زنگ خطر بی عدالتی برای مدارس دولتی عادی
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ روایت آمار پذیرفتهشدگان کنکور سالهای گذشته میتواند زنگ خطری برای تمام مسئولان و سیاستگذاران کلان جمهوری اسلامی ایران در مقوله آموزش طبقاتی باشد. در کنکور 1401 سهم مدارس از 40 رتبه برتر اینگونه بود "مدارس استعدادهای درخشان: 72.5 درصد. مدارس غیرانتفاعی خاص: 22.5 درصد. مدارس نمونه دولتی: 2.5 درصد. مدارس دولتی: 2.5 درصد."
آمارها از کنکور سال 1400 نیز چنین روایتی را بازگو میکنند "مدارس استعدادهای درخشان 10.87، نمونه دولتی 2.22، غیردولتی 1.33 برابر سهم خود از جمعیت شرکتکنندگان در امتحانات نهایی، رتبه برتر (زیر 3000) دارند."
تصاحب رتبههای برتر کنکور توسط مدارس غیردولتی و خاص، ماجرای پرتکرار کنکور سالیان اخیر است.
روندی که سالها در کنکور رو به تکرار است، زنگ خطر جدی برای طبقاتی شدن آموزش است موضوعی که هنوز حساسیت برنامهریزان و سیاستگذاران عرصه آموزش کشور را بههمراه نداشته است و این فرایند که دانشآموزان مدارس دولتی عادی توان رقابت با مدارس خاص و غیردولتی را نداشته باشند، طبیعی میدانند.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی بهویژه اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز تا امروز حساسیت خاصی نسبت به حذف توان رقابت دانشآموزان مدارس دولتی عادی با مدارس خاص در کنکور نداشتهاند و حتی یک تذکر در این باره از سوی آنها شنیده نشده است.
همین مسئله باعث شد میزبان میزگردی در تسنیم با حضور سید علی جعفری دکترای سنجش و اندازهگیری و کارشناس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش، سعید صالح مدیرکل سابق مدارس غیردولتی، مجید ترابی یکی از فرهنگیان که سابقه سالها حضور بهعنوان مدیر در مدارس دولتی عادی دارد و محمدرضا دهرویه مدیر مدرسه استعداد درخشان علامه حلی3 ، باشیم و به بررسی عدالت آموزشی و چرایی حذف توان رقابت دانشآموزان مدارس دولتی عادی با مدارس خاص و غیردولتی بپردازیم.
بخش نخست این میزگرد با عنوان « گلوی دانشآموزان بیبضاعت کشور زیر پای "آموزش طبقاتی!"/ 83درصد رتبههای زیر 3هزار کنکور برای 33درصد دانشآموزان مدارس خاص! » پیش از این منتشر شده است.
مهمترین محورهای مطرحشده در بخش نخست بدین شرح بود:
* استانهای مرزی، سهم اندکی در رتبههای برتر کنکور دارند بهعنوان مثال سهم استان سیستان و بلوچستان 0.16 است در حالی که این تناسب باید یک باشد.
* در کنکور 1400 در مجموع سه گروه آزمایشی علوم تجربی، انسانی و ریاضی، مدارس سمپاد 10.87 برابر سهم خود رتبه برتر داشتهاند و در مجموع 41.28 درصد رتبههای زیر سههزار از مدارس سمپاد هستند! این آمار در گروه تجربی بیشتر از سایر گروههای آزمایشی است و به 68.59 درصد میرسد و در گروه ریاضی 46.42 درصد و انسانی 16.42 درصد است.
* در مجموع رتبههای برتر (زیر سههزار) سه گروه آزمایشی علوم تجربی، ریاضی و انسانی در آزمون سراسری 1400، سهم مدارس غیردولتی 18.12 درصد، نمونه دولتی 21.25 درصد، شاهد 2.3 درصد، عادی 15.29 درصد و عشایری 0.13 درصد است.
* در کنکور 1401 در مجموع گروههای آزمایشی پنجگانه، 72.5 درصد رتبههای برتر (زیر ده در گروه ریاضی، تجربی و انسانی و زیر 5 در گروههای زبان و هنر) از مدارس سمپاد هستند.
در ادامه بخش دوم این میزگرد، تقدیم شما مخاطبان ارجمند تسنیم شده است:
تسنیم: هماکنون دانشآموزان مدارس دولتی عادی توان رقابت با دانشآموزان مدارس خاص و غیردولتی ندارند و مسئولان نظام آموزشی کشور و نمایندگان مجلس این وضعیت را طبیعی میدانند که دانشآموز مدارس دولتی عادی توان رقابت نداشته باشند یعنی به جای تلاش برای اصلاح وضعیت تنوع مدارس، نقش پول در کسب موفقیت را تایید میکنند!
