سقط و قتل جنین یک مساله اخلاقی، الهیاتی و عدالتی است
به گزارش گروه جمعیت و خانواده خبرگزاری رسا، بنا بر آمار غیر رسمی سالانه حدود ۳۰۰ تا ۷۰۰ هزار سقط جنین در ایران صورت میگیرد. این آمار شامل کلیه مواردی است که مجوز قانونی دارد یا به صورت غیرقانونی انجام میگیرد. این میزان سقط جنین در کمترین میزان آن یعنی حدود ۳۰۰ سقط در روز که البته به دلیل پیچیدگی مسئله و نبود آمار شفاف قضاوت در مورد میزان سقطها و اینکه در چندماهگیِ جنین اتفاق میافتد یا اینکه چه عواملی باعث سقط شده است، در هالهای از ابهام است.
شفافیت یکی از عناصر مهم در تحقق عدالت اجتماعی است، تا زمانی که اطلاعات شفافی نسبت به مسائل اجتماعی نداشته باشیم نمیتوانیم در شناسایی مشکل و حلّ عدالت پژوهانه آن اقدام مناسبی انجام دهیم. در خصوص سقط جنین هم مساله به همان اندازه که پیچیده است به همان اندازه نیز مبهم است و تنها راه بررسی و حلّ عموم مسائل مرتبط با عدالت و به ویژه مسئله سقط جنین، شفافیت است. شفافیت در آمارها و عوامل ایجاد این پدیده اجتماعی، میتواند راه ما را برال رسیدن به راهکارهای به حداقل رسانیدن آسیبها هموار سازد.
سقط جنین یا به تعبیر روانتر قتل جنین یک مساله اخلاقی، الهیاتی، اجتماعی و عدالتی است. چرا که از میان بردن هر ذی روحی، از دیدگاه فقهی حرام و از مصادیق ظلم است. از حیث عدالتی و در پاسخ به پرسش مهم عدالت میان چه کسانی، قطعاً جنین به مثابه یک شخص در زمره کسانی است که لازم است عدالت در خصوص او رعایت شود. ملاک تشخّص در قرآن کریم با تعبیر ثمّ أنشأناه خلقاً آخر یا هنگام تعلّق روح به جنین آمده است و این مهم نشان میدهد که جنین به مثابه یک شخص از حقوقی برخوردار است و نهاد حکمرانی و سایر نهادهای دینی و مدنی مسئول حمایت از این حقوق هستند.
یکی از ابعاد بحث در مساله سقط جنین، سقط جنین معلول است. پرسش عدالتی این است، جنین معلول آیا از حق ادامه حیات برخوردار است و یا آنکه به صرف معلولیت والدین میتوانند نسبت به سقط اقدام کنند. در صورتی که این امر یعنی به دنیا آوری جنین معلول امری لازم است و عدالت چنین اقتضایی دارد نهاد حکمرانی چه مسئولیتی در قبال انسانی دارد که به لحاظ بدنی معلولیت دارد و از لحظه شروع زندگی با وضعیت نابرابری وارد کارزار دنیا میشود. این نابرابری چگونه به وسیله دولتها و بالاخص حکمرانی دینی جبران میشود. (عدالت جبرانی)
پدیده سقط در بستر اجتماعی آن به معنای از دست رفتن بخش قابل توجهی از سرمایه انسانی جامعه ما است. اساساً چه زمینههای نابرابرانه از قبیل فقر، شکاف طبقاتی، فساد و دیگر موارد سبب بروز چنین پدیدهای شده است. آیا اساساً پدیده سقط جنین خود یک بیماری است یا نشانگان یک بیماری شدیدتر است که برای رفع آن لازم است عوامل و زمینههای آن را از میان برد. وجود آمار بالای سقط در کشورهای با میزان رفاه زیاد نشان میدهد که علاوه بر عوامل اقتصادی نظیر فقر، دیگر عوامل فرهنگی و تضعیف کانون خانواده و گسترش لذت گرایی خودمحورانه تأثیر بسزایی بر این مهم دارد.
نویسنده: حجتالاسلام مهدی کریمی