۱۲ دی ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۵
کد خبر: ۷۲۶۸۶۵
یادداشت؛

انقلاب به نام شیطان

انقلاب به نام شیطان
اثبات صداقت گروه ها و افراد مشتهر آن است که با عبور از گرایشات و منافع شخصی و جناحی متناظر به مصالح واقعی کشور راه حل هایی برای مسائل کشور بیابند و به مسئولان ارائه دهند.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، قریب سه ماه آشوب و اغتشاش دشمن بخشی از کشور و ملت نستوه ایران اسلامی را درگیرکرد. بازخوانی علل و عوامل، بانیان و طراحان، هدفها و شعارها، سرکردگان و مجریان، ابزار ها و شیوه های این آشوب، نکات عبرت آموزی را عیان می کند و درس هایی برای دوستان این مرز نیک آیین و دشمنان بدسیرت دارد.

یک؛ ما و غرب

۱.انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی «انقلاب به نام خدا» بود. پیش از انقلاب اسلامی، غرب به ویژه انگلیس در ۲۰۰ سال گذشته و امریکا در ربع قرن حکومت پهلوی نقش تعیین کننده در همه امور ایران داشتند. هیچ گونه خیانت و خسارت براین ملت وآیین و سرزمین نرفت که انگلیس و آمریکا در آن نقشی نداشته باشند. پای ثابت همه قراردادهای ننگین جداکردن بیش از دو نیم از ایران کنونی در دوره قاجار و پهلوی، دست انگلیس است. عامل مرگ نیمی از جمعیت ایران در قحطی بزرگ جنگ جهانی اول(1296-1298) استعمار انگلیس است. نیم قرن حکومت دیکتاتوری رضاخان و محمد رضا و کودتای 28 مرداد دست پخت انگلیس و امریکا برای مردم ایران بود. هم چنان که عامل اصلی تجزیه مناطق مسلمان به کشورهای کوچک عربستان، عراق، اردن، سوریه، وغیره، و تأسیس حکومت غاصب اسرائیل در قلب دنیای اسلام انگلستان است.

۲. پس از انقلاب اسلامی ایران دارایی های ایران درکشورهای غرب بلوکه شد، سفارتخانه های کشورهای غربی به ویژه سفارت امریکا مرکز توطئه برای سرنگونی جمهوری اسلامی. مدیریت سازمان آدمکش منافقین،گروه فرقان و طرح شهید کردن رهبران دینی و اجتماعی، و ایجاد غائله خلق ترکمن، حزب کومله کردستان، خلق مسلمان و نقشه کودتا، و تحریک صدام به جنگ تحمیلی هشت ساله، و حمایت همه جانبه از رژیم عراق و ارسال پیشرفته ترین ابزارهای جنگی، و تحریم کامل ایران و سرنگون کردن هواپیمای مسافربری و کشتن بیش از ۲۰۰ انسان بی گناه و پذیرفتن سازمان های جنایتکار منافقین،کومله و حمایت از آنها بخشی از اقدامات غرب علیه ملت ایران است.

3. اشغال افغانستان (2001- 2021)وکشتن هزاران افغان و معلول و آواره کردن میلیون ها نفر، اشغال عراق(2003) و نابود کردن منابع و غارت ثروت آن، و کشتن هزاران عراقی از جمله بیش از ۵۰۰ دانشمند، وآواره کردن میلیون ها انسان، و ایجاد گروه وحشی داعش به قصد تجزیه کشور های مسلمان سوریه، عراق، لیبی، و نهایتاً دستیابی به تجزیه ایران، ترور شهید حاج قاسم و همراهان او بخشی دیگر از جنایت ها و نقشه های پلید غرب به سرکردگی امریکا علیه مسلمانان و به ویژه ایران اسلامی است

۴. به کارگیری همه ابزار های سیاسی و فرهنگی و استخدام نیروهای نفوذی و جاسوسی و اشراف بر شریان های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور، و همزمان با وضع شدیدترین تحریم ها، تصویب برجام در راستای تعطیل کردن صنعت هسته ای کشور و سپس خروج از همان برجام بی فایده، به هدف خلع سلاح موشکی حمله علیه ایران همانند عراق و لیبی، بخش دیگری از کارنامه جنایات امریکا علیه ملت ایران است.

