۲۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۰
کد خبر: ۷۳۱۲۱۲
دکتر سید افقهی در گفت‌وگوی تفصیلی با رسا:

روابط ایران و عربستان روند امیدبخش حل مسائل منطقه را نوید می‌دهد

روابط ایران و عربستان روند امیدبخش حل مسائل منطقه را نوید می‌دهد
کارشناس مسائل منطقه گفت: مسائلی از جمله تروریسم، تلاش برای ایجاد جنگ‌های تفرقه‌ای در داخل کشور و مسائل منطقه می‌توانند به دنبال رابطه با عربستان حل شوند.

اشاره: دولتی که توسط مخالفان سیاسی متهم بود زبان دنیا را نمی‌داند و می‌خواهد با همه جنگ کند، در دومین سال دست دوستی عربستان سعودی را گرفت. کشوری که در دهه 90 به دلیل بی‌تدبیری سیاسی دولت وقت در صیانت از ارزش‌های دیپلماتیک، فضای دیپلماتیک ایران و عربستان رو به سیاهی گذارده بود؛ اما دولت سیزدهم این مسأله را حل کرد. بعد از حل این مسأله بسیاری از کشورهای دوست از این توافق ابراز شادمانی و بسیاری از کشورهای دشمن از آن ابراز ترس و وحشت کردند.

از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ دکتر سیدهادی سید افقهی، کارشناس ارشد مسائل منطقه و بین الملل رفت تا با وی پیرامون ابعاد برقراری مجدد رابطه میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی گفت‌وگو کند.

رسا ـ علت قطع ارتباط جمهوری اسلامی ایران با دولت سعودی چه بود و وصل دوباره آن چه نتایج و منافعی در منطقه خواهد داشت؟

بخشی از علت‌های قطع ارتباط میان ایران و عربستان پنهان است که در روابط دیپلماتیک دیده نشده است که در روابط سیاسی دیده خواهد شد. بخش رسمی آن نیز موضوع حمله به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری آن‌ها در مشهد به دنبال به شهادت رساندن حجت الاسلام شهید نمر باقرالنمر، روحانی شیعه در عربستان سعودی بود. اما آن چیزی که در قطع روابط گفته نشد و آن چیزی که بیشتر نمود داشت که در واقع این بهانه علنی سبب شد که مسائل پنهانی خود را نشان ندهد، دخالت‌های عربستان سعودی در ایران، حمایت از تروریسم و تشویق به تشدید اختلافات مذهبی، قومی و نژادی، بحث شهدای منا که بیشتر از چهارصد حاجی ما در این حادثه به شهادت رسیدند و نیز مسائل حملات و جنگ سایبری علیه جمهوری اسلامی ایران و دشمنی او با محور مقاومت بودند.

اینها عوامل تراکمی بود که مسأله حمله به سفارت عربستان سعودی که بسیار مشکوک بود که واقعاً چه کسانی دست داشتند و با چه اهدافی به سفارت عربستان سعودی حمله کردند و بلافاصله رژیم آل سعود اقدام به قطع رابطه کرد که انگار منتظر چنین حادثه‌ای بود در واقع این علت و علل پیدا و پنهان قطع رابطه بود.

البته پیش از این نیز رابطه ما قطع شده بود. در سه چهار سال اوایل انقلاب در زمان حیات حضرت امام نیز باز نیروهای امنیتی سعودی به تظاهرات برائت از مشرکین که در کنار حرم امن الهی بود، حاجیان ما را از زن و مرد به شهادت رساندند. چند سال بعد از این حادثه رابطه قطع بود. البته بعد از رحلت امام و آغاز رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای، مجدداً مذاکراتی صورت گرفت و روابط به حالت قبل برگشت.

