دلایل بیاعتمادی به آمریکا در کلام امامین انقلاب
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین خبرگزاری رسا، چرا رابطه ایران و آمریکا عادی نشده و مصالحه رخ نمیدهد؟ آیا امکان تفاهم وجود دارد، و این ایران است که چنین ارادهای ندارد؟ در گذشته عدهاي چنين وانمود كردند كه اين ايران است كه خواستار قطع رابطه با آمريكا است در حالی كه اسلام دستور نداده که با کسانی که مخالف عقیده ما هستند، قطع رابطه شود. (1)
برخی در گذشته تصور میکردند مذاکره یک تابو است و انگار از نظر نظام، نفی مذاکره و تلاش برای حل کردن اختلافات، یک مساله تعبدی و شرعا حرام است! اما آیا امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب، چنین نگاهی به مذاکره با آمریکا داشتهاند؟ بررسی سخنان امامین انقلاب نشان میدهد، مساله چیز دیگری است.
شناخت واقعیت آمریکا و شرارت و نیت شوم او و صرفا رعایت مصالح ملی ایران است، که موجب شده رهبران انقلاب، به مردم نسبت به نفوذ آمریکا و خطراتش هشدار دهند. مسئله، انتفاع ملت ایران است.
مشکل آمریکا، استقلال ایران است
مقصود از اینکه امام فرمودند ما هیچ راه مصالحهای نداریم، چرا که مقصد آنها ضد اسلامی است و اسلام و ضد اسلام نمیتوانند با هم تفاهم کنند (2) چیزی جز همین نیست که آمریکا، مافیا و باندهای فاسد سیاسی، اقتصادی و نظامی آن، که پشت پرده سیاستهای آمریکا را پیش میبرند، نمیتوانند استقلال ایران و لوازم این استقلال را تحمل کنند.
امام خمینی در سال 59 فرمود: جرم مردم مسلمان ایران آن است که میخواهند مستقل و آزاد باشند و زیر سلطه و ستم ابرقدرتان نباشند و مخازن کشورشان از خودشان باشد و چه جرمی بالاتر از این در نظر چپاولگران و نوکران و جیرهخواران آنان؟ این مردم مظلوم جرمی ندارند، غیر از اینکه میخواهند در کشورشان جمهوری اسلامی باشد و احکام قرآن جاری شود. (3)
از نظر اسلامی سلطه پذیری جایز نیست نه مطلق رابطه
اساسا از نظر اسلامی دلیلی وجود ندارد که بگوید با کشورهای غیرمسلمان مطلقا نباید هیچ نوع رابطهای برقرار نمایید. آنچه هست ممنوعیت پذیرش سلطه و ولایت آنهاست، زیر بلیط آنان رفتن و تحقیر در برابر آنها. چه چیزی حرام است؟ اینکه مسلمانان به دشمن اجازه دهند در اجتماع آنان نفوذ کرده و منافع و مصالح مسلمین را از بین ببرد. باید راه تضعیف جامعه توسط بیگانگان بسته شود. اگر ماهیت آمریکا و مقصودش از دشمنیها به درستی شناخته شود، تردیدی در اتقان و واقعبینیِ سیاست خارجی انقلاب که امام خمینی آن را ترسیم نمودند و رهبر معظم انقلاب آن را تبیین کردند، وجود نخواهد داشت.
نفوذ بیگانه در ارکان حکومت شاه و از دست رفتن منافع گذشته
اگر آن چنان بیگانه در ارکان قدرت شاه نفوذ داشت که به گواهی علی امینی، روزی منوچهر اقبال، نخست وزیر ایران، لایحه اصلاحات ارضی را به رئیس جمهور آمریکا، یک کشور بیگانه، تقدیم میکرد (4) و اگر به گواهی حسین فردوست، محمدرضا شاه، نگران بود انگلیسیها برادرش علیرضا را به جای او برسر کار بیاورند و به سفارت قول داد دیگر با رادیو، اخبار جنگ و پیشروی آلمان را پیگیری نکند (5) و اگر به گفته مادر شاه، محمد رضا گفته بود رئیس ساواک و معاونان او و مدیران ارشد قبل از اجازه من، اطلاعات مورد نیاز را به آمریکا و اسرائیل رد میکنند (6) با تشکیل جمهوری اسلامی همه بساط آنها به هم خورده است.
