۲۹ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۱
کد خبر: ۷۳۱۵۰۱

استفتاء از مراجع تقلید در مورد ملی‌شدن صنعت نفت

استفتاء از مراجع تقلید در مورد ملی‌شدن صنعت نفت
برای قطع ایادی عمّال شرکت نفت نظر آیت الله خوانساری را خواستار شدند، که معظم له در کمال صراحت لزوم مبارزه برای ملی کردن صنعت نفت در سراسر ایران را اعلام فرمودند.

روزنامه اطلاعات؛ ۲۴ بهمن ۱۳۲۹

استفتاء از آیت الله خوانساری

حضرت آیت الله خوانساری ملی کردن صنعت نفت را تأیید می‌نمایند

عده‌ای از محترمین و بازرگانان تهران به منظور همکاری با حضرت آیت الله کاشانی و جبهه ملی و سازمانهائی که در راه ملی کردن صنعت نفت در تمام ایران بذل مجاهدت می‌کنند از حضرت آیت الله خوانساری سؤال کردند و برای قطع ایادی عمّال شرکت نفت نظر آیت الله را خواستار شدند، که معظم له در کمال صراحت لزوم مبارزه برای ملی کردن صنعت نفت در سراسر ایران را اعلام فرمودند. اینک متن جواب:

بسمه تعالی شأنه العزیز

راجع به سکوت و راضی شدن به پامال شدن حقوق حقه ایرانی در خصوص امر نفت سؤال نموده بودید. البته سؤال از حقیر به منظور به دست آوردن حکم شرع است. در این خصوص هر چند از متانت سؤال و تنبهات دقائق و تفرس جهات و برخورد به مصالح و مفاسد و مضار و منافع قضیه دیدم، سائل کاملاً بیدار و متوجه است و این شخص کسی نیست که احتیاج به سؤال داشته باشد و شبهه برای او نیست که بخواهد رفع نماید. و لیکن ملاحظه کردم که خواسته است در مورد اشخاصی که نظر تشخیص ندارند و در این موضوع می‌خواهند اقدامات آنها به تصویب و طبق دستورات مقرره شرعیه آنها باشد، که بسیار سلیقه و مذاق خوبیست و قابل تمجید است که انسان مقیّد باشد اقدامات او بر طبق قوانین و موازین شرعیه باشد. علیهذا من خبری را برای شما نقل می‌کنم تا مسلمانان، جازم به تکلیف خود شوند.

کسی از مسلمین در زمان خاتم‌الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا رفت. علاقه و دارائی او منحصر به چند «بنده» بود و این شخص، نظر به این که سفر طولانی بی‌ زاد و توشه خیلی بی‌مناسبت و «بنده» آزاد کردن در راه خدا خیلی مهم است، شرعاً به حدی که اشخاص سابقه‌دار به مقررات شرع می‌دانند که «بنده» آزاد کردن در درجه اولی از اعمال حسنه قرار گرفته و در بین اعمال حسنه خیلی برجستگی دارد، از این جهت آنها را آزاد کرد و بعد از فوت و دفن او این قضیه به حضور مبارک حضرت ختمی مرتبت(ص) عرض شد. آن حضرت از این قضیه متأثر شدند که فرمودند اگر دفن نشده بود می‌گفتم در قبرستان مسلمانها او را دفن ننمایند.

چرا؟! مگر چه شده بود؟! برای آن که چند سر عائله را که عدد آنها به ۱۰ نمی‌رسیده بی‌مؤونه گذارده و آنها را سرگردان و واله و حیران در امر معیشت نموده و مختصر وسیله خدادادی را که داشته صرف آزاد نمودن «بنده» کرده است، با آن که عبادت به آن بزرگی بوده.