دو؛ اغتشاشات، بانیان و طراحان

به ده ها دلیل و نشان روشن، بانی و طراح اصلی اغتشاش و آشوب ۱۴۰۱ در ایران سازمان های سیاسی و امنیتی امریکا، کشورهای غربی، اسرائیل و برخی حاکمان مرتجع عرب اند. طرح «تغییر رژیم ها» سیاست دیرین امریکا بوده است. حاکمیت متجاوز و غارت پیشه امریکا برای کسب منافع نامشروع خود در هر جای دنیا که توانسته با مداخله آشکار و پنهان، رژیم های مردمی را تغییر داده و رژیم های نوکر صفت خود را نشانده است. در واقع امریکا استاد بی رقیب «رژیم چنج» در دنیاست! بر اساس همین سیاست رژیم امریکا دانشکده ها و پژوهشکده هایی را تاسیس کرده و نیروهایی از معارضان کشورهای متخاصم را برای این هدف گزینش و تربیت می کند. 

سه؛ مجریان و مباشران آشوب و اغتشاش

مجریان اصلی اغتشاش، ارعاب، تهدید، آتش زدن، آدمکشی سازمان یافته وداعشگون، آموزش دیدگان منافقان خلق، کومله و سایر گروههای مسلح تجزیه طلب اند که نیروهایی را از بیرون و یا درون کشور برای این هدف آماده کردند. اطلاعات به دست آمده از سردسته های این جنایت ها و خشونت ها، نشان داد که این افراد سابقه تبهکاری، شرارت، مفاسد اخلاقی داشته، از همه قواعد انسانی واخلاقی عبورکرده، پذیرای هر نوع پلشتی و پستی اند.

چهار؛ همکاران و هیزم بیاران

جز بانیان و طراحان و مجریان، در فضای این اغتشاش، با کمال تاسف سهم و نقش برخی گروه های سیاسی و افراد دیگری را نمی توان نادیده گرفت. کسانی که در متن نظام اسلامی مسئولیت های متعدد داشته، قدرت و مکنت یافته و بسیاری از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی امروز کشور نتیجه تصمیمات و اقدامات آنها بوده است. همچنین منفعت طلبان زیاده‌خواهی که در سایه امن این نظام به نام و نان رسیده اند و در پیدایی و پایایی آن نقشی نداشته، همواره طلبکار این نظام بوده و در حوادث گوناگون برای کشور هزینه تراشی کرده اند. متأسفانه برآیند و برونداد خود نمایی سیاست پیشگان سکولار و سلبرتی های استغنایافته طاغی، هم آوایی و همسویی با سپاه کفر و شیطان بوده است. آنان با رعونت نفسانی، و با نقاب نفاق برصورت، نسبت به ارزش های دینی و ملی، رو ترش کرده، و بر دین ستیزی، فساد و مفسدان لبخند زدند، ولایت خدا را رهاکردند و به سلطه طاغوت زمان و ولایت فرهنگ شیطانی غرب تن دادند. قول و فعل اینان، چنان شد که بی درنگ مورد پسند و تمجید امریکا و انگلیس و اسرائیل و دشمنان کین ورزکشور واقع شد. برآتش فتنه هیزم افزودند، مرگ مشکوک یک دختر را قتل نامیدند، اغتشاش، ارعاب و مظلوم کُشی جوانان پاک را «اعتراض» نامیدند. بر صدها جنایت و شهادت توأم با شکنجه پاکترین جوانان این ملت چشم پوشیدند و سکوت کردند. نومیدکردن مردم وگرا دادن به دشمن بدسگال برای فشار و تحریم، شیوه منافقان است. آنان با ژست روشنفکری، جامعه شناسی و سیاست ورزی، واپسگرانه به جای الگوسازی از والانمون زنان خدای گون زمین، چون مریم و زهرا (س) و زینب، ارزش های دینی و ملی و جایگاه والای زن مسلمان در فرهنگ و نظام اسلامی را وانهاده، به خاطرجلب رضای سران استکبار، شعار فرومایه «ژِن، ژیان، ئازادی» یک تبهکار «متجاوز» را «حرکت به سوی آینده بهتر» نامیدند تا به غرب پیام دهند که ما آماده خدمتیم! قرآن به حق فرمود: «مردان و زنان منافق مانند یکدیگرند، به کار بد فرمان می دهند و ازکار نیک باز می دارند و از انفاق در راه خدا امساک می ورزند، خدا را فراموش کردند و خدا هم آنان را [از لطف خود] محروم کرد؛ به یقین منافقان همان فاسقان اند.» (توبه،67)؛ «شیطان برآنان چیره شده، یاد خدا را ازخاطرشان برده است.آنان حزب شیطان اند، بدان که حزب شیطان همان زیان کارانند! (مجادله،19)

