۱۵ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۷:۲۳
کد خبر: ۷۰۲۷۱۱
یادداشت؛

بی‌اعتمادی به قدرت های مستکبر محوری ترین اصل در اندیشه امام خمینی

بی‌اعتمادی به قدرت های مستکبر محوری ترین اصل در اندیشه امام خمینی
یکی از اصول امام خمینی(ره) اتّکال به کمک الهی، اعتماد به صدق وعده‌ الهی، و نقطه‌ مقابل، بی‌اعتمادی به قدرتهای مستکبر و زورگوی جهانی است؛ این یکی از اجزاء مکتب امام است.

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین خبرگزاری رسا، مبانی فکری شیعه به‌عنوان شالوده‌ نظریه‌ انقلاب اسلامی که بر پایه‌ ظلم‌ستیزی، فرهنگ عاشورایی و امید به مهدویت شکل گرفته است، پیام انقلاب را آنچنان با عدالت‌طلبی و آرمان‌گرایی خاصی همراه کرد که کمترین پیام آن را می‌توان در سیاست اعتراضی نسبت به شرایط موجود نظام بین‌الملل و تلاش برای یافتن وضع مطلوب، مشخص کرد؛ جامعه‌ آرمانی که بدون تمسک به مشی و طریق شالوده‌ شکنانه در برابر هنجارهای حاکم بر نظام بین‌الملل امکان تحقق نداشت[1]

به عبارت دیگر جهت‌گیری ضد استکباری و به‌ویژه ضد آمریکاگرایانه‌ انقلاب اسلامی در چارچوب اتکا بر مضامین و مفاهیم متنوعی چون نه غربی نه شرقی، منفعت یا مصلحت ملی و آزادی عمل قابل تحلیل است و استکبارستیزی را باید یکی از محوری ترین مفاهیم موجود در اندیشه و گفتمان بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران دانست که ردپای آن در قول و فعل ایشان در طول دوران حیاتش آشکارا قابل مشاهده است.

امروزه که اخبار جنگ اوکراین و روسیه و تنهایی اوکراین در مقابل حملات روسیه داغِ بوده و بدعهدی های کشورهای متحد و هم پیمانان کشور اوکراین یکی از مهمترین اخبار خبرگزاری‌ها را به خود اختصاص داده است امری روشن و به اصطلاح اظهر من الشمس است؛ اهمیت اصلِ استکبارستیزی در فرهنگ اسلام و انقلاب جمهوری اسلامی ایران را که شالوده و اصول حکمرانی آن بر طبق اصول و مبانی اسلامی است، بر همگان ملموس تر و قابل درک تر کرده است.

به همین منظور در ذیل به پاره ای از نظرات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره اصول ضد استکباری امام خمینی(ره) پرداخته و مصادیقی از مواضع امام راحل را از زبان مقام معظم رهبری بازخوانی و مرور می کنیم.

یکی از اصول امام اتّکال به کمک الهی، اعتماد به صدق وعده‌ الهی، و نقطه‌ مقابل، بی‌اعتمادی به قدرتهای مستکبر و زورگوی جهانی است؛ این یکی از اجزاء مکتب امام است.

اتّکال به قدرت الهی؛ خدای متعال وعده داده است به مؤمنین؛ و کسانی که این وعده را باور ندارند در کلام خودِ خداوند لعن شده‌اند: وَ لَعنَهُمُ اللَّه، وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِم؛ آن کسانی که «اَلظّآنّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَیهِم دائِرَةُ السَّوءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِم وَ لَعَنَهُم وَ اَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ وَ سآءَت مَصیرًا» اعتقاد به وعده‌ی الهی، به صدق وعده‌ی الهی که فرموده است «اِن تَنصُروا االلهَ یَنصُرکُم» یکی از ارکان تفکّر امام بزرگوار ما است؛ باید به این وعده اعتماد و اتّکال کرد. نقطه‌ مقابل، به دل‌خوش‌کُنَک‌های دشمنان، مستکبران، قدرت های جهانی، مطلقاً نباید اعتماد کرد؛ این هم در عمل امام، در رفتار امام، در بیانات امام به‌طور کامل مشهود است.

این اتّکال به قدرت پروردگار و اعتماد به او، موجب می شد که امام بزرگوار در مواضع انقلابی خود صریح باشد. امام با صراحت صحبت می کرد؛ آنچه را مورد اعتقاد او بود صریح بیان می کرد، چون اتّکاء به خدا داشت، نه اینکه نمی دانست قدرت ها بدشان می‌آید، نه اینکه نمی دانست آنها عصبانی می شوند، می دانست؛ امّا به قدرت الهی، به کمک الهی، به نصرت الهی باور داشت.

در برابر حوادث، دچار رودربایستی نشد؛ به یکی از نامه‌ها - امام شاید به دو نامه از نامه‌های سران مستکبر دنیا یا وابستگان به مستکبر- که به او نوشته بودند جواب داد، امام به آن نامه، با صراحت تمام، مطلب را جواب داد که همان‌وقت در صدا وسیمای جمهوری‌اسلامی پخش شد؛ البتّه امام مؤدّبانه حرف می زد؛ امّا مواضع قاطع و روشن خود را در آن نامه‌ها بیان کرد و این توکّل خود را امام مثل خونی در شریان ملّت جاری کرد؛ ملّت هم اهل توکّل به خدای متعال شد، به نصرت الهی معتقد شد، و در این راه وارد شد.

امام خمینی و بی‌اعتمادی به قدرت های مستکبر از منظر رهبر معظم انقلاب

اینکه امام به مستکبرین هیچ اعتمادی و هیچ اعتقادی نداشت، موجب می شد که به وعده‌های آن‌ها اعتنائی نکند. رئیس‌جمهور آمریکا - ریگان، که رئیس‌جمهور مقتدری هم بود - به امام نامه نوشت و پیغام فرستاد و آدم فرستاد، امام به او اعتنائی نکرد، پاسخی به او نداد و اعتنائی نکرد و وعده‌ای را که او داده بود، امام به هیچ گرفت.

در یک مورد دیگر، یک وعده‌ای در مورد پایان جنگ تحمیلی، یکی از دولت های وابسته‌ی به آمریکا داده بود، بحث صدها میلیارد یا هزار میلیارد در میان بود، امام اعتنائی به آن نکردند، اعتماد نکردند.

ما حالا در قضایای گوناگون جاری خودمان داریم همین معنا را لمس می کنیم، می‌بینیم که چطور نمی شود به وعده‌ مستکبرین اعتماد کرد، به حرف هایی که در جلسه‌ خصوصی می زنند نمی شود اعتماد کرد، این را داریم لمس می کنیم.

 امام آن را جزوِ خطوط اصلیِ کار خود قرار داد، اعتماد به خدا، بی‌اعتمادی به مستکبران؛ این البتّه به معنای قطع رابطه‌ با دنیا نبود، [چون‌] سران کشورها به مناسبت های مختلف برای امام پیام تبریک می فرستادند، امام هم به پیام تبریک آنها جواب می داد. ارتباط این‌جوری، در حدّ معمول، مؤدّبانه و محترمانه وجود داشت امّا هیچ‌گونه اعتمادی به مستکبرین و قلدران و تبعه و دنباله‌روان آنها وجود نداشت.[2]

سعید چراغی

[1] . غفاری، شریعتی، ش (1387)، «بنیان‌های آرمان‌خواهی در فرهنگ سیاسی ایرانیان»، راهبرد فرهنگ، شماره‌ی 3.

[2] . بیانات در مراسم بیست‌ و ششمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)، ۱۳۹۴/۰۳/۱۴.

 

ارسال نظرات