۳۱ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۷
کد خبر: ۷۱۲۸۶۵
یادداشت؛

خوشحالی بی‌مورد

خوشحالی بی‌مورد
در سالگرد رحلت امام خمینی عده‌ای شعارهایی داده که رهبری تذکری به آنان دادند؛ برخی از این تذکر به نفع خود بهره بردند و برخی برداشت غلطی از این تذکر داشتند.

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، داشته اساسی اسلام نسبت به اندیشه‌ها، وجود مکانیزم امام و امت است. این چارچوب تا کنون مکتب اسلام را پیش برده و زین پس نیز بدون تردید همین سازوکار است که پیشبرنده خواهد بود. از این نکته نباید غافل شد که پیش‌رفتن ذیل این چارچوب، مستلزم داشتن بینش درست امت نسبت به امام است و اگر امام و چشم اندازش به درستی در بین مردم فهم شود، امت به سعادت خواهد رسید و مشکلاتش برطرف خواهد شد. اما متأسفانه در طول تاریخ بودند عده‌ای که یا جلوتر و یا عقب‌تر از امام در حرکت بودند و به تصریح ادعیه ما، «هرکه از امام جلو افتاد، از دین جدا شود و آن کس که از ایشان عقب ماند، نابود است».

مطابق اندیشه تشیع، ولایت فقیه نیز همان ولایت رسول الله است و در زمان غیبت نیز با وجود عدم حضور امام، فقیه جامع الشرایط جای او می‌نشیند و وظیفه امت نیز رجوع به او است؛ در نتیجه همگام بودن با ولی فقیه نیز همانند همگام بودن با امام، ما را به سر منزل مقصود می‌رساند. از جمله مصادیق همگام بودن با ولی فقیه، فهم درست و کامل اندیشه‌های او است نه اینکه بخشی از سخنان را گرفته و بخش دیگر را دور بیندازیم. اکنون مشخصا نکته‌ای که قصد داریم بدان بپردازیم، نقد و انتقاد از منظر امام جامعه می‌باشد که اخیرا، نمونه آن را در سخنرانی حضرت آیت الله خامنه‌ای به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی(ره)، در رابطه با حجت الاسلام سید حسن خمینی دیدیم.

رهبر معظم انقلاب در پایان سخنرانی خود فرمودند: «به من خبر دادند که امروز در اثنای سخنرانی جناب آقای حاج حسن‌ آقای خمینی کسانی سر و صدا کردند؛ بنده با این کار مخالفم، با این نوع تخریب کردن‌ها و سر و صدا کردن‌ها بنده موافق نیستم، من مخالفم؛ این را همه بدانند». این جمله برای عده‌ای پتک شد و در سرشان خورد و همچنین دستاویزی شد برای عده‌ای دیگر برای اثبات خود؛ در صورتی که اگر رهبری به درستی فهم شود، این سخن راه راست را به همه نشان می‌دهد که اصطلاحا نه ما را از این طرف بام می‌اندازد نه از آن طرف بام!

 

خوشحالی بی‌مورد

 

من هم منتقدم

برخی از مدافعان فعالیت‌ها و اندیشه‌های حجت الاسلام سید حسن خمینی و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، سخن مذکور رهبر انقلاب را خاری کردند در چشم منتقدان و مخالفان و عده‌ای از کسانی که منتقد بودند نیز از همین سخن، این را برداشت کردند که رهبری، وی را تأیید کرد پس نباید دیگر به او انتقاد کنیم. در پاسخ به این دو برداشت باید گفت خود ایشان در سخنانشان تصریح فرمودند که «با این نوع تخریب کردن‌ها و سر و صدا کردن‌ها بنده موافق نیستم» و هیچ کجای این الفاظ نمی‌تواند مهر تأییدی باشد بر روند حجت الاسلام سید حسن خمینی، بلکه رهبری یک نوع برخورد غلط را شنیدند و نسبت به این برخورد غلط تذکر دادند و قطعا اگر این نوع رفتار در برخورد با شخص دیگری نیز اتفاق می‌افتاد، بدون شک رهبری این تذکر را می‌دادند.