اگر از این پیغمبر بپرسند که یک منبع مهم و فوق‌العاده ثروتی(طلای سیال) و عایدات بی‌پایانی که هر روز میلیونها تومان از آن منبع خداداد حقوق حقه این ملت به رایگان در طَبَق اخلاص گذارده و تقدیم اجنبی شود و مملکتی که از ۱۵ میلیون، ۱۴ میلیون آنها فاقد وسائل زندگی هستند و هر روزه دچار مخاطرات مختلفه و مبتلای به موت اسفر و اسود شوند، نه معاش نه لباس نه زندگی داشته باشند، و از آن منبع عظیم استفاده و بهره قابلی نبرند، چه صورت دارد؟ در صورتی که آن شخص فوق‌الذکر تمام دارائی خود را صرف آزادگی «بندگان» کرد و حضرت از او اظهار تنفر فرمودند. نسبت به ما که دارائی و اهتمام خود را صرف «بنده» کردن آزادگان می‌کنیم، چه خواهند فرمود و بسیاری از جهات و مفاسد دیگری که هر کس هر قدر بی‌هوش باشد البته می‌داند و تصدیق خواهد نمود که مسلط نمودن اجنبی بر نفت که مایه حیات این ملت است، غیر از خفت عقل و بی‌علاقگی به جامعه و عدم توجه به مقررات و وظائف دینی و ضعف ادراک و عدم رعایت مصالح و مفاسد جامعه، چیز دیگری نبوده و نیست. به هر حال باز پیغمبر اسلام(ص) می‌فرماید:«من اصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمؤمن و لا مسلم».

آیا اهتمام به امور مسلمین مصداقی از این بهتر دارد که میلیونها مسلمان به این فلاکت و به این وضعیت رقت‌بار نباشند. اگر سلب عواطف بشریت از ما نشده بود می‌بایست خون گریه کنیم. آیا سزاوار است همچه موضوع قابل اهمیتی را انسان اهمیت ندهد؟! اگر کسی بگوید این اهتمام در امور مسلمین نیست، خلاف وجدان گفته است. اگر حدیث شریف شامل این امر با این اهمیت نباشد، پس شامل چه امری خواهد بود. بعد از آنی که این اهتمام در امور مسلمین بود، اگر این حکم را قبول نکنند ردّ قول پیغمبر (ص) است -دیگر چه جای عذری برای ما باقی می‌ماند- خصوصاً با اینکه مثل حضرت مستطاب آیت الله کاشانی دامت برکاته که مجتهدی عادل و با شهامت و دلسوز و فداکار برای مصالح دین و دنیای مردم، با این همه جدیت ترغیب و تحریص و مردم را بیدار می‌کنند، دیگر مجال عذری برای کسی نمی‌ماند.

الاحقر محمدتقی الموسوی الخونساری

***

روزنامه اطلاعات؛ ۲۳ اسفند ۱۳۲۹

استفتاء برای ملی شدن صنعت نفت

در پاسخ استفتائی که از طرف محترمین و معتمدین تهران و قم و سایر شهرستانها از آقایان حاج سید محمود روحانی قمی و حاج شیخ عباسعلی شاهرودی راجع به ملی شدن صنعت نفت به عمل آمده بود، آقایان نامبرده عقیده خود را به شرح زیر اعلام داشته‌اند:

