شماره ۹۴ فصلنامه «متن پژوهی ادبی» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شماره 94 فصلنامه «متن پژوهی ادبی» به صاحب امتیازی دانشگاه علامه طباطبایی با مدیرمسئولی و سردبیری عباسعلی وفایی منتشر شد.
این فصلنامه در 12 مقاله و 362 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
نقد و تحلیل بوم گرایی داستانِ اهل غرق منیرو روانی پور با نگاهی به گفتمان قدرت
اسد آبشیرینی؛ محمدرضا صالحی مازندرانی؛ منوچهر جوکار؛ فاطمه حیات داوودی
چکیده : نقد بوم گرا، مطالعه ی رابطه ی بین ادبیات و جهان طبیعت است که ریشه های ظهور آن طرح اندیشه های نو در مباحث انسان-شناسی و معضلات زیستمحیطی است؛ معضلاتی که گفتمان های اومانیستی در پدید آمدن آن ها نقش بسزایی دارند. در این پژوهش روابط شخصیتهای داستانِ اهل غرق منیرو روانیپور ازجمله خیجو، زائر احمد حکیم، مه جمال، مدینه و مردان موبور با محیطزیست بررسی شده است تا نشان داده شود برپایه ی اندیشههای فوکو، چگونه روابط قدرت در سطوح گوناگون این داستان مؤثر بوده است. خیجو، مهجمال، مدینه و زائر احمد حکیم در این داستان رابطه ای نزدیک با طبیعت و همچنین نگاهی فراانسانی به زمین دارند که گفتمان غالب عصر، اومانیسم فلسفی را به چالش می کشند؛ اومانیسمی که در آن بیشتر توجه به اندیشه انسانی می شود و خود انسان و طبیعت را به چشم عنصر یا شیءای مینگرد. ازاینروست که فوکو در عصر تجدد، حضور انسان را در صحنه ی تصویرگری اندیشه و آگاهی می بیند و بر آن است که ترکیبهای تجربی می باید در جای دیگری بهغیراز حاکمیت مطلق «من می اندیشم» اعمال شوند؛ مردان موبور در این داستان کسانی هستند که قدرت سرمایه و اقتصاد را در اختیار دارند و از آن در راستای سلطه بر طبیعت استفاده می کنند که باعث نابودی زیست بوم طبیعی و ازهمپاشیدگی جامعه ی انسانیِ «جفره» بهمثابه همه ی زمین می گردند. در این نوشتار، نظر به اهمیت و تأثیر گفتمان ها در تولید متن ادبی، هدف این بوده است که در داستان موردبحث با روش توصیفی- تحلیلی رابطه ی انسان با محیطزیست و تأثیرگذاری گفتمانهای مختلف که نقش مؤثری در اعمال قدرت دارند، بررسی شود تا زمینه ساز آگاهیبخشیدن به انسان در رفتارش با محیطزیست باشد و نسبت او را با طبیعت آشکار نماید.
استعاره های مفهومی خشم در دیوان خاقانی
عصمت دریکوند؛ ذوالفقار علامی؛ محبوبه مباشری
چکیده :استعاره از مهمترین ابزارهای انتقال زبان از کاربرد حقیقی به کاربرد مجازی و ادبی آن است. از طرفی امروزه استعاره در غرب دیگر خاص شعر و ادبیات و ابزاری برای آراستن کلام نیست؛ بلکه استعارهها به حوزۀ اندیشه و شناخت واردشده و از چشماندازهای مختلف در بسیاری از علوم به کار گرفته شده است. در حوزۀ شعر نیز کاربرد استعاره در عواطف بشری همواره موردتوجه بوده است؛ چراکه عواطف انسان همواره بهعنوان یک حوزۀ مبدأ در ساختارپردازی استعاری مفاهیم متنوع در اغلب زبانها به کار گرفته میشوند و از الگوهای فرهنگی هر زبان بهره میبرند. خاقانی، ازجمله شاعرانی است که در بهرهگیری از استعارات بدیع و تازه در شمار خلاقترین شعرای فارسیگوی قرار دارد. هدف مقاله حاضر بررسی کاربرد و فراوانی نگاشتنامهای مفهومی در شعر خاقانی با رویکرد مجاز مفهومی یا استعارۀ مفهومی و تحلیل دادههای شعر خاقانی می باشد و با بررسی در حوزۀ عاطفۀ خشم میتوان به این نتیجه رسید که حدود 160 بیت، مربوط به عاطفۀ خشم و مترادفات آن است. البته سه حوزۀ مبدأ «تغییر حالت»، «تغییر نگاه» و «بیتابی» را میتوان در یک حوزۀ مبدأ تغییر فیزیکی گنجاند. درنهایت حوزۀ مبدأ «خشم درخطشدن است» و «خشم طیرهشدن است» پربسامدترین حوزۀ مبدأ برای مفهومسازی خشم در دیوان خاقانی است.
