۲۱ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۷:۲۲
کد خبر: ۶۷۷۸۹۹
کارشناس تاریخ معاصر بررسی کرد؛

بابیت، تیغ یهود بر پیکره تشیع

بابیت، تیغ یهود بر پیکره تشیع
حجت‌الاسلام احسان زاده گفت: شواهد متعددی مبنی بر نفوذ یهود در تأسیس این فرقه وجود دارد و علی‌محمد باب، ضمن ارتباط با آنها شناخته و برای تأسیس این جریان برگزیده شده است.

اشاره: فرقه سازی و تفرقه افکنی، یکی از شیوه‌های مرسوم انگلیسی‌ها و به‌دنبال آن ریشه اصلی این تفکر، یهودیت است. یهودیتی که بر موج دوازده‌گانه فرقه‌های بنی‌اسرائیلی سوار شد تا یهودیتی که فرقه‌های مختلفی را در دل شیعه و سنی پدید آورد. بابیت و بهاییت یکی از فرقه‌های مهمی هستند که در این زمینه مورد توجه قرار می‌گیرند.

در آستانه سالروز اعدام علی‌محمد شیرازی، سرکرده جریان انحرافی بابیت، مشهور به سیدعلی‌محمد باب، حجت‌الاسلام علی احسان‌زاده، کارشناس تاریخ معاصر در گفت‌وگویی با خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا به بررسی تاریخی و کلامی فرقه بابیت پرداخت. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

رسا ـ فرقه بابیت چگونه شکل گرفت و اساسا امروز این جریان چگونه است؟

ریشه بابیت، شیخیه است. در اوایل روی کار آمدن دولت قاجار، شخصی به نام شیخ احمد احسائی که زادگاه او در منطقه‌ای در شمال عربستان است، در میان علمای شیعه ظهور و رشد می‌کند و تفکر جدیدی را پایه ریزی می‌کند که مکتب او تحت عنوان مکتب شیخیه مطرح می‌شود.

این مکتب یک سلسله شاگرد‌هایی را می‌پروراند که معروف‌ترین آن‌ها به نام سیدکاظم رشتی است. پس از اینکه شیخ احمد فوت می‌کند، برخی از شاگردان او مدعی جانشینی می‌شوند که سیدکاظم معروف‌ترین آن‌هاست که جریان شیخیه را ادامه می‌دهد. سیدکاظم یک حلقه ویژه‌ای دارد که شخصی به نام سیدعلی‌محمد شیرازی معروف‌ترین آن‌هاست.
 

انحصار اصول دین به چهار مسأله

یکی از مهم‌ترین مطالبی که شیخ احمد احسائی بدان تأکید داشت، این بود که می‌گفت ما چهار اصول دین داریم؛ اول توحید، سپس نبوت، سپس امامت و چهارم رکن رابع که نائب یا باب امام است؛ یعنی کسی که از طریق او ما می‌توانیم به امام برسیم. شیخیه یک نوع تفکرات شبه فلسفی عرفانی داشت که می‌گفت خدا بر پیامبر (ص) به شکلی حلول می‌کند، پیامبر (ص) بر امام حلول می‌کند و سپس روح امام نیز بر باب او حلول می‌کند، بنابراین تنها راه رسیدن به امام، وصل شدن به باب است و هر زمانی باید این باب وجود داشته باشد و خود او مدعی رکن رابع و باب بود.

بعد از شیخ احمد، سیدکاظم رشتی و پس از سیدکاظم نیز سیدعلی‌محمد باب است. سیدعلی‌محمد پس از فوت سیدکاظم در سال ۱۲۶۱ ه. ق در دوره محمدشاه قاجار، مدعی باب شد و در حضور برخی از اطرافیان سیدکاظم رشتی و در شیراز این مسأله را مطرح کرد که آن‌ها نیز به وی گرایش پیدا کردند و این جریان از شهادت به بابیت علی‌محمد در اذان آغاز شد.

مردم در ابتدا او را دستگیر کردند و حتی در خود شیراز این سخن توبه کرد، سپس به اصفهان تبعید شد که در آنجا با برخی از علما به مناظره پرداخت که شکست خورد و دوباره در آنجا توبه کرد و دوباره به دستور شاه به زندان ماکو منتقل شد که در آنجا کتاب مقدس بابی‌ها را تحت عنوان بیان نگاشت و به ادعای خود پرداخت.
 