این اولین مرتبه نبود که حضرت آیت الله خامنه‌ای این تذکر را می‌دهند بلکه در رابطه با نوع انتقاد کردن‌ها، بارها و بارها ایشان نکاتی را بیان فرمودند. به عنوان نمونه ایشان در تاریخ ۱۳۸۰/۰۵/۱۱ فرمودند «انتقاد کردن غیر از تخریب کردن است. انتقاد، خوب و نعمت است» و یا در آذر ماه سال 78 نیز تأکید کردند که «انتقاد صحیح و دلسوزانه ضرری ندارد؛ اما این انتقاد بایستی به تخریب نینجامد». اگر کسی در مرقد امام حاضر بود و یا فیلم سخنرانی حجت الاسلام سید حسن خمینی را دیده باشد، شعارهای برخی حضار خطاب به وی را قطعا شنیده و هیچ انسان عاقلی این نوع رفتار را سازنده نمی‌داند که هیچ، بلکه عملی بر ضد کل نظام تلقی خواهد کرد.

این نکته نیز شایان توجه است در زمانی که سیاست‌های دولت یازدهم با شکست مواجه شده بود و انتقادات از زمین و آسمان به سوی آنان روانه بود، رهبری در روز اول سال 94 در حرم رضوی تصریح فرمودند «انتقادها باید در چهارچوب منطقی باشد. خود بنده هم به دولتهای گوناگون انتقادهایی داشتم، این انتقادها را همواره هم تذکّر داده‌ام، در هیچ موردی از آنچه به نظر من عیب بوده و جای انتقاد بوده است، از تذکّر خودداری نکردم؛ منتها این تذکّرات را در وضع مناسب و در موقعیّت مناسب و با شکل مناسب دادیم؛ یا پیغام دادیم، یا حضوری گفتیم، یا اصرار کردیم» و هیچ فردی این سخن را به منزله تأیید دولت برداشت نکرد. پس سخن رهبری در سالگرد رحلت امام خمینی(ره) نیز نافی انتقاد کردن به حسن خمینی نیست.

 

خوشحالی بی‌مورد

 

وظیفه متقابل

البته ناگفته نماند که حضرت آیت الله خامنه‌ای نگاه حزبی نداشته و در مواقعی که حقی ضایع شده از هر حزب و گروهی، سعی بر احقاق حق داشته است. در این مورد نیز رهبری چون دیدند حقی ضایع شده و برخی ناجوانمردانه شعارهایی دادند، از آبروی خود خرج کردند تا حقی از کسی ضایع نشود. بر کسی پوشیده نیست نهادهای تحت اشراف حجت الاسلام سید حسن خمینی بارها علیه مواضع رهبری موضع گرفته است و خط فکری‌شان به اصلاح طلبان نزدیک‌تر است درحالی که اصلاح طلبان فاصله زیادی با منویات رهبری دارند؛ اما با این حال رهبری با سکوت از کنار این مسأله گذر نکردند.

به عنوان نمونه می‌توان به انتخابات 1400 اشاره کرد که حجت الاسلام سید حسن خمینی و افراد وابسته به وی، سعی داشتند عدم نامزد شدن حسن خمینی را در انتخابات امر رهبری جلوه دهند و از طریق ایشان برای خود مشروعیت بخرند که در این قضیه، رهبری در برابر این ادعا سکوت کردند و نخواستند آبروی او برود. این صرفا یک نمونه بود از فعالیت‌هایی که از طریق وی خلاف رهبری صورت گرفته اما رهبری بدون هیچ نگاه جناحی در قضیه مذکور، تندروی نسبت به سید حسن خمینی را کاری ناشایست خواندند. حالا باید گفت وقتی رهبری از خودش برای او مایه گذاشته، آیا او وظیفه‌ای ندارد؟

حجت الاسلام سید حسن خمینی باید بداند که رهبری روی خط اعتدال حرکت و به موقع دفاع و سر وقت انتقاد می‌کنند. اگر این دفعه به نوعی دفاع کرده باشند، قطعا انتقاداتی نیز به فرایند فعالیت او داشته و بدون تردید سید حسن خمینی از منویات رهبری اگر آگاه‌تر از ما نباشد، نا آگاه‌تر نیست و انتقادات ایشان نسبت به خود را می‌داند. همچنین سید حسن باید بداند بهترین شخصی که امام خمینی را شناخته، رهبری است و خط معارفه ایشان نسبت به امام، از سایر خطوط فکری دقیق‌تر است؛ در نتیجه چه بهتر است حجت الاسلام سید حسن خمینی به معارفه آن امامی بپردازد که رهبری معرفی می‌کند نه یک عده اصلاح طلب!

ارسال نظرات