نقد اسطورهای سفر قهرمان در منظومۀ سام نامه بر اساس الگوی کمپبل
زهرا اصغری؛ رضا ستاری
چکیده : یونگ با ارائۀ نظریۀ فرآیند فردیّت، راه جدیدی در حوزۀ نقد ادبی گشود و عرصه را برای فعالیت نظریهپردازان زیادی از جمله جوزف کمپبل فراهم کرد. کمپبل یکی از مضامین مشترک در اسطورهها را که دارای ساختاری مشابه هستند و هدف واحدی را دنبالسفرهای ماجراجویانۀ قهرمان برشمرده و براساس آن، نظریۀ اسطورۀ یگانه را مطرح کرده است. در این پژوهش با بهره گیری از روش نقد اسطورهای و مطابق با تقسیمبندی های کمپبل، سفر قهرمان در منظومۀ سام نامه که در قالب ماجرایی عاشقانه روی میدهد، بررسی شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد هرچند ترتیب کلّیِ الگو در این منظومه دیده نمیشود و همۀ مراحل نیز به طور کامل درآن تحقق نیافته است، اما سفر قهرمان با اندک تفاوت هایی با الگوی موردنظر کمپبل تطابق دارد. قهرمان در طی سفر نمادین با کشف و بازشناسی جنبههای ناشناخته و آسیب دیدۀ روان خویش توانسته است با گذر از منِ محدود، شخصیتِ ازهمپاشیده و نامتعادلِ خود را شکل دهد و با رسیدن به تکامل روانی، فردیّت را تجربه نماید.
بازنگریِ دو ابهام درباره رمان «سرگذشتِ حاجیبابا اصفهانی»
لیلا هاشمیان؛ محسن قائمی
چکیده : ترجمة رمان «سرگذشت حاجیبابا اصفهانی» در تاریخِ ادبیات منثور فارسی و تاریخِ ترجمه به زبانِ فارسی، یک نقطة عطف محسوب میشود؛ دربارة این رمان پژوهشهای بسیاری انجام گرفته است. ابهاماتی دربارة این رمان و ترجمة فارسیاش مطرح بوده و موردتحقیق قرار گرفته است؛ ازجمله اینکه آیا متن اصلی را جیمز موریة انگلیسی نوشته و یا او برپایة یک متن فارسی، رمان را شرح و گسترش داده است؟ و آیا مترجمِ اصلی میرزاحبیب اصفهانی است و یا کَسان دیگر و یا ترجمهای است مشترک؟ در این نوشته با احصا و بررسی نشانههایی در اثر و ترجمة آن، سعی شده دربارة این دو ابهامِ مهم، نکتههای تازهای ارائه شود؛ این پژوهش، با توجه به یافتههای کنونی، وجود یک متن فارسی بهعنوان متن اصلی را بسیار محتملتر از نویسندة اصلی بودنِ جیمز موریه میداند و دربارة ابهام دوم، با یاری نشانههای نویافتة سبکی و معنایی، ضمن تأکید بر مترجمِ اصلی بودنِ میرزاحبیب، سهم قابل توجهی برای روحی و میرزاآقاخان قائل است و تلاش میکند تأثیراتِ تفکر و سبک نگارش این نویسندگان را در بخشهایی از ترجمه نشان دهد.
نقیضهگویی در سنّت فرزندنامهنویسی با تأکید بر نصیحتنامۀ شیخالمقامرین به فرزندش
صبا جلیلی جشن آبادی؛ سیدمهدی رحیمی
چکیده : فرزندنامه از گونههای مهم و کهن ادبتعلیمی است که والدین باهدف آموزش علوم و تربیت دینی و اخلاقی فرزندان نوشتهاند. فرزندنامهنویسان، همیشه با محدودیتهای رتوریکی روبرو هستند؛ بنابراین، در پی یافتن شگردهای بلاغی برای رفع این مشکل هستند. نقیضهگویی، شگردی بلاغی است که با هنجارشکنیِ سنّتهای اندرزی، باورهای نهادینهشده در مخاطبان را درهم میشکند و با اصل غافلگیری، میتواند موجب تأثیر بیشتر در مخاطب شود. نصایح شیخالمقامرین، نقیضهای است بر قابوسنامه که ابراهیم خراسانی برای فرزندش نوشته است. در این مقاله، با رویکرد تطبیقی و تحلیلی، کارکردهای نقیضهگویی در این اثر بررسی شد. شیخالمقامرین از دو سنّت همیشگیِ موجود در فرزندنامهها که «توجه به سودشخصیِ فضایل اخلاقی» و «قضاوت مردمان زمانه» است، انتقاد میکند و از نقیضه بهره میبرد تا نخست، نابسامانیها و مفاسد روزگار خود را برای فرزندش تشریح کند تا با وارونهسازی، از رذایل اخلاقی دور شود و همچنین، با نقیضه بر قابوسنامه، موجب ماندگاریِ اثر خود شود.
