۱۶ آبان ۱۴۰۰ - ۱۸:۲۴
کد خبر: ۶۹۴۶۰۴

«کدیور»، مخالف مراجع و به دور از صواب

«کدیور»، مخالف مراجع و به دور از صواب
هرچند کدیور اصرار دارد خود را به عنوان یک متفکر دینی جا بزند اما تفکرات و عملکرد او به وضوح نشان می­ دهد که برای کدیور در حوزه هیچ مشابهی وجود نداشته است.

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، محسن کدیور، چهره پر هیاهویی که با طرح آراء عجیب خود را بر سر زبان­ها انداخت از یک طرف دکتری فلسفه گرفت و از طرف دیگر از کسی حمایت کرد و افکار او را ترویج داد، که به شدت مخالف فلسفه و حتی عقلانیت بود، او «بنیاد صالح» را برای ترویج افکار «نعمت الله صالحی نجف آبادی» نویسنده کتاب شهید جاوید به راه انداخت. همان نویسنده ای که در کتابش «علم امام معصوم» را منکر شده بود و جنجال و غوغای گسترده ای در حوزه ها به راه انداخته بود. تفکرات صالحی نجف آبادی آنقدر شور و منحرف بود که صدای بسیاری از طیف های حوزوی را در آورد. «آیت الله العظمی صافی گلپایگانی» کتاب «حسین علیه‌السلام شهید آگاه و رهبر نجات‌بخش» را در رد کتاب صالحی نجف آبادی نوشت و آیت الله استادی رد دیگری در سال 1350 بر کتاب «شهید جاوید» نوشت، ایت الله شیخ علی پناه اشتهاردی کتاب «هفت‌ساله چرا صدا در آورد» در حدود ۴۰۰ صفحه  نوشت.

نویسنده مذمت‌های بی‌جا، توهین‌های ناروا، ستایش از دشمنان آن هم توأم با خلاف واقع، عذر تراشی‌های بی‌جا از قاتلان کربلا، خیانت در نقل حدیث‌ها و تاریخ‌ها و ذکر یک سلسله امور بر خلاف صریح مذهب شیعیان را از عیب‌های برجستۀ کتاب شهید جاوید می‌دانست. شهید آیت الله مطهری، در سخنرانی های سال 1348 در «حسینیه ارشاد» با طرح «حماسه حسینی» جواب های مفصل به شبهات صالحی نجف آبادی داد. فضلای متعدد آن روزگار حوزه چون «مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی»، علامه رفیعی قزوینی، علامه طباطبایی، زاهدی قمی، و شهاب اشراقی، سید احمد فهری، سید محمد مرتضوی، آن کتاب را نقد کردند و یا کتابی در نقد آن نگاشتند.

تفکرات صالحی آنقدر غلط و شبهه ناک بود که بزرگان آنموقع حوزه علمیه چون «آیت الله العظمی محمدرضا گلپایگانی» آنرا کتاب ضالِّه دانست و «آیت الله العظمی مرعشی نجفی» درجواب استفتائی راجع به آن فرمودند: «هرکس و هر نویسنده ­ای که اعتذار به فرض یا اتکاء به چنین اشخاص فوق‌الذکر نماید از طریق صواب دور است و کتاب او برخلاف اصل اعتقادیه اهل تشیع می‌باشد و برادران دینی به این گونه نوشته‌ها مراجعه نفرمایند»

صالحی نجف آبادی، باوجود تمام مخالفت هایی که از حوزه و از تمام طیف های حوزوی برخاسته بود بازهم بر مواضع خود اصرار داشت و حتی با نوشتن کتاب «عصای موسی» در مقام دفاع از نظریات گذشته اش برآمد!

در این میانه، «حسینعلی منتظری» در موضع دفاع از کتاب مذکور برآمد و بر آن کتاب تقریظ نوشت! «آیت الله ابوالحسن شمس آبادی» با آراء کتاب مخالفت کرد، باند «مهدی هاشمی» بعد از تهدید آن عالم را به قتل رسانید! در این میانه ساواک بهترین فرصت را برای ایجاد اشتقاق و طرح مباحث فرعی در مبارزه علیه رژیم طاغوت یافته بود. از هر طرف سعی می کرد بر گسترش آتش بیافروزد!