بنابراین این بار دوم بود که عربستان قطع رابطه کرده بود و مجدد رابطه وصل شد. اما بازگشت به رابطه این بار با تقاضای خود سعودی‌ها بود. سعودی‌ها چندین بار برای ما پیغام فرستادند که ما می‌خواهیم باب گفت‌وگو را باز کنیم و مسأله بین خودمان و منطقه را حل کنیم. چهار مرحله مذاکرات را ما در بغداد در زمان ریاست آقای روحانی داشتیم و یک دور نیز در زمان ریاست آیت الله رئیسی بود. البته بعد از آن به دلیل دست داشتن عربستان در مسأله اغتشاشات هم در فضای مجازی و هم از طریق رسانه مورد حمایت مالی عربستان سعودی مانند ایران اینترنشنال، منوتو و دیگر رسانه‌ها در واقع اینجا باز قدری متوقف شد و ما اعتراض کردیم و آن‌ها را به صورت غیر مستقیم تهدید کردیم.

وقتی عربستانی‌ها گفتند که مسأله ایران اینترنشنال ارتباطی به ما ندارد، آقای امیرعبداللهیان گفت که اگر فردا هم برای شما اتفاقی افتاد، ما می‌گوییم که به ما ربطی ندارد. ما چنین تهدید غیرمستقیمی را انجام دادیم؛ اما مسأله ادامه مذاکره بیشتر از جانب آن‌ها بود؛ یعنی در محاسبات منطقه‌ای، امنیتی و بین المللی‌شان متوجه شدند که دنیا در حال گذار از یک حالتی به حالت دیگر است. به معنای دیگر حاکمیت تک قطبی آمریکا دارد در این اتفاقاتی که در اوکراین، افغانستان، سوریه و مناطقی مانند چین و تایوان می افتد، سعودی‌ها احساس می‌کنند که امکان دارد در این اتفاقات از غافله عقب بمانند و آرام آرام پرونده‌های خودش را که باز است، ببندد که اولین پرونده آن مسأله رابطه با جمهوری اسلامی ایران است.

عربستان سعودی دید که این دشمنی تا کی باید ادامه پیدا کند؟ محمد بن سلمان چند وقت دیگر می‌خواهد پادشاه شود. او این پرونده باز لبنان، سوریه، یمن که در رأس پرونده‌هاست، پرونده خصومت با ایران، بحران خلیج فارس، بحران‌های امنیتی و تروریسم و ... را چه زمانی می‌خواهند تمام کنند؟ با این تحولاتی که پیش رو دارند، بحث اوکراین و ... وجود دارند.

ایران نیز مایل است که واقعاً عربستان سعودی سر عقل بیاید و به این جمع بندی برسد که شما هر چقدر هم که با آمریکا همدستی کنید و توطئه کنید، اغتشاشات درست کنید و از قومیت‌ها و نژاد‌های داخل ایران به فکر جنگ تفرقه‌ای بیفتید، راه به جایی نمی‌برید. حال مسأله اقتصادی و توطئه آن‌ها علیه ایران در اوپک و اوپک پلاس جای خود دارد. شما راه به جایی نمی‌برید. بنابراین ما منتظر فرصت بودیم که آن‌ها مجدداً تقاضای ادامه مذاکرات دادند، تا اینکه به نقطه عطف مهم رسید که آن سفر آقای شی جین پینگ به ریاض تقریباً در حدود دو ماه پیش بود.

ظاهراً سعودی‌ها در آنجا از چینی‌ها خواستند که بین ما و عربستان وساطت کنند. گرچه عراق و سلطنت عمان زحمت کشیدند و لطف کردند، حتی آن‌ها اصرار داشتند که از این مذاکرات میزبانی کنند تا به نتیجه برسد؛ اما ورود چین با آن جایگاهی که دارد و نیز اعتمادی که کشورهای مختلف جهان نسبت به چین دارند و احترامی که چین نسبت به قوانین و مقررات بین المللی دارد و توافق نامه‌هایی که امضا می‌کند و نسبت به آن‌ها اصرار دارد، ظاهراً به چینی‌ها گفتند که می‌خواهیم با ایران ارتباط بگیریم.

قطعاً چینی‌ها نیز عربستان سعودی را تشویق کردند. رئیس جمهور چین در سفر اخیر آیت الله رئیسی به چین این موضوع را مطرح کرد. این موضوع بلافاصله مورد استقبال قرار گرفت و آقای رئیسی گفت که شیوه ما نیز تنش زدایی در منطقه به خصوص کشورهای همجوار است. ایشان آقای شمخانی را مأمور می‌کنند. به هر جهت مسأله مصالحه یا پیش نویس آن اعلام می‌شود که دنیا را شگفت زده می‌کند.