صالح: آموزش و پرورش مورد توجه جامعه است و همه خانوادهها با آن درگیر هستند اما آموزش و پرورش هیچگاه یکی از مهمترین مسائل برای دولتها نبوده و همیشه با کمبودهای مختلفی مواجه است.
آموزش و پرورش برای تامین نیازهای اولیه دچار مشکل است و برای حل مشکلات تلاشهایی انجام میشود به گونهای که از شخص نخست وزارتخانه تا معلمان در روستاهای محروم در حال تلاش هستند.
ویترینی برای پوشش مشکلات
سیستم مدیریتی برای پوشش کمبودها در آموزش و پرورش، ویترینهایی ایجاد کرده است تا آن را نمایش دهد و مشکلات پنهان بماند، وضعیت به گونهای شده است که گروه به گروه برای افراد مختلف جامعه مدرسه ایجاد کردهاند و آموزش و پرورش به عنوان ایجادکننده بیعدالتی وسط میدان ایستاده است در حالیکه قصدش الزاماً ایجاد بیعدالتی نیست و تلاش این بوده وضعیت را بهتر کند اما هیچگاه برنامه جامعی برای ارتقای نظام آموزشی نداشته است.
ابهام درباره سهم 15 درصدی مدارس دولتی از رتبههای زیر 3000
اینکه میگویند 15 درصد رتبههای زیر سه هزار کنکور از مدارس دولتی عادی هستند باید مدارس هیئت امنایی را جدا کرد، این مدارس شهریه دارند و به صورت ویژهتری در بحث آموزش اقدام میکنند به عنوان مثال مدرسه البرز تهران، هیئت امنایی است و حدود 20 میلیون شهریه دریافت میکند و در آمار رتبههای برتر کنکور، این مدرسه را هم جزو مدارس دولتی عادی حساب میکنند! اگر آن را جدا کنیم برای وضعیت مدارس دولتی عادی اتفاقات دیگری میافتد.
درباره اینکه آیا تفاوت معناداری میان نوع مدرسه و قبولی در کنکور وجود دارد؟ باید گفت که تاکنون تحلیل آماری و اطلاعاتی از سوی وزارت آموزش و پرورش و سازمان سنجش ارائه نشده است اما ظاهر امر نشان میدهد بین کیفیت انواع مدارس اختلاف وجود دارد و آموزش و پرورش انواعی از مدارس را ایجاد کرده است که مهمترین ویژگی آنها گلچین کردن دانشآموزان است و کمترین گلچین را مدراس دولتی عادی و بخشی از مدارس غیردولتی دارند.
برخی مدارس غیردولتی به دلیل تأمین هزینهها کمترین گلچین را دارند و از نظر آموزشی سختگیری نمیکنند، 70 درصد مدارس غیردولتی کشور کمتر از 100 دانشآموز و صندلی خالی دارند، موسس برای تأمین هزینهها باید از دانشآموزان ثبت نام کند بنابراین چندان دقت نمیکند دانشآموز با کیفیت بالاتری جذب کند.
کمترین نمرات امتحانات نهایی از آن کدام مدارس؟
در امتحانات نهایی میانگین نمرات مدارس غیردولتی قبل از مدارس دولتی عادی قرار دارد و گاهی پایینترین میانگین نمرات امتحانات در مدارس غیردولتی است به این دلیل که دانشآموز به مدرسه دولتی میرود و به دلایل مختلف همچون نداشتن جای خالی در مدارس دولتی برای ثبت نام یا نمرات پایین در مدارس غیردولتی ثبت نام میکنند.
مهمترین ویژگی انواع مدارس گلچین کردن دانشآموزان است که به جامعه آسیب میزند چون دانشآموزان مدارس خاص در شرایط گلخانهای تربیت میشوند و سایر دانشآموزان که در مدارس دولتی عادی هستند در کنار خود دانشآموز باهوش نمیبینند و از نظر اجتماعی جامعه به شکل مناسبی رشد نمیکند.
گلچین معلمان
بی عدالتی دیگر، گلچین معلمان است، در مناطق شهری هنگامی که قرار است معلمان تقسیم شوند بهترین معلمان ابتدا به مدارس سمپاد اختصاص مییابد! و پس از آن مدارس نمونه دولتی، شاهد و هیئت امنایی و باقی مانده معلمان به مدارس دولتی عادی میروند!