بررسی بازتاب هایی از رئالیسم جادویی در حکایت های «مجالس عتیقی تبریزی»
آمنه ورمقانی؛ حسن سلطانی کوهبنانی؛ رحمان ذبیحی
چکیده :رئالیسم جادویی بهعنوان سبکی نوین در داستاننویسی، در نیمۀ دوم قرن بیستم پدید آمد. اگرچه زادگاه این سبک آمریکای لاتین است و نویسندگان این منطقه با آثار داستانی خود، عامل جهانیشدن آن شده و با نوشته های تحلیلی و انتقادی خود اصول و مؤلفه ها و قواعد این سبک را بنا نهاده اند، اما به گمان برخی اندیشمندان حوزۀ ادبیات، شیوۀ یادشده تنها ویژۀ این منطقه از جهان نیست و اساساً ریشه های نخست آن را می توان در ادبیات خاورزمین و بهویژه در متون عرفانی جست وجو کرد. اغلب نویسندگان رئالیسم جادویی از قوۀ تخیّل بسیار قوی و خلاقیت ادبی قابلتحسینی برخوردارند. این تخیّل ریشه در افسانه ها، اسطوره ها، باورها، حکایات و قصّه های مردمی و بومی دارد. متون عرفانی و بهطور مشخص «مجالس» صوفیان، در اساس، قالبی تخیّلی دارند چراکه «پیر» در هنگام مجلس به ذکر حکایتهایی از عرفا می پرداخته و به جهت اینکه اکثر مخاطبانش عامة مردم بوده اند؛ تمام تلاش خود را می کرده است که کلامش باورپذیر و مؤثر باشد به همین دلیل مجلس گویی او، سراسر برخاسته از تخیّل بسیار قوی و خلاقیت و تصویرسازی های اوست. در این جستار با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به ذکر نمونه هایی از نقاط مشترک «سبک رئالیسم جادویی» و حکایات «مجالس عتیقی تبریزی» پرداخته ایم. از مهمترین نقطه های پیوند «مجالس» و نوشتن به سبک رئالیسم جادویی، کنش های کرامت آمیز؛ رفتارهای عجیبوغریب، تخیّل قوی، شکستن مرز واقعیت و فراواقعیت و بههمریختگی ساختار علّی و معلولی، است.
بررسی و تحلیل ساختار زبانی و رده بندی قصاید کوتاه خاقانی
محمدحسین اسماعیلی؛ ابراهیم رنجبر؛ محمد خاکپور
چکیده : ازآنجاییکه در قرن ششم برخی از مضامین شعری در حال گسترش است، در دیوان شاعرانی چون سنایی و خاقانی مشکل ردهبندی اشعار در حوزة مضمون و قالب به وجود آمده است. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ویژگیهای زبانی قصاید کوتاه به بررسی و ردهبندی قصاید کوتاه خاقانی پرداختهایم. با توجه به ساختار زبانی این اشعار، برخی از قصاید کوتاه خاقانی در بخش غزلیات و برخی از غزلیات در بخش قصاید کوتاه جای گرفته است. قصاید کوتاه خاقانی را میتوان به 7 گروه دستهبندی کرد: 1. مدحی، 2. تغزلاتِ ناتمام، 3. رثایی، 4. هجایی، 5. حکمی، 6. شکوایی، 7. قلندرانهها. خاقانی از شاعرانی است که صدای «مدح» را، پس از سنایی، در غزل افزوده است و نخستین شاعری است که در قالب غزل «مرثیه» گفته است؛ همین امر و چندین عامل دیگر سبب محوشدن مرز میان قصاید کوتاه و غزلیات وی شده و ردهبندی اشعار او را دشوار ساخته است.