الآن ما و عربستان سعودی قرار است که آشتی کنیم. سفارتخانه‌ها بازگشایی شود و سفرا اعزام شوند. اما سؤال این است که به صرف اینکه یک پیش نویسی صورت بپذیرد و سفارتخانه‌ها گشایش پیدا کند تمام مسائل بین ما و عربستان سعودی، چه مسائل بین دو کشور و چه مسائل مربوط به منطقه یک شبه حل خواهد شد؟ خیر بلکه می‌توانیم بگوییم که این یک روند امیدبخشی است. همینقدر که عربستان سعودی غیر مستقیم اذعان کرده است که من شکست خورده‌ام، من برای به زانو در آوردن انقلاب اسلامی ایران و جایگاه آن و محور مقاومت شکست خورده‌ام.

اینجاست که ایران ثابت کرد منطق و رویکرد عقلانی و گفتمان، رایزنی و مذاکرات است؛ نه رویکرد خشونت. الگویی که ایران انتخاب کرده است، الگوی بهتری است. در واقع این یک نوع شکست سیاست خصمانه عربستان سعودی است؛ گرچه حاضر نیستند اعتراف کنند؛ اما عملاً این اتفاق درحال وقوع است. از این به بعد دیگر مذاکرات در سطح سیاسی است. تا اینجا در سطح امنیتی بود، برای همین آقای شمخانی دبیر شورای امنیت رفت؛ اما بعد از این مرحله دیگر دست وزارت خارجه، مسائل سیاسی و دیپلماتیک برعهده وزارت خارجه خواهد بود.

رسا ـ واکنش رسانه‌ها و کارشناسان مختلف بین المللی عبری، عربی و غربی نسبت به این موضوع چگونه بود؟

سه نوع قرائت مطرح شد. قرائت اول کشورها، مطبوعات و رسانه‌های دوست ما هستند. آن‌ها بسیار خوشحال شدند، تبریک گفتند و به فال نیک گرفتند. آن‌ها این موضوع را پیروزی مقتدرانه دیپلماتیک ایران تعریف کردند. کشورهای دوست مانند سوریه، لبنان، یمن، عراق، عمان و برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس بودند.

یک سری واکنش‌های رسمی و خشک نیز نشان دادند. آن‌ها گفتند که تنش زدایی، مصالحه، برقراری و عادی سازی روابط منجر به آرامش منطقه می‌شود. آمریکایی‌ها نیز نیش گونه و موذیانه این را تأیید کردند. یک سری واکنش‌ها هم مطبوعات ضد انقلاب و هم رژیم صهیونیستی داشتند که آن‌ها در واقع عزادار شدند. آن‌ها امید داشتند که عربستان سعودی تا آخر بایستد و از اغتشاشات حمایت کند و با رژیم صهیونیستی عادی سازی کند.

نفتالی بنت نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی آن را یک ضربه مهلک و مصیبت برای اسرائیل دانست. او می‌گوید ما امید داشتیم که با عربستان سعودی ائتلاف عبری و عربی یا ناتوی عربی تشکیل بدهیم، حالا عربستان سعودی به ما پشت کرده و با ایران دوستی و شراکت می‌کند. واکنش‌های سازمان‌های بین المللی نیز به این موضوع خوب بود. واکنش رسمی از دبیرکل سازمان ملل، اتحادیه عرب، سازمان همکاری‌های اسلامی، غیرمتعهد‌ها و ... داشتیم که از این مصالحه و عادی سازی روابط استقبال کردند.