بابیت، تیغ یهودیت بر پیکره تشیع

توبه‌های مکرر باب

پس از زندان ماکو به قلعه چهریق در اطراف ارومیه که در آنجا با برخی از علمای آذربایجان به مناظره پرداخت و دوباره شکست خورد و برای چندمین بار توبه کرد. گفتنی است در آن مناظره ناصرالدین شاه که در آن زمان ولیعهد بود نیز حضور داشت. البته در آنجا به‌خاطر ادعایش چوب خورد و توبه نامه او به‌صورت مکتوب موجود می‌باشد و او همه ادعاهایش را تکذیب کرده است.

او با همه این اتفاقات ادعای امامت کرد و سپس ادعای پیامبری را انجام داد و اعلام کرد که دین اسلام منسوخ شده و کتاب بیان را نیز به‌عنوان کتاب جدیدی به پیروان خودش معرفی کرد. اتفاقی که همزمان با دوره‌ای که او در زندان به‌سر می‌برد، این است که عده‌ای از افرادی که به او ایمان آورده بودند و پیروان سیدکاظم رشتی نیز یک تجمع اعتراضی در دشت بدشت در حوالی شاهرود در استان سمنان انجام دادند و اعلام می‌کنند دین اسلام منسوخ شده و، چون پیامبرشان را که علی‌محمد شیرازی باشد در زندان به‌سر می‌برد و شریعت جدیدی ارائه نشده است، در حال حاضر در دوران فترت به‌سر می‌بریم و به‌همین دلیل احکام ملغی است و لزومی به پیروزی از شریعت اسلامی وجود ندارد.
 
بابیت، تیغ یهودیت بر پیکره تشیع
محل تیرباران علی‌محمد باب در تبریز

اسطورۀ زن در بابیت

از جمله کار‌های مهمی که در آن‌جا رخ‌داد، یکی از پیروان مطرح به نام طاهره قره العین که در میان پیروان بهائیت و بابیت زن مقدسی است، به شکل غیرمنتظره‌ای کشف حجاب کرد و بعد اتفاقات نادرستی که پس از آن قضایا اتفاق افتاد، باعث شد خیلی از مردم عوام و ساده‌ای که گمان می‌کردند آن ادعای علی‌محمد شیرازی، یک ادعای حقیقی است، به‌واسطه دیدن این معضلات و گناهان از او برگشتند و جدا شدند.

این نکته را باید بیان کنم که سابقه خود علی‌محمد شیرازی، قابل پژوهش و بررسی است. آقای شهبازی به‌صورت مفصل به این موضوع پرداخته‌اند که اصلاً خانوادۀ او چه خصوصیاتی دارند؟ دایی‌های علی‌محمد شیرازی با کمپانی سانسون‌ها که یک گروه مهمی از یهودیان تاجر در آسیا ارتباط داشتند. ساسون‌ها با خانواده‌های زرسالار یهودی و خاندان روچلید‌ها ارتباط دارند به روچیلد‌های آسیا شهرت دارند.
 

اهمیت بابیت برای یهودیت

منطقه بوشهر، به این دلیل که مهمترین منطقه بندر تجاری دریایی در ایران است و ارتباطی جدی با جنوب دارد و به‌تبع با هند که انگلیسی‌ها در آن مستقر هستند، به‌نحوی پایگاه فعالی برای انگلیسی‌ها و یهودیان تاجری که در این نقطه رفت آمد دارند هست. علی‌محمد شیرازی در دوران نوجوانی در کمپانی ساسون‌ها فعالیت دارد و برخی از خویشاوندان او نیز با این یهودی‌ها ارتباط دارند که در تجارت تریاک، که از تجارت‌های مهم یهودی‌ها، مشارکت دارند؛ بنابراین شواهد متعددی مبنی بر نفوذ یهودیت در تأسیس این فرقه وجود دارد و این که این فرقه صرفاً از جهت آشنایی او با جریان سیدکاظم رشتی و اطرافیانش و یا نبوغ و استعداد وجود ندارد.

البته در برخی از جهات انسان قابل توجهی است. شرایط این ادعا‌ها را دارد؛ چرا که جوان خوش‌سیمایی است و او معجزۀ خود را، تندنویسی عنوان می‌کند که حتی این ادعا را در مناظره‌ای در آذربایجان مطرح می‌کند، در پاسخ می‌گویند ما کسی را داریم که بیشتر می‌تواند بنویسد، ولی به‌هرحال این قوت‌ها را داشت.

