۲۳ تير ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۲
کد خبر: ۷۱۴۷۶۴
قصه ترور یک عشق؛

هناس حلقه وصل محتوا و هنر/ وقتی عشق به قربانگاه می‌رود

هناس حلقه وصل محتوا و هنر/ وقتی عشق به قربانگاه می‌رود
هناس حلقه وصلی از عشق، خنده و شادی تا گریه، غم و نفرتی است که زندگی و بود واقعی شهدا را برای مردم روایت می‌کند و حلقه مفقوده محتوا و هنر را نشان می‌دهد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، فیلم سینمایی هناس، روایتی از زندگی شهید داریوش رضایی نژاد است که این روزها در سینما چشمان مخاطب را به خود جلب کرده است. هرچند که کارگردان در این فیلم تلاشی برای آوردن بازیگرهایی برای شباهت به شخصیت‌های اصلی داستان نکرده است؛ اما با پرداختن به این موضوع، یکی از گمنام‌ترین قصه‌های عشق و ترور را با زبان هنر بازگو می‌کند.

مهم‌ترین و شاخص‌ترین علتی که هر مخاطبی را به دیدن این اثر ترغیب می‌کند، استفاده خوب از زبان جذاب هنر برای روایت زندگی شهید رضایی نژاد است که شاید پیش از این کمتر به این مسأله اهمیت داده شده باشد.

هناس حلقه وصل محتوا و هنر/ وقتی عشق به قربانگاه می‌رود

حسین دارابی و محمدرضا شفاه که پیش‌تر از هناس آثار فاخر و انتقادی سیاسی همچون مصلحت، دیدن این فیلم جرم است و بیست و یک روز بعد را در کارنامه خود دارند در این اثر نیز از همان شیوه فیلم‌برداری و روایت خودشان استفاده کردند.

شیوه روایت‌گری و میزانسنی که در آثار این دو وجود دارد، چنان اثر را جذاب می‌سازد که مخاطب را تا پایان فیلم، روی صندلی نگه می‌دارد. همانطور که مخاطب پای فیلم دیدن این فیلم جرم است، می‌خندد، اشک می‌ریزد و با یک ضربه روبرو می‌شود و در پایان یک ضربه دیگر را تجربه می‌کند، پای فیلم هناس نیز می‌خندی، گریه می‌کنی، یک ضربه در وسط فیلم و ضربه دیگری در آخر فیلم را تجربه خواهی کرد.

اساسی‌ترین ویژگی که تمایز هناس با آثار سینمایی دیگر که درباره زندگی شهدا یا دانشمندان هسته‌ای ساخته شده‌اند دارد، پرداختن به زندگی خانوادگی و شخصی این شهید بزرگوار است. شاید تا کنون اثر سینمایی درخور توجهی مانند بادیگارد توسط ابراهیم حاتمی کیا ساخته شده است که به زندگی شخصی یکی از دانشمندان هسته‌ای و ارتباط او با محافظانش را نشان می‌دهد؛ اما آن اثر، اثری است از دیدگاه یک بادیگارد و محافظ شخصیت و هناس اثری است از دیدگاه شهره پیرانی، همسر شهید که برای حفاظت از جان همسر و خانواده‌اش هرکاری می‌کند. اثر دیگری که شاید روایتی از زندگی شخصی یک دانشمند هسته‌ای البته از نزدیک باشد؛ اثر ترمینال غرب است. البته ترمینال غرب به اندازه هناس خوش‌ساخت و با داستانی جذاب نبود و برای همین توفیقی هم پیدا نکرد تا به چشمان مخاطبان برسد.

هناس حلقه وصل محتوا و هنر/ وقتی عشق به قربانگاه می‌رود

استفاده از بازیگرانی حرفه‌ای برای نقش‌های اصلی در فیلم باعث حرفه‌ای‌تر شدن این اثر شده است. بهروز شعیبی در نقش شهید داریوش رضایی نژاد، مریلا زارعی در نقش شهره پیرانی، سیاوش طهمورث برای نقش استاد شهید داریوش رضایی نژاد و وحید رهبانی در نقش فرهاد ندّاف رئیس یکی از شرکت‌های همکار با سازمان انرژی اتمی بازی کردند.

