امالبنینهای انقلاب اسلامی
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حضرات والاشأن عباس، عبدالله، جعفر و عثمان(سلامالله علیهم اجمعین) نهتنها چهار فرزند حضرت امالبنین(ع) هستند بلکه این چهار شهید والامقامِ کربلا، عصاره وجودی آن بانوی پر شوکت اسلامی هستند و ازاینرو میتوان اوصافی چون «بصیرت و بینش ژرف»، «ایمان و باور راسخ»، «روحیه جهاد و مبارزه در راه خدا»، «ولایتمداری، معیت و همراهی دائمی با رهبر الهی»، «حاضر در تمام میادین سخت و قبولی در تمام این ابتلائات و امتحانات» را که امام صادق علیهالسلام برای حضرت عباس علیهالسلام برشمردند، برای حضرت امالبنین(س) هم بدانیم (کانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِیٍّ نافِذَ البَصیرَةِ صُلبَ الإیمانِ جاهَدَ مَعَ أبی عَبدِاللّه ِ و أبلی بَلاءً حَسَنا و مَضی شَهیداً»(عمدة الطّالب/ ص 356؛ دانشنامه امیرالمؤمنین/ ج 1/ ص 190)).
در حقیقت حضرت امالبنین(س) دارای بصیرت ژرف و ایمانی قوی بودند و همین خصلتها در فرزندان ایشان نیز ظهور پیدا کرد. همچنین ادب این بانوی بزرگوار در مقابل ولایت سبب شد تا نام ایشان در تاریخ ماندگار شود. حقا ادب حضرت امالبنین(س) در مقابل آل الله از ارزشمندترین خصوصیت این بانوی بزرگوار اسلام است.
بارقهای از اوج معرفت حضرت امالبنین (س)
علامه فرهیخته علم رجال، مرحوم مامقانی در کتاب تنقیح المقال فی علم الرجال، پس از نقل حال حضرت امالبنین هنگام ورود بشیر و آوردن خبر فاجعه کربلا میگوید: «ایمان قوی و باور راسخ آن حضرت از این ماجرا بهخوبی استفاده میشود که هر بار بشیر خبر شهادت یکی از چهار پسرش را به او میداد، او میفرمود: فرزندانم و هر که زیر این آسمان است، همه فدای حسین باد! این علاقه و ارادت وافر به امام حسین علیهالسلام، به سبب امر امامت بود و اینکه بهشرط سلامت حسین، مرگ چهار فرزندش را بر خود آسان گرفت؛ نشان درجه عالی ایمان اوست»(و یستفاد قوّة ایمانها و تشیّعها انّ بشر کلّما نعی الیها بعد وروده المدینة احدا من اولاده الأربعة قالت ما معناه اخبرنی عن ابیعبد اللّه الحسین علیهالسلام فلما نعی الیها الأربعة قالت قد قطعت نیاط قلبی اولادی و من تحت الخضراء کلّهم فداء لأبیعبد اللّه الحسین(ع) اخبرنی عن الحسین(ع) فانّ علقتها بالحسین(ع) لیس الّا لإمامته علیهالسلام و تهوینها علی نفسها موت مثل هؤلاء الأشبال الأربعة ان سلم الحسین(ع) یکشف عن مرتبة فی الدیانة رفیعة»(تنقیح المقال فی علم الرجال (رحلی)، ج 3 الکنی، ص: 70))
جهاد تبیین در قالب سوگواری
امام صادق علیهالسلام: «بر حسین علیهالسلام پنج سال گریسته شد. امّ جعفر کلابی (امالبنین)، برای حسین علیهالسلام مرثیه میسرایید و میگریست تا اینکه چشمانش نابینا شد. مروان، حاکم مدینه، بهصورت ناشناس میآمد و پشتِ در میایستاد و به گریه و مرثیهسرایی او گوش میداد.»(بُکی الحُسَینُ علیهالسلام خَمسَ حِجَجٍ، وکانَت امُّ جَعفَرٍ الکلابِیةُ تَندُبُ الحُسَینَ علیهالسلام وتَبکیهِ وقَد کفَّ بَصَرُها، فَکانَ مَروانُ وهُوَ والِ المَدینَةِ یجی ءُ مُتَنَکرا بِاللَّیلِ حَتّی یقِفُ، فَیسمَعُ بُکاءَها ونَدبَها. (الأمالی للشجری: ج ۱، (ص) ۱۷۵))
از ویژگیهای بسیار مهم حضرت امالبنین، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا، از مرثیهخوانی و نوحهسرایی استفاده کرده تا ندای مظلومیت کربلاییان را به گوش نسلهای آینده برساند.