بسم الله تعالی شأنه العزیز

اللهم أهدنا سبیل الرشاد و أعذنا من شرور الکفار

معلوم است سؤال در موضوع ملی شدن صنعت نفت از جهت عناوین اولیه این موضوع نیست، زیرا نفت و معادن آن ملک مسلمین و مال ایرانیان است و منافع او را اجانب می‌برند و چندین میلیون جمعیت از مرد و زن و بچه ایران دچار بدبختی و بیچارگی است که در نتیجه هموطنان ما دچار فساد اخلاق و اختلافات مسلکی که عالم بشریت را تهدید می‌نمایند، شده‌اند و اگر منافع منابع این مملکت عاید ملت شود، تمام این بدبختی‌ها و پریشانی‌ها مرتفع خواهد شد و این موضوع قابل انکار و تردید نیست و این حکم روی موازین شرع و از ضروریات دین است و مطابق نص آیه مبارکه:«لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً»، واضح و مبرهن‌‍ست. و اگر از جهت الغاء بعض شبهات به عنوان ثانوی یک چنین امر بدیهی بر کسی مشتبه شود با توجه به اینکه مثل حضرت آیت الله آقای حاج سید ابوالقاسم کاشانی دام ظله که از اول عمر و زندگانی خود اشتغال به اصلاح امور مسلمین و خیرخواهی مردم و مبارزه با دشمنان دین و دنیای مسلمین بوده‌اند و در مقام دفاع از حقوق حقه ایرانیان از هیچ گونه فداکاری و مبارزه دریغ ننموده‌اند و با اطلاع کاملی که از سیاست دارند و در رأس این نهضت مقدس قرار گرفته‌اند و با کمال جدّیت امر و قیام می‌فرمایند بر «ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور» راهی برای شبهه باقی نمی‌ماند. بنابراین بر تمام مسلمین و هموطنان عزیز حتم و لازم است که نهایت سعی و کوشش را مبذول دارند تا گریبان خود را از چنگال جابرانه اجانب خلاص و سعادت را نصیب خود نمایند.

والسلام على اخوان المؤمنین و رحمت الله و برکاته

الاحقر محمود الحسینی الروحانی القمی

بسم الله الرحمن الرحیم

نظر به اینکه از این جانب سؤال فرمودید که از حکم شرع و دین درباره قطع ایادی اجانب و خائنین از مملکت و «ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور»، البته معلوم و جای هیچ گونه تردیدی نیست که کوتاه کردن دست اجانب از کشور و مسلمین و ملی نمودن صنعت نفت در سراسر کشور بر هر مسلمانی لازم و واجب است که در این موضوع مهم و امر حیاتی جدّیت نمایند. خصوصاً که مثل حضرت آیت الله العظمی آقای کاشانی دامت برکاته العالی در رأس این نهضت مقدس بوده و تمام اوقات شریف خود را مصروف در رفع ظلم و جور و تأمین آسایش مسلمین می‌فرمایند و همیشۀ اوقات در کارهای خیر و شرع و مبارزه با ظلام در صف اول فداکاران اسلام قرار دارند و سالهای متمادی است که در امور کشوری وارد و به نکات و رموز اجتماعی اطلاعات کافی دارند. بر مسلمانها لازم است از وجود محترم امثال ایشان تبعیت و قدردانی نمایند و روی موازین شرع و دین مقدس اسلام برای مسلمین در اقدام بر «ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور» جای هیچ گونه شبهه و تردیدی باقی نمی‌ماند.

الاحقر عباسعلی شاهرودی

***

روزنامه اطلاعات؛ ۲۷ اسفند ۱۳۲۹

استفتاء برای ملی شدن صنعت نفت

اداره روزنامه وزین اطلاعات

حضرت آیت الله آقای حاج شیخ بهاء‌الدین محلاتی که یکی از مجاهدین بزرگ فارس و از مفاخر عالم روحانیت و علم و ادب شیراز می‌باشد، در پاسخ استفتاء عده‌ای از محترمین تهران، این نامه را در تاریخ ۲۹/۱۱/۱۶ به وسیله پست هوائی ارسال فرموده‌اند و در تاریخ ۱۳۲۹/۱۲/۲۴ تسلیم گیرندگان شده است. این هم یک نحوه از تضییق و فشار است. مقرر فرمائید درج شود.

