۲۱ فروردين ۱۴۰۱ - ۰۷:۴۰
کد خبر: ۷۰۶۴۹۲
مدیر گروه نقد فرق انحرافی مرکز کلام و ادیان حوزه علمیه:

فرقه ضاله بهاییت از آغاز و انعقاد نطفه استعماری است

فرقه ضاله بهاییت از آغاز و انعقاد نطفه استعماری است
حجت الاسلام روزبهانی با اشاره به حمایت استعمار از فرقه ضاله بهاییت گفت: فرقه بهاییت از آغاز و نطفه یک فرقه استعماری است و ریشه در خواست و تمایلات نظام سلطه دارد.

اشاره: بهاییت درحالی خود را دینی نوین می‌داند که اکنون به یکی از ضد دین‌ترین تشکیلات جهان؛ یعنی صهیونیسم وابسته است. چرایی اینکه صهیونیسم را ضد دین‌ترین تشکیلات جهان می‌نامیم، رفتار‌های این فرقه گمراه با پیامبران و انبیای الهی است که روزی ۷۰ پیامبر را گردن می‌زدند و روزی هم عوامل خود را برای ترور پیامبر گرامی اسلام (ص) به خط کرده بودند؛ به‌جرئت می‌توان گفت که بهاییت، بازوی اجرایی صهیونیسم در ایران و منطقه بودند و تا سال ۱۳۵۷، مهم‌ترین ارکان کشور از جمله صداوسیما و برخی مراکز فرهنگی را در اختیار داشتند. البته با این وجود بهائی‌ها سعی در مظلوم نمایی دارند. عبدالکریم ایادی، پزشک مخصوص شاه و دربار که فردی بسیار زن‌باره و هوسران بوده نیز از جمله بهاییانی است که تا خصوصی‌ترین مکان‌های شاه کشور نفوذ داشت.

به همین خاطر خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در گفت و گویی با حجت الاسلام علیرضا روزبهانی مدیر اندیشکده فرقه پژوهی معراج خرد و مدیر گروه نقد فرق انحرافی مرکز کلام و ادیان حوزه علمیه قم به گذشته، حال و آینده این فرقه ضاله پرداخته است که متن آن به این شرح است.

رسا* لطفاً تاریخچه تأسیس فرقه بهاییت بیان کنید.

فرقه بهاییت منشعب از فرقه بابیت می باشد، در سال 1280 قمری با ادعای میرزا حسین علی نوری مبنی بر اینکه موعودی که محمد علی باب در کتاب بیان معرفی کرده، او است ادعا موعود کتاب را بیان کرد و خودش را به عنوان پیامبر عصر معرفی کرد.

20سال قبل از ایشان علی محمد شیرازی با این ادعا که من باب امام زمان هستم، این داستان را شروع کرد و سپس ادعای امام زمان و سپس با ادعای پیامبری و نبوت کتابی به نام بیان نوشت و در ادامه خود را خدا نامید، خدایی که او از آن نام می برد همان خدای صوفیانیه و فناء فی الله بود اما واقعیت فرعونیتی که در وجود آن ها بود، منجر به این می شد که ادعای خدایی کنند.

از سال 1280 تا 1309 که بهاءالله از دنیا رفت تقریباً حدود 29 سال بهاء الله مدیریت این فرقه را به عهده داشت، کتاب بیان را نسخ و کتاب اقدس را به جای آن معرفی کرد و بیشتر یک فرقه شرقی با یک شبهات بسیار زیاد به فرقه ها و مسالک صوفیه بود، اما بعد از بهاءالله پسرش عباس افندی عبدالبهاء به ریاست فرقه رسید و این فرقه را از حالت مذهبی به سمت جریان فکری و اجتماعی برد، سپس در دوره شوقی افندی نوه عبدالبهاء و نتیجه بهاء الله این فرقه به سمت تشکیلاتی شدن سوق پیدا کرد، هرچند ذات فرقه ای بودن خود را همچنان حفظ کرده بود اما از حالت فرقه ای، دینی مذهبی به سمت ساختار و سازمانی شدن حرکت کرد و تبدیل به یک سازمان تبلیغاتی- جاسوسی به نفع جریان سلطه وارد عمل شد.