تلاش‌های ظاهری برای پوشاندن ضعف‌های استدلالی

بهائی‌ها و بابی‌ها سعی می‌کنند با عبارات مغلق و به‌ظاهر زیبا و مسجع، خودشان را به نثر قرآن و یا چیزی شبیه به آن نزدیک کنند تا مردم عوام را تحت تأثیر قرار بدهند. این حوادثی است که تا پایان کار علی‌محمد شیرازی که سردسته جریان بابیت است اتفاق می‌افتد. وقتی این شورش در دشت بدشت اتفاق می‌افتد، سران این تجمع در شهر‌های مختلفی در کشور به شورش و اغتشاش می‌پردازند و به قتل و ترور بخش قابل توجهی از مردم دست می‌زنند.

از جمله مهم‌ترین افرادی که در این جریانات ترور می‌شود، مرحوم شهید ثالث، ملامحمدتقی برغانی که ایشان عموی قره العین است که پس قره العین پس از گرایش به بابیت از شوهر خود طلاق می‌گیرد و مرحوم شهید ثالث به‌خاطر اینکه جریان شیخیه و بابیه را تهدید کرده بود، ترور می‌شوند و به‌نحو فجیعی در مسجد به‌شهادت می‌رسد.
 
بابیت، تیغ یهودیت بر پیکره تشیع

بابی‌ها و بهائی‌های تروریست

بخش مهمی از مردم نیز در این جریانات کشته می‌شوند، وقتی این حوادث رخ می‌دهد، ناصرالدین میرزا، ولی‌عهد زمان، با مشورت و هدایت دستیار و وزیر خودش، محمدتقی فراهانی، برای از جا کندن ریشۀ این فتنه، علی‌محمد شیرازی را اعدام می‌کنند تا بعد بتوانیم با افراد تابع آن‌ها برخورد کنیم. علی‌محمد شیرازی در تبریز اعدام شد و سپس با شورش‌ها در مناطقی مثل زنجان، قزوین، یزد، ساری و بابل برخورد می‌شود و این شورش‌ها فروکش می‌کند. وقتی ناصرالدین شاه به پادشاهی می‌رسد، خود شاه را نیز ترور می‌کنند. قره العین در این جریانات حضور فعالی دارد که او را نیز دستگیر می‌کنند و اعدام می‌شود.

به‌عنوان تتمه بحث باید بیان کنم که بعد از اعدام علی‌محمد شیرازی، دو نفر از پیروان او، ادعای جانشینی می‌کنند. این دو نفر با همدیگر برادر بودند؛ یکی از آن‌ها میرزا یحیی صبح ازل است که برادر بزرگتری دارد که او نیز نقش فعالی در شورش‌های بابیه دارد، تحت عنوان میرزاحسین‌علی نوری که بعدا به بهاء‌الله مشهور می‌گردد.
 
بابیت، تیغ یهودیت بر پیکره تشیع
میرزا حسین‌علی نوری که عده زیادی از پیروان بابیت را دور خود گرد آورد و بهاییت را تأسیس و ادعای پیامبری کرد.

انشعاب بابیت

بعد از ادعای این دو شخص، این فرقه منشعب می‌شوند و گروهی به پیروان ازلی تبدیل می‌شوند که ادامه جریان بابیت به یک معناست و دیگری گروه دیگر بهایی می‌شوند و پیروان میرزاحسین‌علی نوری هستند که او ادعا می‌کند مطابق اعتقادات بابیه، علی‌محمد شیرازی، وعده ظهور او را تحت عنوان «من یظهره الله» در کتاب بیان، مطرح کرده بود و خود را تحت عنوان بهاء الله معرفی می‌کند.

از منابع معتبری که در نقد بابیت و بهاییت نوشته شده است می‌توان به کتابی از علامه مصطفوی تحت عنوان «محاکمه و بررسی در تاریخ، عقاید و احکام باب و بهاء» در سه جلد است که یک کتاب جامع و مفید است. این کتاب نسبتاً معاصر است و چندان قدمت زیادی ندارد.
 

بهاییت، رمزواژۀ فشار دینی بر جمهوری اسلامی

امروزه، یکی از فشار‌های بین المللی بر جمهوری اسلامی، این است که چرا بهاییت را به‌عنوان یک دین، به‌رسمیت نمی‌شناسد و به پیروان آن آزادی نمی‌دهد؟ آن‌ها یک فرقه کاملاً تروریستی هستند  و در هر زمانی که توانسته‌اند، دست به ترور زده‌اند و حتی بعد از دوره اولیه‌ای که سرکوب شدند، بار‌ها و بار‌ها مخالفین و علمای بزرگی را که با آن‌ها مخالف بودند و یا کتاب علیه آن‌ها نوشته بودند را ترور کردند که نمونه‌های متعددی از آن وجود دارد.

