم والایی چون معنویت و دین گرایی، عدالت اجتماعی، آرمان خواهی و آزادی خواهی باشد و حال آن که در وضعیت کنونی شرایطش مثال معروف شتر گاو پلنگ است که معلوم نیست در واقع چه هست و چه نیست.
بهرامی افزود: مردم حق دارند بدانند در شرایطی که به گفته آقایان، بودجه مناسب برای سریال سازی وجود ندارد، چه رقم هایی صرف تاک شوهای نوروزی و ... می شود و حال آن که این برنامه ها با حضور سلبریتی ها و اینفلوئنسرها منجر به آگاهی در جامعه نمی شود.
وی گفت: این انتظار به حق از صداوسیما وجود دارد که سریال های خوب و قوی و جذاب برای مخاطب انبوه خود تولید و پخش کند و حال آن که در بسیاری از مواقع این انتظار و مطالبه برآورده نمی شود.
وی اضافه کرد: به راستی چرا باید سریالی ساخته شود که در عاطفی ترین صحنه، باعث خنده مخاطب شود، هر چند که این وضع تأسف بار در سینما هم مصداق دارد آن جا که فیلمی در ژانر وحشت باعث خنده و کمدی سینماروها می شود.
کارشناس و منتقد سینما و تلویزیون ابراز داشت: آن چه مسلم است این که ضمن اصلاح رویکردها می بایست سواد و مهارت لازم برای برنامه سازی و سریال سازی در رسانه ملی وجود داشته باشد و در شأن تلویزیون برنامه ها و محتواها تولید و ارایه گردد.
وی در خاتمه گفت: باید برای اصلاح روند در مدیریت رسانه ملی و در نهایت تولید محتوا و جذب مخاطب، عزم و اراده جدی وجود داشته باشد و نقدهای سازنده و دلسوزانه شنیده شده و مورد پذیرش قرار گیرد.