زنگ خطر برای مدارس دولتی عادی
به عنوان یک زنگ خطر میگویم، در وزارت آموزش و پرورش با حدود 750 هزار معلم حداقل 10 درصد آن معلمانی هستند که آموزش و پرورش آنها را با کیفیت نمیداند اما نمیتواند با آنها خداحافظی کند، این معلمان حتماً به مدارس دولتی عادی میروند و این یک بیعدالتی بسیار بزرگ است که در شهرهای کوچکتر حاد میشود به عنوان مثال مگر تعداد معلمانی که فیزیک خوب درس میدهند، چقدر است؟ اینها به مدارس خاص میروند و اگر در فرآیند آموزش دانشآموزان، معلم بالاترین کیفیت و بیشترین نقش را داشته باشد هماکنون مدارس دولتی عادی را از معلمان با کیفیت خالی کردهایم.
دوپینگ آموزشی
با این مدل جداسازی و آموزش خاص به گروهی از دانشآموزان همراه با دریافت شهریه در حال آسیب زدن به جامعه هستند، گروهی از دانشآموزان در طول دوران تحصیل و از پایههای پایینتر دوپینگ آموزشی میشوند و از همان ابتدا به کلاسهای آمادگی آزمون مدارس تیزهوشان رفته و در مدارس سمپاد پذیرفته میشوند.
مراکز پژوهشی باید به این موضوع پاسخ دهند، اگر مدارس سمپاد با همین پمپاژ امکاناتی که دولت انجام میدهد، دانشآموز را آزاد بگیرند باز هم این نتایج را کسب خواهند کرد یا خیر. هم اکنون دولت به افرادی که تمکن مالی دارند و میتوانند به کلاس کنکور بروند خدمات ویژهتر ارائه میدهند.
درباره این موضوع که آیا مدارس غیردولتی خاص عاملی برای بی عدالتی شدهاند؟ باید گفت در جامعهای که دولت در اقتصاد و آموزش دست برتر را دارد، هنگامی که بی عدالتی در مدارس سمپاد، شاهد و نمونه دولتی وجود دارد بیشتر از همه مدارس غیردولتی برجسته میشود.
نظام آموزشی دولتی متمرکز است یعنی دولت از صفر تا صد آموزش متمرکز اقدام میکند به همین دلیل کتابهای درسی از منطقه یک تهران تا دورافتاده ترین بخش استان سیستان و بلوچستان یکسان است همچنین روش جذب معلم، مدل و ساعت آموزش به یک شکل است.
در چنین شرایطی طبق قانون بخش غیردولتی هم برای ایجاد تنوع و کیفیت فعالیت میکند همچنین قانونگذار گفته است مواد حمایتی تعیین میکنیم تا باعث کاهش هزینه دانشآموزان برای تحصیل در مدارس غیردولتی شود و در مناطقی که کمبود معلم وجود دارد موسسان غیردولتی به ازای جذب یک دانشآموز، سرانه در اختیارشان قرار بگیرد.
ضعف مدارس دولتی عادی و رشد برخی مدارس غیردولتی
دولت پای خود را از کمک به مدارس غیردولتی کنار کشیده است و تمام هزینههای آموزش بر عهده اولیای دانشآموزان است؛ مدارس غیردولتی با مشکل فضا و حقوق کارمندان مواجه هستند و با توجه به حضور حمایتی محدود دولت در بخش غیردولتی تعدادی از مدارس غیردولتی رشد کرده و توانستهاند خودشان را نشان دهند و مهمترین دلیلی که این مدارس به شدت دیده میشوند ضعفهایی است که در بخش مدارس دولتی عادی وجود دارد.
حدود 50 درصد استخدامهای آموزش و پرورش خارج از استاندارد بوده و از سوی مجلس تحمیل شده است. خانوادهها نسبت به آموزش فرزندانشان حساس هستند، وقتی مدارس دولتی اینگونه جذب نیروی انسانی میکنند و کیفیت پایین است به سمت مدارس غیردولتی میروند و در چنین فضایی برخی مدارس رشد میکنند.
مدارس شاهد برای سفارشیها
اکنون چند درصد دانشآموزانی که در مدارس شاهد تحصیل میکنند از خانواده شهدا هستند؟ باید بگویم بیشتر دانشآموزان این مدارس فرزندان فرهنگیان و متنفذین شهر هستند زمانی که در استان خراسان رضوی مدیر بودم، رئیس اداره آموزش و پرورش فرزند فرماندار و مسئولان شهر را در مدارس شاهد ثبت نام میکرد!
