رویکرد پسامدرن و پساسکولار مرحوم فیرحی در حوزه مطالعات سیاسی اسلامی
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجت الاسلام غلامرضا بهروزی لک، استاد تمام گروه مطالعات سیاسی دانشگاه باقرالعلوم (ع)، در برنامه کرسی ترویجی بررسی و ارزیابی کتاب «سکولاریسم پنهان» (بررسی انتقادی اندیشه های دکتر فیرحی) که به مناسبت سالگرد درگذشت استاد فیرحی در موسسه امام رضا (ع) قم برگزار شد، با بیان آیه «قُلْ هذِهِ سَبيلي أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصيرَة ٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَني وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكين»، گفت: خداوند در آیه 108 سوره یوسف ع، ما را به بصیرت فراخوانده است.
وی افزود: با محوریت بصیرت قرآنی، ابتدائاً باید پروژه آقای فیرحی را خوب شناخت و بعد با الهام از آموزههای قرانی آن را نقد عالمانه کرد. وی با بیان اینکه در دوران تحصیل در مقطع ارشد شاگرد این نویسنده و استاد بودم، ابراز کرد: در تلقی ناقدان جلسه از فعالیتهای علمی آقای فیرحی درست تصور نشده و نسبت دادن مدرنیته و سکولاریسم به ایشان دقیق نیست. هرچند خود من نیز به رغم احترام، نقدهایی دارم.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با اشاره آیه بصیرت اظهار داشتند، بهره گیری از کلام الله به ما کمک خواهد کرد تا پروژه فکری مرحوم فیرحی را به درستی ارزیابی نموده و به سلامت حرکت کنیم. البته باید توجه داشت رساله ارشد آقای فیرحی اثبات مباحث ولایت فقیه در مباحث فقهی علمای دوره صفویه و قاجار بوده است و در پی مناقشه ای بین ایشان و دکتر سید جواد طباطبایی بود که مرحوم فیرحی را برآن واداشت تا به اثبات پیشینه ولایت فقیه در تاریخ اندیشه اسلامی بپردازد. هرچند این رساله بعدها چاپ نشد و در منظومه فکری استاد فیرحی غایب مانده است.
استاد دانشگاه باقرالعلوم (ع) با تصریح بر ورود فیرحی به حلقه دکتر حسین بشیریه، استاد سابق دانشگاه تهران، آن را آغاز حرکت به رویکرد سیاسی پسامدرن برشمرد و اذعان نمود: دکتر بشیریه اندیشمندی نئومارکسین بود و مارکسینیسم کسی هست که به ایدئولوژی مارکس اعتقاد ندارد اما به روش علمی مارکس در تحلیل مباحث سیاسی اجتماعی اعتقاد دارد.
وی ادامه داد: نواندیشانی چون مرحوم فیرحی، جابری، ارکون مدرن نیستند. بلکه تحت تاثیر اندیشههای پسامدرن میشل فوکو هستند. این نواندیشان بخش از رویکرد انتقادی پسامدرن را خوب گرفته بودند اما با تمرکز بر رویکرد انتقادی از بخش دیگر حقیقت گرایی اسلامی بازماندند. در واقع بر اساس اندیشههای قرآنی حق و باطل در جهان وجود دارد. هر چند باطل امری حاشیه ای و منوط به اذن و اجازه حق تعالی برای امتحان انسانهاست. و طبعا باطل زوال پذیر است.
حجت الاسلام بهروزی لک ادامه داد: پسامدرنیسم با انکار حقیقت ذاتی هر نظام معرفتی را در قالب گفتمان امری جعل شده می دانست و در صدد سیطره زدایی از آن با رویکرد انتقادی و ساختار شکنی بود. پسامدرنها با غفلت از حق ذاتی که از خداوند متعال نشأت میگیرد صرفا بعد سلبی یافته و نتوانستند به حق راه یابند. اما اگر کسی بخواهد رویکرد آنان را در مباحث اسلامی به خدمت بگیرد، می تواند نظامهای فکری و دانایی باطل یا آغشته به باطل را و فرایندهای ظهور و افول آنها را به خوبی توضیح دهد. اینجا رویکرد انتقادی پاسخگوست.
وی ابراز کرد: پسامدرنیته از درک حقیقت ذاتی به دلیل عدم توجه به ذات اقدس الهی عاجز است. در نتیجه همواره در شک و تردید به سر میبرند. و حقیقت نسبی بوده و نمیتوان به اطمینان رسید. قرآن کریم از وجود چنین حقی سخن میگوید. الحق من ربک فلاتکونن من الممترین. خدای متعال با وجود ایمان به حق که موجب آرامش است انسانها را از نسبت و شکاکیت و تردید منع میسازد.
حجت الاسلام بهروزی لک با اشاره به اینکه فیرحی سکولار هم نیست، عنوان کرد: سکولار پروژه مدرنیته است چون اعتقاد به محوریت انسان دارد و حقیقت را با عقل قابل کشف می داند. در مقابل پروژه پست مدرن ها پساسکولاریسم است. چون وقتی حقیقتی ذاتی مطرح نیست، نمی توان امر سکولار را بر دیگری برتری داد. و همه نظامهای معرفتی حقایقی نسبی و مجعول هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با تاکید بر اینکه پروژه فکری مرحوم فیرحی را باید درست شناخت، یادآور شد: مرحوم فیرحی اصلاً مدرن نیست و سکولار هم نیست و همانطور که برخی به درستی از خود ایشان نقل کرده اند پساسکولار هستند.
وی با بیان اینکه نقصان پروژه فکری مرحوم فیرحی را باید با نگاهی قرآنی دید و از آن عبرت گرفت، تصریح کرد: بصیرت در آیه 108 سوره یوسف مورد تأکید قرار گرفته است. بصیرت یعنی حق را بشناسیم و بصیرت یعنی الحق من ربک فلاتکونن من الممترین، و اگر غیر از باور به حق تعالی و نشأت گرفتن تمامی حقایق از ذات اقدس الوهی، استدلالی آورده شود راه به جایی نخواهد برد و لذا اگر چه مرحوم دکتر فیرحی در پروژه فکری خود تلاش کردند تا سلطه های فکری ناشی از قدرتهای مسلط را بر اندیشه فکری سیاسی مسلمانان، بویژه در کتاب قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام میانه، تحلیل نمایند، اما به نظر میرسد بسنده نموده به نگاه انتقادی پسامدرن کافی نبوده و نباید اسیر داستان سرایی فوکو شد. چرا که، برخلاف فوکوی نسبی گرا، ما ایمان به حقیقت داریم که از حق تعالی نشأت گرفته است.
استاد حوزه و دانشگاه با تاکید بر اینکه به جای اتکای به فوکو بایستی به رویکرد انتقادی سقراط حقیقت گرا تمسک بجوییم. ایشان خاطرنشان کرد: پروژه فیرحی هنوز در وجنات فکری برخی از حوزویان و دانشگاهیان ما نفوذ دارد و ای کاش فضایی فراهم شود تا با بازگشت به وحی الهی و نفی نسبیت گرایی شکاک به تعبیر قرآنی از ممترین نشویم و از شک و تردیدها عبور کنیم تا به ماء معین و زلال حقایق نهفته در وحی الهی برسیم.