روایت و خط سیر داستانی هناس در عین رازگونگی، می‌تواند شناخت کاملی را از شخصیت و زندگی شخصی و خانوادگی شهید رضایی نژاد ارائه کند. فردی که نخبه‌ای بی‌نظیر در سازمان انرژی اتمی است که خستگی را نمی‌شناسد. فردی که با وجود غرولند‌های مدام همسر و اطرافیان؛ اما ثابت قدم می‌ماند و به راهش ادامه می‌دهد. شهره پیرانی در این فیلم با وجود خسته شدن از سبک زندگی همسر و محدودیت‌های امنیتی و همچنین چشم‌های جاسوسانی که مدام زندگی آن‌ها را رصد می‌کنند، با وجود استرس‌های روزانه‌ای که به همراه همسر در حین خارج شدن از منزل تجربه می‌کند همگی در کنار هم باعث می‌شوند دشمن برای دزدیدن اطلاعات همسرش با او ارتباط بگیرند که او دست رد به سینه جاسوسان دشمن بزند.

سیاوش طهمورث در نقش استاد شهید رضایی نژاد همچون پدر حواس جمع و مراقبی است که سعی می‌کند داریوش و خانواده‌اش را از هر حادثۀ احتمالی دور کند؛ اما حادثه می‌رسد و داریوش را با خود می‌برد. اگر داریوش را در داستان بی‌طرف و بی‌هدف بدانیم؛ سیاوش طهمورث نقش مثبتی در قبال داریوش است. اما نقش منفی که دائم با داریوش درگیر است و می‌خواهد زندگی او را از او بگیرد، فرهاد ندّاف با بازی وحید رهبانی است. فرهاد پروپوزالی از طرح‌های علمی مورد نیاز سازمان انرژی اتمی را پیشنهاد داده و از طرفی داریوش به‌عنوان مسؤول بخش، به دلیل خطاها و اشکالات پروپوزال، پذیرفته نمی شود. وحید رهبانی که به‌خوبی توانست نقش منفی را در این اثر ایفا کند؛ قابلیت کنترل و تمرکز خود در بازیگری به‌خوبی نمایش می دهد.

هناس حلقه وصل محتوا و هنر/ وقتی عشق به قربانگاه می‌رود

از دو ضربه در داستان صحبت کردم. ضربه اولی که مخاطب از داستان می‌خورد، تصوری است که شهره در خیال خود از صحنه ترور شهید شهریاری و خانواده‌اش به ذهن می‌آورد. موتور سواری که زیر یک پل خود را به ماشین شهید شهریاری می‌رساند و ناگهان مخاطب با صدای یک انفجار جا می‌خورد. صحنه دیگری هم که به‌خوبی دلهره و خشم را باهم در دل مخاطب می‌پزد، صحنه‌ای است که تروریست در مقابل درب منزل با گلوله به سراغ شهید داریوش رضایی نژاد می‌آید. مخاطب بعد از دیدن این صحنه دلهره و خشمی را در درون خود احساس می‌کند.

و اما هناس، نامی لری است به معنای نفس که شهید داریوش رضایی نژاد همسر خود یعنی شهره پیرانی را با این اسم صدا می‌زد. عمق عشق و علاقه شهید داریوش رضایی نژاد نیز پس از ترور در سکانسی که استاد شهید رضایی نژاد و تیم امنیتی سازمان انرژی اتمی برای تخلیه اطلاعات لپ‌تاپ شهید رضایی نژاد می‌آیند، نشان داده می‌شود. وقتی متصدی از شهره پیرانی رمز عبور لپ‌تاپی را می‌خواهد که موساد به دنبال تخلیه آن اطلاعات از طریق وصل کردن لپ‌تاپ به اینترنت خانگی بود، شهره پیرانی پاسخ‌های مختلفی که به ذهنش می‌رسد را بیان می‌کند، حتی خود کلمه هناس را امتحان می‌کنند ولی در نهایت رمز لپ‌تاپ این دانشمند هسته‌ای تنها با عبارت «هناسم» باز می‌شود.

هناس حلقه وصل محتوا و هنر/ وقتی عشق به قربانگاه می‌رود

به‌نظر اگر بتوان تولید چنین آثاری را درباره زندگی شخصی شهیدان دانشمند، از شهید دکتر مصطفی چمران تا آخرین شهید هسته‌ای یعنی شهید دکتر محسن فخری‌زاده ادامه داد، مردم بهتر با زندگی این شهیدان آشنا خواهند شد. البته نباید فراموش کرد که رهبر معظم انقلاب نیز به‌تازگی درباره ناشناخته بودن شهدا و دانشمندان هسته‌ای و غیرهسته‌ای در مقابل سلبریتی‌های غربی ابراز ناراحتی کردند. به‌عنوان جمله پایانی درباره فیلم سینمایی هناس می‌توانم بنویسم، هناس حلقه وصلی از عشق، خنده و شادی تا گریه، غم و نفرتی است که زندگی و بود واقعی شهدا را برای مردم روایت می‌کند و حلقه مفقوده محتوا و هنر را نشان می‌دهد.

محمدحسین کتابی

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات