و باز هم محقق داماد...
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، مردم در اذهان خودشان شأن و جلالی برای بزرگان قائل اند و معمولا اینگونه است که همین ذهنیت را تعمیم میدهند و برای فرزندان آنها و اطرافیانشان نیز چنین جایگاهی را قائل میشوند. حال اینکه خداوند در طول تاریخ و چه بهتر است بگوییم از ابتدای تاریخ در صدد این بوده است که این ذهنیت خطا را از مردم بزداید. انحراف قابیل، پسر نوح و نمرود که از نوادگان نوح بود و همچنین خطاهای پسران یعقوب علی نبینا و آله و علیهم السلام نمونههای خوبی برای آگاه سازی مردم است.
امروز هم بازیهای آقازادگی وجود دارد و ما باید آن آگاهی را تاکنون پیدا کرده باشیم که انتساب برخی افراد به بزرگان و علما، جایگاه آفرین نیست. اتفاقا نسبت با مراجع بزرگ وظایف سنگینتری را بر روی دوش انسان بار میکند نه اینکه جایگاه و جبروتی هدیه بدهد! همچنین پر واضح است که به صرف رابطه نسبی با علما و اندیشمندان، شخص عالم و با سواد نمیشود که بخواهد ادعا کند. در نتیجه هم مردم و هم اشخاصی که از نوادگان بزرگان هستند باید این نکات را مورد توجه قرار دهند تا مبادا از کسی بت سازی شود و سخن ناسنجیده اش جریان ساز!
همچنین باید این حدیث شریف را مد نظر داشت که جایگاه سببی هرچند شأنیت نمیآورد، اما باعث میشود دیگران روی سخنان و حرکاتتان حساس شوند. دفاع نا به جا، کلام بی موقع و حتی سکوت بد موقع شما دیده میشود و برداشتهای مختلفی از آن خواهد شد. بنابر فرمایش امام صادق علیه السلام این نوع اشتباهات اگر برای یک انسان عادی صرفا یک خطا باشد، نسبت به شما چندین برابر بزرگتر و بیشتر است. پس باید بیش از پیش حواستان به کلام خود باشد نه اینکه با سوء استفاده از جایگاه جای خوب و بد، زشت و زیبا و جلاد شهید را تغییر دهید!
ریزش خواص
هر اتفاقی که در این دنیا رخ میدهد تحت اشراف حکیم متعال است و بدون شک، حکمتی در پی دارد. بار دیگر در این اغتاشات خداند متعال به بندگانش نشان داد که با اندیشه و فکر تحلیل کنید نه با سخنان این و آن! شاید در ابتدا برای خیلی از افراد امر مشتبه بود که چرا جمهوری اسلامی خشونت دارد؟ چرا نیروی انتظامی از جایگاهش سوء استفاده میکند؟ چرا ما نمیتوانیم اعتراض کنیم؟ و هزاران چرای دیگر. اما با گذر زمان و مشخص شدن مظلومیت بچههای نیروی انتظامی و بسیجیان، وحشیگری و عناد دشمنان و حقانیت جمهوری اسلامی اکنون بسیاری از افراد حق را فهمیده اند.
با دیدن صحنههای دردآور شهادت شهید عجمیان و علی وردی، کشیدن چادر از سر زنان، آتش زدن و تخریب کردن اموال عمومی، قمه کشی و تهدید مردم، بددهنی و فحاشی اغتشاش گران، عریانی و فحشا در بین زنان اغتشاش گر، بی غیرتی مردانی که لباس زیر زنان مدافعان امنیت را به نمایش گذاشته بودند و باهزار تصویر زشت و کثیف دیگر از اغتشاش گران، اکنون برای توده مردم رذالت این جماعت روشن شده و قاطبه مردم خواستار برخورد قاطع با برهم زنندگان امنیت کشور اند. واقعا جای سؤال دارد افرادی که خود را باسواد، حقوق دان و عالم میپندارند و دائما دم از مردم میزنند چرا نمیتوانند این واقعیتها را ببینند و با مردم همگام شوند؟
برای انسان حر و آزاده، مظلومیت جمهوری اسلامی نمایان شده است. این همه سکوت، صبر، شهید دادن و... از هیچ حکومتی سر نمیزند و این هم از روی ناتوانی جمهوری اسلامی نیست. با این وجود هنوز هستند کسانی که در نامههای سرگشاده خود به قضات کشور در برخورد با برخی از قاتلان و اغتشاش گران خواستار کوتاه آمدن قضات اند! این رفتار نه از روی رأفت است بلکه در مسیر پازل دشمن است که سعی بر تطهیر اغتشاش گران دارد. واقعا برایم جای سؤال است کسی که معتقد است نباید حکم قصاص اجرا شود، چگونه میتواند در چشم خانواده این شهدا نگاه کند و اگر برای خود یا خانواده اش اتفاقی بیفتد باز هم اینگونه سخن خواهد گفت؟
ادعای حقوق دانی و اسلام شناسی!
شریفترین و متدینترین افراد این دوران به دست رذلترین افراد شهید شدند اما عدهای عمامه به سر که فقط های و هوی و سروصدا دارند، به جای حمایت از مدافعان مظلوم امنیت از قاتلان و بیحیاها دفاع میکنند! چرا این افرادی که به نوه فلان مرجع بزرگ بودن مینازند همانند او پشت مردم نیستند؟ مگر جمعیت مردم در تشییع شهدای مدافع امنیت را نمیبینند؟ مگر خون دل خوردن مردم مسلمان ایران را نمیبینند؟ مگر ذبح شدن اسلام به دست ایادی کفر را نمیبینند؟ اگر نمیبینند، قطعا این آیه شریفه شامل حالشان است؛ صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَعقِلون.
شما که با بیان احادیث سعی دارید مثلا از ریختن خون مومن جلوگیری کنید، آیا خون بچه بسیجیها، طلاب، نیروهای انتظامی و پاسداران خون مسلمان نیست که برای دفاع از آنان ساکت بودید؟ به راستی علت این استاندارهای دوگانه شما چیست؟ اگر مشکلتان خون مسلم است که چرا برای شهدای مدافع امنیت این نامهها را ننوشتید؟ اگر دلسوز نظام هستید چرا در مقابل کسانی که قصدشان براندازی نظام است معترض نیستید؟ اگر دردتان حکم و قانون اسلام است چرا در مقابل حرمت شکنان قوانین و احکام صریح اسلامی ساکت شدهاید؟ تازه مخالفت که نمیکنید هیچ، بلکه از آنها دفاع هم میکنید و قصد تطهیرشان را دارید. باید بگویم دیگر حنای شما برای مردم رنگی ندارد و تناقضاتتان آشکار گشته است.