حتی برخی از سران انجمن حجتیه، که این انجمن گروهی منحرف هستند نیز توسط جریان بهاییت ترور شدند. برای مطالعه بیشتر درمورد فتنه‌ای که در دوره قاجار به‌راه‌انداختند، می‌توانید به کتاب «فتنه باب» که توسط اعتضاد السلطنه، از شخصیت‌های برجسته دوران قاجار مراجعه کنید.
 
بابیت، تیغ یهودیت بر پیکره تشیع
آرامگاهی که ادعا می‌شود جنازه علی‌محمد شیرازی در آن مدفون باشد.
 

رسا ـ به برخی از اعتقادات بابیت اشاره فرمودید، اما به طور جامع‌تر به این آموزه‌ها می‌پردازید؟

ما بعد از بابیت با بهاییت روبرو هستیم. این‌ها ادعا می‌کنند که اسلام منسوخ شده است و مسأله خاتمیت را زیر سؤال می‌برند؛ اما وقتی برای آ‌نها استدلال می‌شود که در قرآن بیان شده است که حضرت محمد (ص) خاتم النبیین هستند، آن‌ها می‌گویند: «منظور از خاتم انگشتر است؛ نه پایان دهنده پیامبران.»

برای مثال قبله آن‌ها شهر عکا، در فلسطین است که در حال حاضر جزو بخش اشغالی صهیونیستی است که قبر حسین‌علی نوری در آن مکان قرار دارد. آن‌ها کتاب مقدسی غیر از کتاب مقدسی است که علی‌محمد نگاشته و این‌ها بار‌ها خودشان به تناقضات قابل توجهی رسیده‌اند و درحال‌حاضر، رهبر ندارند، بلکه به‌وسیله یک گروه‌خاصی رهبری و هدایت می‌شوند که در آمریکا مستقر هستند.
 
بابیت، تیغ یهودیت بر پیکره تشیع

کتاب مقدس بابیت و بهاییت

کتاب مقدس بهایی‌ها اقدس نام دارد و کتاب بیان نیز برای بابی‌هاست، بار‌ها توسط کارشناسان و متخصصین نقد شده که تناقضات درونی آن بیرون آمده است که اشکالات واضح و متعددی نسبت به آن نوشته‌اند. برترین کتاب‌های انتقادی که نسبت به بابیت و بهاییت نوشته شده است، از کسانی است که روزی خودشان از مبلغان بهاییت بودند و بعداً توبه کردند و علیه بهاییت کتاب نوشته‌اند.

 یکی از کتاب‌هایی که اعضای توبه کننده آن‌ها نوشته، کتاب «کشف الحیل» نوشته عبدالحسین آیتی است. یکی از کار‌هایی که آن‌ها می‌کنند، این است که برای خود شریعت‌سازی می‌کنند که از طریق جعل مناسک، عدد مقدس تعیین کردن و اسطوره سازی است. البته از جمله کار‌های مهمی که آن‌ها می‌کنند، مظلوم‌نمایی‌هایی است که انجام می‌دهند.
 

سوء استفاده بابیت از مهدویت

بهایی‌ها به‌طور مشخص به دنبال سوء استفاده از مقوله مهدویت هستند تا با توجه به علاقه و گرایش جدی مردم به مهدویت که این موضوع به علت جدی بودن در میان شیعیان، راه نفوذی برای ورود به جریان شیعه است و اگر بخواهیم از نظر استعماری بودن این فرقه بررسی کنیم، در جریان اهل سنت، اگر استعمار قصد نفوذ داشته باشد و فرقه‌ای جدید به‌وجود بیاورد، روی مسأله صحابه سرمایه‌گذاری می‌کند؛ بنابراین فرقه سلفیه و به دنبال آن وهابیت از اهل تسنن به‌وجود می‌آید.
 
بابیت، تیغ یهودیت بر پیکره تشیع

برای به‌وجود آمدن یک جریان انحرافی در تشیع نیز، می‌توانند از جریان آموزه‌های شیعی و گرایش‌هایی که شیعیان دارند، استفاده کنند. یکی از مهم‌ترین این آموزه‌ها، مسأله مهدویت است. آنان در مسأله مهدی‌گرایی انحراف ایجاد می‌کنند و با عنوان اینکه ما باب رسیدن به امام زمان هستیم، نفوذ به جریان تشیع را رقم می‌زنند.

آن‌ها از جمله مسائلی که تحریف کرده‌اند، مسأله قیامت و بعثت است. یکی از کار‌های مهمی که انجام می‌دهند، تأویل است که می‌گویند: «عبارات قرآن تأویلی دارد و ظاهر به معنای دیگری قابل استفاده است.» و آن‌ها در نهایت، قرآن را منسوخ می‌دانند. یکی از نکاتی که از قرآن استفاده می‌کنند، وقتی در مقابل این پرسش قرار می‌گیرند که چرا متدین به شریعت نیستید؟ می‌گویند: «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ» درحالی که یقین در این‌گونه کاربرد‌ها به‌معنای مرگ هست.