رسا ـ تأثیر بهبود روابط میان ایران و عربستان در اغتشاشات و ناآرامی‌های اسرائیل چگونه خواهد بود؟

رژیم صهیونیستی بسیار ناراحت است و احساس می‌کند که یک فرصت تاریخی را از دست داده است. معلوم نیست تکلیف این عادی سازی با آل سعود به هر جهت به بار می‌نشیند یا خیر. فعلاً فاصله افتاده است و وضع نتانیاهو نیز به گونه‌ای نیست که بخواهد با فشار به عربستان سعودی، او را وادار به عادی سازی کند. خود نتانیاهو الآن در آستانه سقوط است. به خاطر مسأله پروژه اصلاح سیستم قضایی و جناح‌های سکولار، چپ و ملی، احزاب مخالف و ... به شدت الآن در میدان هستند. آن‌ها خیابان‌ها را ترک نکرده‌اند و روز به روز به گسترش فضا می‌پردازند. به همین جهت من تصور می‌کنم که تأثیر آن بر رژیم صهیونیستی بسیار منفی خواهد بود.

البته کشورهایی که عادی سازی کرده‌اند، فعلاً انگشت به دهان مانده‌اند که بعد از این مصالحه ما باید چه کار کنیم؟ آیا می‌توانیم ایران را منزوی کنیم؟ هدف ما این بود که ایران را منزوی و محاصره کنیم. گرچه آن‌ها رابطه خودشان را با ایران حفظ کرده‌اند و فقط بحرین هنوز با ما قطع رابطه است. البته یک هیئت پارلمانی از ایران با بحرینی‌ها در حال مذاکره هستند. این هم یک نشانه‌ای است که ظاهراً سعودی‌ها بحرینی‌ها را تشویق کرده‌اند که با ما آشتی کنند.

ولی به طور کل منافع منطقه با میانجیگری و ورود سنگین و جدی چینی‌ها که آن‌ها منظورشان فقط مصالحه منطقه‌ای ما با عربستان نبوده است. آن‌ها می‌خواستند منطقه آرامش پیدا کند تا آن پروژه بسیار سنگین و بین المللی جاده ابریشم خودشان را احیا کنند که سرمایه گذاری در این جاده نیازمند آرامش است. چین با هر دو کشور هم دوستی دارد که هم می‌تواند با ایران به خوبی تعامل کند که ما توافق نامه 500 میلیارد دلاری 25 ساله با آن‌ها داریم و سفر آقای شی جین پیانگ به ریاض باعث انعقاد قراردادهای نفتی شد.

بنابراین منطقه هر چقدر آرام‌تر شود، منافع، عایدات و سود این مصالحه هم به نفع چینی‌ها و هم مردم منطقه اعم از ایران و عربستان سعودی و دیگر کشورها خواهد بود. بنابراین صحبت‌های آقای فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان بسیار قابل توجه است. او بهترین شیوه برای بهره برداری از منطقه را حل مشکلات با منطقه می‌داند که بیشتر هم شیوه گفتمان را باید پیش رو بگیریم که تجربه ایران تجربه خوبی است که می‌تواند الگو باشد.

یمنی‌ها نیز استقبال کردند. مسأله انتخابات ریاست جمهوری که عربستان کارشکنی می‌کرد، امیدواریم حل شود. آقای سیدحسن نصرالله به این مصالحه خوشبین بود. احتمال دارد که چینی‌ها در چاه نفت و گاز کاریش که حق لبنان است و در اقلیم لبنان قرار دارد ورود کند که به سود لبنانی‌ها خواهد بود. یعنی لبنانی‌ها شرکت‌های آمریکایی را با انتخاب رئیس جمهور متمایل به محور مقاومت مانند آقای سلیمان فرنجیه، پس می‌زنند. اگر آقای فرنجیه که مورد تأیید و حمایت حزب الله است رئیس جمهور شود، قطعاً شرکت‌های روسی و چینی یا حداقل شراکتی با فرانسوی‌ها در چاه‌های نفت و گاز کاریش سرمایه گذاری می‌کنند.

ان شاءالله مسأله یمن حل شود. موضوع سوریه و حمایت از تروریسم برطرف شود. مصالحه با ترکیه به تبع این مسأله پیش خواهد آمد. بنابراین می‌توان گفت که آثار و تبعات آن اگر بند بند این توافق نامه به خوبی اجرا شود، ان شاءالله به نفع همه کشورهای منطقه و جهان خواهد بود.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات