نیویورک از ابتدا قرار بود که نماد «سرزمین رویاها» باشد اما...
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنوشتهای خبرنگار تسنیم در نیویورک:
«مسافرین محترم؛ به فرودگاه بینالمللی جان اف کندی خوش آمدید.» از همینجا معلوم میشود که قرار است وارد چه کشوری شویم؛ جایی که قدرت رسانه تا اندازهای مهم و البته تاثیرگذار است که یکی از جنگطلبترین روسای جمهور این کشور را تبدیل به نماد صلح و حکمرانیِ عادلانه کرده و بزرگترین و مهمترین فرودگاهش را به 0نام او گذاشته است. البته از کشوری که یک بردهدار مطرح مانند «آبراهام لینکلن» را «شهید راه آزادی» معرفی کرده، این چیزها اصلا بعید نیست.
نیویورک از ابتدا قرار بود که نماد «سرزمین رویاها» باشد؛ جایی که وقتی مهاجرین اروپایی با کشتی به سویش میآمدند و با «مجسمهی آزادی» روبرو میشدند، از رسیدن به آن، اشک شوق بریزند.
نیویورک شهر عجایب است؛ شهری با برجهای بینظیر که حتی در برخی خیابانها مانع از رسیدن نور خورشید به پایین میشوند و قرار است نماد عظمت علم و پیشرفت فنی در این شهر باشند. بخشی از کتاب بیوتن رضا امیرخانی را به خاطر بیاورید: اینجا دیگر رنگ آسمان را نخواهی دید!
در همین «Land of Opportunities» به اندازهای آشغال روی زمین انباشته شده که هر عابری را شوکه میکند. ترافیک سرسامآور که حاصل جمعیت زیاد شهر است، کار را به جایی رسانده که اساسا استفاده از تاکسی و خودروهای شخصی، اقدام عاقلانهای برای سر ساعت به ملاقاتهای کاری رسیدن، نباشد.
شبکهی حمل و نقلِ عمومی در نیویورک، بسیار گسترده و کاربردی و به همان میزان، قدیمی و فرسوده است. متروی شهر که ایستگاههای فراوانی دارد و تقریبا با آن به تمام نقاط شهر میتوان سفر کرد، یک دالان تنگ و مخوف همراه با دیوارهای کثیف و بوی بسیار نامطلبوع است که هیچ ارتباطی با تصویر درخشانی که هالیوود از نیویورک ساخته، ندارد. انگار این بخش از آمریکا از همان سال 1886 میلادی که فرانسویها «بانوی آتش به دست» را به آمریکاییها هدیه دادند، دست نخورده است.
حجم کارتنخوابها در خیابانهای لوکس نیویورک، حیرتانگیز است. امکان ندارد که شما یک شب در حال قدم زدن در خیابان پنجم و ششم باشید و با انبوهی از جمعیت بیخانمان – که به دلیل عدم توانایی در استحمام، بوی بسیار بدی هم در فضا پخش میکنند – روبرو نشوید. انگار «رویای آمریکایی» جای خودش را به «رویای برخی آمریکاییها» داده است.
اینجا نیویورک است؛ پایتخت اقتصادی آمریکا که قرار بوده نماد رویاپردازی ایالات متحده در سراسر جهان باشد و حالا تبدیل به چشم اسفندیارش شده است...