رسا ـ اشکالات مهمی که کلام و عقاید تشیع نسبت به آموزه‌های بابیت دارد چیست؟

چون من به‌صورت تخصصی وارد نقد کلامی این فرقه‌ها وارد نشده‌ام و مطالعات تخصصی در این حوزه نداشته‌ام، تنها به بیان این مطالب اکفتا می‌کنم. اولین اشکال مهمی که می‌توان به بهاییت داشت، این است که قرآن به صراحت مسأله خاتمیت را بیان می‌کند که پرونده هر مدعی را که پس از پیامبر، ادعای نبوت کند را می‌بندد و خود پیامبران وقتی از دنیا می‌روند، اوصیای خود را مشخصاً به نام تعیین می‌کنند و تا قیامت، این اوصیا، در میان ما حضور دارند و دیگر جایی برای فرد دیگری که مدعی باشد، باقی نمی‌ماند.

مسأله دیگر این است که فرضاً خاتمیت نباشد، کسی که ادعای پیامبری می‌کند، خاتم الانبیا در کتاب‌های مقدس پیشین در تورات و در انجیل بیان شده بود که حتی به منطقه ظهور اشاره شده بود و کسانی که پیرو این کتب مقدس بودند او را مانند فرزند خودشان می‌شناختند، ولی ما هیچ نشانی و یا بشارتی نسبت به این که کسی پس از حضرت محمد (ص) خواهد آمد و ادعای پیامبری خواهد کرد را نه درباره علی‌محمد شیرازی و نه درباره حسین‌علی نوری و نه فرد دیگری نداریم.
 
بابیت، تیغ یهودیت بر پیکره تشیع

بشارت؛ حلقه مفقوده بابیت

مسأله سوم نیز بشارت را نیز لازم ندانیم، حال کسی که ادعای پیامبری می‌کند، باید معجزه‌ای همراه خود داشته باشد و یا بگوید در فلان موضوع، نقصی وجود داشته است و برای تکمیل یک نقصان آمده باشد، خوب ما می‌بینیم دین پیامبر اسلام اگر این موضوع را بیان نکرده باشد، از نظر شریعت، یک دین کامل و جامع است و هیچ نقصانی در آن وجود ندارد که بگوییم یک دین جدیدی باید به‌وجود بیاید که آن نقصان را کامل کند.

همه نیازها، اشکالات و سؤالات ما را تا اکنون که پاسخ گفته و از این به بعد نیز پاسخ‌گو خواهد بود. از طرفی آن ادعایی که انجام شده و در هردو کتاب اقدس و بیان بدان پرداخته است، یک سری حرف‌هایی بیان شده که نه از نظر علمی، مبنای درستی دارد، بلکه اشکالات فراوانی بدان وارد است که اصلاً قابل مقایسه با قرآن و معارف عالی آن‌ها و احادیثی که از اهل بیت رسیده است، نیست.

تناقض وصی در بابیت

موضوع تعیین وصی و جانشین نیز یکی دیگر از موضوعاتی است که یک پیامبر باید انجام دهد، ولی بلافاصله پس از مرگ علی‌محمد شیرازی، در مورد جانشینی او اختلاف می‌شود و هر دو نفر ادعا می‌کنند که وصی باب هستند و در آنجا انشعابی در بابیت پدید می‌آید و حسین‌علی نوری نیز ادعا می‌کند پیامبر جدیدی هست درحالی که علی‌محمد شیرازی وعده پیامبر جدید را نداده بود و این یعنی این دین نهایت مدت کارآمدی‌اش ۱۰ الی ۱۵ سال است که توسط پیامبری جدید نسخ می‌شود.

اگر بپذیریم صبح ازل حق بوده، پس باید بگوییم که این دین از بین رفت چرا که میرزا یحیی دولت آبادی، جانشین صبح ازل، اعلام کرد که دیگر ما باید وارد تقیه محض بشویم و آن تقیه محض منجر به استحاله فرقه‌ای آن‌ها شد که به‌گونه‌ای از روشنفکری تبدیل شدند.

رسا ـ ممنون از وقت و مطالب مفیدی که در اختیار ما قرار دادید.

خبرنگار: محمدحسین کتابی
محمدحسین کتابی
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۹:۰۹
به موقع و کامل بود دست رسا درد نکنه
1
0