فرقه ضاله بهاییت از آغاز و انعقاد نطقه استعماری است

رسا* آیا منظورتان این است که از این دوره مورد حمایت استعمار قرار گرفت و تا قبل از آن ارتباطی با جریان نفوذ بیگانه و استعمار نداشت؟

سخن پیشین منافی این نیست که بگوییم قبل از این داستان استعمار و استکبار نبوده است، قبل از شوقی هم تبلیغاتچی ها و جاسوسی ها برای نظام سلطه بود اما در زمان شوقی یک شکل منظم و منضبط به خود گرفتند، چرا که شوقی تحصیل کرده غرب بود و رفتارهای سازمانی را خوب می شناخت و به آن علاقمند بود و عمل می کرد، لذا فرقه به سمت ساختاری شدن حرکت کرد.

بعد از شوقی چون فرزندی برای جانشینی نداشت، این فرقه با تشکیل یک شورای مرکب از 9 نفر از مردان بهایی اداره می شود و به رغم اینکه ادعای تساوی حقوق زن و مرد را دارند اما بانوان حق عضویت در این شورا را ندارند، البته در سطوح پایین نقش دارند اما در سطوح اصلی کاملاً مردسالارانه اداره می شود.

رسا* آیا شخصیت هایی مانند علی محمد باب و دیگر مدعیان امامت از جایگاه اجتماعی برخوردارند که به سمت چنین کارهایی سوق پیدا می کنند؟

در فرقه ها علم و جایگاه ابتدایی مطرح نیست بلکه کافی است افراد از بی تقوایی برخوردار باشند که خودشان را به عنوان چیزی که مورد قبول مردم آن ناحیه است معرفی کنند؛ در جهان اهل سنت غلام احمد قادیانی ادعای خلیفه المسیح می کند و مهدی را در قالب مسیح می بیند و بعد هم ادعای مسیحیت جداگانه می کند و خلفاء امروزی او نیز همه خود را خلیفه المسیح می دانند، چرا که معتقدند مهدی همان مسیح است که برمی گردد؛ در بین یهودیان، مسیحیان مکررا این اتفاق افتاده است و بین این افراد تحصیلکرده، بی سواد و با عنوان و جایگاه نیز وجود دارد، مثلاً منصور حلاج یا شلمغانی که در دوره امامان ما بودند و ادعاهایی کردند در همان زمان از اصحاب بودند و اطلاعات و دانش هایی داشتند برخی نیز مثل مسلیمه کذاب در زمان خود پیامبر بی سواد بودند؛ ظهور افراد به مردم زمان بستگی دارد، زمانی که محمد علی باب ادعا کرد، قبل از آن جریان شیخیه با بحث نیابت خاصه و شیعه کامل و رکن رابع باعث شده بود زمینه فکری برای پیروان مکتب شیخیه فراهم شود که امام زمان یک نائب خاص بین مردم دارد و این زمینه موجب می شود گروهی اولی که محمد علی باب بپیوندند، شیخی مذهب باشند و همین افراد بین مردمی که اطلاعات و سطح سوادشان به شدت پایین بود، نفوذ می کردند و با تبلیغات افراد را فریب و جذب خود می کردند.