تسنیم: آقای صالح! شما میگویید دولت از مدارس غیردولتی حمایت کند، دولت اگر پول و توانی داشت صرف مدارس دولتی عادی میکرد! آقای ترابی شما مدیر مدرسه دولتی عادی هستید، از نظر شما این حد از تنوع مدارس تا چه اندازه نیاز است؟ آیا مدارس متنوع منجر به تضعیف مدارس دولتی عادی و حذف توان رقابت دانشآموزان نمیشود؟
ترابی: درباره اینکه آیا عدالت آموزشی در ایران وجود دارد یا خیر؟ در پاسخ باید گفت؛ خیر! مطابق قانون اساسی، تحصیل تا پایان دوره متوسطه باید رایگان باشد اما ردی از این موضوع مشاهده نمیکنیم.
مدارس دولتی محروم از کمیت و کیفیت
هماکنون با توجه به نتایج کنکور، عدالت آموزشی برقرار نیست البته بنده فقط درباره تهران صحبت میکنم، وضعیت مدارس دولتی عادی به گونهای است که به شدت کمبود معلم وجود دارد. در برخی مناطق تهران 14 تا 15 هزار نفر نیرو کم است و به روشهای مختلف مانند حقالتدریس معلمان شاغل و نیروهای بازنشسته آن را جبران میکنند، طبیعی است در چنین شرایطی کیفیت در مدارس دولتی عادی وجود نداشته باشد باشد از سوی دیگر به لحاظ کمیت هم به مدارس رسیدگی نمیکنند چه برسد به کیفیت.
مدارس سمپاد اقدام به جداسازی و جذب دانشآموزان تیزهوش میکنند و با دریافت شهریه از خانوادهها به ارائه خدمات و امکانات میپردازند. دست مدارس سمپاد برای جذب نیروی آزاد، باز است و این نیروی آزاد توانمند و بهروز است که میتواند کیفیت را در مدارس سمپاد افزایش دهد.
مدارس دولتی عادی با برخی معلمان که کارایی لازم ندارد و گاهی به دلیل اعتراض یک مدرسه به مدرسه دیگر منتقل شده است، سر میکنند بنابراین کیفیت کار مناسب نیست و طبیعی است که عملکرد دانشآموزان آنها نیز قابل قبول نباشد.
معنای عدالت آموزشی این است، ابتدا به همه دانشآموزان خدمات یکسان ارائه دهیم و بعد به سراغ خدمات بیشتر به برخی گروههای دانشآموزان برویم. اکنون حداقلها را از برخی دانشآموزان دریغ میکنیم، آموزش و پرورش موظف است تمام دانشآموزان را هر جا که ایستادهاند، رشد دهد.
دانشآموزی که در مدرسه دولتی عادی محروم از کمیت و کیفیت تحصیل میکند اگر شرایط مناسب تری داشت نتیجه بهتری کسب میکرد به عنوان مثال اگر معلم فیزیک در تدریس توانمند باشد دانشآموزان را در این درس رشد میدهد، علت عدم رشد برخی دانشآموزان، ناتوانی آنها نیست بلکه نبود کیفیت و معلم توانمند است.
تسنیم: برخی معتقدند دانشآموزان تیزهوش باید خدمات ویژهتری دریافت کنند؛ آیا میتوان گفت مدارس سمپاد در کنار مدارس غیردولتی و سایر مدارس خاص، عامل تبعیض هستند؟ هماکنون دانشآموزان طبقات ضعیفتر جامعه توان رقابت و ورود به مدارس سمپاد را دارند؟
دهرویه: بنده در طول 20 سال فعالیتم، 8 سال در مدرسه دولتی عادی مدیر بودم و بقیه سالها را در مدارس سمپاد فعالیت کردم؛ باید بگویم در هر کلاسی دانشآموزانی شاخص هستند و ممکن است برای روند طبیعی کلاس درس مشکلاتی ایجاد کنند بنابراین نظام آموزشی ما به دو مسیر آموزشی تفکیک و تلفیق رسیده است.
فعالیت مدارس غیردولتی، سمپاد، شاهد و نمونه دولتی بر اساس تفکیک دانشآموزان است؛ برخی تفکیک بر اساس پول، برخی مانند مدارس شاهد، تفکیک براساس روابط و برخی تفکیک بر اساس استعداد دانشآموزان.
دانشآموزان سمپادی تیزهوش یا سختکوش؟
البته دانشآموزانی که به مدارس سمپاد وارد میشوند عموماً تیزهوش نیستند و پُرخوان و سختکوش هستند که از طریق قبولی در کنکور مدارس سمپاد، وارد میشوند بنابراین تفاوت دانشآموز سمپادی با فردی که در مدرسه دولتی عادی درس میخواند احتمالاً پاسخ به یک تست بیشتر است!
طرح "شهاب" برای شناسایی و حمایت از استعدادهای برتر مدارس دولتی عادی ایجاد شد اما به دلیل عدم تربیت نیروی انسانی متخصص ناکام ماند البته مدارس سمپاد میتوانند به این طرح کمک کنند که پیشنهاد آن ارائه شده است.
در بحث پمپاژ امکانات به مدارس سمپاد باید بگویم به هیچ وجه اینگونه نیست و هیچ امکاناتی به جز یک ساختمان مدرسه در اختیار مدارس سمپاد قرار نمیدهند و تمام هزینههای مدرسه با شهریهای است که از خانوادهها دریافت میشود.
انتقاداتی که به تربیت گلخانهای دانشآموزان مدارس سمپاد و جداسازی از جامعه میشود را میتوان با برنامههای جهادی در مناطق محروم جبران کرد.
مدیر مدرسه دولتی هیچ استقلالی ندارد
بنده در مدرسه سمپاد معلمی دارم که در مدارس دولتی هم درس میدهد، او میگوید "دانشآموزان مدرسه دولتی اصلاً به دنبال درس نیستند!" چرا این اتفاق میافتد و اکسیژن یادگیرندگی در فضای فضای مدرسه دولتی نیست؟ چون مدیر مدرسه دولتی هیچ استقلالی ندارد و نمیتواند نیروی آزاد جذب کند حتی نیروهای جهادی هم نمیتوانند به مدارس دولتی بروند؛ زمانی که مدیر مدرسه دولتی بودم حتی با پایگاه بسیج منطقه هم نمیتوانستم برای دریافت کمک ارتباط بگیرم البته هماکنون تا حدودی دست مدارس را باز کردهاند و مدرسهمحوری جریان یافته است.
در مدرسه سمپادی که مدیر هستم، 300 دانشآموز و حدود 90 نفر معلم و کادر اداری در حوزههای مختلف همانند پژوهش، المپیاد و کنکور دارم از تعداد 90 نفر فقط 5 نفر معلم رسمی هستند و سایرین نیروی آزاد.
در کنکور 1401، 70 دانشآموز مدرسه رتبههای زیر هزار، دو نفر رتبه تک رقمی و 12 نفر رتبه زیر 100 کسب کردند؛ اگر مدیران مدارس دولتی هم استقلال مدارس سمپاد را داشته باشند میتوانند نتایج خوبی کسب کنند.
ترابی: مدارس دولتی عادی اصلاً اجازه ندارند از نیروهای آزاد و جهادی استفاده کنند.
دهرویه: معتقدم باید بخشی از ورودی دانشگاهها مهارتی محور شود هماکنون افرادی را در صنعت کنکور داریم که هر گونه اقدام شود از جمله افزایش سهم معدل در پذیرش دانشگاهها باز هم متناسب با آن اقدام میکنند.
شهریه مدرسه سمپاد برای سال قبل: 14 میلیون تومان
با افزایش سهم معدل در پذیرش دانشگاهها، جامعه مخاطبان موسسات کنکور افزایش یافته و سه پایه دوره متوسطه دوم مخاطبان آنها هستند.
اگر 20 درصد ورودی دانشگاهها مهارتیمحور شود و حتی موسسات کنکور نیز در این عرصه فعال شوند، باز هم بازی برد است؛ دانشگاهها باید هنگام پذیرش دانشجو، مهارت را هم بسنجند آیا دانشآموزی که میتواند برنامه بنویسد برای رشته IT بهتر است یا فردی که فیزیک را 100 درصد بزند؟!
تسنیم: آقای دهرویه وضعیت طبقه اجتماعی 300 دانشآموز مدرسه سمپاد که شما مدیر آن هستید، چگونه است؟
دهرویه: هماکنون یک دانشآموز تحت پوشش کمیته امداد داریم، بیشتر دانشآموزان از طبقه متوسط به بالای جامعه هستند. شهریه مدرسه در سال قبل 14 میلیون تومان بود!