هدف از ازدواج؛ مودت و رحمت
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل ازگروه زندگی: مدتی است که بست نشسته خانه پدرش، در اتاق را روی خودش میبندد و مدام گریه میکند. فقط برای یک غذا خوردن سرسری از اتاق بیرون میآید و یا زمان هایی که مجبور باشد به دادگاه برود تا این ازدواج به قول خودش نحس را پایان بدهد. پدر و مادر مدام غصه می خورند و ناراحتند. یواشکی اش میگویند:«به او گفتیم این به تو نمی خورد، اما عشق چشماشو کور کرده بود!» به عنوان یک دوست و فامیل پا در اتاقش میگذارم، شاید صحبت کند و بارش سبک شود.
اول زُل زُل نگاهم میکند، بعد باز هم چشمانش اشکی میشود و میگوید: «چرا باید اینطور شود!» و آه میکشد. من هم که زمینه را فراهم می بینم از او می پرسم: «آخر چطور شد، شما که عاشق هم بودید. همیشه میگفتی هیچ عیب و ایرادی نداره؟!« با یک مکث طولانی میگوید:«بله عاشقش شدم و نقطه ضعفم همین شد، فکر میکردم با عشق همه چیز حل میشود، میدیدم قبل از ازدواج سیگار میکشد ، رفیق بازی و بددهنی میکند و خیلی چیزهای دیگر که گفتنش ناراحتم میکند اما اصلا توجه نمیکردم ، میگفتم بعد از ازدواج سرش به زندگی گرم میشود و همه چیز خوب پیش میرود. مهم این است که هم را دوست داریم! اما نه تنها نشد ، بدتر هم شد و دیگر بعدا چشمانم باز شد که چه بر سرم آمده!»
دستانش را در دستم میگیرم و به او میگویم که هر کاری لازم باشد برایش به عنوان یک دوست انجام میدهم و درکنارش خواهم ماند تا مشکلاتش را راحتتر حل کند. اما در ذهنم مدام این فکر سوسو میزند که چه دختر و پسرهایی به بهانه این عشق های واهی تن به زندگی هایی میدهند که در واقع ابتدایش درِ باغ سبز و انتهایش بازگشت به مسیری است که با یک دل شکسته و باری سنگین می بایست خستگی ها و ناراحتی هایشان را تا مدت ها به دوش بکشند و تجربه تلخی از ازدواج داشته باشند.
واقعا عشق برای یک ازدواج لازم است یا دوست داشتن کافی است؟ اصلاً چه تفاوت هایی بین محبت و دوست داشتن و عشق وجود دارد؟ عشقی که سریال های ترکیه ای و ایرانی از آن دم میزنند که آدمی حتما باید به این صورت ازدواج کند وگرنه به قول خودشان، خود را فنا داده است، چقدر با ارزش است که دیگر وقتی دچارش شدی، چشم و گوشت از همه حرف و حدیث های اطرافیان، دلسوزان و شاید هم مشاوران بسته میشود.
«دکتر نصرالله منصوری»، روانشناس و مشاور خانواده ما را در این زمینه یاری می کند.
*هدف از ازدواج؛ مودت و رحمت
خداوند در آیه بیست و یکم سوره مبارکه روم می فرمایند: «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛ و باز یکی از آیات (لطف) او آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود. در این امر نیز برای مردم بافکرت ادلهای (از علم و حکمت حق) آشکار است.
پس براساس آیه قرآن برای اینکه یک دختر و پسری که با هم ازدواج میکنند، زندگی موفق با حداقل مشکلات داشته باشند در درجه اول باید از جنس خودشان یک همسر برگزینند که این خود البته بحث طولانی دارد و در ادامه خداوند میفرمایند که هدف از اینکه شریک زندگی داشته باشید، این است که به سکینه و آرامش برسید و بین شما مودت و رحمت برقرار شود.
دکتر نصرالله منصوری، مشاور خانواده در گفت وگو با فارس عنوان میکند: «خداوند در این آیه از کلمه «مودت» استفاده کرده و در هیچ کجای قرآن ما کلمه عشق نمیبینیم بلکه در برخی جاها «محبت» و در بقیه جاها «مودت» است که برجسته شده . پس براساس آن نکته ای که خدا در قرآن هم فرموده، آنچیزی که ارزشمند است «مودت» است و بین این عشق و مودت هم تفاوت های بسیار وجود دارد.
در واقع مودت همان محبت واقعی و دوست داشتن نابی است که بین یک زوج ایجاد میشود اما عشق تعریف متفاوتی دارد در واقع «عشق» از ماده عشقه یک گیاه زود رشد گرفته شده که وقتی تخمش کاشته میشود، سریع بالا میآید و به هرچیزی که مانعش باشد، میچسبد و رشد میکند. اما وقتی بخواهید موانع را از بین ببرید، از آن دور نمیشود بلکه تکه تکه میشود. اوج دوست داشتن واقعی همان مودت و محبتی است که بین افراد ایجاد میشود و این عشقی که امروزه بین جوان ها رایج شده و صحبتش است و همه را مجذوب کرده، هوا و هوسی بیش نیست و در واقع یک کلمه قشنگ در یک زرورق زیبا است که پیچیده شده.
اوج دوست داشتن واقعی یک مرد به زن را میتوانیم زمانی ببینیم که آیت الله جوادی آملی همسرشان به رحمت خدا رفته بودند و ایشان عبا روی سر کشیدند و گریه میکردند و این یک محبت خالصانه بین زوجی است که سال ها در کنار هم زندگی کرده اند، به هم وفادار بودند و ترک کردن یکی از آنها برای دیگری سخت بود. در واقع این مودت همان وفاداری به یکدیگر است».
*محبت پیش یا پس از ازدواج؟
شاید برای خیلی از کسانی که سن و سالی ازشان گذشته دیگر تکراری باشد که هنوز هم این پرسش مطرح میشود، محبت باید بین یک دختر و پسر قبل از ازدواج شکل بگیرد یا بعدش! اما هنوز هم کاربردی و مهم است و خیلی از جوانها آن را نمیدانند در واقع به دام افراط یا تفریط میافتند یعنی یا آنقدر عاشق میشوند که دیگر چیزی نمیبینند جز خوبی یا اینکه آنقدر محتاطانه عمل میکنند و عقل گرا جلو میروند که بعد از ازدواج متوجه میشوند که اصلا علاقه ای به طرف مقابل ندارند و هیچ جرقه ای بینشان نمیخورد و در نهایت به دام طلاق عاطفی میافتند در واقع یک زندگی خواهر و برادری به خاطر دیگران!
پس جوان ها باید خیلی مراقب باشندکه در این دام افراط و تفریط نیافتند و بدانند که تا چه اندازه این محبت می بایست قبل از ازدواج و چقدر بعد از ازدواج ایجاد و کم و زیاد شود.
دکتر منصوری دراین باره می گوید: «قدیمی ترها بدون غرض مطالبی را مطرح میکردند که البته درست نبود، مثل اینکه دو نفر زیر یک سقف بروند علاقه بینشان ایجاد می شود و دوم اینکه در کار خیر عجله کنید. البته منظور از کار خیری که می بایست در آن عجله کرد، دستگیری و کمک به گرفتارها است نه ازدواج اما به اشتباه در ارتباط با ازدواج هم این را خیلی ها مطرح می کنند.
افلاطون می گوید که قبل از ازدواج دو چشم خود را کامل باز و همه چیز را رصد کنید اما بعد از ازدواج یک چشم خود را روی عیب های طرف مقابلتان ببندید. اما درباره نکته دوم که «بروید زیر یک سقف محبت ایجاد می شود» هم باید گفت که این هم یک جمله اشتباه است . نخستین جرقه علاقه باید از قبل ازدواج بخورد، البته منظور این نیست که دو طرف با هم ارتباط داشته باشند و بروند و بیایند و آخر هم معلوم نشود که چه شده، بلکه منظور این است که در همان چند نگاه اول یک محبت اولیه ایجاد و بعد در آشنایی های بعدی با دیدن کارهای خوب طرف این محبت افزوده شود.
من همیشه در مشاوره های قبل از ازدواج به جوان ها میگویم من روانشناس شما هستم اما نمی توانم محبت بین شما ایجاد کنم. محبت یک امر قلبی است که باید در قلب اتفاق بیافتد با همان جرقه های اول که اگر هم نیافتد، دیگر نمی افتد! بنابراین اگر کسی بیاید و بگوید که قبل از ازدواج از طرف مقابل خوشش نیامده اما بعد این محبت ایجاد شده ، من می گویم که ظاهرسازی می کند.
طبق آمار موجود در کشور نیز خیلی از طلاق های عاطفی به همین دلیل ایجاد می شود اینکه زن و مرد فکر می کنند بعدا همه چیز درست می شود، بعدا از هم خوششان می آید یا زندگی میکنند به خاطر پدر و مادر، جامعه، آبرو یا بچه هایشان که این نوع زندگی خطرات خاص خود را دارد و به تدریج فسادآور می شود.»
بنابراین جرقه محبت اولیه باید قبل از ازدواج بخورد و بعد این میزان به مرور در زندگی مشترک بیشتر شود و زمانی که این علاقه واقعی و زیاد رو به تکامل رفت، دو طرف در زمینه های مادی، معنوی، تعالی فکری و مسائل دیگر به رشد مشترک با هم میرسند.
پس شاخصه دیگر یک ازدواج موفق رشد، پیشرفت و تعالی دو طرف در کنار یکدیگر است نه اینکه هر کدام بخواهند ساز خود را بزنند و به یک پیشرفت و موفقیت شخصی برسند. زن و شوهری که بینشان محبت وجود داشته باشد، در همه زمینهها با هم رشد میکنند در واقع دو بال یک پرنده هستند که می تواند با هم پرواز کند و بالا بروند.
پس به تعبیر قرآن کریم اگر مودت و محبت بین یک زوج ایجاد شده باشد، به طور خودکار تعالی نیز با یکدیگر اتفاق می افتد . آنجایی مشکل ایجاد میشود که هرکسی بخواهد راه خودش را برود وگرنه در زندگی مشترک خوردن، خوابیدن و استراحت کردن، گفتن و خندیدن و در واقع هر چیز زشت و زیبایی مشترک است و آزادهنده نمیشود و تعالی بخواهیم یا نخواهیم در کنار هم اتفاق می افتد.
برخی نیز عنوان می کنند که بعد از ازدواج عیسی به دین خود و موسی به دین خود، یعنی اینها یک اسمی به نام تاهل به شناسنامه شان اضافه شده اما قرار نیست امر مشترکی بینشان باشد و هرکسی قرار است برنامه های خود را دنبال کند، این در واقع همان یک بال پرنده است و پرنده با یک بال نمی تواند پرواز کند . همینطور می شود که زوجین بعد از سال ها می بینند به دلیل همکاری نکردن با هم پیشرفتی هم حاصل نکرده و موفق نبوده اند.
در ارتباط با موفقیت در ازدواج شاخصههای مختلفی مطرح و مهم است که یکی از آنها مودت بین زوجین و تعالی شان با یکدیگر است . شما به چه چیزهایی بیشتر توجه میکنید و اهمیت می دهید؟ اولویت های شما برای یک انتخاب مناسب همسر و داشتن ازدواج شایسته چیست؟ برایمان بنویسید.
انتهای پیام/