حالا الگو شدن ایران و ترویج اسلام ناب، منافع آنان را به خطر میاندازد، تا جایی که ظاهر برخی کشورهای وابسته و به ظاهر اسلامی را بزک میکنند و از سوی دیگر، ایران را تحت فشار قرار میدهند، تا از این راه سادهاندیشان را فریب داده و الگوی ایران را ناموفق نشان دهند. در حالی که هیچ خبری از پیشرفت حقیقی، خود جوش و قابل استمرار در این کشورها نیست و البته حقیقت اسلام و تقویت فرهنگ خودی، گوهری نایاب در این کشورهاست.
آمریکا رئیس همه شیطانهای عالم
ماهیت آمریکا، دلیل قابل اطمینان نبودن اوست. رهبر معظم انقلاب این چنین واقعیت و باطن آمریکا را توصیف کردهاند:
«حالا بعضی میگویند چرا آمریکاییها با ایران بدند؟ خب علّتش همین است؛ ایران یکسره در مشت آمریکا بود، در دست آمریکا بود؛ همهی اجزای اصلی وجود کشور با ارادهی آمریکاییها حرکت میکرد؛ امام آمد و بهوسیلهی این مردم، آمریکا را از این مملکت بیرون کرد؛ باید هم دشمن باشند، باید هم دشمنی بکنند؛ و دارند میکنند، همین حالا دارند دشمنی میکنند... امام بزرگوار فرمود: آمریکا شیطان بزرگ است؛ این «شیطان بزرگ» خیلی حرف پرمغزی است. رئیس همهی شیطانهای عالم، ابلیس است؛ امّا ابلیس بنا به تصریح قرآن، تنها کاری که میتواند بکند این است که انسانها را اغواء میکند؛ بیشتر از اغواء، کاری نمیتواند بکند؛ انسانها را اغواء میکند، فریب میدهد، وسوسه میکند؛ امّا آمریکا، هم اغواء میکند، هم کشتار میکند، هم تحریم میکند، هم فریب میدهد، هم ریاکاری میکند؛ پرچم حقوق بشر را بلند میکند، ادّعای طرفداری از حقوق بشر میکند [امّا] هر چند روز یک بار در خیابانهای شهرهای آمریکا یک بیگناهی، یک بیسلاحی به دست پلیس آمریکا به خاکوخون میغلتد؛ غیر از بقیّهی جنایات و فجایعشان. این هم رفتارشان در ایران در دوران رژیم طاغوت و جنگآفرینیهایشان، جنگافروزیهایشان، به راه انداختن جریانهای جنگافروز از قبیل همینهایی که حالا در عراق و سوریه و بقیّهی جاها مشغول خرابکاری هستند؛ اینها کارهای آمریکا است.
حالا بعضیها اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیّات -که از ابلیس بدتر است- بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین بهکنار، انقلابیگری بهکنار؛ وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه میدهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را بهعنوان دوست، بهعنوان مورد اعتماد، بهعنوان فرشتهی نجات انتخاب بکند؟ این[گونه] هستند؛ حقیقت امر این است. بله، خودشان را میآرایند؛ با ظاهر اتوکشیده، با کراوات، با ادکلن، با ظواهر بظاهر چشمگیر، خودشان را در چشم افراد سادهلوح جور دیگری جلوه میدهند؛ حقیقت رژیم آمریکا اینها است. این در مورد ما است؛ در مورد کشورهای دیگر هم همینجور است. ملّت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد؛ نباید بگذاریم دوباره برگردد؛ نباید بگذاریم از در رفت، از پنجره برگردد؛ نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند؛ دشمنی اینها تمام نمیشود. (7) (۱۳۹۴/۰۶/۱۸)
آمریکا است که آغاز کننده دشمنی است و اراده پایان دادن به آن را ندارد و ایران خواه ناخواه درگیر این نبرد است و البته نشانههای انحطاط و ضعف روزافزون آمریکا و پیشرفت روزافزون ایران و البته پیروزی در صورت توکل به خداوند متعال هویدا است.
جمال مومنیزاده
(1) https://www.isna.ir/news/92063119949/
(2) تبیان، دفتر25 ، ص18
(3) همان، ص16
(4) فساد رژیم پهلوی دوم، مجتبی زاده، ص93
(5) همان، ص97
(6) همان، ص92
(7) https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=30716