ایشان هر روز به همراه پسرِ حضرت عباس علیهالسلام، عبیدالله که همراه مادرش در کربلا حضور داشت و سند زنده ای برای بیان وقایع عاشورا بود، به بقیع میرفت و نوحه میخواند و شور و غوغایی بپا میکرد. (و قال صاحب ریاض الأحزان: و اقامت امالبنین زوجة امیرالمؤمنین العزاء علی الحسین واجتمع عندها نساء بنیهاشم یندبن الحسین وأهل بیته (أدب الطّف أو شعراء الحسین (ع)، جواد شبّر، ج 1، ص 74))
اینکه حضرت امالبنین هر روز به قبرستان بقیع میرفت و چنان جانسوز مرثیه و نوحه میخواند که مروان بن حکم- حاکم وقت مدینه- با آن قساوت قلب گریه میکرد (کانَتْ امالبنین... تَخْرُجُ إِلَی الْبَقِیعِ فَتَنْدُبُ بنیها أَشْجَی نُدْبَةٍ وَ أَحْرَقَهَا فَیَجْتَمِعُ النَّاسُ إِلَیْهَا یَسْمَعُونَ مِنْهَا فَکانَ مَرْوَانُ یَجِیءُ فِیمَنْ یَجِیءُ لِذَلِک فَلَا یَزَالُ یَسْمَعُ نُدْبَتَهَا وَ یَبْکی (بحارالأنوار (طبع بیروت)/ ج 45/ ص 40)) حاکی از یک نهضت و جهاد از سوی آن حضرت است.
سوگ آن حضرت و سایر هاشمیان اخگری بود بر جان دشمنان سنگدل و توفانی همیشه توفنده در جان آنان. این مویهها و گریه، این ندبهها و نالهها، ترسیم بدیع از روایت کربلا بود. آنان که این واقعه را ندیده بودند، در این جهاد تبیینی در قالب گریه سیاسی، ابعاد گسترده، عمیق و دردناک آن را درک کردند.
مادران و همسران شهدا، همدرجه مقام شهدا
درباره صبر حضرت امالبنین مورّخان نوشتهاند روزی که امیرالمؤمنین(ع) عباس را در دامن خود گذاشت آستینش را بالا زد و در حالی که به شدّت میگریست، بازوانش را میبوسید.
امالبنین حیرتزده از امام پرسید: چرا گریه میکنید؟ حضرت جریان شهادت عباس را در رکاب برادر توضیح دادند. امالبنین هم گریست اما عظمت ایمان خود را نشان داد و با صبر و بردباری خدا را سپاس گفت که فرزندش فدایی سبط گرامی رسول خدا (ص) و ریحانه او خواهد شد. (ماهنامه مبلغان، پاک نیا،1387، ش 104، ص 24)
این بانوی بزرگوار با ورودش به منزل امام علی (ع) در پرستاری از فرزندان حضرت زهرا (س) چیزی کم نگذاشت و در کنار انجام وظایف همسری و مادری، همه خصایص یک بانوی تراز مکتب الهی را در وجود خود متجلی ساخت تا آنجا که برای همیشه تاریخ همسران و مادران شهدا، درس صبر و ایستادگی، ایثار و تبعیت از ولایت را از حضرت امالبنین (س) هدیه گرفتهاند.
مادران و همسران شهدا، سربازان گمنامی هستند که صبورانه راه عزیزان خود را ادامه دادهاند. این عزیزان همان نیمه پنهان ماه هستند که در حقیقت نیمهروشن آنها شهدا بودند. در ارزشگذاری مقام بانوان و همسران شهدا، صرفاً جایگاه شهدا را میتوان برای آنها قائل شد.
تربیت پیروان صالح و راستین برای انقلاب اسلامی مرهون نقشآفرینی مادران شهدا است، ازاینرو مادران صبور شهدا، امالبنینهای عصر حاضر در ایران اسلامی هستند. سیره و روش حضرت امالبنین (س) که مزین به دو ویژگی مهم صبر و فداکاری است الگوی ارزندهای برای زنان جامعه امروز ما است تا برای تربیت نسل آینده از این مرام ماندگار پیروی کنند./9314/ی704/
هادی رحیمی کوهستان