فرقه ضاله بهاییت از آغاز و انعقاد نطقه استعماری است

رسا* آمار پیروانشان صحت دارد یا غلو نویسندگان تاریخی است؟

تعدادشان بین مردم افزایش پیدا می کرد اما این آمارهایی که در بعضی از آثار است بیشتر گزاف است؛ فرقه بابیت توانست پیروان خود را به دو سه هزار نفر برساند اما در بعضی از منابع تا بیست، سی هزار نفر هم گفته شده است که قطعاً دروغ است، در هر صورت دو سه هزار نفر از مردم به این فرقه پیوستند و چون روحیه جنگ آوری و خروش اجتماعی هم داشتند، سر و صدای زیادی را ایجاد کرده بود؛ علی محمد شیرازی داعیه های روحی بیمار خودش را که میل به فرعونیت داشت را بروز می داد، اما جریان استکبار وقتی چنین پتانسیلی را در جامعه ببیند قطعاً از آن استفاده، حمایت و هزینه خواهد کرد.

رسا* چه جریان هایی از این حرکت حمایت کردند؟

در آن عصر روس ها و انگلیسی ها با حمایت و هزینه سعی کردند این جریان را به نفع خودشان هدایت کنند و هرکدام هم تا حدی از این جریان بهره بردند، زمانی که امیرکبیر، علی محمد باب را اعدام کرد، استعمار ضربه سختی خورد چرا که هر چه برای این جریان هزینه کرده بودند مرحوم امیرکبیر از بین برده برد، لذا دشمنی ایجاد شده به نفع آن ها نبود و به دلایل مختلفی از جمله همین موضوع اقدام به ترور و قتل امیرکبیر کردند که جریان آن مفصلاً در تاریخ ذکر شده است.

بعد از شهادت امیرکبیر دوباره به سمت احیاء فرقه راه افتادند و میرزا حسینعلی نوری بهاء الله بهترین گزینه برای این جایگاه بود، اجمالاً باید بگویم حسینعلی نوری را گزینش، تربیت و حمایت کردند و نهایتاً به عنوان رهبر فرقه بابیه بر اینها گماشتند و نیمی از افراد فرقه بابیه را به خود جذب و فرقه جدید بهاییت تأسیس شد؛ فرقه بهاییت از آغاز و نطفه یک فرقه استعماری است و ریشه در خواست و تمایلات نظام سلطه دارد و به همین منوال این حمایت ها به اشکال مختلف تا به امروز ادامه دارد.

فرقه ضاله بهاییت از آغاز و انعقاد نطقه استعماری است

رسا* این فرقه در چه زمینه هایی انحراف دارد؟

انحرافات این فرقه در چند بُعد است؛ یک عقیدتی می باشد که طبیعتاً عقاید اصیل اسلامی را به انحراف کشیدند، بحث مهدویت، امامت، نبوت و خاتمیت را با استدلال های موهن بیت عنکبوتی سعی کردند زیرسوال ببرند.

یک سری انحرافات سیاسی دارند که تمایل بسیار شدیدی به سلطه پذیری و تسلط دنیا دارند و ارتباطات بسیار زننده ای با یهود و صهیونیسم دارند و دقیقاً در راستای اهداف امپریالیسم جهانی آمریکا واستکبار حرکت می کنند؛ در هر زمانی که فراز و قدرتی داشتند این قدرت کاملاً در خدمت نظم سلطه بوده است.

از جهت اجتماعی نیز انحرافاتی دارند و در درون جامعه خود نیز دچار معضلات و مشکلاتی همچون مباحث اخلاقی، کلاهبرداری و شیادی دارند؛ انحرافاتشان در ابعاد مختلف قابل بررسی و گفت و گو است.