«کدیور»، مخالف مراجع و بدور از صواب (۱)

محسن کدیور هرچند در زبان خود را صدای برآمده از حوزه تلقی می کند، امّا تاسیس «بنیاد صالح» در سال 1385، برای ترویج تفکرات «صالحی نجف آبادی به خوبی عمق نگاه کدیور به حوزه را عیان می کند. طرح مجدد مساله «صالحی نجف آبادی» بعد از چهار دهه، آنهم بعد از مخالفت های فراوان و جواب های متعدد به «شهید جاوید»، نشان می ­دهد او از اعماق وجود به «صالحی نجف آبادی» باور داشته و جواب­ها را کافی نمی دانسته و حتی برخلاف بزرگانی چون آیات عظام گلپایگانی و صافی گلپایگانی، مرعشی نجفی» نه تنها این کتاب را مضل و منحرف بلکه راهگشا می دانسته که در پی ترویج افکار آن بوده است! محسن کدیور هرچند چند سالی صاحب کرسی تدریس فلسفه در مجامع علمی بوده، اما در عمل مخالف سر سخت تفکر عقلانی شیعه بوده است. او خود را «فقه پژوه» می­ داند. ولی در عمل تمام طیف های فقهی حوزه را بر نمی تابد! از طیف های سنتی گرفته تا طیف هایی که قائل به نظریه اسلام سیاسی هستند!

کدیور همیشه خود را در زبان مخالف «اسلام سیاسی» می شناخت اما در عمل و افعال در کمال تعجب اقدامات سیاسی گسترده ای داشته که بسیاری از آنها ذیل «جمهوری اسلامی» تعریف می شده است!، دوستی دیرینه او با جریانات سیاسی و رجال سیاسی، چون «حجاریان» تئوریسین اصلاحات، «موسوی خوئینی ها» از مسببین اشغال سفارت آمریکا، «عطاء الله مهاجرانی» وزیر ارشاد دولت اصلاحات روشن ترین این نمونه ها است. در کمال تعجب کدیور از بدو تاسیس تا مدت هفت سال معاونت اندیشه اسلامی مرکز تحقیقات استراتژیک(ابتدا تابع نهاد ریاست جمهوری و از سال 1376 تابع مجمع تشخیص مصلحت نظام) را عهده داشته است!

کدیور همیشه خود را چهره ای طرفدار آزادی و حقوق مردم قلمداد می کرد، اما در فتنه 88، جزو براندازان شد و به آرای مردم دهان کجی کرد. او  همیشه سعی می کرد با حفظ ظاهر و در کسوت روحانیت خود را نشان دهد، بعد از عزیمت به خارج از کشور، به عنوان «شیخ بی لباس» ظاهر شد.

هرچند کدیور اصرار دارد خود را به عنوان یک متفّکر دینی جا بزند و گه گاهی خود را سینه چاک مقدسات نشان می ­دهد. اما تفکرات و عملکرد او به وضوح نشان می­ دهد که برای کدیور در حوزه هیچ مشابهی وجود نداشته است. کدیور را نمی توان در هیچکدام از طیف های حوزوی جای داد. اینکه چرا او اصرار دارد با وجود تمام ناهمخوانی های تفکراتش خود را نماینده حوزه علمیه جا بزند و با حمایت غربی ها در دنیا به معرفی افکار خاص خود به عنوان معرفی شیعه بپردازد جای تامل بسیار دارد. و اینکه چگونه با سابقه سیاسی و افکار رادیکال سیاسی اش، از دین و مفاهیم دینی به نفع خود بهره می برد هم بسیار عجیب است. همه اینها سوال برانگیز است!

جعفر بحرینی

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
هادی
Iran (Islamic Republic of)
۱۶ آبان ۱۴۰۰ - ۲۳:۳۹
همگان کدیور رو به مخالفت با نظرات امام میشناسن.
او مطرح نیست.
یادداشت زیبائی بود.
4
2
محمد مهدی اسلامی
Iran (Islamic Republic of)
۱۷ آبان ۱۴۰۰ - ۲۱:۱۱
ای کدیور شدی کی علامه __ خورده ای ماست و اندکی خامه __ نکند خواب دیده ای دایه ___کرده آماده یک چهار پایه؟__ تا نشاند تو را بدان کرسی ___ شوی آرام و از خودت پرسی __ ز چه گویم چنین بیهوده ___ می کنم رخ سیاه چون دوده ؟
1
2
مومن
Iran (Islamic Republic of)
۱۷ آبان ۱۴۰۰ - ۲۱:۲۸
عالی بود. استفاده کردم
1
2