پنج؛ سردمداران، هدف ها، شعارها

بررسی شعارها، اِلمان ها و خواسته های اغتشاشگران نکته های درخوری دارد. شعارهای دین‌ستیزانه، دشنام ورزانه، حریم شکنانه، عفت سوز، و تمنی و تلاش بر محو همه نمادهای دینی، مشاهد ائمه، دریدن همه پرده های اخلاق و ارزش های فرهنگی، ملی و هویتی، و الگوداری هم جنس گرایان و پیشداری بدکاره های رسمی، نشان دهنده انحطاط فاحش خاستگاه، هویت و منش اغتشاشگران است. پرچم چهل پاره و عملکرد پدرخوانده ها و مادر خوانده های «انقلاب به نام شیطان»، حاکی از آن است که آنها بی هیچ آینده بینی روشن تنها ابزاری بی اراده، در دست کسانی هستند که در پی نفی و محو جمهوری اسلامی و بلکه ایران اند. آخرین و مهمترین هدف برای شخص ایشان تمنیات نفسانی است و بس.

شش؛ ابزار ها و شیوه ها

در این اغتشاش که از جنس جنگ ترکیبی بود، جبهه استکبار با بهره گیری از همه شبکه های ارتباطی و مجازی، با جنگ شناختی ادراکی، از ابزار نیرنگ، فریب، دروغ، وارونه نمودن حقیقت، با تکیه برتخیل و احساس، هیجان و زود باوری و از بین بردن قدرت تعقل و تفکر و واقع نگری، ذهن و روان جامعه را در گیرکرد. افزون بر این احزاب کفر و شرک و نفاق، با سازمان دهی و آموزش و تجهیز انواع سلاح گرم و سرد، وارد فاز جنگ میدانی شدند و با ارعاب و تهدید و آتش بیاری به ترور و قتل و سلاخی دست زدند و برای نمایش قدرت همانند داعش از آدم کشی های خود فیلم گرفتند و به دنیا نشان دادند! شیوه های عملکرد اغتشاشگران و ابزارهایی که در کار بستند نشان داد که آنان دیکتاتورهایی خشن و بی رحم اند که پایبند هیچ منطق دینی اخلاقی و انسانی نبوده، هیچ خط قرمزی در کارشان نیست.

هفت؛ هدف بانیان و طراحان

همچنان که در تمام صحنه های این اغتشاش مشهود بود، در هیچ نمونه از این آشوب، خواست اقتصادی در میان نبود و جنس این کار آشوب و اغتشاش به قصد نابودی نظام اسلامی بود، نه اعتراض که قاعده و منطق خود را دارد.  بنابراین هدف مجریان و عاملان این آشوب ارعاب و ایذاء مردم، نا امن کردن جامعه، و انتقام از ملت مقاوم ایران، به قصد بیرون راندن از صحنه حمایت از نظام اسلامی  و اساس کشور بود. هدف نهایی بانیان و طراحان این آشوب و پندار خام بسیاری از ضد انقلاب خارج از کشور این بود که از این نمد کلاهی برای آنها بافته خواهد شد! هدف شوم غرب و طراحی غربی، عبری، عربی، به واقع تجزیه ایران و از بین بردن اقتدار ایران اسلامی بوده و هست. به عبارت دیگر خواب بی تعبیر امریکا و غرب و اسرائیل ایجاد یک هرج و مرج و جنگ های خانمان سوز بی سرانجام قومی، قبیله ای و نژادی در میان ملت ایران است تا به خیال باطل خود برای همیشه از شر ایران اسلامی یکپارچه و مقتدر به عنوان یک الگوی حکمرانی دینی عدل جو رها شود.