رسا* مبارزه با این فرقه به چه صورتی است؟

مبارزات با فرقه ضاله بهاییت چند شکل داشت؛ گروهی معتقد بودند که باید این گروه را نادیده گرفت، طبیعتاً این روش با سیره انبیاء و ائمه تضادی دارد چرا که هرجا فساد و تباهی باشد باید روشنگری کرد؛ گروهی دیگر اعتقاد داشتند بهاییت چیزی برای گفتن ندارد و می توانیم با مسائل که دارند آن ها را رسوا و از چشم مردم بیندازیم که البته این روش هم نمی تواند راهکار و راهبرد درستی باشد چرا که هم افراد که فسا اخلاقی ندارند و شامل این نکات نمی شوند و لذا وقتی فرد نقیض حرف شما را ببیند نه تنها منزجر نمی‌شود بلکه سوق هم پیدا می کند؛ روش سوم نوشتن آثار و کتب در نقد این گروه بود که به نوعی بها دادن به فرقه بود که بزرگان را وادار به نوشتن ردیه در نقد این گروه کنیم که طبیعتاً همه افراد این آثار را مطالعه نخواهند کرد، اگرچه این روش، روش بسیار خوب و پایه ای است اما نه برای از بین بردن یک فرقه اجتماعی بلکه برای پاسخگویی به شبهات یک گروه مناسب است.

متاسفانه آن زمان جامعه ما نیز در آن حد نبود که چنین لقمه بزرگی را برای فهم توده آن عصر در بیاورد و این روش هم نتوانست موفق باشد.

روش دیگر انجمن حجتیه بود که شیخ محود حلبی و یارانش ساختاری شبیه به ساختار بهاییت ساختند و شروع به تحلیل، نقد و تجزیه آثار بهایی کردند و توانستند بخش وسیعی از تودهایی که به بهاییت چسپیده بودند را از بهاییت جدا کنند و به همین خاطر نظر موافق مراجع تقلید حتی حضرت امام رضوان الله تعالی علیه را بدست بیاورند، اما بعد از مدتی که روشن شد با وجود اینکه بسیاری را از لایه های بهاییت قلع و قمع کردند ولی بنیه اصلی آن نه تنها نحیف تر نشده بلکه قوی تر شده است و در به رأس حکومت راه پیدا کرده اند؛ در واقع در اوج قدرت انجمن حجتیه وزراء و نخست وزیر بهایی داشتیم و در به نوعی انجمن حجتیه شاخه های زائد این فرقه را هرس می کردند.

امام خمینی (ره) بهاییت را بخشی از جریان انحرافی حاکم می دانست و لذا برای اینکه مبارزه کند، اصل را نشانه گرفته بود و نشانه گرفتن آن اصل باعث شد مرحوم امام با نظام ستمشاهی مبارزه کردند و موفق هم شدند و جریان انحرافی پهلوی که جمع شد، بهاییت نیز در ایران به دنبالش جمع شد؛ در آن زمان کلیسا و کنیسه داشتیم و مورد هجوم مردم و انقلابی ها قرار نگرفتند اما بساط بهایی ها مورد هجوم قرار می گیرد چرا که این جریان را هم نظام حاکم می دانستند.

فرقه ضاله بهاییت از آغاز و انعقاد نطقه استعماری است

رسا* بهاییان بعد از انقلاب اسلامی از بین رفتند؟

از آنجایی که سر اصلی بهاییت در فلسطین و در کنار دولت رژیم اشغالگر قدس است طبیعتاً انقلاب اسلامی می تواند دست آن ها را از ایران کوتاه کند اما در سطح جهان باقی ماندند، در ایران هم سعی کردند به فعالیتهایشان ادامه بدهند که با تعطیلی و انحلال تشکیلاتشان و مقابله ای که نظام با این ها کرد در آن مقطع به پستو های تاریک ایران پناه برده و خود را پنهان کردند، در دولت سازندگی متاسفانه مقداری مسائل فرهنگی به حاشیه و کم رنگ شد و بهاییت فرصتی برای بازسازی خود پیدا کرد، دولت اصلاحات به آن ها فرصت تنفس داد و در این زمان به برخی از اموری دست یافتند که در زمان شاه پهلوی نیز دست پیدا نکرده بودند، دولت آقای احمدی نژاد هم که برآمد تا به آن حدی که انتظار می رفت امر محقق نشد و مسأله فرقه ای یک مسأله حاشیه ای شد و از روی میز مسائل اصلی نظام برداشته شد، در دولت تدبیر و امید مثل بقیه امور که تدبیر ویژه ای وجود نداشت در این مسأله نیز تدبیر روشنی نبود، اما در دولت فعلی امیدواریم با نگاه جامع علمی و مبتنی بر ارزش های اسلامی بتوانیم با این فرقه یک مقابله چشم گیر قابل قبولی داشته باشیم.