بررسی زبان و لحن حماسی در قصاید فرخی سیستانی
علی درویشی؛ رضا صادقی شهپر؛ شهروز جمالی
چکیده : لحن عبارت از نگرش و احساس گوینده و مهمترین عامل فضاسازی و تأثیرگذاری بر مخاطب در شعر است و در شناخت و فهم هر متنی، شناختن زبان و لحن آن نقش مهمی دارد. زبان و لحن حماسی برآیند انتخاب کلمات، ترکیبات، صورخیال، صنایع بدیع و انتخاب وزن متناسب با نوع حماسه است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر در ایجاد زبان و لحن حماسی در قصاید فرخی سیستانی است که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و به شیوة کتابخانهای انجام شده است. فرخی سیستانی با بهرهگیری از موسیقی درونی و بیرونی، گزینش واژگان و ترکیبات حماسی، استفاده از آرایه های سازگار با حماسه مانند مبالغه و اغراق و تشبیه و اشارات متعدد به نام پهلوانان و شخصیت های حماسی و اساطیری ایرانی، به قصاید خویش لحن و فضایی حماسی بخشیده است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که شاعر ذهنی حماسی اندیش دارد و آن در صورخیال و واژگان و ترکیبات بهکاررفته در قصایدش نمود یافته است و این نوع ذهنیت و تخیل با جامعه قرن پنجم و باورها و اندیشه های حاکم بر فرهنگ و ادب آن دوره در پیوند و البته متأثر از آن است.
نقد بوم گرایانه رمان اهل غرق منیرو روانی پور
فاطمه شهبازی؛ منصوره تدینی؛ سیما منصوری؛ مسعود پاکدل
چکیده :یکی از محورهای اصلی نقد بومگرا "Ecocriticism" بررسی ارتباط متقابل انسان و محیط زیست است؛ این نوع نقد نحوة نگرش انسان به طبیعت و چگونگی بازتاب مسائل زیست محیطی در آثار ادبی را بررسی می کند و تأثیری را که انسان بر طبیعت و طبیعت بر ویژگی های فیزیکی و روانی انسان دارد، مورد واکاوی قرار می دهد تا با در نظر گرفتن ملاحظات زیست محیطی، به بهبود نگرش انسان به طبیعت و در پی آن، اصلاح رفتار بشر با طبیعت بپردازد. در رمان اهل غرق منیرو روانی پور، طبیعت تنها مکان رویداد حوادث تلقی نمی شود؛ بلکه بهعنوان بستر و زمینة اصلی داستان، خود عامل پیشبرد حوادث است و بهطور مستقیم بر شخصیت ها اثر می گذارد و همچنین بهطور متقابل تحت تأثیر انسان ها و تصمیمات آن ها قرار می گیرد. در این داستان، شخصیت ها گاه خود را در مقابل قدرت دریا بهعنوان بخشی از حیات وحش، مطیع و ناتوان می دانند و دچار وحشت و سرگردانی می شوند و گاه آن را دستخوش قدرت طلبی خویش قرار می دهند و گاهی نیز با طبیعت می آمیزند و در دامانش به آرامش می رسند.
بررسی مؤلّفههای ادب غنایی در منظومۀ همای و همایون خواجوی کرمانی
پروانه فریدونی؛ مرتضی رزاق پور
چکیده : ادبیات غنایی شامل طیف وسیعی از موضوعات و قالبهای شعری میشود؛ اما بهطور خاص شعری است که عنصر عاطفه در آن غالب است و به طبع دارای مؤلّفههایی است که این نوع را از انواع دیگر متمایز میسازد. مؤلّف در این پژوهش به بررسی شاخصهای ادب غنایی در منظومۀ همایوهمایون خواجوی کرمانی و توجّه شاعر به اصول بلاغی و ارتباط او با مخاطب پرداخته است و به این پرسش پاسخ میدهد که؛ کدامیک از مؤلّفههای ادب غنایی در این اثر بازتاب پیدا کرده است؟ مؤلّفههای محتوایی و صوری که این پژوهش بر پایۀ آنها تدوین شده است؛ عبارتاند از: عاشقانه-عارفانه بودن، شخصیشدن «من» غنایی و درونگرایی، ترکیبات غنایی، تشبیهات و استعارات، بررسی عناصر بزم و رزم و...؛ که با بیان نمونههایی از اشعار خواجو تطبیق داده شده است. هدف کلی پژوهش این است که این مؤلّفهها چگونه در همای و همایون جلوهگر شدهاند؟ پژوهش برآیند این است که؛ شاعر توانا بهصورت و معنا و شیوۀ کاربرد آنها و تأثیر آنها برخواننده توجّه داشته و این نوع ادبی با توجّه به استفادۀ خواجو از عناصر رزمی و اساطیری (حماسه) و نکات اخلاقی (تعلیمی) که خاص انواع دیگر است از ارزش غنایی بسزایی برخوردار است. نمود شاخصهای غنایی آن بسیار پررنگ است بهطوریکه شاخصهای حماسی و تعلیمی را پوشش میدهد. قدرت خلاقیت شاعر و این ویژگیها براثر، سایۀ غنایی افکنده و وجۀ آن را خاص گردانیده است.