هشت؛ سنت الهی بر هزیمت کافران

احزاب کفر و شرک و نفاق، ظاهری پر هیمنه و درونی پوک و پوشالی دارند. «تَحسَبُهُم جَمِيعا وَقُلُوبُهُم شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُم قَوم لَّا يَعقِلُونَ» (حشر، 14)؛آنان را همدست ‌پندارى در حالی که دل‌هایشان پراکنده است؛ زیرا آنان مردمى نابخرد ‌اند. جان گرگان و سگان هریک جداست  متحد جانهای شیران خداست.

همه محاسبات کوته بینان شیطانی و سران کفر و نفاق بر پایه عناصر مادی این جهان است. آنان عالم معنا و قدرت لایزال خدای جهان را به حساب نیاورده اند. روح طغیانگر و مستکبر آنها نمی تواند بفهمد که همه قدرت های پوشالی جهان در برابر قدرت لایزال حق، خسی ناچیز است. قرآن در بیان موقعیت پیامبراکرم (ص) و اندک مسلمانان، در مقابل سران کفر و شرک، دو نوبت از «جنود خدا» در آسمان ها و زمین یاد می کند، و در رویارویی مومنان و مشرکان، فزونی ایمان مومنان، وعذاب الهی برمنافقان و مشرکان را برپایه علم و حکمت و شکست ناپذیری خدا به رخ می کشد. (فتح، 4، 6، 7)  همچنین خدای متعال به پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «و ازکافران و منافقان پیروی نکن و به آزارشان اعتنا مکن و برخدا توکل کن، و کافی است که خدا نگهبان و کارساز [انسان] باشد، (احزاب، 48)

مرغ بابیلی دو سه سنگ افکند  لشکر زَفت حبش را بشکند

پیل را سوراخ سوراخ افکند  سنگ مرغی کو به بالا پر زند

آنان از سنت الهی غافل اند که مکرشان در برابر اراده و احاطه خدای قادر بر فناست. «و [دشمنان] مكر ورزيدند و خدا [در پاسخشان] مكر در ميان آورد و خداوند بهترين چاره سازان است.(آل عمران،54)

هر که در مکر تو دارد دل گرو    گردنش را من زنم تو شاد رو

بر سر کوریش کوریها نهم   او شکر پندارد و زَهرش دهم

دشمنان این کشور پایدار و این امت مجاهد نستوه بی همال، بدانند که تلاش اهریمنی آنان بی فرجام است. پایه های این نظام الهی وکشور برخون شهیدان شاهد و برشانه مجاهدانی است که چونان دماوندِ استوار بر خدا تکیه دارند. این نوید قرآن است «وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ» (حج،22) و قطعا خدا به كسى كه [دين] او را يارى ‏كند يارى مى‏ دهد؛ كه خداوند سخت نيرومند شكست‏ ناپذير است. «فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ وَلَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمَالَكُمْ» (محمد،۳۵)

پس سستى نورزيد و [كافران را] به آشتى مخوانيد [كه] شما برتريد و خدا با شماست و از [ارزش] كارهايتان هرگز نخواهد كاست. این وعده صادق خدای حق است که خواست و اراده کافران فرو خواهد افتاد و اراده الهی و توحید فراز خواهد آمد« وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (توبه،۴۰)

نه؛ سخن نهایی

1.هر ایرانی مسلمان، یا وطن خواه بخرَد، با هر عقیده و اخلاق که مصلحت واقعی خود و فرزندان خود را می جوید و این کشور و فرهنگ کهن را می شناسد و اندک دلبستگی بدان دارد، نیک می داند که بیگانه را خیری نیست. غرب سلطه گر یا شرق سود جو، تنها به منفعت خود می اندیشد. این منفعت جوی هیچ حد و مرز و منطقی ندارد. بنابراین حمایت امریکا و غرب و اسرائیل از هر فرد یا گروه ایرانی نه از سر خیرخواهی برای این کشور و ملت، بلکه حمایت ابزاری برای رسیدن به هدف خود و سلطه استثمارگرانه همه جانبه است و بس. پس همه ما باید حقیقتا به هوش باشیم. «کارخود کن کاربیگانه مکن!» 