سید ابوالقاسم کاشانی

بسم الله الرحمن الرحیم

بدیهی است دین مقدس اسلام وظائف واجبه فردی و اجتماعی پیروان خود را طوری مقرر فرموده که اگر مسلمانان به آنها عمل کنند، علاوه بر اینکه زبون و زیردست اجانب نمی‌شوند، بر آنها تفوق می‌یابند. چنانکه در صدر اسلام به وسیله عمل به مقررات دین، پرچم سیادت و آقائی خود را که پرچم توحید بود بر فراز کاخهای مجللِ معمور آن وقت برافراشتند. یکی از مقررات دینی که برای جلوگیری از رخنه اجانب در حصار عظمت و شو کت اسلام در قرآن مجید مکرراً تأکید شده است، تَرک دوستی و مراوده با کفار است «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنوا لا تَتَّخِذوا بِطانَةً مِن دونِکم لا یألونَکم خَبالًا وَدّوا ما عَنِتُّم قَد بَدَتِ البَغضاءُ مِن أَفواهِهِم وَما تُخفی صُدورُهُم أَکبَرُ قَد بَینّا لَکمُ الآیاتِ إِن کنتُم تَعقِلونَ»(ترجمه)«ای گروه مؤمنین دوست صمیمی و مورد اعتماد خود از دیگران نگیرید. آنها از هیچ کوششی در تباهی کار شما فروگذار نمی‌کنند و رنج و زحمت شما را دوست دارند. همانا کینه و دشمنی از گفتارشان پیداست و آنچه از کینه در سینه خود نهان کرده‌اند بزرگتر است.همانا آیاتی که خیر شما در آن است روشن ساختیم، اگر مردمانی خردمند باشید». از این قبیل آیات در نهی مسلمانان از طرح الفت و دوستی با غیر مسلمان بسیار است. اینک آیات و سایر دستورات اسلامی، خاصه آنها که برای تحکیم مبانی عظمت و استقلال ایران و مسلمانان بود، پشت سر انداخته شد. یکی از مظاهر مخالفت با مضمون این آیات شریفه که ضمناً شاهد انحطاط و پستی و بی‌کفایتی ملل مسلمان است، همین واگذارکردن معادن نفت که منابع مهم ثروت و سیادت در جهان امروز است، به دست اجانب می‌باشد. بسی واضح است که واگذار کردن معادن نفت جنوب به انگلیسها برای دسایس آنها در این کشور اسلامی و ضعیف ساختن، بلکه نابود کردن قوای سیاسی و اقتصادی و دینی این کشور، راه وسیعی باز نموده است.

بنابر این قراردادهای تحمیلی سابق بین کشور ایران و کمپانی نفت چون علاوه بر اینکه به دست حکومت‌های جابره که شرعاً و واقعاً ولایتی بر اهالی مسلمان و ملت مظلوم این کشور نداشته‌اند، به ضرر فاحش و برخلاف مصلحت مسلمانان بوده، لغو و بی‌اثر است و اکنون هم تهیه وسائل برای کوتاه کردن دست اجانب از سوء‌مداخله در کار مسلمین و اعاده عظمت و استقلال تام کشور اسلامی ایران عزیز، از اهم تکالیف هر مسلمانی است. بنابر این واجب است مسلمانان در انتخاب و برقرار ساختن یک حکومت ملی که مقررات موضوعه‌اش عین مقررات اسلام باشد، سعی و مجاهده کنند تا آن حکومت، معدن نفت را از دست شرکت غاصب و دولت اجنبی مستخلص ساخته و طبق دستورات دینی خود، به استخراج و بهره‌برداری آن بپردازد و حیات اهالی این کشور را تجدید نماید.

البته آقای آیت الله کاشانی دامت برکاته نظر به همین مقدمات معروضه، ابقاء معادن نفت در دست شرکت اجنبی، مخالف نظرشان است و به همین دلیل که عرض شد، ملی شدن آن را لازم می‌دانند. بنابر این همکاری و مساعدت با حضرت معظم له در این مقصود شریف و هدف حیاتی، فریضه ذمه هر مسلمانی است.

بهاءالدین محلاتی

احسان قنبری نسب
ارسال نظرات