متن پژوهی ادبی از منظر ترجمه پژوهی ادبی: نقدی بر بروز خطاهای آشکار در ترجمه متون ادبی با تکیه بر مدل های زبان شناختی متن
محمود افروز
چکیده :ترجمه پژوهی و نقد ترجمه را می توان زیرشاخه ای از متن پژوهی دانست. موضوع تحقیق حاضر، بررسی خطاهای آشکار در پیکره ای دوزبانه شامل یک رمان فارسی و دو ترجمۀ انگلیسی است. در این پژوهش، کلیۀ واژگان و عباراتی که به خطا ترجمه شده اند، دقیقاً بررسی شد. طبق یافته ها، مقوله های واژگانی چالش برانگیز برای دو مترجم انگلیسی یکسان نبود. ازآنجاکه مترجم غیربومی در ترجمۀ اصطلاحات و برخی گروه های اسمی دچار چالش اساسی بوده است، می توان مطالعۀ دقیق اصطلاحات متون ادبی زبان مبدأ را برای عملکرد مطلوب تر این گروه از مترجمان حیاتی دانست. نکتۀ مهم اینجاست که مترجم بومی سه بار اثر خود را ویرایش کرده است. یافتۀ دیگر این جستار نشان می دهد که مترجم غیربومی حدوداً سه برابر بیش از مترجم بومی دچار خطاهای آشکار شده است و این تأکیدی بر لزوم ویرایش مکرر متن مقصد، توجه به مقولۀ پویایی متن و مشارکت فعال تر مترجمان بومی در ترجمۀ شاهکارهای ادبیات ملی خود است.
کارکردهای هنری و تعلیمی تمثیل
سردار بافکر
چکیده : یکی از ابزارهای مهمی که نویسندۀ ادب تعلیمی در جهت توضیح و تفسیر ایدههای اخلاقی و عرفانی و القای مطلب خود به مخاطب از آن یاری میگیرد تمثیل است. در تمثیل نویسنده و شاعر ابتدا مفاهیم کلی و انتزاعی را که غالباً عقلی و از نوع خبری هستند، بیان میکند و بعد برای ملموس و عینی کردن آنها و اثبات ادعای خود، مثال و دلیلی ادبی میآورد و از این نظر که سخنان مستدل آنها ساده و قابلفهم است و با صراحت به نتیجهگیری میپردازد، تأثیر عمیقی بر خواننده میگذارد. انواع تمثیل از ابزارهای قوی تصویرگری و آشناییزدایی و منشأ خلق مضامین بدیعی هستند و ازآنجاکه در این شگردهای ادبی، تصاویر اثباتی در خدمت اقناع مخاطب است، شیوۀ بیان استدلالی بر بیان هنری برتری دارد. در این جستار کارکردهای هنری و تعلیمی و تربیتی انواع گوناگون تمثیل، موردنقد و بررسی قرار گرفته است. پژوهش، بر اساس نحوۀ کاربرد مصداقهای این آرایه ادبی در آثار مهم تعلیمی و سبک هندی و ملاحظۀ دیدگاههای صاحبنظران و دریافت شخصی نگارنده از این هنر بلاغی صورت گرفته است. نتیجه کلی مقاله این است که بهکار بردن فراوان شکلهای مختلف تمثیل، یکی از رازهای زیبایی و ذوقپسندی و تأثیر زبان آثار ادبی تعلیمی و سبک هندی بر خواننده است و همین امر سبب شده مفردات نغز آنها بر سر زبانها بیفتد و خوانندگان معانی و مفاهیمی را که در این بیتها ذکر شدهاند از جانودل و بدون چونوچرا بپذیرند.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه«متن پژوهی ادبی» می توانند به ایران، تهران، سعادت آباد، پل مدیریت، خیابان علامه طباطبایی جنوبی، نبش خیابان حق طلب، دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی دانشگاه علامه طباطبائی، طبقه 2، دفتر فصلنامه با شماره تلفن: 88683705 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس ltr.atu.ac.ir مراجعه کنند یا تماس بگیرند.