رسا* آینده این فرقه ضاله را در ایران چگونه ارزیابی می کنید؟

اگر آینده را به یک آینده بلند مدت طولانی تعریف کنیم، طبیعتاً این فرقه با اضمحلال و از بین رفتن اسرائیل و نظام سلطه از بین خواهد رفت اما در یک نگاه کوتاه تر بخشی از مردم این فرقه را به عنوان اعتقاد پذیرفته اند و فرقه ها در طول زمان باقی ماندند؛ با بررسی و مطالعاتی که دارم به نظر می آید دوام چندانی نخواهد داشت، معتقدم بهاییت شاید عمر بیشتری نسبت به نظام غاصب صهونیستی داشته باشد اما بهاییت نیز عمرش بسته به نظام سلطه است و طبیعتاً نظام سلطه و آمریکا امروزه در موضع ضعف عمیق و عجیبی قرار گرفته است و به مجرد اضمحلال این نظام تغییر معادلات جهانی این فرقه نیز دستخوش تغییرات فراوانی خواهد شد.

فرقه ضاله بهاییت از آغاز و انعقاد نطقه استعماری است

رسا* آیا تبلیغات هم دارند و چگونه افراد را به خود جذب می کنند؟

بهاییت و فرقه های دیگر جذبشان منوط به شرایط است و هر کسی را در هر مقطعی نمی پذیرند، در واقع فرقه ها به کیفیت بیشتر از کمیت بها می دهند چرا که می خواهند از این فرقه استفاده کنند؛ کسانی را جذب می کنند که کارآمدی و مفید برایشان باشد، در شرایط فعلی و در ایران بیشتر به دنبال جمع کردن عُده و افزایش توان خود است که بتواند در طوفان هایی که خودشان هم در آینده محتمل می دانند، با کمک عُده بیشتر دوام بیاورند، این فرقه امروز تلاش می کند سطح ایمنی و مانایی خودش را بالا ببرد نه اینکه با تکثیر اعضاء دست و بال خودش را درگیر مریدپروری کند.

رسا* رایج ترین شیوه تبلیغات بهاییت چیست؟

فرقه ها براساس مخاطب، شرایط و زمان جذب نیرو می کنند، مثلاً امروزه مسائل اقتصادی در ایران چالش برانگیز و پرنگ است لذا از فضاهای اقتصادی سعی می کنند به بهترین نحو ممکن به نفع خود بهره برداری کنند، در نظام دیگری شاید مسائل جنسی و اخلاقی ملاک باشد در برخی جاهای دیگر با حمایت های سیاسی این کار را انجام بدهند، اما اجمالاً الان اگر بخواهم یک دورنمایی از تبلیغات و شیوه جذب این فرقه بگویم، فرقه بهاییت بیشتر سعی می کند از طریق حمایت های مادی و معنوی از افراد ان ها را جذب خود کند چرا که افراد معضلات متفاوتی دارند برخی نیازمندی مالی دارند که طبیعتاً خیلی زودتر جذب می شوند، برخی از افراد نیازهای روحی دارند، طردشدگان از جامعه هستند مثل زنان خیابانب، مردان معتاد و متجاهر که فرقه آن ها را شناسایی و با بها دادن و عشق ورزیدن به آن ها جذبشان می کند.

رسا* با تشکر از حضرتعالی که توضیحات کامل و جامعی را بیان کردید.

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۰
نهادهای انقلابی را به انواع مختلف تضعیف می کنند. خودشان در کار، صدها عیب دارند، صدها نقطه ضعف دارند؛ اما چون لب به سخن باز می کنند، اولین حرفشان شکایت از انقلابی ها می کنند.
0
0