2. به اذعان دوست و دشمن، این کشور رهبری حکیم و سیاستمداری باهوش دارد که تدابیر واقعی و عملگرایانه اوکشور را از خطرات و مخاطرات مصون داشته و جایی که خواست و تلاش او نفوذ داشته، به توفیق رسیده است. بی هیچ اغراق و مداهنه، حضرت آیت الله خامنه ای فقیهی فرهیخته، خردمندی خردانگیز، عالِمی علم پرور، ادیبی هنرور، فرهنگ شناسی فرهنگ آفرین، آزاد مردی آزادی خواه، عدل پیشه ای عدل ورز، و مردم دوستی مردم گراست. او رهبری جامع نگراست که همه اقشار مردم با هر عقیده و مرام، قومیت و نژاد، و پیشه وکار را دوست دارد. اوخیرخواه همه آحاد جامعه است و به همه لوازم پیشرفت متوازن کشور توجه دارد و نگاهی تک سویه ندارد. او در طول این سه دهه به طور مرتب و مکرر بر سه مقوله فرهنگ و ارزشهای جامعه، اقتصاد و تولید و معیشت مردم، و عدالت اجتماعی تاکید ورزید، مع الاسف حکمرانان و مجریان چنان که او می خواست نکردند.

3. دشمن بیگانه قصد شکستن قداست این استوانه عظیم و پشتیبان راستین دین، کشور و امت را دارد. بنابراین بر هرایرانی شرافتمند، خردمند ومنصف است که نسبت به این امر خطیر حساس باشد. برهمه است که بدانند راه برون رفت از مشکلات، توجه و عمل به هدایت های مدبرانه این پیشوای با درایت است. حکمرانان فعلی کشور و مسئولان قوا، به ویژه رئیس جمهور محترم آقای رئیسی بدانند که اگر بخواهند بر مشکلات فائق آیند، باید کارگروهی را بگذارند تا سیاست ها و ایده های رهبری را در مسائل و موضوعات مختلف حکمرانی پیش برنده استخراج و دسته بندی و اجرا کنند. و صد البته شرط اصلی توفیق دراین امر،گزینش مدیران جوانِ کارآمدِ خط شکن است، نه پیران عاقل مصلحت اندیش محافظه کار!

4. امروز روز آزمون همه است. آحاد ملت بزرگ ایران حضور مسئولانه و صبورانه خود را در پای تشییع پیکر لاله های شهید پیوسته اثبات کرده اند. اما وظیفه و نقش خطیر دو نهاد اساسی کشور؛ دانشگاه و حوزه در این برهه حساس چیست؟ بی تردید وظیفه ذاتی حوزه و دانشگاه، تربیت دانشجو و تولید دانش و گره گشایی از مسائل گوناگون کشور از بستر تحقیق و کارشناسی علمی است. بی تفاوتی این نهاد علمی کشور نسبت به مسائل علمی، اقتصادی، اجتماعی، صنعتی و فرهنگی، بی هیچ تعارف پذیرفته نیست. استادان معزز دانشگاه ها و حوزه های علمیه در این حضور مسئولانه و تربیت دانشجویان به علم نافع، و توسعه و تعمیق پژوهش و تحقیق در عرصه تولید علم و ارائه راهبرد عالمانه و سنجیده، سهم وافری در پیشرفت جامعه دارند. غفلت از این مسئولیت و بی تفاوت بودن نسبت به مشکلات کشور و حاشیه نشستن و برشمردن مشکلات، رافع مسئولیت نمی شود بلکه خود افزون سازی مشکلات است!   

همچنین امروز، روز آزمون دشوار برای همه گروه ها، شخصیت های سیاسی، اجتماعی، هنری، ورزشی و جز آن است که اثبات کنند آیا واقعا دلسوز کشور و مردم اند؟ یا تنها در پی اشکال و خدشه بر دیگران و اثبات خود اند؟ راه حل اند یا خودشان بخشی از مسأله اند؟ اثبات صداقت  گروه ها و افراد مشتهرآن است که با عبور از گرایشات و منافع شخصی و جناحی، متناظر به مصالح واقعی مردم و کشور، راه حل های عینی و عملی برای مسائل کشور بیابند و به مسئولان ارائه دهند. والحمدلله و به نستعین

شهر مقدس قم 

محمد باقر سعیدی روشن              

ارسال نظرات